◼️مطالب فاطمیه۹۷
◾️شماره ۲
◼️گریه بر غربت مولا
ابن عبّاس مى گويد: حضرت فاطمه زهرا(س) فرمودند: پدر خود را در خواب ديدم و راجع به آن ظلم و ستم هايى كه به ما شد به آن حضرت شكايت كردم. رسول خدا در جوابم فرمود:
آن آخرتى كه براى پرهيزكاران آماده شده براى شماست و تو به زودى نزد من خواهى آمد.
حضرت امام جعفر صادق(ع) از پدران بزرگوارش عليهم السّلام روايت مى كند كه فرمودند: هنگامى كه فوت حضرت زهرا نزديك شد گريه كرد، حضرت على عليه السّلام از وى سؤال كرد: اى بانوى من! چرا گريه میكنى؟ فرمود: براى آن مصيبت هايى كه تو بعد از من خواهى ديد. اميرالمؤمنين فرمود: گريان مباش، به خداوند سوگند آن مصائب نزد من براى رضاى خداوند كوچك و ناچيزند. آنگاه فاطمه به على وصیت كرد كه به ابوبكر و عمر اجازه تشييع جنازه و نماز ندهد و حضرت على(ع) وصيت آن بانو را اجرا نمود.
📚منبع:
زندگانى حضرت زهرا عليها السلام؛ ترجمه بحارالانوار؛ ص ۶۸۷
#مطالب_فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا
.
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾عبور فاطمه سلام الله علیها از صراط
روى الشيخ الصدوق عن أبي جعفر الباقر علیهالسلام قال:
سمعت جابر بن عبدالله الأنصاري يقول: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله:
إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ تُقْبِلُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَيْنِ خِطَامُهَا مِنْ لُؤْلُؤٍ رَطْبٍ قَوَائِمُهَا مِنَ الزُّمُرُّدِ الْأَخْضَرِ ذَنَبُهَا مِنَ الْمِسْكِ الْأَذْفَرِ عَيْنَاهَا يَاقُوتَتَانِ حَمْرَاوَانِ عَلَيْهَا قُبَّةٌ مِنْ نُورٍ يُرَى ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا وَ بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا دَاخِلُهَا عَفْوُ اللَّهِ وَ خَارِجُهَا رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَى رَأْسِهَا تَاجٌ مِنْ نُورٍ لِلتَّاجِ سَبْعُونَ رُكْناً كُلُّ رُكْنٍ مُرَصَّعٌ بِالدُّرِّ وَ الْيَاقُوتِ يُضِيءُ كَمَا الْكَوْكَبُ الدُّرِّيُّ فِي أُفُقِ السَّمَاءِ وَ عَنْ يَمِينِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ عَنْ شِمَالِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ جَبْرَئِيلُ آخِذٌ بِخِطَامِ النَّاقَةِ يُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ فَلَا يَبْقَى يَوْمَئِذٍ نَبِيٌّ وَ لَا رَسُولٌ وَ لَا صِدِّيقٌ وَ لَا شَهِيدٌ إِلَّا غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ فَتَسِيرُ حَتَّى تُحَاذِيَ عَرْشَ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ فَتَنْزَخُ بِنَفْسِهَا عَنْ نَاقَتِهَا وَ تَقُولُ إِلَهی وَ سَيِّدِي احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ ظَلَمَنِي اللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِي فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ يَا حَبِيبَتِي وَ ابْنَةَ حَبِيبِي سَلِينِي تُعْطَيْ وَ اشْفَعِي تُشَفَّعِي فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا جَازَنِي ظُلْمُ ظَالِمٍ فَتَقُولُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي ذُرِّيَّتِي وَ شِيعَتِي وَ شِيعَةَ ذُرِّيَّتِي وَ مُحِبِّيَّ وَ مُحِبِّي ذُرِّيَّتِي فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَيْنَ ذُرِّيَّةُ فَاطِمَةَ وَ شِيعَتُهَا وَ مُحِبُّوهَا وَ مُحِبُّو ذُرِّيَّتِهَا فَيُقْبِلُونَ وَ قَدْ أَحَاطَ بِهِمْ مَلَائِكَةُ الرَّحْمَةِ فَتَقْدُمُهُمْ فَاطِمَةُ حَتَّى تُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ.
@emame3vom
از حضرت امام محمد باقر علیهالسلام نقل است که از جابربنعبداللَّه انصاری شنیدم که پیغمبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله فرمودند: هنگامی که روز قیامت فرا میرسد دخترم فاطمه علیهاسلام در حالی وارد محشر میشود که بر یکی از ناقههای بهشتی سوار است و از دو پهلوی آن ناقه حریرهای بهشتی آویزان، مهار آن از مروارید تر، پاهایش از زمرد سبز، دم آن از مشک ناب، دیدگانش از در و یاقوت سرخ خواهد بود. قبهای از نور بر پشت آن ناقه نصب شده که درون آن از بیرون آشکار، درون و باطن آن حاوی عفو پروردگار و بیرون آن رحمت خدای رحیم است. فاطمه علیهاسلام تاجی از نور بر سر دارد که دارای هفتاد پایه باشد، هر پایهای از آن به وسیله یک مروارید مرصع و نظیر یک ستارهای درخشان خواهد بود. از طرف راست و چپ فاطمه علیهاسلام هر کدام هفتاد هزار ملک خواهد بود. جبرئیل که در حالی که مهار ناقه حضرت فاطمه علیهاسلام را گرفته است با صدای بلند خواهد گفت: چشمهای خود را ببندید تا فاطمه علیهاسلام دختر محمد صلیاللهعلیهوآله عبور نماید. در آن روز هیچ پیغمبر و رسول و صدیق و شهیدی نیست، مگر اینکه دیدگان خویش را میبندند تا اینکه زهرا علیهاسلام از صحرای محشر عبور نماید. هنگامیکه آن بانو به مقابل عرش پروردگار میرسد از آن ناقه فرود میآید و میگوید: پروردگار من! ما بین من و آن افرادی که در حق من ظلم نمودند و فرزندان مرا شهید کردهاند قضاوت کن.
آنگاه از طرف خدای متعال ندا میرسد: ای حبیبه و فرزند حبیب من از من بخواه تا به تو عطا نمایم. شفاعت کن تا من بپذیرم. به عزت و جلال خودم که امروز ظلم و ستم هیچ ستمگری از نظر من محو نخواهد شد. در همین هنگام است که حضرت زهرا علیهاسلام میگوید: بار خدایا! فرزندان، شیعیان، دوستان، و دوستان دوستان فرزندان مرا به من ببخش! آنگاه از طرف پروردگار جهان منادی ندا میکند: فرزندان، شیعیان، دوستان، و دوست دوستان ذریه فاطمه علیهاسلام کجایند؟ ایشان عموماً درحالیکه ملائکه رحمت پروردگار آنان را احاطه کرده باشند میآیند. سپس فاطمه اطهر علیهاسلام جلو میرود تا آن ها را داخل بهشت مینماید.
📚منابع:
الأمالي للشيخ الصدوق، ص ۶۹
بحارالانوار، ج۴٣، ص٢١٩
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳
#مطالب_فاطمیه
#فضائل_حضرت_زهرا_س
@emame3vom
.
#فاطمیه
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️فاطمه علیهاسلام و سر مقدس امام حسین علیهالسلام در تنور خولی
جاءَ خُولی الأَصْبحی بِرأْسِ الحُسَینِ إلی بَیتِه فِی الکُوفهِ فَوَضَعَتْه تَحتَ إجانةِ. فَقالتْ له إِمرأتُه: و أیُّ شیءٍ تحتَ الإِجانةِ؟ قالَ: رأسُ خارجیٍ، فَقَتلهُ الأمیرُ عُبیدالله بنُ زیادٍ و أُریدُ أنْ أَذهبَ به إلی یزیدِ بنِ معاویهِ لِیُعطینی عَلیه مالاً کثیراً. قالت: وَ مَن هُوَ؟ قالَ: الَحُسینُ بنُ علیٍ فَصاحَتْ و خَرَّتْ مَغشیةً علیها.
فَلَمّا أَفاقَتْ و قالَتْ : یا وَلیکَ ، یا شرَّ المَجُوسِ ! لَقَدْ آذیتَ محمداً فی عِتْرتِه. أَما خِفْتَ مِن إلهِ الأرضِ وَ السَّماءِ حَیثُ تَطْلبُ الجائِزَهَ علی رأسِ إبنِ سّیدهِ نساءِ العالمین؟ ثُمَّ خَرجَتْ مِن عندهِ باکیةً.
فَلَمّا قامَتْ ، رَفَعَتْ الرأّسَ وَ قَبَّلَتْه وَ وَضَعَتْهُ فی حِجْرها ، وَجَعَلت تُقَبِّله وَ تَقُول: لَعَنَ اللهُ قاتِلکَ و خَصَمَهِ جدِّک مُحمدٍ المُصطفی.
فَلَمّا جَنَّ اللیلُ غَلبَ علیها النّومُ؛ فَرأتْ کَأَّنَ البیتُ قَد إنْشَقَّ نِصفینِ و غشیه نورٌ.
فَجاءتُ سحابةٌ بیضاءٌ ، فَخَرِجتْ منها إمْرأتانِ فَأخذتا الرأسَ مِن حِجْرها وَ بَکتا. قالتْ: فَقلتُ لهما : بِالله مَنْ أنتُما ؟ قالتْ إِحداهُما : أنا خدیجهُ بنتُ خُویلد و هذه إبنتی فاطمةُ الزهراءِ عَلَیها سَلام، وَ قدْ شَکرناکَ و شکرنا عَمَلک ، وَ أنتَ رفیقَتُنا فی دَرَجهِ القدُسِ فی الجنهِ. قالتْ : فَانْتَبَهتْ مِن النّومِ.
خولی اصبحی سر شریف امام حسین علیه السلام را به خانه اش در کوفه آورد و آن را در زیر طشت قرار داد.
همسرش به او گفت: چه چیزی در زیر طشت است؟
-گفت: سر خارجی است که امیر عبيدالله بن زیاد او را کشت و قصد دارم آن را به سوی یزید بن معاویه ببرم تا بخاطر آن ثروت زیادی به من عطا کند.
-گفت: آن خارجی کیست؟
گفت: حسين بن على علیه السلام.
زن فريادكشيد و غش كرد.
هنگامیکه به هوش آمد گفت: وای بر تو، ای بدترین مجوسی ها. آیا پیامبر را با آزار عترتش اذیت نمودی؟
آیا از خداوند زمین و آسمان ها نمی ترسی که برای سر فرزند سرور زنان عالم جایزه مى طلبى. سپس از نزد او گریان خارج شد.
هنگامیکه بر خاست، سر را از زیر طشت برداشت و بوسید و در دامن خویش قرار داد و آن را می بوسید و گفت خداوند قاتل و کشنده تو را لعنت و جدّت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله با او مخاصمه کند.
هنگامیکه شب همه جا را فرا گرفت خواب بر او غالب شد. درخواب دید گویا خانه دو نصف شده است و نور آن را فرا گرفته است. ابری نورانی و سپید آمد و از آن دو زن خارج شدند و سر را گرفته و در دامن خویش قرار دادند و گریستند.
میگوید: به آنها عرضه داشتم: سوگند به خدا شما که هستید؟
یکی از آنها فرمود: من خدیجه دختر خویلد هستم و این دخترم فاطمهی زهراست و از تو و آنچه انجام دادی تشکر میکنیم. تو همراه ما در درجه قدس در بهشت میباشی.
📚منابع:
مدینه المعاجز، جلد ۴، صفحه ۱۲۵
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۵۷
#مطالب_فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س
@emame3vom
.
#فاطمیه
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️ گريه حضرت فاطمه علیهاسلام شب عاشورا در كربلا
قالتْ زینبُ علیها سلام:
بینما أنا جالسهٌ فی خِیمتی لیلةَ عاشوراء فإذا سَمِعتُ صوتَ البکاءِ مِن خیمةِ أخی الحسینِ . فذهبتُ إلی خیمتِه و رأیتُه مُصلیاً فیها ، فَرَجعتُ . ثم سمعتُ صوتَ البکاء ثانیهً فذهبتُ إلیها مصلِّیاً أیضاً ، و کَرّر هذا الأمرُ ثلاثَ مرّاتٍ.
فَوَقفتُ حتّی فرغَ أخی مِنْ صلاتِه؛ فسلّمتُ علیه و حَکیتُ لَه ما سِمعتُ مِن صوتِ البُکاء . فَقال : یا أُختی ، شِدةُ المُصیبةِ أَثَرتْ فیک حَتّی لا تَعرفی صَوتَ أُمِّک . إعلَمی یا أُختی ، إِنَّ اُمّی ثلاثهَ لَیالٍ تبکی وَ تَصْرَخُ فی کربلاء.
حضرت زینب علیهاسلام فرمودند:
در شب عاشورا درخیمه ی خویش نشسته بودم که ناگهان صدای گریه ای را از خیمه ی برادرم حسین علیه السلام شنیدم. به خیمه ی او رفتم و او را در حال نماز خواندن دیدم و بازگشتم. دوباره صدای گریه را شنیدم و به سوی او رفتم و او را دوباره در حال نماز خواندن دیدم و این امر سه بار تکرار شد.
ایستادم تا برادرم از نماز فارغ شود به او سلام دادم و آن چه را شنیده بودم، برای او حکایت کردم. فرمودند: ای خواهرم شدت مصیبت بر تو آنقدر اثر گذاشته است که دیگر صدای مادرم را نمیشناسی. اي خواهرم بدان که مادرم سه شبانه روز است که در کربلا گریه میکند و نوحه سر می دهد.
📚منابع:
مفتاح الجنه، صفحه ۳۶
الزهراء و الحسین، ص ۲۷۰
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۵۷
#مطالب_فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س
@emame3vom
.
#فاطمیه
#وصیت
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️ فاطمه علیها سلام لباسی برای روز عاشورا به زینب علیهاسلام داد.
فی وقائع الیوم العاشر من جمادی الاولی رُوی: انَّ فی هذا الیومِ أعطَت الزهراءُ علیهاالسلام قمیصَ ابراهیمَ الخلیلِ لزینبَ علیهاسلام و قالت: اذا طَلَبَەُ مِنک ٲخوک الحسینُ علیه السلام٬ فَاعلمی أنّه ضَیفُک ساعهً٬ ثُمَّ یُقتَلُ بِاشدَّ الأحوالِ بِیدَ أولادِ الزِّنا.
عوالم العلوم نقل می کند که در روز دهم جمادی الاول حضرت زهرا علیهاسلام لباس ابراهیم خلیل را به زینب علیهاسلام عطا نموده و فرمودند: هنگامی که برادرت حسین علیه السلام آن را از تو مطالبه کرد بدان که ساعتی بیش مهمان تو نیست و به بدترین حال به دست زنازادگان کشته می شود.
📚منابع:
عوالم العلوم، ج ۱۱، ص ۹۰۶
الزهرا و الحسین، ص ۲۶۷
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۴۷
#مطالب_فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س
@emame3vom
.
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️گریستن آسمانها و زمین بر امام حسین علیهالسلام
عَن مِسمَعِ بنِ عَبدِالمَلِک عَن اَبی عَبدِاللّهِ علیهالسلام، قالَ: کانَ الُحسَینُ عَلیه السّلام مَعَ اُمِّهِ تَحمِلُهُ. فَاخَذَهُ رَسُولُ اللهِ صَلیاللهعلیهوآله فَقالَ: لَعَنَ اللهُ قاتِلیکَ وَ لَعَن اللهُ سالِبیکَ وَ اَهلَکَ اللهُ المُتَوازرین عَلَیکَ وَ حَکَمَ اللهُ بَینِی وَ بَینَ مَن اَعانَ عَلَیکَ، فَقالَت فاطِمَةُعَلَیها سَلام: یا اَبَة اَیُّ شَیئٍ تَقُولُ؟ قالَ: یا بِنتاهُ ذَکَرَت ما یُصیبُهُ بَعدِی وَ بَعدِکِ مِنَ الاَذی وَ الظُّلمِ وَ الغَدرِ وَ البَغِیِّ وَ هُوَ یَومَئِذٍ فِی عُصبَةٍ کَاَنَّهُم نُجُومُ السَّماءِ، یَتَهادُونَ اِلَی القَتلِ وَ کَاَنِّی اَنظُرُ اِلی مُعَسکَرِهِم وَ اِلی مَوضِع رِحالِهم وَ تُربَتِهِم. فَقالَت: یا اَبَة وَ اَینَ هذا المَوضِعِ الَّذی تَصِف؟ قالَ: مَوضِعُ یُقالَ لَهُ کَربَلا وَ هِیَ ذاتُ کَربٍ وَ بَلاءٍ عَلَینا وَ عَلی الاُمَّةِ، یُخِرجُ عَلَیهِم شَرارَ اُمَّتِی وَ لَو اَنَّ اَحَدَهُم یَشفَعُ لَهُ مَن فِی السَّمواتُ وَ الاَرَضینَ ما شَفَعُوا فیهمِ وَ هُم الُمخَلَّدوُنَ فِی النّارِ، قالَت: یا اَبَة فَیَقتَلُ؟ قالَ: نَعَم یا بِنتاهُ ما قَتَلَ قَبلَهُ اَحَدٌ کانَ تَبکیهِ السَّمواتُ وَ الاَرَضُونَ وَ المَلائِکَةُ وَ الوُحُوشُ وَ الِحیَتانُ فِی البِحارُ وَ الجِبالُ، لَو یُؤذَنَ لَها ما بَقِیَ عَلَی الاَرضِ مُتَنَفِّسٌ، وَ تأتیهِ قَومٌ مِن مُحِبّینا لَیسَ فِی الاَرضِ اَعلَمُ بِاللهِ وَ لا اَقوَمُ بِحَقِّنا مِنهُم اَولَیسَ عَلی ظَهرِ الاَرضِ اَحَدٌ یَلتَفِتُ اِلَیهِ غَیرَهُم اولئِکَ مَصابیحُ فِی ظُلُماتِ الجَورِ، وَ هُمُ الشُّفَعاءُ، وَ هُم وارِدونَ حَوضِی غَداً. اَعرَفُهُم اِذ اَورَدُوا عَلَیَّ بِسیماهُم وَ اَهلُ کُلِّ دِینٍ یَطلُبُونَ اَئِمَّتَهُم وَ هُم یَطلُبُونَنا وَ لا یَطلُبُونَ غَیرَنا وَ هُم قِوامُ الاَرضِ بِهِم یُنَزِّلُ الغَیثُ وَ ذَکَرَ الحَدیثَ بِطوُلِهِ ….
مسمع بن عبدالملک از ابی عبدالله امام صادق علیهالسلام نقل میکند که آن جناب فرمودند:حضرت امام حسین علیهالسلام را مادر گرامی شان بر دوش داشتند رسول خدا صَلَّی الله عَلَیهِ وَآلِهِ او را گرفته و فرمودند: خدای متعال قاتلین تو را لعنت کند، حق تعالی کسانی را که لباست را از تنت بیرون میآورند لعنت کند، خداوند بکشد آنانی را که یکدیگرشان را بر ضد تو کمک و مساعدت میکنند و خداوند بین من و آنان حکم میکند. حضرت فاطمه علیهاسلام عرض کرد: ای پدر چه می فرمایید: حضرت فرمودند: دخترم مصیبت هایی که به او می رسد به یاد آوردم. او حسین علیهالسلام در آن روز در میان جمعی از مردان که همچون ستارگان درخشان هستند، قرار دارد و همگی به طرف مرگ و شهادت حرکت میکنند. گویا اکنون لشکرگاه آنان را مشاهده کرده و به جایگاه و محل دفنشان می نگرم. حضرت فاطمه علیها سلام عرض کردند: ای پدر جایی را که توصیف می نمایید کجاست؟ حضرت فرمودند: مکانی است که کربلا نام دارد و آن زمین برای ما و امت موجب اندوه و بلا است. بدترین افراد امت من بر ضد ایشان خروج میکنند و اگر تمام اهل آسمان و زمین بخواهند شفیع یک نفر از آن گروه شرور باشند شفاعت آنان پذیرفته نمیشود و به طور قطع و یقین تمام آن گروه شرور در جهنم جاویدان خواهند بود.حضرت فاطمه علیهاسلام عرض کردند: پدر، این طفل کشته خواهد شد؟
حضرت فرمودند: بلی دخترم پیش از او کسی این طور (جانگداز و دردناک) کشته نشده است که آسمان ها و زمین و فرشتگان و حیوانات وحشی بیابان ها و ماهیان دریا و کوه ها برای (مصیبت های) او گریه کنند.اگر این موجودات مأذون و اجازه داشتند، پس از شهادت او (امام حسین علیهالسلام) هیچ ذی روح روی زمین را باقی نمی گذاشتند و گروهی از دوستان ما (اهل البیت) خواهند آمد که در روی زمین کسی از آنها عالم تر به ذات (اقدس) الهی نبوده و تلاش کننده تر از آنان در اقامه حق ما وجود ندارد و در روی زمین غیر از ایشان احدی نیست که مورد التفات و توجه باشند. ایشان چراغ های درخشانی هستند که در تاریکی های ظلم و جور می تابند، همان هایی هستند برای دیگران شفاعت میکنند و در فردای قیامت در کنار حوض کوثر بر من وارد میشوند و زمانی که وارد شوند من آنان را به وسیله چهره هایشان (نورانی و الهی آنان) می شناسم. در آن روز اهل هر دین (و مسلک و مذهب و طریقت و…) پیشوایان خود را خواستارند و آنان طالب ما هستند و غیر ما را نمی خواهند. آنان باعث قوام و تحکیم زمین هستند. باران (وفور نعمت های الهی) به برکت وجود آنان بر زمین می بارد.
📚منابع:
کامل الزیارات، ص ۱۴۵
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۴۷
#مطالب_فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️سیلی زدن خلیفه دوم به مقداد
فلَمّا طَلَعَ الصُّبحُ، أقْبَلَ الناسُ إلی بَیتِ فاطمةَ علیها سلام لِیُصَلُّوا علیها ، وَ رأی المقدادُ أبابَکر فقال له : نَحْنُ دَفَّنَّاها البارحه . فقال عمرُ لأبی بکرٍ : ألَمْ أقُلْ لَکَ أَنَّهُمْ یَفْعَلون کذلک ؟ قالَ مقدادُ : إنَّ فاطمةَ علیها سلام أوْصَتْ بِذلک ؛ أنکم لا تصلُّن عَلیها.
فَرَفع عُمرُ یَدَه و ضَرَبَ علی رأسِ مِقْدادِ و وَجْهَه ضَرْباً عَنیفاً حَتَّی أعیَی مِنْ کِثرةِ الضَّربْ ، و خَلَّصَ الحاضِرُون المِقدادَ مِنْ یَدهِ . وقال المقدادُ :ماتَتْ إبنهُ رسولِ اللهِ علیها السلام وَالدَّمُ یَنزِفُ مِنْ جَنْبِها بِسبَبِ ضربةِ سَیفٍ وسَوْطٍ ضَرَبْتَها أنتَ ، و أنا أحْقَرُ عِندَکم مِن علیٍّ و فاطمةَ علیهما سلام. و لمّا سَمِعوا هذا الکلامَ قالوا : واللهِ لأحقُّ الناسِ بِالضْربِ عَلیُ بن أبی طالب علیهالسلام .
فأقَبْلوا إلی علیٍّ و هُوَ جالِسٌ فی بابِ دارِه ، قالَ عمرُ : یَابنَ أبی طالِب ! ألا تَتْرکُ حَسَدَکَ القدیمَ ، فَغَسَّلتَ رسولَ اللهِ و صَلّیْتِ عَلی جَسَدِ فاطمةَ سَلامُ الله عَلَیها فی غِیابِنا وَ عَلَّمْتَ الحَسَنَ و نادی لأبی بکر : إنْزِلْ عَنْ مِنبَرِ أبی ؟! و عَلیٌّ ساکِتٌ لَمْ یَقُلْ شَیءً .
فَأجابَهُ عقیلُ : وَ أَنْتُمْ وَاللهِ أشدُّ الناسِ حَسَداً و أَقْدَمَ عَداوهً لِرسولِ اللهِ و أهلِ بَیْتهِ ؛ ضَرَبْتُموها بِالأَمسِ وَ خَرَجَتْ مِنَ الدُّنیا وَ ظَهْرِها مُضَرِّجٌ بدمٍ ، و هِیَ غَیُر راضِیهً عَنْکُما .....
بعد از دفن شبانه هنگامیکه صبح شد، مردم به سمت منزل فاطمه سلام الله علیها روی آوردند تا بر او نماز بخوانند. مقداد، ابابکر را دید و به او گفت: ما او را دیشب به خاک سپردیم عمر به ابوبکر گفت: آیا به تو نگفتم آنها مخفیانه او را دفن میکنند تا ما حاضر نباشیم.
مقداد گفت: این وصیت فاطمه سلاماللهعلیها بوده است که شما بر او نماز نگذارید.
عمر دست خویش را بالا برد و به شدت بر سر و صورت مقداد زد که از شدت ضربه، مقداد درمانده شده بود. حاضرین مقداد را از دست او رها کردند. مقداد گفت: دختر رسول خدا از دنیا رفت در حالی که خون از پهلوی او به سبب ضربهی شمشیر و تازیانهای که تو به او زده بودی، جاری بود.
و من در نزد شما بسیار حقیرتر از علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها هستم. هنگامیکه این کلام را شنیدند، گفتند: به خدا سوگند آن کسی را که باید بزنیم، علی بن ابی طالب علیه السلام است.
به سوی علی علیهالسلام روی آوردند و او در مقابل درب خانه نشسته بود. عمر به او گفت: ای پسر ابی طالب علیهالسلام آیا حسادت قدیمیات را رها نکردی.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را غسل دادی و بر نماز فاطمه سلاماللهعلیها بدون حضور ما نماز خواندی و به حسن یاد دادی که به ابوبکر بگوید از منبر پدرم پایین بیا.
علی علیهالسلام سکوت نموده بود و چیزی نمی فرمود.
عقیل پاسخ داد: به خدا سوگند شما حسودترین مردم هستید و کسانی هستید که به دشمنی پیامبر و اهل بیتش پیشی گرفتید. فاطمه سلاماللهعلیها را دیروز آنچنان زدید و او از دنیا رفت در حالی که پشت او (پهلوی او) غرق خون بود و او از شما دو نفر ناراضی بود ....
📚منابع:
موسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء، ج ۱۵، ص ۲۴۹
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۴۳
#مطالب_فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س
🏴مطالب #فاطمیه ۹۸
◾️شیعیان فاطمه عليهاسلام از آتش دورند
عن رسول الله صلی الله علیه و آله: قال لی... جبرئیل سُمِّيَتْ فِي الْأَرْضِ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ شِيعَتَهَا مِنَ النَّارِ وَ فُطِمَ أَعْدَاؤُهَا عَنْ حُبِّهَا وَ هِيَ فِي السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ «يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ» يَعْنِي نَصْرَ فَاطِمَةَ لِمُحِبِّيهَا.
پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله در بیان حدیثی طولانی در فضیلت حضرت فاطمه علیهاسلام میفرمایند که جبرئیل درباره نامگذاری فاطمه عليهاسلام به من گفت: در زمین فاطمه علیهاسلام نامیده شده برای اینکه شیعیان خود را از آتش جدا میکند و دشمنان او از دوست داشتن او جدا شده اند و در آسمان منصوره نامیده شده و این است مراد از گفته ی خدای عزوجل: «وَيَومَئذٍ يَفرَحُ المُؤمِنون بِنَصر الله ، يَنصُر مَن يَشاء»
یعنی در روز قیامت اهل ایمان شاد میشوند به سبب اینکه خداوند آنها را یاری میکند و خداوند هر که را بخواهد یاری میکند.
یعنی یاری کردن فاطمه علیهاسلام برای دوستانش.
📚منابع:
سوره روم، آیه ۴ و ۵
معانی الأخبار، صفحه ۳۹۶
تفسیر فرات، صفحه ۳۲۱
بحار الانوار، جلد ۴۳، صفحه ۴
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۳۰
#ایام_فاطمیه
#کرامات #حضرت_زهرا سلام الله
@emame3vom
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️شفاعت فاطمه علیهاسلام در روز قیامت
عَن مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام يَقُولُ لِفَاطِمَةَ وَقْفَةٌ عَلَى بَابِ جَهَنَّمَ فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ كُتِبَ بَيْنَ عَيْنَيْ كُلِّ رَجُلٍ مُؤْمِنٍ أَوْ كَافِرٍ فَيُؤْمَرُ بِمُحِبٍّ قَدْ كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ إِلَى النَّارِ فَتَقْرَأُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ مُحِبّاً فَتَقُولُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي سَمَّيْتَنِي فَاطِمَةَ علیه السلام وَ فَطَمْتَ بِي مَنْ تَوَلَّانِي وَ تَوَلَّى ذُرِّيَّتِي مِنَ النَّارِ وَ وَعْدُكَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ صَدَقْتِ يَا فَاطِمَةُ إِنِّي سَمَّيْتُكِ فَاطِمَةَ علیه السلام وَ فَطَمْتُ بِكِ مَنْ أَحَبَّكِ وَ تَوَلَّاكِ وَ أَحَبَّ ذُرِّيَّتَكِ وَ تَوَلَّاهُمْ مِنَ النَّارِ وَ وَعْدِيَ الْحَقُّ وَ أَنَا لَا أُخْلِفُ الْمِيعَادَ وَ إِنَّمَا أَمَرْتُ بِعَبْدِي هَذَا إِلَى النَّارِ لِتَشْفَعِي فِيهِ فَأُشَفِّعَكِ لِيَتَبَيَّنَ لِمَلَائِكَتِي وَ أَنْبِيَائِي وَ رُسُلِي وَ أَهْلِ الْمَوْقِفِ مَوْقِفُكِ مِنِّي وَ مَكَانَتُكِ عِنْدِي فَمَنْ قَرَأْتِ بَيْنَ عَيْنَيْهِ مُؤْمِناً فَجَذَبْتِ بِيَدِهِ وَ أَدْخَلْتِهِ الْجَنَّةَ.
محمد بن مسلم از امام باقر علیهالسلام نقل می کند، شنیدم که می فرمود: برای فاطمه عليهاسلام بر دَرِ جهنم توقفی است. چون روز قیامت فرا رسد میان دو چشم هر شخصی نوشته می شود که او مومن است یا کافر.
پس فرمان داده میشود به محب و دوستی که گناهانش زیاد شده به سوی آتش برود. فاطمه علیهاسلام بین دو چشم او را می خواند که نوشته، محب است. آنگاه فاطمه عليها سلام عرضه می دارد: بارالها، مرا فاطمه عليهاسلام نامیدی و به خاطر من هر که مرا و ذریه مرا دوست بدارد از آتش جدا نمودی و وعده تو حق است و همانا تو خلف وعده نمیکنی. پس خداوند عزوجل می فرماید: راست می گویی ای فاطمه عليهاسلام! من تو را فاطمه عليهاسلام نامیدم و به خاطر تو هرکس تو را و فرزندانت را دوست بدارد و ولایت تو و فرزندانت را دوست بدارد و ولایت تو و فرزندانت را پذیرا باشد از آتش جدا نموده ام. وعده من حق است و خلف وعده نمی نمایم و همانا امر نمودم این بنده ام به سوی آتش روانه شود تا تو او را شفاعت کنی، او را شفاعت نما تا برای فرشتگان و پیامبران و اهل محشر جایگاه تو نزد من روشن شود. پس بر پیشانی هر کس نوشته شده مومن، دستش را بگیر و وارد بهشت کن.
📚منابع:
بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۴
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۶۷
#مطالب_فاطمیه
#فضائل_حضرت_زهرا_س
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️وصیت به امیرالمومنین علیهالسلام درباره حسین علیهالسلام
فَقَالَتْ يَا ابْنَ الْعَمِّ إِنِّي أَجِدُ الْمَوْتَ الَّذِي لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِيصَ عَنْهُ ....
ابْکِنِی إِنْ بَکَیْتَ یَا خَیْرَ هَادٍ وَ اسْبِلِ الدَّمْعَ فَهُوَ یَوْمُ الْفِرَاقِ
یَا قَرِینَ الْبَتُولِ أُوصِیکَ بِالنَّسْلِ فَقَدْ أَصْبَحَا حَلِیفَ اشْتِیَاقٍ
ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاقِ
فَارَقُوا فَأَصْبَحُوا یَتَامَی حَیَارَی یَحْلِفُ اللَّهَ فَهُوَ یَوْمُ الْفِرَاقِ
فاطمه علیهاسلام فرمود:
ای پسر عموی من! مرگ را مییابم که چارهای از آن نیست و از آن خلاصی نیست ...
اگر گریه میکنی ،گریه کن برای من ای بهترین راهنمایان و اشک بریز که امروز روز جدایی است.
ای همسر بتول! تو را وصیت میکنم درباره ی فرزندانم که شب را صبح میکنند در حالتی که بی حد و اندازه شوق لقای مرا دارند. گریه کن برای من و گریه کن برای یتیمان من و فراموش مکن کشته شونده ی دشمنان (یعنی حسین علیهالسلام) مرا در زمین عراق.
فرزندانم از من جدا میشوند و شب را صبح میکنند در حالتی که یتیم و سر گردانند. به خدا سوگند روز فراق است.
📚منابع:
بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۷۴
موسوعة، ج ۱۵، ص ۱۰۰
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۲
#مطالب_فاطمیه
@emame3vom
#مصائب_حضرت_زهرا_س
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️ #تابوت
وَ عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه قَالَتْ لِأَسْمَاءَ إِنِّي قَدِ اسْتَقْبَحْتُ مَا يُصْنَعُ بِالنِّسَاءِ أَنَّهُ يُطْرَحُ عَلَى الْمَرْأَةِ الثَّوْبُ فَيَصِفُهَا لِمَنْ رَأَى فَقَالَتْ أَسْمَاءُ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا أُرِيكِ شَيْئاً رَأَيْتُهُ بِأَرْضِ الْحَبَشَةِ قَالَ فَدَعَتْ بِجَرِيدَةٍ رَطْبَةٍ فَحَسَّنَتْهَا ثُمَّ طَرَحَتْ عَلَيْهَا ثَوْباً فَقَالَتْ فَاطِمَةُ سَلامُ الله عَلَیها مَا أَحْسَنَ هَذَا وَ أَجْمَلَهُ لَا تُعْرَفُ بِهِ الْمَرْأَةُ مِنَ الرَّجُلِ قَالَ قَالَتْ فَاطِمَةُ فَإِذَا مِتُّ فَاغْسِلِينِي أَنْتِ وَ لَا يَدْخُلَنَّ عَلَيَّ أَحَدٌ فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ سَلامُ الله عَلَیها جَاءَتْ عَائِشَةُ تَدْخُلُ عَلَيْهَا فَقَالَتْ أَسْمَاءُ لَا تَدْخُلِي فَكَلَّمَتْ عَائِشَة أَبَابَكْرٍ فَقَالَتْ إِنَّ هَذِهِ الْخَثْعَمِيَّةَ تَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ قَدْ جَعَلَتْ لَهَا مِثْلَ هَوْدَجِ الْعَرُوسِ فَقَالَتْ أَسْمَاءُ لِأَبِي بَكْرٍ أَمَرَتْنِي أَنْ لَا يَدْخُلَ عَلَيْهَا أَحَدٌ وَ أَرَيْتُهَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُ وَ هِيَ حَيَّةٌ فَأَمَرَتْنِي أَنْ أَصْنَعَ لَهَا ذَلِكَ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ اصْنَعِي مَا أَمَرَتْكِ فَانْصَرَفَ وَ غَسَّلَهَا عَلِيٌّ عَلَیهِ السَّلام وَ أَسْمَاءُ.
اسماء بنت عمیس نقل میکند که فاطمه علیهاسلام دختر رسول خدا به من گفت: من آن چه را بر پیکر زنان به هنگام مرگ می سازند، زشت می انگارم ؛ جامه ای را براو می افکنندکه آن پیکر را بر هر بیننده ای می نمایاند.
اسماء عرضه داشت: ای دختر رسول خدا! من چیزی را در حبشه دیدم که به شما نشان می دهم.
اسماء چند چوب خواست، آنها را درست کرد و بعد هم پارچهای به روی آن کشید. حضرت فاطمه سلاماللهعلیها فرمود: چه چیزی خوبی است. مردهی مرد از زن تشخیص داده نمیشود. سپس فرمود: هنگامیکه من از دنیا رفتم مرا غسل بده و هیچ کس بر من وارد نشود.
هنگامیکه فاطمه علیهاسلام از دنیا رفت، عایشه آمد تا وارد منزل فاطمه علیهاسلام شود. اسماء به او گفت: داخل مشو (او را منع کرد).
عایشه به ابوبکر گفت: این زن خثعمی مانع از دیدار ما با دختر رسول خدا میشود و برای او چیزی مانند هودج عروس درست کرده است. اسماء به ابوبکر گفت: فاطمه علیها سلام دستور داده که کسی بر او داخل نشودو آن چیزی را که برایش ساختم وقتی زنده بود ، دیده و دستور داد آن را برایش درست کنم.
ابوبکر گفت: آن چه به تو دستور داده انجام بده سپس بازگشت و علی علیهالسلام و اسماء او را غسل دادند.
📚منابع:
بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۹۰
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۰
#ایام_فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س
.
#امام_حسن
#فاطمیه
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️ای مغیره! تو مادرم را مجروح کردی
امام مجتبی علیهالسلام در مجلس معاویه، ضمن رسوا نمودن اصحاب معاویه و احتجاج با آنها به مغیره رو نموده و فرمودند:
اَما اَنتَ یا مُغَیرَةُ بنُ شُعبَةِ فَاِنَّکَ لِلهِ عَدُوٌّ وَ لِکِتابِهِ نابِذٌ وَ لِنَبیِّهِ مُکذِبٌ وَ اَنتَ الزّانی وَ قَد وَجَبَ عَلیکَ اَلرّجمُ و شَهِدَ عَلَیکَ العُدُوُلُ البَرَرَةُ اَلاَتقیاءُ فَاَخّرَ رَجمَکَ وَ دَفَعَ الحَقَ بِالباطِلِ وَ الصِّدقَ بِالاَغالیطَ وَ ذلِکَ لِما اَعَدَ اللهُ لَکَ مِنَ العَذابِ الاَلیمِ وَ الخِزیِ فِی الحَیاةِ الدُنیا وَ الآخِرَةِ اَخزی.
وَ أنتَ ضَرَبتَ فاطِمَةَ بِنتَ رَسولِ اللهِ حَتّی أدمَیتَها وَ ألقَت ما فی بَطنِها اِستِذلالاً مِنکَ لِرَسولِ اللهِ وَ مُخالِفَةً مِنکَ لِاَمرِه وَ اِنتِهاکاً لِحُرمَتِهِ وَ قَد قالَ لَها رَسولُ اللهِ اَنتِ سَیِّدَةُ نِساءِ اَهلِ الجَنَّةِ وَ اللهِ مَصیرُکَ اِلی النارِ
ای مغیره بن شعبه! تو دشمن و افکننده کتاب و تکذیب کننده رسول خدائی و تو آن کسی هستی که به جرم ارتکاب زنا، سنگسار تو واجب گشت و بر زنای تو عادلان نیکوکار پارسا گواهی دادند. آنگاه سنگسارت را به تأخیر افکندند و حق را به باطل و صدق را با غلط و نادرستی دفع کردند و خداوند تو را در دنیا و آخرت به رنج و عذاب و خواری کیفر خواهد داد.
و تو آن کسی هستی که فاطمه عليهاسلام را آزردی و مجروح کردی؛ چندان که طفلی را که در شکم داشت انداخت و این همه را به خاطر اهانت به رسول خدا و مخالفت امر او و هتک حرمت او کردی و فاطمه آن کسی است که رسول خدا او را سیده زنان بهشت خوانده و همانا خداوند تو را به دوزخ می افکند.
📚منابع:
ناسخ التواریخ در احوالات امام حسن، جلد یک، صفحه ۲۷۸
به نقل از خواص الامه فی معرفه الائمة ابوالفرج ابن جوزی
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۳
@emame3vom
#مطالب_فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س
.
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️با نور چادر فاطمه علیهاسلام ۸۰ یهودی مسلمان شدند
رُوِيَ أَنَّ عَلِيّاً اسْتَقْرَضَ مِنْ يَهُودِيٍّ شَعِيراً فَاسْتَرْهَنَهُ شَيْئاً فَدَفَعَ إِلَيْهِ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ رَهْناً وَ كَانَتْ مِنَ الصُّوفِ فَأَدْخَلَهَا الْيَهُودِيُّ إِلَى دَارٍ وَ وَضَعَهَا فِي بَيْتٍ فَلَمَّا كَانَتِ اللَّيْلَةُ دَخَلَتْ زَوْجَتُهُ الْبَيْتَ الَّذِي فِيهِ الْمُلَاءَةُ بِشُغُلٍ فَرَأَتْ نُوراً سَاطِعاً فِي الْبَيْتِ أَضَاءَ بِهِ كُلُّهُ فَانْصَرَفَتْ إِلَى زَوْجِهَا فَأَخْبَرَتْهُ بِأَنَّهَا رَأَتْ فِي ذَلِكَ الْبَيْتِ ضَوْءاً عَظِيماً فَتَعَجَّبَ الْيَهُودِيُّ زَوْجُهَا وَ قَدْ نَسِيَ أَنَّ فِي بَيْتِهِ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ فَنَهَضَ مُسْرِعاً وَ دَخَلَ الْبَيْتَ فَإِذَا ضِيَاءُ الْمُلَاءَةِ يَنْشُرُ شُعَاعُهَا كَأَنَّهُ يَشْتَعِلُ مِنْ بَدْرٍ مُنِيرٍ يَلْمَعُ مِنْ قَرِيبٍ فَتَعَجَّبَ مِنْ ذَلِكَ فَأَنْعَمَ النَّظَرَ فِي مَوْضِعِ الْمُلَاءَةِ فَعَلِمَ أَنَّ ذَلِكَ النُّورَ مِنْ مُلَاءَةِ فَاطِمَةَ فَخَرَجَ الْيَهُودِيُّ يَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهِ وَ زَوْجَتُهُ تَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهَا فَاجْتَمَعَ ثَمَانُونَ مِنَ الْيَهُودِ فَرَأَوْا ذَلِكَ فَأَسْلَمُوا كُلُّهُمْ.
روايت شده که علی علیهالسلام مقداری جو از یک یهودی قرض کرد. يهودی در ازای آن چيزی را، به عنوان رهن طلب نمود و علی علیهالسلام چادر حضرت فاطمه علیهاسلام را که پشمیبود به عنوان رهن به او داد. آن شخص چادر را گرفته و به خانه برده، در اطاقی گذاشت. به هنگام شب همسرش برای انجام کاری داخل اطاق گرديد و نوری را ديد که اطاق را روشن کرده. فورا از اطاق خارج شد و آنچه را ديده بود به شوهرش اطلاع داد. مرد يهودی که فراموش کرده بود چادر فاطمه علیهاسلام در آن اطاق است. تعجب نمود و به سرعت برخاسته داخل آن اطاق گرديد و بلافاصله دريافت که آن نور از چادری ساطع می شود که علی علیهالسلام آن را گرو گذاشته است. پس آن مرد يهودی و همسرش از خانه خارج شده و هر يک به سوی اقوام خويش شتافته و هشتاد نفر از یهودیان را جمع کردند که آن معجزه را دیدند و همگی اسلام آوردند.
📚منابع:
بحار الانوار، جلد ۴۳، صفحه ۳۰، حدیث ۳۶
جُنَّةُالعاصمه، صفحه ۳۵۲
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۷۷
#مطالب_فاطمیه
#کرامات #حضرت_زهرا_س
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️یا علی علیه السلام! مرا یاد کن
او در لحظههای واپسین زندگی به امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
قالت: یا اَبَاالْحَسَنِ لَمْ یَبْقَ لِی اِلاّ رَمَقٌ مِنَ اَلْحَیاةِ وَ حَانَ زَمانُ الرَّحِیلِ وَالْوِداعِ فَاسْتَمِعْ کَلامِی فَاِنَّکَ لا تَسْمَعُ بَْعدَ ذلِکَ صَوْتَ فاطِمَةَ أبَداً اوُصیکَ یَا اَبَاالْحَسَنِ اَنْ لا تَنْسَانِی وَ تَزُورَنی بَعدَ مَمَاتِی؛
ای اباالحسن! برای من لحظهای بیش از زندگانی نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه علیها سلام را هرگز نخواهی شنید. ای اباالحسن! تو را وصیّت میکنم که مرا فراموش نکنی و پس از وفات من همواره مرا زیارت کنی.
📚منابع:
کوکب الدّری، ج۱، ص۲۵۳
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۵
@emame3vom
#فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س
.
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️مصائب بعد از شهادت
قالَ عمّارُ: مَضَیْتُ إلی دارِ سَیّدی وَ مولای أمیرِ المُؤمنین عَلیهِ السلامُ فاسْتَأْذَنْتُ الدُّخُولَ علیه ؟ فَأَذَّنَ لی...
فَدَخَلْتُ عَلیهِ، فَوَجَدْتُه جالساً جلسةَ الحَزینِ الکَئیبِ و الحَسَنُ علیهالسلام عَنْ یمینه و الحُسَیْنُ عَلیه السلام عَنْ شِمالِه وَ هُوَ تارةً یَلْتَفِتُ إلیَ الحُسَینِ علیهالسلام و یَبْکی ... فلَمّا نَظَرتُ إلی حالِه وَ حالِ وُلدِه ، لَمْ أَمْلِکْ نَفْسی دُونَ أَنْ أَخَذَتنی العبرةُ وَ بَکیْتُ بُکاءً شدیداً ، فَلَمّا سَکَنَ نَشیجی قلتُ : سَیّدی! أَتأْذَنُ لی بِالکَلامِ ؟ قال: « تَکَلَّمْ یا أَبَا الیَقْظان» قُلتُ : سَیّدی! إِنَّکُم تَأمُرونَ بِالصَّبرِ عَلی الْمُصیبَهِ، فَما هذا الحُزنُ الطّویلُ؟ وَ إنَّ شیعَتَک لا یَقِرُّ لَهُم قَرارً بِاحْتِجابِکَ عَنْهُم ، وَقَدْ شَقَّ ذلک عَلیهم.
قال: فَالتَفَتَ إِلیَّ، وَقالَ: یا عَمَّارُ! إنَّ العَزاءَ عَن مِثلِ مَنْ فَقَدْتُهُ لَعزیزٌ ، إِنیٌ فَقَدْتُ رَسُولَ اللهِ صَلّی اللهُ علیه وآله بَفَقْدِ فاطمةَ سَلامُ اللهِ علیها، وَ إذا مَشَتْ لَمْ تَخْرُمْ مَشْیَتُه ، و إنّی ما أحَسَسْتُ تألّمَ الفِراقِ إلاّ بِفِراقِها، وإنَّ أَعْظَمَ ما لَقیتْ مِنْ مُصیبَتِها ... إنّی لَمّا وَضَعَتُها علی المُغتَسِلِ وَجَدَتُ ضِلْعاً مِن أَضلاعِها مَکسوراً ، وَجَنْبُها قَد إِسْوَدَّ مِنْ ضَربِ السِّیاطِ ...
وَ کانَتْ تَخْفی ذلک عَلی مخافةِ أن یَشْتَدَّ حُزْنی، و ما نَظرتُ عینایَ إلی الحسنِ و الحسینِ الاّو خَنَقَتْنی العبرةُ، و ما نَظَرتُ إلی زینبٍ باکیةً الا و أخَذَتْنی الرِّقَة علیها. ثم خَرَج علیهالسلام مَع عَمّار فَاسْتَبْشَرَ الشیعةُ بِذلک.
عمّار میگوید: به خانه آقا و مولایم امیرالمومنین رفتم و از ایشان اجازه ورود گرفتم. به من اجازه فرمودند و داخل شدم. ایشان را در حالی که محزون و اندوهگین نشسته بودند، یافتم و حسن در سمت راست و حسین در سمت چپ ایشان نشسته بودند. گاهی به حسین علیهالسلام نگاه میکرد و میگریست و گاهی به حسن علیهالسلام.
هنگامیکه به حال او و فرزندانش نظاره کردم از خود بیخود شده، اشکهایم جاری شد و به شدت گریستم. هنگامیکه آرام شدم عرضه داشتم: اجازه سخن به من می دهید فرمود: بگو ای ابا الیقظان!
عرضه داشتم: شما امر بر صبر کردن در مصیبت می نمایید. پس این اندوه طولانی (در این مصیبت) چیست؟ در حالی که شیعیان شما به خاطر خانهنشینی و غیبت شما آرام ندارند و این امر بر آنها سخت است. میگوید حضرت به من نگاه کرده و فرمود:
ای عمّار! همانا مصیبت کسی که من از دست داده ام بسیار سخت است.
من رسول خدا را با از دست دادن فاطمه از دست دادم.
او برای من موجب آرامش و تسلیت بود. هنگامیکه سخن میگفت در گوش من صدای رسول خدا می پیچید و هنگامیکه راه می رفت مثل رسول خدا راه میرفت و من درد فراق را جز با دوری او احساس نکردم و چه بزرگ است مصیبتی که به من رسیده است.
هنگامیکه او را در جایگاه غسل قرار دادم، فهمیدم که استخوانی از پهلوی او شکسته است و پهلویش از ضربه تازیانه ها سیاه شده و او آن را از من مخفی می نمود که می ترسید مبادا اندوه من بیشتر شود و به حسن و حسین نمی نگرم مگر اینکه اشک راه گلویم می گیرد و به زینب گریان نگاه نمیکنم مگر اینکه دلم به حال او به رقّت در می آید. سپس حضرت با عمار از منزل خارج شدند و شیعیان به یکدیگر بشارت آن را دادند.
📚منابع:
انوار العلومة، ص ۲۱۴
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۰
#مطالب_فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س