.
.
#حضرت_ام_کلثوم
#سیب_سرخی 🎤
عمهی صاحب الزمان، بانو
من فداي شما گداي شما
مددي كن كه خاك بوس توأم
امكلثوم، دختر زهرا
بي بي ِ چاره ساز ادركني
اي شفاعت كنندهی فردا
ما همه مستحق لطف توئيم
دستمان را بگير، روز جزا
من و ايل و تبار من مجنون
تو و ايل و تبار تو ليلا
پدر و مادرم به قربانت
خواهر بي نظيرِ خون خدا
جان زهرا بيا همين امشب
كربلاي مرا نما امضا
نوهی پاك حضرت احمد
جايگاهت بود بسي بالا
در حجاب و عفاف، فاطمهاي
خواهر خوبِ زينب كبري
در صبوري حسن، به شكل دگر
در شجاعت شبيه شير خدا
زندهی ربناي تو حيدر
کشتهی گريههاي تو عيسي
فرش راه تو بال جبرائيل
خاك پاي تو جنتالْاَعلي
اي نجابت دخيل چادرتان
وي سخا و شرف دخيل شما
اُسوهی پايداري و عفت
اي وقار هميشه پا بر جا
دائماً بر زبانتان جاري
سورهی قدر و كوثر و شورا
چشم تو ساحلِ نجات همه
دل طوفانيِ شما دريا
ساكن كوي تو همه عالم
ريزه خوار دو دست تو موسي
شب آخر چه روضهاي داري
در دلت باز هم شده غوغا
تا كه يك جرعه آب ميبيني
خود به خود روضه ميشود بر پا
بودهاي در كنار اهل حرم
در زمين غريب كرببلا
نينوايي شدي بلا ديدي
اي ركابِ امام عاشورا
موقع رفتنت فقط بودي
ياد لبهاي تشنهی سقا
غمِ زينب غمِ شما بانو
غمتان داغ سيدالشهدا
ياد آن روزها كه ميديدي
آتش از خيمهها كه زد بالا...
معجرش سوخت بينِ آتش و دود
دختري از نوادگانِ شما
ياد آن روز كه ميان حرم
تشنگي بود و آه بود و نوا
ياد آن روز كه به نِي زده شد
سرِ شش ماههی رباب حتي
ديدي از نِي چگونه ميافتاد
سرِ پاك عليِ اصغرها
دست و پا زد مقابل چشمت
قاسم و اصغر و گل ليلا
مادري كودكش لبش تشنه
در پيِ آب بود واويلا
روي تل بودهاي؟ نمي دانم
همره خواهرت گل طاها
ياد آن روز كه جدا ميشد
رأس پاك برادرت ز قفا
بين گودال دست و پا ميزد
شاه، در زير دست و پا تنها
كربلا داشت زير و رو ميشد
با صداي شكستهی زهرا
كربلا بود و نغمه وَلَدي
كربلا بود و ذكر وا اُمّا
#کربلایی_رضا_باقریان✍
👇
.
#سرود_میلاد_امام_رضا
#بند_اول
اومده رئوف آل زهرا. شادیمون بی حده
از تو آسمونا میریزن گل. شاه طوس اومده
ریسه بندونه مدینه امشب
شادی رو دلا میشینه امشب
عرش اعلا رو زمینه امشب
یا امین الله٢
اومده اونیکه. دلا رو میبره
میبره ما رو تا میون کهکشون
میده به ما راه و نشون
رضا
امام رضا مدد
#بند_دوم
میباره بارون رحمت امشب. اَبرا بیقرارن
واسه نقاره خونهی مولا. باز خبر میارن
دسته دسته گل یاس آوردن
باز دلای عاشقا رو بردن
دست مولا همه رو سپردن
یا امین الله٢
جبرئیل امین. سرش و میزاره
رو پنجره فولاد خونهی شما
با ذکر یا رضا رضا
رضا
امام رضا مدد
#بند_سوم
من اسیر نگاه نو هستم. یا امام رئوف
دل به عشق و به مهر تو بستم. یا امام رئوف
روزِ عیدِ بارونیِ چشمام
عیدیم و بده خالیِ دستام
غیر کربلا چیزی نمیخوام
یا امین الله٢
عیدیمون و بده. یه روزِ عرفه
از حرم تو راهی شیم به کربلا
خودت نگاهی کن به ما
رضا
امام رضا مدد
#کربلایی_رضا_باقریان
#میلاد_امام_رضا
https://eitaa.com/emame3vom/62601
.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
#امام_حسین
#سیدالشهداء
جان ما، جان بچههای حسین
ای به قربان بچههای حسین
از پرِ ما جدا نخواهد شد
پرِ دامانِ بچههای حسین
خوش بهحالم که از ازل هستم
به سرِ خوان بچههای حسین
سر این سفره گر بزرگ شدم
خوردهام نان بچههای حسین
من و این دستهای خالیّ و
لطف و احسان بچههای حسین
بینِ آتش نمیرود، هر که...
شد مسلمان بچههای حسین
کربلا، سوریه، همه عالم
هست از آنِ بچههای حسین
مور آمد ولی سلیمان شد
تحت فرمان بچههای حسین
هر دعا مستجاب خواهد شد
زیر ایوان بچههای حسین
پدرم پیر گشته با ذکرِ
ای حسین جانِ بچههای حسین
بین روضه همیشه چشمانم
هست گریان بچههای حسین
زده آتش به سینهها داغِ
لب عطشان بچههای حسین
همه جا هست بعد عاشورا
شام ویران بچههای حسین
سوخت در خیمهها به حال رباب
دل سوزان بچههای حسین
شاه، از صدر زین زمین افتاد
پیش چشمان بچههای حسین
خیزران خورد شاه عالم و، شد
قاتل جان بچههای حسین
سر عباس از روی نیزه
شد پریشان بچههای حسین
#کربلایی_رضا_باقریان
.
.
#امام_حسین #سیدالشهداء
دارم به سر هوای تو یا ایهاالغریب
دارم به لب نوای تو یا ایهاالغریب
حسرت به دل نشستهام و زار میزنم
در داغِ کربلای تو یا ایهاالغریب
عمری است بین هیئت تو خو گرفتهام
با بیرق عزای تو یا ایهاالغریب
ایل و تبار من همگی نوکر توأند
من هم شدم گدای تو یا ایهاالغریب
شکر خدا که بینِ سلاطینِ این جهان
افتادهام به پای تو یا ایهاالغریب
با اسم اعظمت گرهها باز میشود
بینِ حرم سرای تو، یا ایهاالغریب
سایه فکنده روی سرم، ای قتیلِ اشک
دست گرهگشای تو یا ایهاالغریب
آشفتهام به گیسوی آشفتهات حسین
میمیرم از بلای تو یا ایهاالغریب
لعنت به آن کسی که سرت را بریده است
در پیش بچههای تو یا ایهاالغریب
تنها شدی و پیروهنت پاره پاره شد
ای جان من فدای تو، یا ایهاالغریب
#کربلایی_رضا_باقریان✍
.
.
#امام_حسین
#سیدالشهداء
جان ما، جان بچههای حسین
ای به قربان بچههای حسین
از پرِ ما جدا نخواهد شد
پرِ دامانِ بچههای حسین
خوش بهحالم که از ازل هستم
به سرِ خوان بچههای حسین
سر این سفره گر بزرگ شدم
خوردهام نان بچههای حسین
من و این دستهای خالیّ و
لطف و احسان بچههای حسین
بینِ آتش نمیرود، هر که...
شد مسلمان بچههای حسین
کربلا، سوریه، همه عالم
هست از آنِ بچههای حسین
مور آمد ولی سلیمان شد
تحت فرمان بچههای حسین
هر دعا مستجاب خواهد شد
زیر ایوان بچههای حسین
پدرم پیر گشته با ذکرِ
ای حسین جانِ بچههای حسین
بین روضه همیشه چشمانم
هست گریان بچههای حسین
زده آتش به سینهها داغِ
لب عطشان بچههای حسین
همه جا هست بعد عاشورا
شام ویران بچههای حسین
سوخت در خیمهها به حال رباب
دل سوزان بچههای حسین
شاه، از صدر زین زمین افتاد
پیش چشمان بچههای حسین
خیزران خورد شاه عالم و، شد
قاتل جان بچههای حسین
سر عباس از روی نیزه
شد پریشان بچههای حسین
#کربلایی_رضا_باقریان✍
.
.
#ولادت_حضرت_رقیه
نسیمی آمد و درهای آسمان وا شد
در آسمان مدینه ستاره پیدا شد
همینکه غنچهی یاسی دگر شکوفا شد
خبر رسید دوباره حسین بابا شد
سحر شد و شرفالشمسی از سما آمد
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
عروس فاطمه این بار دختر آورده
برای حضرت صدیقه کوثر آورده
چه کوثری، چه بگویم چه گوهر آورده
برای حضرت ارباب، نوبر آورده
دهید مژده که نوری ز کبریا آمد
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
لباس پولکیِ این بنفشه الماس است
و عطر و بوی تنش از عصاره ی یاس است
شبیه فاطمه این نازدانه حساس است
و در شگفتیاش این بس، عموش عباس است
بشیری آمد و گفتا گل خدا آمد
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
به روی دست اباالفضل تا تبسم کرد
فرات، از هیجان در خودش تلاطم کرد
کبوتری به مناره شد و ترنم کرد
فرشته دور و برش، دست و پای خود گم کرد
حسین را گلی از باغ هلاتی آمد
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
کشیده پای لبش قطره قطره دریا را
اسیر خویش نموده وجود سقا را
نوشتهاند به پایش نگاه زهرا را
و زنده کرد به یک یاحسین، دنیا را
برای تهنیت از عرش، مرتضی آمد
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
نگینِ شمسیِ انگشتر علمدار است
کنار حضرت ارباب، گرم اذکار است
علیِ اکبر لیلا بر او گرفتار است
جمال حضرت زهرا در او پدیدار است
ستارهی شب تاریک نینوا آمد
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
چه قدر غنچهی لبهای او عسل دارد
گرفته شاخهای از یاس و در بغل دارد
که گفته دختر ارباب ما بدل دارد ؟
به زیر هر قدمش کوهی از زُهَل دارد
کسی به شکل بشر با فرشتهها آمد
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
کلام و حرف خدا بوده ذکر آغازش
همیشه و همه جا بوده عمه همرازش
حسین، از دل و جان میخرد به دل نازش
به روی دوش ابالفضل اوج پروازش
بهشت گفت، بهشت من از کجا آمد؟
رقیه دختر سلطان کربلا آمد
#کربلایی_رضا_باقریان✍
#میلاد_حضرت_رقیه
.
.
#امیرالمؤمنین
#امام_علی
چه غم دارم از لحظهی مردنم
به قبر و به زیر لحد خفتنم
به میزان عدل خدا بردنم
در آتش بخواهد بسوزد تنم
که مولا علی دستگیر من است
میان دو عالم امیر من است
امامم علی اعتبارم علی
پناهم علی افتخارم علی
قرار دل بی قرارم علی
همه لحظه ذکر و شعارم علی
علی فاتح غزوهی خیبر است
نفسهای روز و شب کوثر است
علی مرد میدان و مرد نبرد
علی پشت خود را به دشمن نکرد
علی درد را زار و بیچاره کرد
علی مقتدا، پیشوا، رادمرد
علی دست حق است در آستین
ولیِّ فقیه خدا در زمین
علی هست، دین نبی کامل است
عبادت بدون علی باطل است
کسی که علی داشته عاقل است
و هرکس ندارد علی جاهل است
تپشهای قلب نبی یا علی
به معراج میرفت تا با علی
علی عطر سجّادهاش یاس بود
به اذن خدا اشجعالنّاس بود
به زهرا و اسمش چه حسّاس بود
یکی از شجاعانش عباس بود
علی همسر باوفای بتول
علی اولین جانشین رسول
علی باغبان زمین فدک
علی سفرهی عالمی را نمک
نگاه علی چرخش نُه فلک
و ذکر شب و روز جن و ملک
علی حاکم و عالم و عادل است
علی رافع و حل هر مشکل است
علی بهترین عبد پروردگار
علی معنی کامل ذوالفقار
علی مُلک این سینه را شهریار
علی مرد شیر افکن روزگار
علی گفتن ما عبادت بوَد
قبول عبادت ولایت بوَد
من از آنچه گفتم علی برتر است
نبی شهر علم و علی چون در است
علی همدم سورهی کوثر است
علی موج طوفان و، جنگ آور است
خدا با علی و علی با خدا
شهنشاه مُلک ولا مرتضی
#کربلایی_رضا_باقريان✍
پیشنهاد #سبک_خدا_مادرم_راکجامیبرند
.
.
#مناجات_با_خدا
#دهم_ماه_مبارک_رمضان
شکر خدا با اینکه غرقِ در گناهم
ده شب در این میخانه آقا داد راهم
آغوش خود وا کرد من را هم بغل کرد
اصلا نپرسید از خطا و اشتباهم
با اینکه آلوده ترین مهمان اویم
حرفی نزد از زشتی و روی سیاهم
یک عمر غفلت کردم و یک عمر بخشید
یک عمر در وقت گنه کرده نگاهم
ای کاش از عصیان جدا گردم ببینم
در سایهی رحمت خدا داده پناهم
بال و پرم زخمی شده نایی ندارم
از اینکه بی بال و پر هستم عذرخواهم
دیگر دعاهایم خدایا کارگر نیست
زیرا صفایی نیست در این سوز و آهم
باید یکی دست مرا گیرد، و گرنه
تا در گنه افتادهام در قعر چاهم
ذکر حسین این روزها باب نجات است
تا با حسین هستم همیشه سر به راهم
امشب دلم یاد غم عصر دهم کرد
یاد امام بی کفن در قتلهگاهم
عصر دهم آقای ما را سر بریدند
جسم عزیزش را به خاک و خون کشیدند
#کربلایی_رضا_باقریان✍
.
.
#ولادت_امام_حسن_مجتبی
شبهای سردم را دوباره فصل گرما میرسد
از نسل زهرا کودکی مانند زهرا میرسد
با جامهی پیغمبر این کودک ملبس میشود
با صلح او راه ولایت هم مشخص میشود
از راه میآید لب حیدر شکوفاتر شود
خیرالنسا از یمن این میلاد هم مادر شود
میآید و قرآن ناطق را نمایان میکند
میآید و این جمع را پاره گریبان میکند
با تو کسی در منجلاب دین و دنیا غرق نیست
با نور تو در روز و شبهای مدینه فرق نیست
دین و سیاست را کنار هم ز تو آموختیم
از آسمانها آمدی از عشق نابت سوختیم
با دستهای پینه دارت آب باران میکشی
این آب را از چاه بهر مستمندان میکشی
دستان من بر دامنت از هر که دستاویز تر
و هر چه تو داری کرم من سائلی بی چیز تر
جنگ جمل را میشود با تیغ تو تفسیر کرد
ای ابروان ذوالفقارت از دو دم هم تیز تر
روشن ز نور چارده نوریم اما این میان
عشق تو ای زیباترین از سینهها لبریز تر
باید که از ایجاد صلحت خلق را آگاه کرد
این سینه را باید برایت گاه منزلگاه کرد
تو قاسمی داری که نامش کار عیسی میکند
با یک تبسم قفلهای بسته را وا میکند
پیروزی جنگ جمل مرهون آل هاشم است
رزم علی و رزم تو ممزوج رزم قاسم است
ای روشن از تو خانهی زهرا و حیدر یا حسن
ای مخزنالاسرار و وجهالله زهرا یا حسن
با بوسه از لبهای تو افطار میخواهد علی
اسطورهی جنگ جمل سردار میخواهد علی
از برکت تو در میان سفرهها نان میرسد
در این کویر خشک از لطف تو باران میرسد
امشب میان سینهام میخانه برپا میکنم
شأن تو را با آیهی تطهیر معنا میکنم
با هر تب مهر تو کافر هم مسلمان میشود
پا را به هر جا مینهی آنجا گلستان میشود
هم از میان دستهایت شهد رحمت میچکد
هم خاک پایت با زمرد ریسه بندان میشود
تو آمدی ماه خدا کامل شد و پس جای رب
این روز و شبها ذکر ما جانم حسن جان میشود
گفتند وقتی آمدی بوسه به رویت زد علی
گفتند وقتی آمدی شانه به مویت زد علی
گفتند وقتی آمدی دریا خروشید از تبت
با خندهات شهد وفا میریزد از کنج لبت
تو آمدی و سفرهدار خانهی زهرا شدی
تو آمدی و در کرم ای بی حرم، معنا شدی
در گفتن نام شما گاهی مردد میشوم
در مدحت از هر صفحهی مولا علی رد میشوم
وصف تو را باید میان صفحهی محشر نوشت
گاهی سر توفیق باید بهرت از حیدر نوشت
در هر دو چشم محشرت حیدر هویدا میشود
در غیرت زهراییات کوثر هویدا میشود
آنقدر از دست شما لطف مکرر ریخته
آنقدر پای محملت سلمان و بوذر ریخته
وقتی هلال ابرویت تمثیل اَواَدنا بوَد
سلمان به شوق وصل تو در مسند مِنّا بوَد
حُسنِ تو بین شاعران شور غزل میآورد
در کربلا هم شور احلا من عسل میآورد
هر مانده در راهی فقط با تو به منزل میرسد
این کشتیِ طوفان زده با تو به ساحل میرسد
والسمع ندایی یا کریم ای رحمت بی انتها
فاالقبل دعایی یا رحیم ای معدن جود و سخا
انت الکریم انت الرحیم انت العلیم انت الوفا
ما سائل چشم توئیم ای ساحل امید ما
ما مستحق رحمتیم اصرار ما را گوش کن
العفوک العفوک اقرار ما را گوش کن
آقا فدای آن دل زهرایی و افلاکیات
آقا فدای قبر بی شمع و چراغ و خاکیات
لعنت به دژخیمی که سجاده ز پاهایت کشید
لعنت به زهری کز درون جسم تو را از هم درید
لعنت به آن تیری که آمد بر تن پاکت نشست
لعنت به آن دستی که زد آیینه را درهم شکست
لعنت به نامردی که با قلب قصی و آهنین
بر صاحت قدس تو گفته یا مذل المسلمین
بالای منبر ناسزا بر غیرت تو رسم بود
آن روز که آتش گرفتی دور، دورِ خصم بود
از آشنا و از غریبه زخم کاری خوردهای
آقا چگونه مادرت را سمت خانه بردهای؟
#کربلایی_رضا_باقریان✍
#میلاد_امام_حسن
.
.
#مناجات_با_خدا
#گریز_امام_حسن_حضرت_زهرا
ای کاش من هم اهل تسبیح و دعا بودم
جای ریاکاری، فقط اهل بُکا بودم
ای کاش عقبا را به دنیایم نمیدادم
این عمر را در محضر آل عبا بودم
ای کاش جای اینکه معصیت وَبالَم شد
با دوستان با خدایت آشنا بودم
اشک ندامت میچکد از چشم من، زیرا
یک عمر در دشت گناهانم رها بودم
نَفسَم تمام عمر بر من پادشاهی کرد
جای تو، بر نفسِ جسور خود گدا بودم
اما گناهم را نسنجیده تو بخشیدی
ور نه شب و روزم گرفتار بلا بودم
آقا خودت که از دل زارم خبر داری
خیلی دلم میخواست امشب کربلا بودم
پای پیاده از نجف تا کربلا، ای کاش
دورِ ضریحت بودم و پایینِ پا بودم
خیلی دلم میخواست وقتی مادرت آمد
شبهای جمعه تا سحر پیش شما بودم
بر روی سنگ قبر من اینگونه بنویسید
گریه کُنِ داغ امامِ مجتبی بودم
زهر ستم کنج لبش را نیلگون کرده
میگفت اما من شهید کوچهها بودم
آن روز كه زهرا زمین افتاد، در پیشم
از کوچه تا خانه به چشم تر عصا بودم
موی سفیدم باعث و بانیش، آن کوچه است
من شاهد یک ضربِ دستِ بی هوا بودم
#کربلایی_رضا_باقریان✍
#مناجات #پندیات #امام_حسن
.
.
#زمینه
#شهدای_خدمت و آیت الله رئیسی
#بند_اول
باز خبر اومد
خبری که اشکمون و در آورده
باز خبر اومد
خبری که دلامون و حرم برده
باز خبر اومد
خبر از شهیدی که توو راه خدمت
شده آزرده
روز تولد امام رضا
خبر اومد خبری که پر آه و پر درده
خبر اومد خبری که همه رو بیچاره کرده
خبر اومد خبری که هیچ کسی باور نکرده
شهید آوردن
یه شهیدی که تموم بدنش سوخته
عبا و عمامه و پیرهنش سوخته
خبر اونقد داغه
که دل گریه کن و سینه زنش سوخته
سلام بر ابراهیم
سلام بر خادم امام رضا
سلام بر ابراهیم
سلام بر روضه خون کربلا
#بند_دوم
اون شهیدی که
برا خدمت همیشه توو تلاطم بود
اون شهیدی که
مث یک ستاره توو آسمون گم بود
اون شهیدی که
طعنه خورد و خم به اَبرو نیاورد و
پای مردم بود
روز تولد امام رضا
از امام رضا گرفت مزدش و با لباس خدمت
آرزوی رفتنش توو آسمونا شد اجابت
به رفیقای شهیدش رسید از راه شهادت
همه سوختیم و
دل سید علیِ خامنه ای خون شد
چشم دنیا پای این مرثیه بارون شد
تازه فهمیدم که
چرا آسمون توو این چند روزه گریون شد
سلام بر ابراهیم
سلام بر خادم امام رضا
سلام بر ابراهیم
سلام بر روضه خون کربلا
#مشهد_مقدس
#کربلایی_رضا_باقریان ✍
https://eitaa.com/emame3vom/97724
.👇
.
#شهادت_امام_باقر
پا به پای پدر سفر کردم
روز و شب در خرابه سر کردم
پدرم بینِ ریسمان بود و
با رقیه پدر پدر کردم
عمهام تا که رویِ خاک افتاد
دیدهام را ز اشک، تر کردم
از همان روز تا همین امروز
گریه هر روز تا سحر کردم
دست در دست عمهام آن روز
از دلِ نیزهها گذر کردم
سُمِ مرکب بوی گلاب گرفت
از تنی که به آن نظر کردم
تا سه ساله میان راه افتاد
پدرم را خودم خبر کردم
آنقدَر داغ دارم از آن دم
که از این زهر، خون، جگر کردم
#کربلایی_رضا_باقريان ✍
.