eitaa logo
امام حسین ع
27.5هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📖جانم فدایت ای سر افتاده در تنور.... آرام جان ِ جانِ جهان ؛ جان پنج تن ای شاه بیتِ سرخ ِ غزلخوانِ پنج تن پاره شد از غم تو گریبان پنج تن ای روضه الحسینِ تو رضوان پنج تن ما را چه حاجت است به سدر و شراب و حور؟ جانم فدایت ای سر افتاده در تنور بی نفخ صور محشر کبری که دیده است؟ در بین خاک زلف چلیپا که دیده است؟ اسلام را میان کلیسا که دیده است؟ آقای من شبیه تو ؛ اقا که دیده است؟ اخر خیال ِ خال تو را میبرم به گور جانم فدایت ای سر افتاده در تنور تا روی فرش های حرم پا گذاشتم صدها قدم در عالم معنا گذاشتم دل را میان کرببلا جا گذاشتم از لحظه ای که پا به دنیا گذاشتم... میزد دلم برای تو و روضه ی تو شور جانم فدایت ای سر افتاده در تنور ای انکه خاطرات تو همراه من شده یاد تو همدم دل ِ پر آه ِ من شده زلفِ کجِ تو دلبر ِ دلخواه ِ من شده عمریست روضه ی تو گذرگاه من شده... همچون سگی که میکند از مسجدی عبور جانم فدایت ای سر افتاده در تنور ما روی سفره ی تو به جایی رسیده ایم از نام تو به نان و نوایی رسیده ایم مانند محتشم به رَدایی رسیده ایم آه ای حبیب ما..تو کجایی؟... رسیده ایم.... آری رسیده ایم چو موسی به کوی طور جانم فدایت ای سر افتاده در تنور مانند زخم های تو لب باز کرده ایم ای نازنین برای تو کِی ناز کرده ایم؟ در آسمان عشق تو پرواز کرده ایم پیغمبریم که این همه اعجاز کرده ایم؟ بینا شده میان عزاخانه ی تو کور جانم فدایت ای سر افتاده در تنور https://eitaa.com/emame3vom/78472 بگذار شمع روی تو پروانه ام کند وقت سحر هوای تو دیوانه ام کند باید جنون عشق ِ تو فرزانه ام کند بگذار تا نسیم حرم شانه ام کند.... آشفته ام چو زلف گره خورده ی قطور جانم فدایت ای سر افتاده در تنور جای تعجب است که دور و بر توییم ! جای تعجب است که ما نوکر توییم ! ما ریزه خواره نان شب ِ دختر توییم ! اصلا هنوز ما نگران سر ِ توییم ... افتاده ام به پای سلیمان شبیه مور جانم فدایت ای سر افتاده در تنور دنیا حسود بود که قلب تو را شکست از غصه های تو کمر انبیا شکست در قتلگاه حرمت ال عبا شکست انقدر زد به روی تنت تا عصا شکست درد و بلای تو به سر من... ؛ بلا به دور جانم فدایت ای سر افتاده در تنور ای کاش روضه های محرم دروغ بود ! یعنی که حرف های مقرم دروغ بود ! سنگین ترین مصیبت عالم دروغ بود ! افتاده بود جسم تو درهم ؛ دروغ بود ! اما تو مانده بودی و یک لشکر شرور جانم فدایت ای سر افتاده در تنور ای کاش کار ِ چشم ترت دلبری نبود انگشترت به دست کسِ دیگری نبود دور و بر تو ساعت سه ؛ مادری نبود جز بوریا مگر کفن ِ بهتری نبود ؟ افتاده بود پیکر پاکت به زیر نور جانم فدایت ای سر افتاده در تنور ای آفِتاب در دل این شب چه میکنی؟ با گریه ی زنان ِ معذب چه میکنی؟ امشب اگر رقیه کند تب ؛ چه میکنی؟ با دست های بسته ی زینب چه میکنی؟ خولیِ نبود همسفر ِ زینب ِ صبور جانم فدایت ای سر افتاده در تنور باید زنان روانه ی مقتل نمیشدند تا که اسیر این همه معضل نمیشدند زخمی کعب ِنیزه و تاول نمیشدند دروازه باز بود ؛ معتّل نمیشدند میکرد خاطرات تو را با خودش مرور جانم فدایت ای سر افتاده در تنور ▪️ ▪️ محمدصادق باقی زاده .👇
. 📖 السلام..... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شور و اشک و زمزمه از خیرِ قال الصادق است روضه های فاطمه از خیر قال الصادق است گریه ها بر علقمه از خیر قال الصادق است این سیاهی ها همه از خیر قال الصادق است میرسد از این سیاهی ها به این آقا مدام السلام و السلام و السلام و السلام درس و بحث اش ظلمت هفت آسمان را می درید هر که دل میداد دستش از همه دل می بُرید او مراد عالِمان است همه عالَم مرید حوزه ی علمیه ی او روضه خوان ها پرورید خاک پاهایش زراره با همه فقه و کلام السلام و السلام و السلام و السلام چارگوش مرقدش را توتیا باید کنیم روی قبر خاکی اش گنبد بنا باید کنیم کل ایوان را پر از خشت طلا باید کنیم عاقبت روزی بقیع را کربلا باید کنیم زائرانش زیر لب گویند بین ازدحام السلام و السلام و السلام و السلام پیرمردی که چو حیدر زندگانی کرده است عمر خود را وقف اشک و روضه خوانی کرده است روضه ی مادر قدش را بد ، کمانی کرده است چوب تر ، پیراهنش را ارغوانی کرده است روضه خوان زخم های مادر بی التیام السلام و السلام و السلام و السلام دست ساقی بسته و میخانه ها سر در گم اند خانه از بس سوخته ، پروانه ها سر در گم اند در میان شعله ها ریحانه ها سر در گم اند یاکریمان در میان لانه ها سر در گم اند ای که بر موی سفید تو نکردند احترام السلام و السلام و السلام و السلام بی عبا و بی عمامه ؛ بی قبا بردن تو را از میان خانه مثل مرتضی بردن تو را دست ْ بسته ؛  بی هوا ؛ در کوچه ها بردن تو را عده ای بی آبرو ، با ناسزا بردن تو را یادت آمد روضه های کوچه های شهر شام السلام و السلام و السلام و السلام هیزم آوردند اما لحظه ای دریا نسوخت چادر ناموس تو چون چادر زهرا نسوخت دامن دُردانه هایت بین آتش ها نسوخت سینه ات سنگین نشد ؛ پیراهنت حتی نسوخت ای که دشمن برد بهرت خنجرش را در نیام السلام و السلام و السلام و السلام ** مثل جدت هیچ کس انگشترت را برنداشت روسری و گوشوار دخترت را برنداشت بی حیایی یادگار مادرت را برنداشت نیزه ای رأس علیّ ِ اصغرت را برنداشت ای که ناموست نشد با شمر و خولی هم کلام السلام و السلام و السلام و السلام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ ▪️
. 📖 وعد ی ما نماز در حیفا.... غرق خون است بال جبرائیل رفته در قتلگاه اسماعیل مرگ بر هرچه مثل اسراییل مرگ بر هرچه مثل آمریکا ... کدخدا را کنیم حاکم؟ نه ! میشود مکر ظلم دائم؟ نه ! زندگی بعد حاج قاسم؟ نه ! وعد ی ما نماز در حیفا.... میشود کشتن ِپدر تکرار بار دیگر مقابل انزار ای پدرهای پیرِ استکبار این پدر کشتگی کشد ما را ... خاک نعلین حیدریم همه تا همیشه برادریم همه وارث جنگ خیبریم همه تا برآریم قعله را از جا.... پیر ما سید خراسانی ست مرد میدان ما سلیمانی ست ای به قربان هرچه ایرانی ست وعده ی ماست مسجد القصی.... ترس در جان چند خاخام است شیعه اما همیشه آرام است قدس قلب صبور اسلام است میتپد تا همیشه ی دنیا .... عشق تا روز حشر مدیون است زخم ؛ بر شاخه های زیتون است دل اگر سنگ هم شود خون است از غم ِ روزهای بی فردا .... کاش شبهای غزه سرد نبود حق این کودکان نبرد نبود دل هرکس که اهل درد نبود دور شد از امیر عاشورا.... مادری روی نعش کودک بود زیر آوار یک عروسک بود خانه در تنگ نای موشک بود دختری گریه می‌کند تنها...... نیست ساقی که آب بسته شده دل اهل حرم شکسته شده عالم از دست ظلم خسته شده العجل ای سلاله ی  زهرا.... .
. 🖤 علیه السّلام بیچاره بود آن که به تو رو نزند در وصل تو دل، حرفِ آرزو نزند دیدم همه افلاک به عینه آقا کو آنکه به درگه تو زانو نزند؟ حیف است که یک عمر غلامش باشی دستی به سرت به سان ِآهو نزند! ✍ ....................... . 📖شدم دیوانه مولانا... به سودای وصال تو گره خوردم به شال تو من از شمس جمال تو شدم دیوانه مولانا .... میان پنجه ی صیاد چنان آهو زدم فریاد مکن از بند ِخود آزاد خوشا بند ِ تو سلطانا.... سکوتم تو ، صدایم تو غریب آشنایم تو که میماند برایم ؟ تو امیرا ماندنت مانا .... گرفتم از خدا رخصت نوشتم نامه در غربت که ای سلطانِه بی منّت بخوان این خط ناخوانا .... جَنان ؛ مِحراب ِ اَبرویت خُتن عطر خوش ِ مویت شدن دیوانه ی کویت هزاران عاقل و دانا... در این بزم ِ سراسر نور صدایت میزنم دور به کاه ِ در دهان ِ مور نگاهی کن سلیمانا.... چه دربار ِ گهرباری عجب زلفی ، عجب یاری مرا از این گرفتاری رها هرگز مکن جانا ..... مَلَک چنگی به گیسو زد جهان یکباره زانو زد امیر ِ عشق  میسوزد بسوز از غم خراسانا ... فدای آن رُخِ زردت جهان کرده ست دل سردت کنار ِ جان ِ پُر دردت جوانی مانده حیرانا ... همه عالم به قربانت فدای چشم گریانت به یاد جد عطشانت بگو با گریه ریّانا .... چرا زخمیست پهلویش؟ شکسته کُنج اَبرویش بگو در وصف گیسویش پریشانا .... پریشانا... نداند کَس مقامش را خدا داده سلامش‌ را وَ مقتل برده نامش را چه عطشانآ...چه عریانآ.... .
. 📙من پشت در گرما رو حس کردم... #۱ مادر نبین که انقده خستم غصه نخور ؛ مراقبت هستم از مادری دس بر نمیدارم حتی اگر که بشکنه دستم نترس اگر اتیش گرف خونه نترس اگه خونه پر از خونِ درده تو رو کسی نمیبینه درد منو کسی نمیدونه اگه مادر به سمت من لگد اومد نترسی ها.... اگه نامرد توی کوچه بلند داد زد نترسی ها.... چطور دلت میاد_ جدا شی اینطوری اخه دیگه چرا_ تکون نمیخوری؟ خالی شد از گلِ_ روی تو دامنم گلبرگ های تو_ ریخته رو پیرهنم #۲ شیش ماه من همراه تو بودم من بچه ی تو راه تو بودم از وقتی که صداتو حس کردم مشتاق روی ماه تو بودم تو اولین پناه من بودی مادره بی گناه من بودی چی شد که دستامو رها کردی؟ تویی که چش براه من بودی از این پهلو به اون پهلو شدن واست نفس گیر بود رسید فضه توی کوچه به داد تو ولی دیر بود منی که زخمی_این شعله ها شدم همین که در شکست_ازت جدا شدم اتیش گرفت همه_بود و نبود تو من دست و پا زدم_توی وجود تو #۳ من پشت در گرما رو حس کردم من غربت بابا رو حس کردم اون لحظه ای که تو زمین خوردی من ضربه های پا رو حس کردم من بودم  و زخم لب ِ مسمار زخمی شدم ؛ بین در و دیوار یادم نمیره نیمه های شب از درد پهلو میشدی بیدار چهل تا مرد که نه ! نامرد گذشتن از دره خونه کسی درده تو رو جوری که میدونم نمیدونه خون من و تو ریخت _رو چوبه های در چقد تو رو زدن _ تو کوچه بی خبر قربون تو برم _ همینه سرنوشت من رفتنی شدم _ قرارمون بهشت https://eitaa.com/emame3vom/112721 .👇
. 📖خاک دست و پا زدنت.... قربون صدا زدنت خیلی بی هوا زدنت حالا روی چادرمه خاک دست و پا زدنت من سر قرار اومدم توی نیزه زار اومدم از تو دل نکندم حسین با خودم کنار اومدم تا چشمم کار میکنه نیزه نیزه نیزه نیزه میبینم داره با تو چیکار میکنه نیزه نیزه نیزه نیزه میبینم گریه چشمام تار میکنه نیزه نیزه نیزه نیزه میبینم کی دلش اومد بزنه کی اومد لگد بزنه یه نفر یه حرفی به این شمرنابلد بزنه زندگی همینه حسین رسم دنیا اینه حسین کاشکی حال و روز تورو مادرت نبینه حسین رو خاک داغ کربلا کشته کشته کشته کشته میبینم من دفن اهل قرا کشته کشته کشته کشته میبینم حتی بالای نیزه ها کشته کشته ‌کشته کشته میبینم با قد کمون اومدم عشق من بمون اومدم من فقط به عشق خودت بین خاک و خون اومدم من برم کجا؟ چه کنم؟ بعد کربلا چه کنم؟ پیکره تو جا بمونه زیره نیزه ها چه کنم از تشنگی دور و بر و تیره تیره تیره تیره میبینم این ساعت های اخرو تیره تیره تیره تیره میبینم توی مقتل برادر و تیره تیره تیره تیره مببینم محمدصادق باقی زاده   https://eitaa.com/emame3vom/112901 .👇👇
امام حسین ع
🔊 بخش چهارم #زمینه | من به عشق اینکه خواب کربلا ببینم من به عشق این که خواب کربلا ببینم رو به کربلا
. 📙سلام بالاسر یعنی چی؟... علیه_السلام #۱ اگه میشد کسی جای کسی بمیره من به جای تو میمردم....۲ اگه میشد کسی برا کسی بمیره من برای تو میمردم....۲ از تو و کربلای تو بهتر یعنی چی؟ به غیره تو دلبر یعنی چی؟ تو سر نداری که سلام بالاسر یعنی چی؟ السلام ای تن بی سر و سرپناه من کجا دارم از روضه بهتر پناه؟ #۲ من به عشق اینکه خواب کربلا ببینم رو به کربلا میخوابم...۲ کی میشه یک شب جمعه حرمت بشینم جون مادرت دریابم ...۲ صش زنده بمونم شب عاشورا یعنی چی؟ تشنه لبِ دریا یعنی چی؟ پیکر عریانت بمونه رو صحرا یعنی چی؟ میکشه آخرش مارو این  قتلگاه من کجا دارم از روضه بهتر پناه #۳ آرزومه ببیم یه مقتلی نوشته دم اخر ابت دادن.....۲ من بمیرم که جلو چشای خیس زینب چه قدر عذابت دادن....۲ گریه کنه برای تو راهب یعنی چی؟ گریه نشه واجب یعنی‌ چی؟ حوالی خیمه مرکب بی صاحب یعنی چی؟ از نوک نیزه قدری به من کن نگاه من کجا دارم از روضه بهتر پناه https://eitaa.com/emame3vom/119200 👇
. 📖 ریان ابن شبیب... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ریّان بن شبیب جدمونو غریب گیر اوردن ریان بن شبیب آب و واسه حبیب دیر آوردن توو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر شد۲ آخ ته گودال زمین گیر شد حسین پیر شد۲ سر بریدن ولی دیر شد حسین پیر شد۲ ریّان بن شبیب ذکر امن یجیب میگفت زینب ریّان بن شبیب رفتش شیب الخضیب زیره مرکب بلا سر زینب آوردن سر و بردن ۲ بچه یتیما کتک خوردن سر و بردن ۲ زنا تو بی کسی مردن سر و بردن ۲ ریان بن شبیب می اومد بوی سیب از تو صحرا ریان بن شبیب یک عده نانجیب کردن غوغا به عمه زینب جسارت شد جنایت شد۲ چادر وقتی که غارت شد جنایت شد۲ قسمت زن ها اسارت شد جنایت شد۲ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/123277 👇
. علیه_السلام #۱ اگه میشد کسی جای کسی بمیره من به جای تو میمردم....۲ اگه میشد کسی برا کسی بمیره من برای تو میمردم....۲ از تو و کربلای تو بهتر یعنی چی؟ به غیره تو دلبر یعنی چی؟ تو سر نداری که سلام بالاسر یعنی چی؟ السلام ای تن بی سر و سرپناه من کجا دارم از روضه بهتر پناه؟ #۲ من به عشق اینکه خواب کربلا ببینم رو به کربلا میخوابم...۲ کی میشه یک شب جمعه حرمت بشینم جون مادرت دریابم ...۲ صش زنده بمونم شب عاشورا یعنی چی؟ تشنه لبِ دریا یعنی چی؟ پیکر عریانت بمونه رو صحرا یعنی چی؟ میکشه آخرش مارو این  قتلگاه من کجا دارم از روضه بهتر پناه #۳ آرزومه ببیم یه مقتلی نوشته دم اخر ابت دادن.....۲ من بمیرم که جلو چشای خیس زینب چه قدر عذابت دادن....۲ گریه کنه برای تو راهب یعنی چی؟ گریه نشه واجب یعنی‌ چی؟ حوالی خیمه مرکب بی صاحب یعنی چی؟ از نوک نیزه قدری به من کن نگاه من کجا دارم از روضه بهتر پناه ✍ 👇👇
. #۱ شده دور و برت خالی....شدی تنها که پرت زخمی؛ سرت خونی....تنت صدچاکه کی گفته نیزه کم اومد... که سنگ انداختن؟ بیابون سنگش کجا بود ...بیابون خاکه.... نیومد وسط جنگ بارون یه صحرا ، یه دل تنگ ، بارون تنت شد چه قدر سنگ بارون همین اشکم و در آورده کسی زخم تو رو نشمرده یه سنگم اگه از دستاشون خطا رفته به زینب خورده دل سنگ و آب کردی..... ابی عبدالله....۳ خونم و خراب کردی....ابی عبدالله....۳ #۲ چقد دنیا بدی کرده به خوبا بیشتر دلم میگیره از دنیا غروبا بیشتر یکی زخم زبون میزد یکی سرنیزه نمیدونم عذابت داد کدوما بیشتر چقد زخم زبون میخوردی لگد وقت اذون میخوردی بدون سر تکون میخوردی فقط خدا خودش میدونه چقد عقیله سرگردونه کسی نمونده از تو گودال تو رو به خیمه برگردونه دل وسنگ آب کردی....ابی عبدالله....۳ عالم و خراب کردی.....ابی عبدالله.....۳ .👇
. 📙زن خولی خبر داره...... #۱ چرا افتاده بین ما جدایی؟ نمیدونم کجای کربلایی.... منه زینب خبر از تو ندارم زن خولی خبر داره کجایی.... سرت گرمه تنوره که دستم از تو دوره کی زخمای لبای خشک تو باید بشوره؟ سره تو توی دسته یه نامرده عزیزم الهی که تنور خونشون سرده عزیزم این صحنه واسه ی من دلگیره حسین پیدا کردم تو رو اما  دیره حسین از موهای سرت فهمیدم از قضا خاکستر نیمه شب گر میگیره حسین ای وای از کربلا. . ... ای وای از کربلا‌ ...... #۲ همه میگن کس و کارم حسینه همیشه یاور و یارم حسینه طبیب اوردن و گفتم بدونید طبیب این دله زارم حسینه دعا کردم بمیرم به داغ تو اسیرم منو بردن به باغ گل شاید اروم بگیرم گل پژمرده دیدم غم من تازه تر شد مگه یادم میره وقتی که خیمه شعله ور شد روی دستای تو پرپر شد حاصلت آی قربون دلت.... آی قربون دلت پیش چشم رباب باید خاکش کنی چند تا شد مشکلت...چند تا شد مشکلت ای وای از کربلا..... ای وای از کربلا..... .👇