.
#پیش_مظلوم
#شهادت_امام_سجاد علیه السلام
مولا زین العابدین مولا زین العابدین
یا سیّدالسّاجدین مولا زین العابدین
یا امامُ العارفین مولا زین العابدین
وارثِ عینُ الیقین مولا زین العابدین
تفسیرِ قرآن و دین مولا زین العابدین
یا علیابن الحسین یاعلیِ ابنِ الحسین
قبلهگاهِ عالمین یاعلیِ ابنِ الحسین
ای روضهخوانِ حسین یاعلیِ ابنِ الحسین
پایِ سرِ بر نیزه یاعلیِ ابنِ الحسین
همسفرِ زینبین یاعلیِ ابنِ الحسین
یابنَالزّهرا یاسجّاد یابنَالزّهرا یاسجّاد
چهها که دیدی اِی داد یابنَالزّهرا یاسجّاد
بابا از مَرکب افتاد یابنَالزّهرا یاسجّاد
اوجِ روضه دَخَلَت .... یابنَالزّهرا یاسجّاد
زینب علیَ ابنَ زیاد یابنَالزّهرا یاسجّاد
#امام_سجاد علیه_السلام #حسین_ایمانی
.👇
.
#دودمه شهادت امام سجّاد علیه السلام
خطبههایش ذوالفقارِ کوفه و شامِ بلاست ۲
پای تا سر مرتضاست ۲
دستهایِ بستهیِ سجّاد هم خیبرگُشاست ۲
پای تا سر مرتضاست ۲
#دودمه #شهادت_امام_سجاد #امام_سجاد علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
.
هرچه او بیشتر نَفَس میزد
بیشتر میزدند زینب را
تیغشان مانده بود در گودال
با سپر میزدند زینب را
چادرش زیرِ پایِ او پیچید
بین نامحرمان زمین اُفتاد
از سَرِ تَلِّ خاک تا گودال
با کَمَر میزدند زینب را
سَرِ شب کودکان همه در خواب
تا سحر میزدند زینب را
یک نفر در میانِ گودال و
صد نفر میزدند زینب را
(حسن لطفی۹۳)
.
7. یک نفر میان گودال.mp3
3.68M
#شهادت_امام_حسین_علیه_السلام
#مقتل_خوانی
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
هرچه او بیشتر صدا میزد
بيشتر ميزدند زينب را
يك نفر بود و يك بدن اما
صد نفر ميزدند زينب را
تیغ هاشان مانده بود در گودال
با سپر میزدند زینب را
شاعر :
#حسن_لطفی
.
#زمزمه زیارتی #امام_حسین علیه السلام
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
------------------------------------
حسین دارو ندارم ،حسین آرام جانم (2)
------------------------------------------
یا قدیم الاحسان با دو چشم گریان
یا قدیم الاحسان با لبان عطشان
یا قدیم الاحسان یا سید الشهیدان
یا قدیم الاحسان به حق نور قرآن
-----------------------------------------
عروة الوثقی دست منو بگیر
عروة الوثقی منم به دامت اسیر
عروة الوثقی امیر و نعم الامیر
عروة الوثقی تویی نصیر و بصیر
-----------------------------------------
سیدنا المظلوم دلم کربلا می خواد
سیدنا المظلوم یه گنبد طلا می خواد
سیدنا المظلوم شفاعت شما می خواد
سیدناالمظلوم دلم سعی وصفامیخواد
---------------------------------------
ذبیح العطشان بیا بیا منو بخر
ذبیح العطشان نوکر و تا حرم ببر
ذبیح العطشان دلواپسم واسه سفر
ذبیح العطشان به نوکرا دمی نظر
----------------------------------------
سفراربعین،آرزوی یک ساله ی ماست
سفراربعین ،من و حرم نوای دلهاست
سفر اربعین،نجوای عاشقای مولاست
سفر اربعین ،شفاعت دنیا و عقباست
---------------------------------------
با یه دل شکسته بیام تو بین الحرمین
با یه دل شکسته باهزاران شورو شین
با یه دل شکسته بخونم ازنور دو عین
بایه دل شکسته روضه بخونم ازحسین
-------------- ----------------
حسین داروندارم،حسین آرام جانم(2)
---------------------------------
.👇
.
|⇦•دلم گرفته و دلم اسيرِ..
#روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه و ایام اسارت خاندان آل الله به نفس حاج امیر کرمانشاهی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
دلم گرفته و دلم اسيرِ غربت و غمِ اسارتِ
دلم گرفته و هنوز تو خاطراتِ من، دردِ جسارتِ
دلم گرفته و هنوز دلِ غيورِ من، زخميِ غارتِ
*شبِ روضه است،امام سجاد آب ميذاشتن جلوش گريه مي كرد، غذا ميذاشتن جلوش گريه مي كرد، هر وقت،شب، روز،صبح، گريه مي كرد، فقط مي نشست مي گفت: حسين.... و زار مي زد.هر وقتي مي اومدن مهموني دعوتش مي كردن، مي گفت: نه يه مهموني رفتيم برايِ ما بسِ...*
نميره از خاطرم، آتيش و دودِ حرم
چهل ساله دل سوخته ي، مصيبتِ معجرم
ديدم كه تو شعله ها، دختري گير اُفتاده
رو چادرِ زنامون، خراشِ تيغ افتاده
*ديدي آدم يه اتفاقي براش بياُفته اصلاً باورش نميشه، با خودش ميگه: مگه ميشه اصلاً، نه اصلاً مگه امكان داره؟...*
نميشه باورم، ولي هنوز مونده رو دستمون رَدِ طناب
نميشه باورم، سَرِ علي رو نيزه بود جلو چشِ رباب
نميشه باورم آيه ي تطهيرِ خدا و مجلسِ شراب
تا كه بيادم مياد، دل ميشه غرقِ عذاب
آستينِ پاره اي شد، براي عمه ام حجاب
مصيبتِ من كجا، آه و دلِ زار كجا؟
دخترِ حيدر كجا، كوچه و بازار كجا؟
* توي اينِ خانواده، فقط سه نفرن، يكي اميرالمؤمنينِ، يكي امام حسنِ، يكي زين العابدين... اميرالمؤمنين خانومش رو جلوش زدن، امام حسن مادرش رو جلوش زدن، اما زين العابدين، هم خانومش رو جلوش زدن، هم مادرش رو جلوش زدن، هم خواهرش رو جلوش زدن، هم عمه اش رو جلو چشمش زدن... *
تو كوچه هاي شام، كوچيك بزرگاشون با كينه مارو ميزدن
تو كوچه هاي شام، با سنگاشون رو نيزه ها سَرا رو ميزدن
تو كوچه هاي شام، يهودي هاشون هم جا مونده ها رو ميزدن
از پشت بوم مي ريختن، آتيش رويِ سرامون
يه چشمِ مون گريه بود، يه چشمِ مون پُر از خون
نداشت دلِ شاميا، يه خورده رحم و احساس
زيرِ كتك مي گفتيم، كجاست عمومون عباس؟
يك چيز زِ روضه ها مرا ريخت بهم
سوزاند مرا ميان اين صحنه ي غم
ديدم كه به رويِ نيزه سقا مي گفت
ناموسِ حسين و اين همه نامحرم؟
ــــــــــــــــــ
#شهادت_امام_سجاد
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
.👇
Kermanshahi-moharram99-sh11_2.mp3
4.25M
|⇦•دلم گرفته و دلم اسيرِ...
#روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه و ایام اسارت خاندان آل الله به نفس حاج امیر کرمانشاهی
.
#صلوات_خاصه #امام_سجاد (ع)
.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِىِّ بنِ الحُسَینِ سَیدِ العابِدینَ،
.
الَّذىِ استَخلَصتَهُ لِنَفسِک،
.
وَجَعَلتَ مِنهُ اَئِمَّهَ الهُدىَ،
.
الَّذینَ یهدوُنَ بِالحَقِّ،
.
وَبِهِ یعدِلوُنَ،
.
اختَرتَهُ لِنَفسِک،
.
وَطَهَّرتَهُ مِنَ الرِّجسِ،
.
وَاصطَفَیتَهُ وَجَعَلتَهُ هادِیاً مَهدِیاً.
.
اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیهِ اَفضَلَ ما صَلَّیتَ عَلى اَحَدٍ مِن ذُرِّیهِ اَنبِیآئِک حَتّى تَبلُغَ بِهِ ما تَقِرُّ بِهِ عَینُهُ فِى الدُّنیا وَالأخِرَهِ،اِنَّک عَزیزٌ حَکیمٌ.
.
.
خدایا درود و رحمت خاص خود را بفرست بر على بن الحسین آقاى عبادتکنندگان کسی است که خالصش گرداندی برای خودت و از نسل او قرار دادى امامان راهنمایى که مردم را به حق راهنمایى کنند و به حق ب ...
.
.
|⇦•این چهل سال فقط ..
#روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام #سجاد سلام الله علیه به نفس کربلایی مسعود پیرایش
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
پیرمرد بلا کشیده منم
پسرِ شاه سربریده منم
روضه خوانی که هرچه می گوید
با دوچشم کبود دیده منم
*چه کردن با این آقا .. فرمود: «یَا لَیْتَنِی لَمْ تَلِدْنِی أُمِّی» .. کاش مادر منو به دنیا نمی آورد .. قربونه قبرِ بی چراغت ..*
سر سفره به غذا تا نظرش میافتاد
فکر اطفال گرسنه به سرش میافتاد
*حال و هوات اربعینیِ .. ان شالله دیگه راهِ حرم باز بشه .. بریم تو موکبا اونجا روضه بخونیم و ناله بزنیم ..*
شیرخواره بغل تازه عروسی میدید
یادِ لالایِ ربابُ پسرش می افتاد
گله می کرد زِ چشم بدِ بازاریها
سر بازار همین که گذرش می افتاد
*محملِ عمۀ ما را چقدر هول دادن
به خدا از سر بازار بدم می آید ..*
گوسفندی جلویش ذبح شد و رفت زِحال
به دلش روضۀ ذبحِ پدرش می افتاد
این چهل سال فقط سینه زد و گفت حسین
یادِ گودال فقط سینه زد و گفت حسین
یادِ روزی که زِخیمه نگران زد بیرون
با عصا گریه کنان سینه زنان زد بیرون
بی رمق جانب گودال نظر می انداخت
دید با یک سر آشفته سنان زد بیرون
از تنِ شاه لباسِ عربی را بردن
نیزه از هر طرف پیکرِ او زد بیرون
چادرِ فاطمه را هم به خدا خونی کرد
خونِ آن حنجرِ خشکیده چنان زد بیرون
دورِ ناموسِ خدا حلقۀ نامحرم بود
خواست کاری بکند حیف که فرصت کم بود
آنطرف چشم نوامیس بدستانش بود
اینطرف برروی دستش گره ای محکم بود
هرکه پرسید ز بازار فقط گفت الشام..
گفت آنقدر بدانید که خولی هم بود
وسط مجلس می تکیه به زینب دادم
چون که بر عرش خدا تکیه زدن حقم بود
گذر از شام به جز طعنه و آزار چه داشت
سهل ای کاش که همراه خودش پارچه داشت
شاعر: #سید_پوریا_هاشمی
دستِ تو رو بستن بینِ بیابونا
چقدر کتک خوردی از نامسلمونا
بعدِ چهل سالم هنوز زمین گیری
از خنجرِ کهنه، چقدر تو دلگیری
آخه تو دیدی گوشواره ها رو
چه جوری غارت بردن ..
یادت می افته که خواهراتُ
چه جور اسارت بردن ..
از آهِ تو اینها، اصلاً نترسیدن
جلو چشم مردم آتیش سرت ریختن
چقدر تو رو آزرد بند و طناب آقا
کشوندنت بینِ بزم شراب آقا
چه ناسزاها شنیدی آخه
میدنِ بازار ای وای ..
سختِ ببینی تو عمه هاتُ
میون انظار ای وای ..
مگه یادم میره کعب نی و حمله و غارت
مگه یادم میزه ناموسِ حیدر و جسارت
مگه یادم میره دروازۀ شام و اسارت
ای حسین .....
#امام_سجاد
#کربلایی_مسعود_پیرایش
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
.👇