026.mp3
10.8M
#کربلائی_مجید_رضانژاد 🎤
اگه قهری با من باشه
شعروسبک #کربلائی_محسن_داداشی
.
|⇦•یا مروج العاشورا...
#سینه_زنی و توسل شهادت _امام_صادق علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی محمد حسین حدادیان
●━━━━━━───────
یا مُرَوِّجَ العاشورا
یا شِیخُ الائِمه مولا
السَلامُ علیکَ یا اباعبدالله
آرزوی حسینیاست
دیدنِ گنبد بقیع
کِی میشه سینه بزنیم
تو صحن مرقد بقیع
تو با اینکه کَرَم داری
نه ضریح و عَلَم داری
من بمیرم برا غربت تو
از امامزاده ها آقا
مگه تو چیزی کم داری
من بمیرم برا غربت تو
«مظلوم غریب آقا
مسموم غریب آقا»
یا مُرَوِّجَ العاشورا
یا شِیخُ الائِمه مولا
السَلامُ علیکَ یا اباعبدالله
گفتی که با عشق شما
دین ما میخوره محک
گریه کنِ امام حسین
رَحِم اللّهُ دَمْئَتَک
صدقه سره تو آقا
میشه روضه هامون برپا
بانی روضه ی کرب و بلا
میشه گریه کنه جدت
یه روزی همه ی دنیا
بانی روضه ی کرب و بلا
گفتی با شور و شین
نوحوا علی الحسین
یا مُرَوِّجَ العاشورا
یا شِیخُ الائِمه مولا
السَلامُ علیکَ یا اباعبدالله
آقا! اگرچه سه دفعه
روی تو شمشیر کشیدن
خدا رو شکر که بچه هات
سرِ بریده ندیدن
ولی آقا چهل منزل
دیده خواهری از محمل
رأس برادرشو همه جا
«به نیزه دار گفتم بچه داری؟
کمی آرام طفلم خواب رفته»
یه سه ساله که ترسیده
با چشای خودش دیده
رأس بریده و تشت طلا
فریاد زدم.
چوب بالا رفت داد زدم
جلو چشم زن و بچه اش
با خیزران اینقدر به لب و دندانش زدند..
ــــــــــــــــــ
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#زمینه #شهادت_امام_صادق
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
14010305eheyat-hadadian-zamine.mp3
3.52M
|⇦•یا مروج العاشورا...
#سینه_زنی و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱ به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان
.
#شهادت_امام_صادق
#بصیرتی
وقتِ ناله ست و آهِ طوفانی
فرصتِ گریه های بارانی
وقتِ تکرارِ چند جمله شده
باز بر بیتِ وحی حمله شده
خاطراتِ هجوم تازه شدند
واردِ خانه بی اجازه شدند
باز دیوار و در، سپس آتش
ریخت بر هم کسی مناجاتش
دود و آتش دوباره شعله کشید
وسطِ کوچه کارِ قبله کشید
وای از اِزدحام، در کوچه
شد قنوتِ امام، در کوچه
قلبِ دین را دوباره افسردند
رهبری را ز خانه میبردند
سَرورِ شیعه در اسارت شد
سخت دشمن پیِ جسارت شد
باز در ریسمان، دو دستِ ولی است
صادقِ فاطمه، شبیهِ علی است
شد دوباره امامِمان بی یار
بی عبا، بی عمامه، بی دستار
روضه تکرار شد دوباره چرا؟
او پیاده، عدو سواره چرا؟
پیرِ هفتاد ساله، جا میماند
پا برهنه، سه ساله را میخواند
گرچه، اُمُ الائمه را خوانده
زیرِ سمّ ستور کِی مانده
اهلِ بیتش به سرزنان، اما
کس نزد تازیانه بر آنها
هتکِ حرمت ز او فراوان شد
لیک آخر، رها ز عدوان شد
بود اگر ناله ی حزینه ی او
نَنِشستند روی سینه ی او
نَرُبودند کهنه پیرهنش
نشده هیچ نیزه در دهنش
□ □ □
بود اما شبیهِ جدِ غریب
بی مددکار و بی معین و حبیب
با وجودیکه بود گِرداگِرد
پای درسش، هزارها شاگرد
هیچکس یاری اَش به او نرسید
در گرفتاری اَش به او نرسید
آنهمه گفته بود، از تاریخ
از غمِ زخمِ سینه و سرِ میخ
گفته بود از امامِ کَت بسته
از تهاجم، به مادری خسته
گفته بود از سقیفه و شورا
از علی، تا امامِ عاشورا
گفته بود از حرامیانِ سخیف
از نظر، بر مخدراتِ شریف
گفته بود از غمِ پس از گودال
از خیام و ربودنِ خلخال
باز هم ماند این ولی تنها
مثلِ مظلومِ دین علی تنها
□ □ □
عبرت امروز هم همانگون است
کربلا، کربلای گردونَ است
چرخِ گردون، رسانده نوبتِ ما
کربلا هست و درسِ عبرتِ ما
بشنو از مکتبِ سلیمانی
حرف حق از لبِ سلیمانی
ای عزیزان من، حرم اینجاست
دوستان! اَرضِ محترم اینجاست
این زمین در خودش حرم دارد
این حرم صاحبِ کرم دارد
این دیار از شلمچه تا به دمشق
صد هزاران شهید داده ز عشق
طاعت از رهبرِ جمارانی
هست تا سید خراسانی
نگذارید او شود تنها
در میانِ هجومِ دشمن ها
امتحانی سترگ در پیش است
پس جهادی بزرگ در پیش است
جبهه را میتوان به دست و زبان
یار باشیم تا امامِ زمان
تا ظهور این جهاد، تمرین است
درسِ عبرت ز روضه شیرین است
همه جا غرقِ روضه باید شد
تا سفیر حسین، شاید شد
خطی از انتظار باید داد
روضه را انتشار باید داد
یارِ مهدی ببین که چون گِریَد
همچو او جای اشک، خون گِریَد
ایکه گویی حسین نعم الامیر
زینبِ او هنوز مانده اسیر
#روضه_جانسوز_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#و_عبرت_از_تاریخ_آن_حضرت_علیه_السلام
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#نوحه_سنتی
#امام_صادق
#نوحه
یارب خون میگرید شهر مدینه
صدیقه ی کبری زند به سینه
شد کشته صادق از زهر جانکاه
یا صاحب الزمان آجرک الله
رئیس مذهب را با قلب خسته
پای برهنه و با دست بسته
قاتل میبرد سوی قتلگاه
یا صاحب الزمان آجرک الله
آتش زبانه زد از خانه ی او
میلرزد از ستم دردانه ی او
با یاد زهرا از دل کشد آه
یا صاحب الزمان آجرک الله
#میثم_مومنی_نژاد ✍
#شهادت_امام_صادق
👇
.
#امام_صادق
#زمینه
#شهادت_امام_صادق
حالا دارم میفهمم، آتیش در یعنیچی
حالا دارم میفهمم، سوختن پر یعنیچی
حالا دارم میفهمم، تُو کوچههای غربت
حمله به یک خونه با، چهلنفر یعنیچی
نفس نمونده تا بگم، یه دریا گریه هم کمه
خدا میدونه چی گذشت، تُو کوچهها به فاطمه
وای از حال مادرم، وای از چشمای ترم
من هم بین کوچهها، ارث از علی میبرم
................................................
حالا دارم میبینم، گرد و غبار و دودو
حالا دارم میبینم، شعلههای نمرودو
حالا دارم میبینم، چیزی رو که مادر دید
با دست بسته حیدر، جلوی مردم بود و
یکی نگفت تُو کوچهها، بذار عبا به تن کنه
میون شهر کسی نبود، فکری به حال من کنه
وای از تنهاموندنم، وای از روضهخوندنم
با پاهای بیرمق، تا کوچه کشوندنم
................................................
حالا دیگه حس کردم، عطش رو تُو اوج تب
حالا دیگه حس کردم، درد و بلا رو امشب
حالا دیگه حس کردم، جلوی چندتا بچه
چرا همش خون بارید، چشای عمهم زینب
تُو کربلا خمیده شد، کسی که مثل حیدره
آخه یکی رو نیزهها، سر حسینو میبَره
وای از ماجرای نی، وای از روضههای نی
سنگ میخورد به بچهها، هِی از لابهلای نی
#حمید_رمی ✍
.👇
.
#نوحه_سنتی
#امام_صادق
#نوحه #زنجیرزنی
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
سینه ام سوزد از آتش زهر جفا
مادرم فاطمه به دیدن من بیا
مصحف ناطقم
حجت صادقم
من غریبم من غریبم
..........
طائر قدسم و لانه ام آتش گرفت
چون تو ای مادرم خانه ام آتش گرفت
بین آن شعله ها
میزنم من صدا
من غریبم من غریبم
..........
نیمه شب دست بسته ای خدا بی گناه
قاتلم میبرد مرا سوی قتلگاه
رهبر مذهبم
جان شده بر لبم
من غریبم من غریبم
#میثم_مومنی_نژاد ✍
#شهادت_امام_صادق
.👇
.
#امام_صادق
#شور
باز دوباره دری میسوزه
کوچه ای پُر شده از نامرد
پیره مردی غریب افتاده
نانجیبی دِلش رو خون کرد
بی یار و یاوره
غریب و مضطره
وارث درد و غصه های حیدره
آتیش زدن به در
امون زِ درده سر
شدن یه عده ای به خونَش حمله ور
-----------------
مدینه غرق سوز و آهه
آسمونش به رنگ تاره
شعله ها گُر گرفته انگار
داره بازم بَلا می باره
آقامونو دارَن
از خونه می بَرن
دستاشو بستن و توو کوچه می کِشن
با ظلم بی حساب
میدن بهش عذاب
با تازیوونه پیره مرد و می زَنَن
--------------
بی عبا و عمامه ای وای
اُفتاده یاد جَدش حیدر
بی قراره میون کوچه
واسه ی روضه های مادر
اون مادری که سوخت
بال و پری که سوخت
به زیر دست و پاها پیکری که سوخت
اون پسری که سوخت
میخ دری که سوخت
میون هُرم شعله چادری که سوخت
-------------------
دیگه جونش رسیده بر لب
پا برهنه به پشت مرکب
نانجیبا میدن آزارِش
زنده شد داغ عمه زینب
نداره التیام
مصیبتای شام
اونا که اومدن برای ازدحام
اونا که رقصیدن
اوناکه خندیدن
بُردن مخدرات و مجلس حرام
----------------------
#عباس_قلعه✍
#شهادت_امام_صادق
.👇
2. طائر بهشتی.mp3
5.28M
#نوحه
#امام_صادق ( علیه السلام )
#حاج_مهدی_اکبری
آن طائر بهشتی
تنها در آشیانه
چون شمع در دل شب
می سوخت عاشقانه
سوزش شرار سینه
ذکرش ترانه ی دل
آهش به اوج افلاک
اشکش به رخ روانه
کی دیده زاهدی را
وقت عبادت شب
با دست بسته دشمن
بیرون بَرَد ز خانه
( آه و واویلا ) تکرار
او با کُهولت سن
با قامت خمیده
این با قساوت قلب
در دست تازیانه
کاهیده بُد تن او
کز بهر کُشتن او
منصور ، لحظه لحظه
بگرفت از او بهانه
آن زاده ی پیمبر
ارثیّه اش ز حیدر
این بود کز سرایش
آتش کِشد زبانه
( آه و واویلا ) تکرار
هر چند خانه اش سوخت
از دود و شعله افروخت
دیگر نخورد یارش
سیلی در آستانه
آوُخ که کُشت منصور
او را به زَهر و انگور
دردا که گشت خاموش
آن گریه ی شبانه
هفتاد سالِ عمرش
هفتاد سال غم بود
هر لحظه دید بیداد
از فتنه ی زمانه
( آه و واویلا ) تکرار
آن عزّت رفیعش
آن غربت بقیعش
جز تلّ خاک نبوَد
از قبر او نشانه
فردا اگر چه در خاک
مدفون شد آن تنِ پاک
تا روزِ حشر باشد
این نور جاودانه ...
( آه و واویلا ) تکرار
#شاعر_استاد_سازگار✍
پیشنهاد: #سبک_دوباره_مرغ_روحم
3. صوتی طائر بهشتی.mp3
4.23M
#نوحه_امام_صادق
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
آن طائر بهشتی
( واویلا ، واویلا )
تنها در آشیانه
( واویلا ، واویلا )
چون شمع در دل شب
می سوخت عاشقانه
( واویلا ، واویلا )
سوزش شرار سینه
( واویلا ، واویلا )
ذکرش ترانه ی دل
( واویلا ، واویلا )
آهش به اوج افلاک
اشکش به رخ روانه
( واویلا ، واویلا )
کی دیده زاهدی را
( واویلا ، واویلا )
وقت عبادت شب
( واویلا ، واویلا )
با دست بسته دشمن
( واویلا ، واویلا )
بیرون بَرَد ز خانه
( واویلا ، واویلا )
او با کُهولت سن
( واویلا ، واویلا )
با قامت خمیده
( واویلا ، واویلا )
این با قساوت قلب
( واویلا ، واویلا )
در دست تازیانه
( واویلا ، واویلا )
آن زاده ی پیمبر
ارثیّه اش ز حیدر
( واویلا ، واویلا )
این بود کز سرایش
( واویلا ، واویلا )
آتش کِشد زبانه
( واویلا ، واویلا )
هر چند خانه اش سوخت
( واویلا ، واویلا )
از دود و شعله افروخت
( واویلا ، واویلا )
دیگر نخورد یارش
( واویلا ، واویلا )
سیلی در آستانه
( واویلا ، واویلا )
آن عزّت رفیعش
( واویلا ، واویلا )
آن غربت بقیعش
( واویلا ، واویلا )
جز تلّ خاک نبوَد
( واویلا ، واویلا )
از قبر او نشانه
( واویلا ، واویلا )
#شاعر_استاد_سازگار✍
#شهادت_امام_صادق
2. طائر بهشتی.mp3
5.87M
حاج #حسن_خلج 🎤
#سید_مهدی_حسینی🎤
#روضه_امام_صادق
آن طائر بهشتی تنها در آشیانه
چون شمع در دل شب می سوخت عاشقانه
کی دیده زاهدی را وقت عبادت شب
با دست بسته دشمن بیرون بَرَد ز خانه
این با کُهولت سن با قامت خمیده
او با قساوت قلب در دست تازیانه
به پای *خس چو گلی زار و خسته افتادم
به دست خصم دنی دست بسته افتادم
چو تازیانه ی ابن ربیع را دیدم
به یاد مادرِ پهلو شکسته افتادم
به مثل بید میلرزند طفلان منِ نالان
چون میکشند ز خانه برون وحشیانه ام
آن بی حیا سواره و من با تنی ضعیف
پای برهنه جانب مصلخ روانه ام
تندی کند که تند برو در بر امیر
کندی اگر کنم بزند تازیانه ام
*خس = خس و خاشاک
.
#شهادت_امام_صادق
#رباعی - #دوبیتی
پیش من وصف رخ نیلی زهرا نکنید
نزد مجنون سخن از ظلم به لیلا نکنید
گر چه بگذشته اگر از سر من آب ولی
نیمه شب هیچ دری را به لگد وا نکنید
****
شبانه دشمنانم چون رسیدند
غریبی ام چو در کاشانه دیدند
میان کوچه با پای برهنه
مرا هم مثل جدم می کشیدند
****
در آن ساعت که با پای برهنه
پیاده پشت مرکب می دویدم
بیاد راه شام و عمه خود
ز دیده خون دلها می چکیدم
****
به پای خس چو گلی زار و خسته افتادم
به دست خصم دنی دست بسته افتادم
چو تازیانه ی ابن ربیع را دیدم
به یاد مادر پهلو شکسته افتادم
................
.
ز بس فرزندت از منصور محنت دید ای مادر
دل از قید حیات خویشتن ببرید ای مادر
ستمهائی که من دیدم زمصنور ستم گستر
به عالم گو کجا کافر ز کافر دیده ای مادر
اگر میخواست ماموری برد نزدش مرآن شب
چرا ابن ربیع پست را بگزید ای مادر
بدو گفتم بده مهلت بخوانم من نمازم را
ولی آن بی حیا حرف مرا نشیند ای مادر
چو آن جانی بدان صورت مرا از خانه بیرون برد
تن طفلان من چون بید می لرزید ای مادر
مرا بر سر هوای مملکت داری نمی باشد
خود از من بارها این نکته را بشنیده ای ای مادر
مرا ای کاش می کشت راحت می دشم دیگر
چرا هر دم به قتلم می کند تهدید ای مادر
#قاسم_ملکی
انتشارات تخصصی کتاب های آموزش مداحی در نمایشگاه بین المللی کتاب، با افتخار شما را به بازدید از کتاب های منتشر شده دعوت می نماید:
مصلی تهران تا ۳۰ اردیبهشت هر روز از ۹صبح تا ۸ شب
شبستان مصلی، راهروی۲۴، غرفه۲۳
باتشکر
انتشارات طاماه
دکترمجیدطاهری
.
#امام_زمان
یا مهدی ...
افسوس که دلداده ی دلبر نشدم من
آنچه که تو می خواستی آخر نشدم من
اخلاص نباشد عملم نور ندارد
چون ظلمت محضم که منور نشدم من
پرونده ی اعمال مرا دیده نگاهت ...
بدتر شده ام وای که بهتر نشدم من
من از همه دل کنده ام و دل به تو بستم
نومید از این خانه و این در نشدم من
با گریه ی در روضه بشویم دل خود را
جز گریه به هیچ آب مطهر نشدم من
جز روضه و در لحظه ی بارانِ دو چشمم
یک ثانیه هم با تو برابر نشدم من
من خاک کف پای غلامان تو هستم
هم رتبه ی با حضرت قنبر نشدم من
یک عمر علی گفته ام و باز بگویم
دلخسته از این قند مکرر نشدم من
***
من گریه کن مجلس پر فیض حسینم
هرچند از عشق معطر نشدم من
هرگز نخورم غصه دنیای دنی را
جز پای غم شاه مُکَدَّر نشدم من
فریاد زد ارباب دو عالم : ولدی آه
با گریه حریف غم اکبر نشدم من
پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
#حسین_رحمانی ✍
#سبک_من_دربدر_عشق_اباالفضل_وحسینم
https://eitaa.com/emame3vom/78415
.
.
🏴 #زمینه #شور #امام_صادق علیه السلام و روضه کربلا
#زمینه_امام_صادق_۱۴۰۲
#شور_امام_صادق
#هوایی_شده_باز
🏴بند اول
هوایی شده باز دلامون
توو ماتمه امام صادق
امشبو زائره بقیعیم
با پرچمه امام صادق
هوایی شده باز دلامون
با کرمه امام صادق
غمی نداریم روز محشر
با علمه امام صادق
میباره چشمام،برا تو امشب
فدات بشه جون من ای رئیس مکتب
تو مثه دریا،منم چو قطره
شدم با نیم نگاهت آقا شیعه مذهب
میخونه واست،این دل عاشق
تا با دعات پُر بشه ظرفم از حقایق
میبری دل از،من این دقایق
با یه حدیث که زینتشه قال صادق
کلامت آقا روح بخشه
یه گوهره که میدرخشه
به دلهای ما نور میبخشه
یا مولا،حضرت صادق
🏴بند دوم
دوباره میبینه مدینه
نامردی و تو این زمونه
آتیشو بین در خونه
یه عده رو با تازیونه
دوباره میبینه مدینه
عده ای نا اَهلو که پستن
قلب یه آقارو شکستن
مثل علی دستاشو بستن
داره میبینه،یه پیرمرد و
نیمه ی شب از تو خونش بیرون آوردن
جلو چشای،اهل و عیالش
از روی خاکا اونو پا برهنه بردن
داره میبینه،آقای مارو
با طعنه و خنده چقدر دادنش آزار
از کوچه ای که،مادر زمین خورد
ردش میکردن و آقام میمُرد هزار بار
با چشم تر زمین میخورد و
یاد مادر زمین میخورد و
آقا با سر زمین میخورد و
واویلا،ای غریب آقا
🏴بند سوم
آقای ما بانیه روضه اس
روضه ی جدش که غریبه
با لبای تشنه به زیر
چکمه های یه نانجیبه
آقای ما بانیه روضه اس
روضه ی اون سر بریده
به روی نیزه رفته پیش
خواهری که بلا کشیده
تو قتلگاهه،حضرت زهرا
میبینه که چجور سرش میریزن اعدا
نفس نمونده برای مولا
کشوندنش با پیکر خونی رو خاکا
به روی تله،زینب کبری
صدای آهشه پیچیده توی صحرا
چه سرزمین ، بدیه اینجا
تو رفتی و جهنمه تموم دنیا
چی دیده مادرش ای وای
بریده شد سرش ای وای
زخمیه پیکرش ای وای
ای وای از،غم اربابم
۱۴۰۲/۰۲/۲۳
#شهادت_امام_صادق
✍️🎶امیرحسین سلطانی
✍️مجید آقاجانی
.👇👇
.
🏴 #زمینه یا شور شهادت رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه السلام
#زمینه_امام_صادق
#شور #امام_صادق
#میکشه_زبونه
🏴بند اول
آه و واویلا (غریب امام صادق وای)۳
میکِشه،زبونه،دوباره آتیش از یه خونه
میزنن،بی هوا،یه پیرمرد و تازیونه
دستاشو،بستن و،میبرنش به پشت مرکب
ندارن،حرمته،سرور دین رئیس مذهب
پای برهنه بی عمامه
آقا رو بردن از تو خونه
از غم غربت آقامون
تیره دل هفت آسمونه
آه و واویلا (غریب امام صادق وای)۳
🏴بند دوم
تا زمین،میخوره،میکِشه آه و میگه مادر
میبینه،تا مرکب،میکنه یاد جد اطهر
میفته،به یاد،غروب عاشورا یه لحظه
زدن به،مرکبا،یه عده وحشی نعل تازه
گریه امونش رو بریده
تو این هیاهو روضه خونه
میگه حسین و اشک میریزه
شبیه عمه قد کمونه
آه و واویلا (غریب امام صادق وای)۳
🏴بند سوم
میکِشه،شمشیرو،سه بار تا بی حیای نامرد
تو قلبِ،آقامون،زنده میشه بازم غم و درد
میفته،به یاد،جد غریبش توی گودال
میخونه،روضه ی،یه خواهر و که میره از حال
تو کاخ منصور دوانیق
ظاهر میشه سه بار پیمبر
یارسول الله کجا بودی
که ببینی حسین و بی سر
آه و واویلا (حسین غریب مادر وای)۳
🎤 کربلایی آرش پیله ور_ آمل
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
🏴واحد سنگین شهادت رئیس مذهب تشیع امام جعفر صادق علیه السلام و گریز به کربلا
#واحد_امام_صادق_ع
#نفس_نفس_میزنه
🏴بند اول
نفس نفس میزنه توی کوچه ها
یه پیرمردی که نحیفه پیکرش
وقتی که میخوره زمین بلند میشه
میفته یاد روضه های مادرش
پای برهنه بی عبا،با دست بسته بی عصا
میدوه پشت مرکب و میزنه مادرو صدا
نشسته روی صورتش،گرد و غبار کوچه ها
ناله که میزنه میلرزه زمین زیر پای آقا
از توی خونه بردن،آقامونو شبونه
حرمتشو شکستن،نامردای زمونه
(ای وای آقام،آقام وای)
🏴بند دوم
یه عمره از غم حسین دلش پره
گریه که میکنه میلرزه شونه هاش
حالا که پشت مرکبه و میدوه
میفته یاد زینب و شام بلاش
تداعی میشه روضه ها،یکی یکی واسه آقا
اسارت عمه تو شام و محله ی یهودیا
وامیشه زخم قلبش و،میسوزه آروم بی صدا
تا که لگد میخوره از اون ابن ربیع بی حیا
مدینه شام غم شد،واسه رئیس مکتب
خم شده قامت اون،شبیه قد زینب
(ای وای آقام،آقام وای)
🏴بند سوم
بزور میارنش تو کاخ منصور و
اینجا دیگه آخره روضه خنجره
اینجا سه بار ولی یه بار تو کربلا
شمر لعین میکنه کارو یک سره
سر از بدن میشه جدا،بدن به زیر مرکبا
ای خدا میشه اربا اربا سر میره روی نیزه ها
یه مادری تو قتلگاه،حسین رو میزنه صدا
ای وای من تو خیمه ها ولوله ای میشه بپا
یکی به قصد غارت،پامیذاره تو خیمه
یکی واسه اسارت،پامیذاره تو خیمه
(ای وای حسین،حسین وای)
#واحد_سنگین
#شهادت_امام_صادق
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇