eitaa logo
امام حسین ع
22.1هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. باز وقت مستی چشمان بیدار من است باز این‌ شبها خدا مشتاق دیدار من است طعنه ها خوردم،ولی تا آمدم فریاد زد.. به کسی ربطی ندارد این گنهکار من است! آب شد دیگر یخ عمرم، کسی کاری نکرد! ای بنازم رحمتش را او خریدار من است یک الهی گفتم و یک عمر تحویلم گرفت این هزاران بار غفران جای یک بار من است رب شهرالله اکبر عبد عاصی آمده! سائل این آستان دست گرفتار من است اول ماهی بخر بار مرا ای خوش حساب خوب یا بد هرچه باشد این به انبار من است به علی گرم است پشتم یاعلی و یا عظیم آبرویم تا ابد آقای کرار من است شیشه عشقم کنار  کنار سنگ غفلت سالم است تا علی ابن ابیطالب نگه دار من است! با دعای فاطمه اینجارسیدم ،بی گمان روز محشر هم شود زهرا پی کار من است کربلا رادوست میدارم پس ازدوزخ چه باک تاحسین یار من وعباس دلدار من است تشنگی روزه را با روضه توام میکنم شاهد این سوختن چشمان خونبار من است جان فدای آن سری که پیش زینب ذبح شد تشنه و زخمی و سخت و نامرتب ذبح شد .
. مناجاتی همیشه برایم دعا میکنی گرفتاریم را روا میکنی کثیرالخطایم ولی ازکرم به عبد فقیرت وفا میکنی ز بار گناهان خود نادمم به نورت دلم را جلا میکنی غفوری رحیمی کریمی خدا خطاکرده ام تو عطا میکنی به غفلت شده سر همه عمر من نگاهی تو بر این گدا میکنی؟ زمانی که نام علی می برم همه درد من را دوا میکنی تو در روضه های شه بی کفن مس جان من را طلا میکنی زآلودگی تا که پاکم کنی مرا راهی کربلا میکنی (( بهارم)) خزان گشته ازمعصیت به رویم در لطف وا میکنی (بهار)✍ .
4_5929537119058922728.mp3
2M
شعر و سبک : کربلایی علی صمـــدی بند اول : رسید ماه عاشقی رسید ماه بندگی کنار رفت موانع از سر راه بندگی رسید ماه توبه پس الهی العف بگو نیازهای قلبی تو به شاه نجف بگو علی بگو 2 دست تو میره به دعا علی بگو علی بگو 2 تو اوج امواج بلا علی بگو مولای درویشان مرز کفر و ایمان علی امید همه ی مسکینان 2 یا علی یا علی یا مولا .... بند دوم : فقیر اومدم علی پیالم رو پر کنی اسیر اومدم علی که من رو تو حر کنی یتیم اومدم علی بکش دستی رو سرم به جز پیش تو پدر کجا رو دارم برم کجا برم 2 بهتر از اون امارت و صحن و حیاط کجا برم 2 جایی برام نمیشه ایوون طلات ای قدر و تقدیرم ذکر تو تکبیرم بدون عشق تو علی میمیرم 2 یا علی یا علی یا مولا ..... بند سوم : تو این ماه روزه با تمام وجود بخون بخون از شه کرم بخون حا و سین و نون بخون کاف و ها و یا بخون عین و صاد حسین غمت رو فقط بگو به خیر العباد حسین حسین بگو 2 تو روزگی با تشنگی حسین بگو حسین بگو 2 تو سختی های زندگی حسین بگو مولا و فرمانده آقای آزاده دلبره و ارض و سما دلداده 2 یا حسین یا حسین یا مولا .... .
امام حسین ع
. #ماه_رمضان #حضرت_علی_اصغر یک روز تشنه مانده ام و رفته ام ز تــاب یادم رسیـد تشنگــی کودک ربــ
. مشغول کار هستی و در زیر آفتاب حس می کنی که بین تنوری، - پُر التهاب- هم تشنه ای و هم رمضان نه محرّم است کافی است این که روزه بگیری بدون آب تو روزه ای و کودک تو تشنه مانده است بی اختیار روضه ی تو می شود رباب در زیر آفتابی و هی چنگ می زنی بر انعکاس تشنه ی صحرایی از سراب چشمت سیاه می رود و باز می شود این روضه پیش چشم تو قدر یکی دو باب در خیمه ای و دست تو گهواره ی علی است ای کودکم ! عزیز دلم ! ناز من ! بخواب حتماً عمو برای تو آبی می آورد با گریه هات مادر خود را نده عذاب از هوش می روی، دو سه ساعت گذشته است پا می شوی، سؤال تو مانده است بی جواب آخر گناه کودک شش ماهه ات چه بود؟ افطار آمده است و نگاهت به ظرف آب ✍ .
. گریز: علیه السلام ای ماه ِماه روزه کجایی أبالغریب کی می شود که رخ بنمایی أبالغریب روی زبان روزه ی ما دم به دم دعاست تا بشنویم از تو صدایی أبالغریب آقا خودت برای ظهورت دعا نما ما را بس است داغ جدایی أبالغریب حق را به لعل تشنه ی اصغر قسم دهم دیگر امام شیعه بیایی أبالغریب حق را قسم به حنجر پاره دهم که تو دیگر شوی ز غصه رهایی أبالغریب ای منتقم ببین که رباب است منتظر بر زخم قلب او تو دوایی أبالغریب بنگر که آب بر لب تشنه شده حرام در کربلا نمانده حیایی أبالغریب تیر از گلوی طفل، بکش جای جدّ خود تنها قرار خون خدایی أبالغریب بنگر رباب دیده گلش را به روی نی دیگر نخورده آب و غذایی أبالغریب علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍ .
. مرا ببخش ببین تحبس الدعا شده ام گناه کار ترین بنده ی خدا شده ام همیشه توبه شکستم همیشه بخشیدی به کار توبه شکستن چه نخ نما شده ام نه جانماز سحر دارم و نه حال دعا خدای من چقدر مثل مرده ها شده ام زمانه جوهر پاک صدای من را برد اگر به وقت مناجات بی صدا شده ام نه اشک شرم و نه سیمای معذرت خواهی به خواب رفته دلم یا که بی حیا شده ام رفیق و عاشق من بودی و ندانسته... رفیق و عاشق دنیای بی وفا شده ام هنوز بارقه ای از امید بخشش هست چرا که گریه کن شاه کربلا شده ام -اسفند۱۴۰۲ ✍ .
ای که با گوشه نگاهت درد  درمان می شود تو بگو که سرنوشتم چون شهیدان می شود ؟ چند روزی مانده تنها از جوانی ، آه آه غافلم من از خودم دارد زمستان می شود خوار گشتم ، آه از این کوله بار معصیت یک گلستان آرزو دارد بیابان می شود وای اگر بی توشه برگردم از این ایام که مهربانی های تو هر شب دو چندان می شود این سحر گردی پشیمانی ندارد آخرش این کویر تشنه روزی ، ابر باران می شود هر که هستم ، هر چه هستم ، هست زهرا مادرم فاطمه در آتشم بیند پریشان می شود این نفس آلوده را مهمانی ات شرمنده کرد هر نفس که می کشم سبحان َ سبحان می شود خواب وقتی شد عبادت ، چیست اجر دیده ای که به یاد کربلا این ماه گریان می شود هر که در این ماه باشد میهمان خوب تو اربعین در کربلای یار مهمان می شود هر که در ماه مبارک گشت گریان حسین دستگیرش رحمت مولای ریان می شود باز قرآن یاد آن قاری و چوب خیزران در بهارش دیده اش ابر بهاران می شود زینبی که چشم ها از سایه اش هم کور بود میهمان لا ابالی های دوران می شود ✍ .
. حُسن گل در دامن صحرا مشخص می شود قطره وقتی جمع شد دریامشخص می شود گرچه زاهداهل تسبیح ودعا درجلوت است وقت خلوت شدت تقوا مشخص می شد ماهمه عبدیم در دربار سلطان نجف رزق نوکر محضرمولا مشخص می شود چای ریز و منبری مداح ،شاعر ، سینه زن هرکدام ازجانب زهرا مشخص می شود اشک چشم گریه کن ازآب حوض کوثراست لطف ساقی در کف سقا مشخص می شود رزق هر چشمی نخواهدبود گریه برحسین چشم تر درعالم بالا مشخص می شود (قدر زر زرگرشناسدقدرگوهرگوهری) قیمت این اشک هافردامشخص می شود پلک چشمم داغ شدازگریه برداغ حسین شدت عشق ازهمین گرما مشخص می شود شیرخوارش تشنه بودو آب مهر مادرش اوج مظلومیتش اینجا مشخص می شود غنچه ی پرپر اگر درپشت خیمه دفن شد ماه رفته پشت ابر اما مشخص می شود ✍ .
بعد یک سال آمدم از راه خسته و رو سیاه و شرمنده انت کهف الامان! کجا برود غیر درگاه لطف تو بنده بنده ای که دوباره همراهش کوله باری گناه آورده بنده ای که بریده از همه جا و به لطفت پناه آورده عبد فرار تو منم آری حال اما فقد هربت الیک نادما مذعنا و منکسرا مستکینا وقفت بین یدیک بگذر از بنده یا "کریم الصفح" ای که بر سینه دست رد نزدی با تمام وجود می گویم: "یا رجایی علیک معتمدی" آمدم تا دوباره گریه کنم گریه درمان هر پریشانی است اشک تنها سلاح سربازی است که میان حصار زندانی است حرف از گریه شد دلم لرزید یاد "یابن شبیب" افتادم یاد "ان کنت باکیا لشی" یاد "شیب الخضیب" افتادم من بمیرم برای آقایی که میان دو نهر آب روان با لب تشنه... بس کن ای شاعر السلام علیک یا عطشان بارالها بدون شک آخر همه را با حسین می بخشی بهر بخشش بهانه می خواهی تو‌ به یک یا حسین می بخشی
نماهنگ کشتی نجات.mp3
3.91M
تویی که از همه مهربون تری بار مونده رو زمینو میخری مگه اسمتو نذاشتی مهربون که میخواهی منو تو آتیش ببری اگه خواستی بسوزون اگه خواستی بپوشون میتونم فقط بگم پشیمونم پشیمون یا اله العالمین دست خالیمو بگیر ... گفتی برگرد هر جا هستی اومدم گفتی چشم به راهم نشستی اومدم رفتم و دور شدم از خونه ات ولی تا دیدم درو نبستی اومدم تو خودت دنبال من راه افتادی راه برگشتو بهم نشون دادی اگرم خیال بخشش نداری پس حسینتو چرا فرستادی کرم و سخات چی شد؟ قول و وعده هات چی شد؟ مگه سینه نزدم؟ کشتی نجات چی شد؟ یا اله العالمین دست خالیمو بگیر ... 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣
نماهنگ تویی محبوبم.mp3
3.42M
برات اشکای چشمام سر نمیاد دیگه حال خوش به نوکر نمیاد دست خالی اومدم در بزنم کاری جز روضه ازم بر نمیاد گریه میکنم برات گریه زیاد کی میگه گریه به مردا نمیاد مردم و زنونه گریه میکنم این همونیه که مادرت میخواهد تویی محبوبم تویی سلطانم دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم جانم آقا جان من به فرمانم دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم ای حسین جانم ... به خودم میگفتم عاشق نمیشم بی خیال عقل و منطق نمیشم ولی حالا حرفمو پس میگیرم دیگه اون آدم سابق نمیشم حرمت روزمو شب کرده حسین همه وجود من درده حسین کاش بذاری نوکرت مثل قدیم باز به آغوش تو برگرده حسین خیلی دلتنگم خیلی دلگیرم دوست دارم بیام حرم با مادر پیرم بنویس آقا توی تقدیرم دوست دارم بیام حرم با پدر پیرم تویی محبوبم تویی سلطانم دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم جانم آقا جان من به فرمانم دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم ای حسین جانم ... 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ .
. خوردیم یا غم دگران را بدون تو یا خورده ایم حسرت نان را بدون تو از بسکه بی تو ایم نفهمیده ایم که دیدیم باز هم رمضان را بدون تو یادش بخیر می گذراندیم آن قدیم با گریه خط به خط اذان را بدون تو ما را ببخش امام زمان های بی کسی طی کرده ایم اکر که زمان را بدون تو دیگر دهان به بردن نام تو باز نیست چرخانده‌ایم بسکه زبان را بدون تو ما از بهار بودن تو بی تصوریم یک عمر دیده ایم خزان را بدون تو دل با دل تو می تپد اصلا نخواستیم این قلب را و این ضربان را بدون تو در کربلا به قصد فرج پهن کرده‌ایم هر سال سفره دلمان را بدون تو شاید خدا به حق حسینش رقم زند امسال آخرین رمضان را بدون تو محمدعلي بياباني ✍ .