.
#واحد_سنگین
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_واحد
حضرت علی اکبر(ع)
میدونی که جون منی داری میری خدابه همرات
آهسته تر جوون من تا ببینم این قدو بالات
میری، بارفتن خود میبری تاب و توونم
بابا، آخه عصای پیری منی جوونم
آتیش، نزن به جونم
خدانگهدارت علی
میشم عزادارت علی علی علی خدانگهدار
علی علی علی علی ۲ علی علی خدانگهدار
این اولین باره علی که جوابه منو نمیدی
هیچوقت جلو پای بابات عزیز من نمی خوابیدی
ای وای، میدونی که داغ تورو باور ندارم
ای وای، صورتمو به روی صورتت میزارم
رفتی، دار و ندارم
چه خاکی برسرم شده
ولوله تو حرم شده علی علی خدانگهدار
علی علی علی علی ۲ علی علی خدانگهدار
بده جوابمو بابا نمی تونم طاقت بیارم
پاشیده ازهم پیکرت چه جوری توو عبا بزارم
ای وای، پیدا نکردم کل پیکرت رو بابا
از بس، تن توشد به دست دشمن اربا اربا
موندی، روخاک صحرا
بابغض حیدر کشتنت
تنهایی گیر آوردنت علی علی خدانگهدار
علی علی علی علی ۲ علی علی خدانگهدار
#ابوذر_رئیس_میرزایی ✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
حضرت اباالفضل(ع)
چشمای تو غرق به خون دستای تو روی زمینه
کی اومده بالاسرت که پیچیده بوی مدینه
سقا، پاشو ببین کنارتو رسیده مادر
ای وای، بگو بدون تو کنم چه خاکی برسر
ای وای، پاشو برادر
تورو به اسم فاطمه
پاشو زخاک علقمه ساقی خیمه ها اباالفضل
برادرم برادرم ۲ ساقی خیمه ها اباالفضل
پاشو بریم به خیمه ها تا قلب من آروم بگیره
یه قومی چشم به راهته سقای من ماه عشیره
برخیز، به مشک آب تو جون شیش ماهه بنده
ای وای، دورو برم صدای هلهله بلنده
دشمن، بهم میخنده
پاشو بازم قدم بزن
برای من علم بزن ساقی خیمه ها اباالفضل
برادرم برادرم ۲ ساقی خیمه ها اباالفضل
پشت و پناه لشکرم غمت شکست پشت حسینو
وای از عمود آهنین فرق دوتا کشته حسینو
پاشو، باغیرتم تاخیمه ها نره به غارت
بی تو، قطعا به اهل خیمه ها میشه جسارت
زینب، میره اسارت
امید آخرم نرو
بمون برادرم نرو ساقی خیمه ها اباالفضل
برادرم برادرم ۲ ساقی خیمه ها اباالفضل
ابوذر رییس میرزایی
شب عاشورا
دلبستگی دارم بهت میدونی که بی تو می میرم
طاقت نداری ببینی ازروی نی بی تو اسیرم
داداش، بگو برام ازماجرای ظهر فردا
ای وای، بگو برام ازروضه ی سقا و دریا
بی تو، آه و واویلا
امشب میخام دعام کنی
فقط منو نگام کنی واویلتا آه و واویلا
حسین من حسین من ۲ واویلتا آه و واویلا
امشب کنارتو حسین برادرت سقا نشسته
فردا به روی پیکرش جامیگیره نیزه شکسته
ای وای، نگو که فردا اکبر و اصغر نداری
ای وای، عباس و عون و قاسم و جعفر نداری
فردا، لشکر نداری
برای پیکرت داداش
دعوا میشه سرت داداش واویلتا آه و واویلا
حسین من حسین من ۲ واویلتا آه و واویلا
دارم میبینم فردارو که قامتم خمیده میشه
پای حرومیا داداش به حرمت کشیده میشه
هردم، انا الیه راجعون میخونی امشب
فردا، فراق تو سخته داداش برای زینب
دارم، می سوزم ازتب
یتیم میشه دختر تو
اسیر میشه خواهر تو واویلتا آه و واویلا
حسین من حسین من ۲ واویلتا آه و واویلا
ابوذر رییس میرزایی✍
#واحد_سنگین
#شب_دهم_محرم
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#شام_غریبان
واسه دوباره دیدنت قلبم داره میشه هوایی
عطر تنت داره میاد اماخودت بگو کجایی
ای وای، امون ازاین صحرا منو ازتو جداکرد
ای وای، جسم تورو میون خاک وخون رها کرد
بی تو، بامن چه ها کرد
شد آیه آیه پیکرت
بگو کجاس انگشترت غریب مادرم حسین جان
حسین من حسین من ۲ غریب مادرم حسین جان
دیدم از اون بالای تل دوروبرت غوغا به پاشد
سرعبا و پیرهنت توو قتله گاه دعوا به پاشد
دیدم، گرگای صحرا جسمتو ازهم دریدن
دیدم، سر تورو چه جوری از قفا بریدن
ای وای، گلم رو چیدن
بی تو میرم با قافله
همراه شمر و حرمله غریب مادرم حسین جان
حسین من حسین من ۲ غریب مادرم حسین جان
به روی نیزه ها میری جلو چشام شیب الخضیبی
برات بمیره مادرت بی کفنی خیلی غریبی
ای وای، دست وپاهای بچه هات زخمیه خاره
دیگه، سه ساله دخترت به تن جونی نداره
بی تو، داره میباره
زینب بی حال وببین
غارت خلخال و ببین غریب مادرم حسین جان
حسین من حسین من ۲ غریب مادرم حسین جان
ابوذر رییس میرزایی✍
#واحد_سنگین
#شب_یازدهم_محرم
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#واحد_سنگین
#شب_چهارم_محرم
#اصحاب
#واحد
#حضرت_حر علیه_السلام
---------------------------------
منم اونکه آقا بهت راهو بستم
میدونی که خیلی دلت رو شکستم
منم اونکه لرزوند دل بچههارو
اونم که رقم زد برات کربلا رو
نگا کن که حالا سرافکندهام من
به پیش نگاه تو شرمندهام من
کوچیکم ولی تو بزرگی کن آقا
بیا بگذر از من تو رو جون زهرا
______
منم مثل حرّم پشیمون و خستم
نمک خوردم اما نمکدون شکستم
میبینی اسیرم تو مرداب دنیا
ندارم امیدی به امروز و فردا
نجاتم بده که خداییش بریدم
هدر رفته عمرم ته خط رسیدم
یه نفرین کن آقا منم سر به راه شم
یه کاری کن از این اسارت رها شم
_____
وفا کردی اما جفا دیدی از من
عطا کردی اما خطا دیدی از من
یه کوه طلا رو به ارزن فروختم
به یک لحظه لذت حسینو فروختم
تمومی حرفام به جز ادعا نیست
من اصلا مسیرم شبیه شما نیست
فقط داد زدم که دوست دارم آقا
تا وقت عمل شد کم آوردم آقا
#شعر_و_نغمه_احسان_تبریزیان ✍
.👇
.
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
تا طفلی می گه آب گریهم میگیره
من از اسم رباب گریهم میگیره
همیشه وقتی «بابا آب داد»و
میخونم تو کتاب گریهم میگیره
تا میبینم که بانویی به بچهش
میگه: مادر بخواب! گریهم میگیره
اگه مردی جلو روی عیالش
بمونه بیجواب گریهم میگیره
حساب تا میکنم آبی که نوزاد
مینوشه، بی حساب گریهم میگیره
گلوی طفل شش ماهه چقدره؟
میپرسم، از جواب گریهم میگیره
همین که مادرم دنبال چیزی
میگرده با شتاب گریهم میگیره
اگه دیدم زنی رد میشه ظهری
به زیر آفتاب گریهم میگیره
نشون مستیه تو شعر اما
تا مینویسم شراب گریهم میگیرم
به سقاخونه حساسه دل من
تو صحن انقلاب گریهم میگیره
تا طفلی گم شده باباشو میخواد
اونم با اضطراب ... از حال میرم
#قاسم_صرافان✍
.
.
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
لالا بر آن که خواب ندارد چه فایده
ماندن بر آن که تاب ندارد چه فایده
گیرم تو را حسین بگیرد، بغل کند
وقتی دو قطره آب ندارد چه فایده
احساس مادری به همین شیر دادن است
آری ولی رباب ندارد چه فایده
انداخته حِرز، اگر چه به گردنت
تا صورتت نقاب ندارد چه فایده
پرسش نکن سه شعبه برایم بزرگ بود
وقتی کسی جواب ندارد چه فایده
با چه سر تو را به نی بند می کنند
زلفی که پیچ و تاب ندارد چه فایده
#علی_اکبر_لطیفیان✍
.
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#اشعار_محرم
مگه من مادرِ چندتا پسرم که کشتنت؟
قربون دندونای شیریت برم که کشتنت
هنوزم بعضی شبا خواب میبینم شیر میخوری
هنوزم نمیشینه تو باورم که کشتنت
هی میگفتم به خودم، عصای دستم اصغره
پیر شدم، منو سر مزار جدّش میبره
کاش میشد یهبار دیگه موی تو رو شونه کنم
میمیرم اگه یه شب گونههاتو بو نکنم
الهی هیشکی تو آغوش باباش شهید نشه
الهی هیچ مادری تو دنیا ناامید نشه
شما که به برق سکههای کوفه دلخوشین
خودتون بچه ندارین مگه؟ بچه میکشین؟
هی میگن گریه نکن، داره میسوزه جیگرم
هیشکی حالمو نمیفهمه، بابا یه مادرم
هرکی خواست بخونه از من توی روضه یا کتاب
اولش آه بکشه، بعد بگه بیچاره رُباب
حرمله، غذای من یه عمره خون جیگره
من نمیگذرم ازت، خدا هم از تو نگذره
#حامد_عسکری
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#غزل
#اشعار_محرم
زره پوشیده از قنداقه، بیشمشیر میآید
شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر میآید
به روی دست بابا آسمانها را نشان كرده
چقدر آبی به این چشمان بیتقصیر میآید!
زبانش كودكانهست و نمیفهمم چه میگوید
ولی میخوانم از چشمش كه با تكبیر میآید
به چیزی لب نزد جز آه، از لطف ستم اما
نمیدانم چرا از دست دنیا سیر میآید!
جهانی را شفاعت میكند با قطرهٔ اشكی
كه از چشمش تو گویی آیهٔ تطهیر میآید
بگو ای آخرین سرباز میدان، چند سالت بود؟
که با خون دارد از زخم تو بوی شیر میآید
::
بخواب ای كودكم، لالا... كه سیرابت كند دشمن
بخواب ای كودكم، لالا... كه دارد تیر میآید
#علی_فردوسی