.
#زمینه_امام_حسن
#شب_امام_حسن
بند اول
نگم چی دیدم که مو سفیدم
چقدَر توو کوچه ها همراه مادرم دویدم
چهره ی زردم دستای سردم
روی خاک دنبال گوشواره ش بودم پیدا نکردم
وااااای
غرور واسم نذاشتن
جلو من رو چادرش هی پا میذاشتن
اومدم کمک کنم بهش نذاشتن
دیگه پا نشد
یه جوری مادرمو زدن که مثل قبلنا نشد
دیگه پا نشد
آخ چقدر صدا زدم یکی کمک کنه به ما ؛ نشد
ضربه پا زدن
مادرم مشغول صحبت بود که اینا بی هوا زدن
ضربه پا زدن
مادر جوون من رو بمیرم توو کوچه ها زدن
آه و واویلا آه و واویلا از این غم
بند دوم
نشد که پاشه بغض توو صداشه
دل مادرم به این خوش بود که یه مردی باهاشه
صدام پیچیدش توو کل شهرو
یه نفر کمک کنه مغیره کشتش مادرم رو
واااای
میدونست پا به ماهه
میدونستن مادر من بی گناهه
یه جوری زدن تنش کلا سیاهه
توو گوشم صداست
مادرم رو میزد با طعنه هی میگفت : علی کجاست؟
توو گوشم صداست
هی میگفت : علی میدونه که زنش رو خاک کوچه هاست ؟
قلبم آزرده
کشتنش اما میگفتن توی شهر که خودش مرده
قلبم آزرده
هی میگفتن زهرا انگاری خودش با سر زمین خورده
آه و واویلا آه و واویلا از این غم
📝 #حسین_عیدی ✍
#امام_حسن #کوچه_بنی_هاشم
https://eitaa.com/emame3vom/112671
👇👇👇
.
#زمینه
#امام_حسین علیه السلام
کربلایی #حسین_ستوده
[بند اول]
داغ ات و رو دل ما گذاشتن
کشتن و چشم ات و باز گذاشتن
لب قاری رو باید ببوسن
رو لبت چجوری پا گذاشتن
صوت محزون ات شکست
ربنا گفتی که دندون ات شکست
حُرمت خون ات شکست
زیر پا موندی همه جون ات شکست
از رو لج میزدنت حسین من حسین من
رگ به رگ میزدنت حسین من
🖤🖤
[بند دوم]
به تنت خط عمیق کشیدن
رو زخم های تو تیغ کشیدن
چه خبر شده تو خیمه ای وای
دختر های خیمه جیغ کشیدن
کی جلو روش و گرفت
وای رقیه اس حرمله موش و گرفت
زجر النگوش و گرفت
رو زمین افتاد و پهلوش و گرفت
حرمله مو هاش و کند حسین من حسین من
آخ دو چشمات و ببند حسین من حسین من
.👇
.
#زمزمه
#فاطمیه
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
فاطمه رفتی از کنارم
شبیه ابرای بهارم
سر روی خاک تو میذارم
زهرا ، پاشو بی قراریه منو نگاه
زهرا ، روزگار حیدرت شده سیاه
زهرا زهرا
زهرا ، شده کارم بخدا غصه و آه
زهرا ، بودی ای بانوی من تو پا به ماه
زهرا زهرا
==========
از این زمونه دل بریدم
خدا میدونه چی کشیدم
وقتی کبودی هاتو دیدم
دیدم ، روی صورتت نشسته جای دست
دیدم ، با لگد بازو و پهلوتو شکست
دیدم دیدم
دیدم ، نفسای تو رو میخ در بُرید
دیدم ، محسنم میون کوچه شد شهید
دیدم دیدم
=========
تموم غصه ی من اینه
ازم گرفتنت با کینه
نمیگذرم ازاین مدینه
ای وای ، روی زخمای دلم نمک زدن
ای وای ، زن پا به ماهمو کتک زدن
ای وای ای وای
ای وای ، همه با قصد اهانت اومدن
ای وای ، خونه زندگی مونو بهم زدن
ای وای ای وای
#عباس_قلعه ✍
https://eitaa.com/emame3vom/112677
.👇
.
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
#رباعی پیوسته
شبهای بعد از شهادت خانوم
آری که بساط گریه جور است امشب
دست من از آغوش تو دور است امشب
هر طفل تو گوشه ای زمین گیر شده ست
این خانه چقدر سوت و کور است امشب
این شهر بدون فاطمه زیبا نیست
امید علی بود ولی حالا نیست
همسایه بخواب ، راحت و آسوده
امشب که صدای گریه زهرا نیست
ای جان علی ، عزیز من ، شرمندم
بعد از تو فقط به تار مویی بندم
خود را به دل خاک سپردم زهرا
با دست خودم گور خودم را کندم
ای وای چقدر مجتبایت غم خورد
ای کاش علی از این مصیبت میمرد
همسایه که از گریه تو شاکی بود
امشب ز در خانه تو هیزم برد
با خاطره نان تو غم میخوردیم
از سردی دستان تو غم میخوردیم
زهرا احدی غذا نیاورد ولی
امشب من و طفلان تو غم میخوردیم
#امیر_فرخنده ✍
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#فاطمیه
..............
.
#امام_زمان
#حضرت_زهرا
#شام_غریبان
#شب_جمعه
مهدی که به دل غم فراوان دارد
از غربت شیعه چشم گریان دارد
امشب پسر فاطمه در کرببلا...
همراه پدر شام غریبان دارد
✍ #سیدمجتبی_شجاع
...................................
.
شب بود و از خون گریه هایش ماه می سوخت
عکس علی در چاه بود و چاه می سوخت
تنهاست...، دارد میکشد آب، آب نه اشک
تا پیش زهرا آب هم در راه میسوخت
از بسکه آتش داشت در سینه عرق داشت
میخواست تا آهی کشد که آه میسوخت
تنها خیالی را میانِ خانه میشست
طوری که پیش او رسولالله میسوخت
اسما بریز آب روان باید بشوید
آن خانمی را که در آن درگاه میسوخت
عمداً فرستاده حسن را سوی سلمان
از بسکه با اُماه یا اُماه میسوخت
در بینِ دندان آستین را داشت زینب
خود را حسینش گاه میزد گاه میسوخت
دستش به پهلو زد ،سرش را زد به دیوار
از زخمهای همسری همراه میسوخت
دستش به بازو خورد ای لعنت به قنفذ...
میزد نفُس میگفت: یافتاح میسوخت
خون میچکد از سنگِ غسل، از شانه، تابوت
در زیر کوهِ داغ گویا کاه میسوخت
* *
از علقمه هم آب را میبُرد عباس
در بین گهواره لبی جانکاه میسوخت
با مَشک، سقا در میان راه میریخت
بی آب سقا در میان راه میسوخت
با سر عمو اُفتاد زهرا بود و میدید
در شعله زُلفِ خیمههای شاه میسوخت
آتش، حرامی، تازیانه، چنگ، سیلی
گیسوی طفلی رو به قربانگاه میسوخت
وقتی سرش را دید کج خورده به نیزه
زینب تمام راه با این ماه میسوخت
✅ #حسن_لطفی #فاطمیه ۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام_الله
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا سلام_الله
#شام_غریبان_حضرت_زهرا سلام_الله
#شب_آخر_فاطمیه
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شام_غریبان
.
امام حسین ع
. دومین سالگرد شهادت #حاج_قاسم #مدافعان_حرم به نام قلب زلال مدافعان حرم به نام رزق حلال مدافعان
.
به نام عشق بنام #مدافعان_حرم
سرم فدای امام مدافعان حرم
اگر که قسمت من نیست تا حرم بروم
بخوان مرا تو غلام مدافعان حرم
.
من و تو ایم که از روزگار بیزاریم
جهان خوش است به کام مدافعان حرم
میان کل جهان در مقابل داعش
زبانزد است قیام مدافعان حرم
فدای غیرت و مردانگی این مردان
فدای لطف و مرام مدافعان حرم
خودحسین و ابالفضل باده میریزند
به نام خویش به جام مدافعان حرم
غزل سروده ام اینبار پیشکش باشد
سلامتی تمام مدافعان حرم
#امیر_فرخنده
.
#واحد #شهدای_مدافع_حرم #شهدا
https://navaapp.com/nava/62088dcab8ba4353d1445d15
..................
.
لاله ی زینبی
(تقدیم به شهدای مدافع حرم)
آمد دوباره لاله ای غلطیده در خون
مردی ز مردان شجاعِ فاطمیون
در راه عشقش محکم و ثابت قدم بود
تا لحظه ی آخر حوالی حرم بود
مُهر شهادت خورده حالا بر جبینش
رفته به دیدارِ امیرالمومنینش
از زُمره ی شیران بی باک رقیه ست
حالا بگو که کشته ی خاک رقیه ست
در هر دو دنیا پیش مادر رو سپید شد
زینب نگاهی کرد و این عاشق شهید شد
چون که من از این قافله جا مانده بودم
باید برایش شعر تازه می سرودم
آغوش مولا شد نشانت ای برادر
شهد شهادت نوش جانت ای برادر
تو آمدی و غم به این دلها نشسته....
راه زیارت رفتن ما گشته بسته....
#مرتضی_عابدینی ✍
#شهدا
.................
.
#دلنوشته به یاد رفقای شهیدم
با مرثیه ی فِراق مأنوس شدم
در مَحبس شوقِ وصل، مَحبوس شدم
آنقدر که داغِ شهدا آبم کرد
مانند شراره های فانوس شدم
در زیر لحد گذاشتم یاران را
اندوه شدم، غم شدم، افسوس شدم
با یاد بدن های به خون غلتیده
درگیرِ بهانه های ملموس شدم
همراهیِ من با شعف، اصلاً!!! هَیهات
این آخر عُمر، اَمرِ معکوس شدم
در آتش عشقِ رفقای خوبم
پرپر زدم و قِصّه ی قُقنوس شدم
از اشک مَپُرس، در دلم دردی نیست!!!
شاید که فقط یک کَمَکی لوس شدم
#شهدا
#شعر_شهدا
#حاج_امیر_عباسی ✍
.
Sh 05 Moharram 1403 Bazri [Mohjat_Net] (4).mp3
1.9M
#شور_امام_حسن
#حضرت_رقیه
ای بنازم به حسن امیر و سلطانم
طرح قرآنم ماه تابانم
من به دربار حسن مور سلیمانم
و حسینی شده ی
دست حسن جان
گرچه معروف شده صلح به عنوان حسن
لاجرم هست جمل صحنه ی طوفان حسن
از ازل هر چه خلیفه است به قربان علی
تا ابد هرچه کریم است به قربان حسن
مرد جنگاوره پیکار شیرِ جگردار
تا علی میگه حسن جان تیغتو بردار
دیگه پشت سرِ سردار سرا رو بشمار
اینه شاگرد کلاسِ حیدرِ کرار
یا مولا حسن جان
****
نوه ی شاه نجف رقیه خاتونه
ماه گردونه ذکر بارونه
اسمیه که قلب عباسو میلرزونه
ادبو وقار اون
به عمه میمونه
چقدر خادم دربار رقیه دارد
این چه شوریست که بازار رقیه دارد
آسمان تکیه به دستان عمو عباس و
عالمی تکیه به دیوار رقیه دارد
مستم از یاد رقیه باده رقیه
که مدال نوکریمو داده رقیه
ساقی نوکریه اجداد رقیه
اهل ویرونه ام و آباد رقیه
یا رقیه بی بی جان
#شور
#امام_حسن
#حضرت_رقیه
#محمدرضا_بذری
.👇
4_5951526355182031445.mp3
6.99M
#شور: ای بنازم به حسن امیر و سلطانم
کربلایی #مجتبی_رمضانی
#حسین_خدادی ✍
#شب_امام_حسن
سه شنبه ۱۳ آذر ماه ۱۴۰۳