eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
حالا درست یه عمریه که ذکر هر دقیقمی میون کل ادما تو بهترین رفیقمی واسه خودت بدون من و همنیه التماس من محال غیر تو اقا کسی بمون واسه من منی که عاشق سفر به کربلام تو این محرمی یه کاری کن برام تو هستی سایه سرم اقا من و ببر حرم صاحب سفره کرم اقا من و ببر حرم قبول میشه نماز من با مهر تربت حسین هزار تا حج واجب یه شب زیارت حسین کسی که داره تو دلش یه کم محبت حسین اتیش بهش حروم میشه اینم کرامت حسین حالا اگه بدم دوباره اومدم اخه دلم خوشه نمیکنی ردم حالا که من یه نوکرم اقا من و ببر حرم تو رو به اشک مادرم اقا من و ببر حرم اومدی که بزرگیت و به ادما نشون بدی خدایی حق تو نبود با لب تشنه جون بدی الهی که فدات بشم اقا چی اومد سر تو فقط یه قطره کافی بود برا علی اصغر تو فدای بی کسیت غریب فاطمه کی دلت و شکست کنار علقمه به حق صاحب علم اقا من و ببر حرم تو رو به دستای قلم اقا من و ببر حرم
آقا منو ببر حرم.mp3
10.07M
◼️ 🎤 کربلایی حمید علیمی 🎼 واحد فووق العاده زیبا 🎧 حالا درست یه عمریه...
چشم ترم می سوزه،دوری عذابم میده درد و بلا دیدم من،خیلی دلم رنجیده این همه درد و اخه،کی توی دنیا دیده سویی نداره چشمام،بس که برات باریده من دیدم رو نیزه ها سر برادر ها رو،من دیدم توی خرابه اشک مادر ها رو من دیدم برهنه پا فرار دختر ها رو،بیا ببین قدم خمیده ببین موی سرم سپیده،حسین حسین برادر من پیرهن کهنت رو،وقتی بغل میگیرم یاد غم گودال،باز بخدا میمیرم نیستی کنارم هرشب،دنبال تو میگردم قصه ی تلخ گودال،پیش چشامه هر دم این سینه هنوزم از غمای تو لبریزه اشکای چشمای من داره برات میریزه من دیدم سری رو که نشسته بود رو نیزه خرون شدم برابر تو،سرم شکسته مثل سر تو ‎حسین حسین برادر من لبای خشک و تشنت،بدجوری زد آتیشم خنده ی زجر و خولی،مونده صداش تو گوشم پیرهنت رو بردن،خیلی بهم خندیدن حرمله تا میخندید،بچه ها می ترسیدن من دیدم سر تو رو بریده توی گودال من دیدم تنی که زیر مرکبا شد پامال من دیدم یه مادری که پیش تو رفت از حال بیا بگیر من و به آغوش ،نمیکنم تو رو فراموش ‎حسین حسین برادر من .
کربلایی حمید علیمی_15 فروردین 97 - هیئت خمینی شهر - تک - چشم ترم میسوزه-1523428455.mp3
8.81M
◼️ 🎤 کربلایی حمید علیمی 🎼 زمینه فووق العاده زیبا،لطمه زنی 🎧 چشم ترم میسوزه
🎤 حاج حسین سیب سرخی 🔸 بند اول : و صلی اله علیها زینب (س) نثار مولا سرا پا زینب (س) خدای صبر شکیبا زینب (س) تا روز محشر مدد یا زینب (س) سر انقلابه مظهر حجابه الگوی ربابه جانم عقیله واجب السلامه حامی قیامه آخر کلامه جانم عقیله در ضریحت شرف عرش مولا داری آنچه خوبان دارند تو یکجا داری مدد یا زینب مدد یا زینب (س) 🔸 بند دوم : علی اعلا و معلا زینب (س) ز هر نا پاکی هورا زینب (س) کلیم اله و مسیحا زینب (س) تمام زهرا به مولا زینب (س) علوی مداره فاطمی تباره تیغ ذوالفقاره جانم عقیله فیض مستدامه حیدری کلامه حسنی مرامه جانم عقیله عصمت الهی و ارث از خود زهرا داری آنچه خوبان دارند تو یکجا داری مدد یا زینب مدد یا زینب (س) 🔸 بند سوم : عجب سالاری قد و بالایی چه شور انگیزه و چقدر رویایی تو دل گرمی دل زهرایی سرا پا عشقی عجب سقایی ناهد البصیره قمر العشیره شاه بی نظیره جانم ابالفضل .... حافظ قبیله عشق جبرییله جانم ابالفضل نوکرت پا به جهنم نگذارد عباس (ع) آسمان تکیه به دستان تو دارد عباس (ع) مدد یا ابالضل مدد یا ابالفضل (ع) 🔸 بند چهارم : . همیشه آقا همیشه برتر تویی سردار و تویی سر لشکر تو میدون فریاد نام آور انا بن الزهرا انا بن الحیدر ماه عالمینی وارث هنینی ناصر الحسینی جانم ابالفضل میزنم پیاله مستیمون حلاله عموی سه ساله جانم ابالفضل ساقی ما چه شرابی چه صبویی دارد بنویسید رقیه چه عمویی دارد مدد یا ابالفضل مدد یا ابالفضل (ع) .
حاج_حسین_سیب_سرخی_شور,مدد_یا_زینب.mp3
6.29M
🎤حاج حسین سیب سرخی 🎼شور فووووق العاده زیبا و احساسی_طوفانی 🎧و صل الله علیها زینب...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️مطالب ماه محرم 🏴 کرامات سیدالشهدا علیه السلام/۷ ▪️توسل به حضرت سیدالشهدا(ع) مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری رضوان الله علیه نقل می کنند: در موقعی که سرپرستی حوزه علمیه اراک را به عهده داشتند برای حضرت آیت الله حاج مصطفی اراکی نقل فرموده بودند. هنگامی که من در کربلا بودم شبی که شب سه شنبه بود در خواب دیدم شخصی به من گفت: شیخ عبدالکریم کارهایت را انجام بده سه روز دیگر خواهی مرد. من از خواب بیدارشدم و متحیر بودم. گفتم: البته خواب است و ممکن است تعبیر نداشته باشد. روز سه شنبه و چهارشنبه مشغول درس و بحث بودم تا خواب از خاطرم رفت پنج شنبه که تعطیل بود با بعضی از رفقا به طرف باغ مرحوم سیدجواد رفتیم در آنجا قدری گردش و مباحثه علمی نمودیم تا ظهر شد ناهار را همانجا صرف کردیم پس از ناهار ساعتی خوابیدیم‌. در همین موقع لرزه شدیدی مرا گرفت. رفقا آنچه عبا و روانداز داشتم روی من انداختند ولی همچنان بدنم لرزه داشت و در میان آتش تب افتاده بودم حس کردم که حالم بسیار وخیم است به رفقا گفتم مرا به منزلم برسانید. آنها وسیله ای فراهم کرده و زود مرا به شهر کربلا آوردند و به منزلم رساندند. در منزل بی حال و بی حس افتاده بودم بسیار حالم دگرگون شد. در این میان به یاد خواب سه شب پیش افتادم علائم مرگ را مشاهده کردم با در نظر گرفتن خواب احساس آخر عمر کردم‌. ناگهان دیدم دو نفر ظاهر شدند و در طرف راست و چپ من نشستند و به همدیگر نگاه می کردند و گفتند: اجل این مرد رسیده مشغول قبض روحش شویم. در همین حال با توجه عمیق قلبی به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله(ع) متوسل شدم و عرض کردم: ای حسین عزیز دستم خالی است کاری نکردم و زادی تهیه ننموده ام شما را به حق مادرتان زهرا(ع)از من شفاعت کنید که خدا مرگ مرا تاخیر اندازد تا فکری به حال خود نمایم. بلافاصله پس از توسل دیدم شخصی نزد آن دو نفر که می خواستند مرا قبض روح کنند آمد و گفت: حضرت سیدالشهدا(ع) فرمودند: شیخ عبدالکریم به ما توسل کرده و ما هم در پیشگاه خدا از او شفاعت کردیم که عمر را تاخیر اندازد. خداوند اجابت فرموده بنابراین شما روح او را قبض نکنید در این موقع آن دونفر به هم نگاه کردند و به آن شخص گفتند: "سَمعاً وَ طاعَه" سپس دیدم آن دو نفر و فرستاده امام حسین(ع) (سه نفری) صعود کردند و رفتند. در این موقع احساس سلامتی کردم. صدای گریه و زاری شنیدم که بستگانم به سر و صورت می زدند آهسته دستم را حرکت دادم و چشمم را گشودم دیدم چشمم را بسته اند و رویم چیزی کشیده اند خواستم پایم را جمع کنم ملتفت شدم که شستم (انگشت بزرگ پایم) را بسته اند. دستم را برای برداشتن چیزی بلد کردم. شنیدم می گویند ساکت شوید گریه نکنید که بدن حرکت دارد. آرام شدند رواندازی که بر روی من انداخته بودند برداشتند و چشمم را گشودند و پایم را فوری باز کردند با دست اشاره به دهانم کردم که به من آب بدهند آب به دهانم ریختند کم کم از جا برخاستنم و نشستم‌. تا پانزده روز ضعف و کسالت داشتم و به حمدالله از آن حالت به کلی خوب شدم این موهبت به برکت مولایم آقا سیدالشهدا(ع) بود. * ایشان سپس در مابقی عمر خود، حوزه علمیه قم را تاسیس کردند که به مرکز علمی جهان تشیع تبدیل گردید. 📚منبع: کرامات الحسینیه، شیخ علی میرخلف زاده، ص ۲۶۳ ۹۸
|⇦• و توسل به اشبه الناس برسول الله حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ... ناباورانه می برم ای باورم تو را ناباورانه غرق به خون تا حرم تو را سخت است روی سطح عبا جمع کردنت پاشیده اند بس که به دور و بَرم تو را پا را مَکِش،که شیوَن زنها بلند شد سوگند میدهم به دِلِ دخترم تو را لبخندها بلندتر از قبل میشود وقتی که میکشم به دو چشمِ ترم تو را حالا صدای هلهله ها هم بلند شد یعنی که آمده ببرد خواهرم تو را ای غیرتی به خاطر عمه بلند شو مگذار از میان حرامی برم تو را جای من شکسته ببین در میان خون با دست خود شانه زده مادرم تو را وای از حرم که می نگرد ساعتی دگر بر نیزه می بَرند کنارِ سرم تو را میخواستم بغل کنمت باز هم نشد تکه به تکه در بغل می برم تو را ____ از اکبرم چه ریخت و پاشی نموده اند این تکه تکه در بغلم جا نمی شود اشکم کفافِ این همه زخمش نمی دهد جایی برای بوسه که پیدا نمی شود یک نیزه از بلندیِّ اسبش زمین زده جا کرده خوش به پهلو ی او ،پا نمی شود افتاده بس که فاصله در این "فَقَطَعوا" در یک عبا تمام تنش جا نمی شود یک پیرمردِ داغ ِ جوان دیده، هیچ جا اینگونه بین خنده تماشا نمی شود یارم شوید، آه، رفیقانِ اکبرم تا خیمه بُردنش تک و تنها نمی شود تا گیسوان عمه پریشان نگشته است کاری کنید، اکبر من پا نمی شود ____ * "وَلَدی عَلی، عَلَی الدُّنیا بَعدَكَ الْعَفا"...ببینید چه جوری جوانم رو از من گرفتند...کمک کنید نیزه رو از دهانش بکشم بیرون...یه وقت نکنه خواهرم زینب بیاد،این صحنه رو ببینه میمیره...ای حسین...* بادی وزید و پیراهنت را به هم زدند یک باره کافران بدنت را به هم زدند با تیغ و نیزه ، کُل تنت را به هم زدند با نعل اسب ها دهنت را به هم زدند حسین... ________ .
‍ زمینه ی حضرت علی اصغر [ ] بند اول توی آغوشم آروم بگیر/ آروم بخواب غنچه ی من با خنده هات جونمو نگیر/ آروم بخواب غنچه ی من برا مادرت نمونده شیر/ آروم بخواب غنچه ی من آوردمت کودک من که تورو سیر آبت کنم نه اینکه با تیر حرمله اینجوری من خوابت کنم حال بابا رو ببین / سر به زیر و دل غمین روح تو پیش خدا / خون تو روی زمین لالا لالا علی علی علی لای لای علی علی [ ] بند دوم روی دستم جون سپردی/آروم بخواب غنچه ی من دل اهل حرم رو بردی / آروم بخواب غنچه ی من تشنه بودی شیری نخوردی/ آروم بخواب غنچه ی من با چه رویی تورو ببرم بدم به دست مادرت بگو گلم من چی بگم جواب برای خواهرت ای خدا بی قرارم / رفته دار و ندارم داره می سوزه دلم / خورد گره توی کارم لالا لالا علی علی علی لای لای علی علی [ ] بند سوم الهی بابا فدات بشه / آروم بخواب غنچه ی من فدای ناز نگات بشه / آروم بخواب غنچه ی من دیوونه ی اون صدات بشه/ آروم بخواب غنچه ی من با دستای لرزون خودم خاک میریزم روی تنت چیزی به جز خاک کربلا نبود برای کفنت حال مادر و ببین / افتاده روی زمین با دلی پرِ ز غم / میگه طفلم و بدین لالا لالا علی علی علی لای لای علی علی ✍
12 12 ⚫️⚫️ شهادت حضرت علی اصغر (علیه‌السلام) لالا بر آن که خواب ندارد چه فایده ماندن بر آن که تاب ندارد چه فایده گیرم تو را حسین بگیرد، بغل کند وقتی دو قطره آب ندارد چه فایده احساس مادری به همین شیر دادن است آری ولی رباب ندارد چه فایده انداخته حِرز، اگر چه به گردنت تا صورتت نقاب ندارد چه فایده پرسش نکن سه شعبه برایم بزرگ بود وقتی کسی جواب ندارد چه فایده با چه سر تو را به نی بند می کنند زلفی که پیچ و تاب ندارد چه فایده علی اكبر لطیفیان 🔆