eitaa logo
امام حسین ع
18.3هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه امام سجاد علیه السلام خون بگرید زِ غم چَشم اَنجُم در عزای امام چهارم وامصیبت وامصیبت وامصیبت... اشک غم جاری از هر دو عینم که عزادارِ اِبنُ الحسینم وامصیبت وامصیبت وامصیبت... تا ابد زینتُ العابدینی سَروَر و سَیّدُ السّاجدینی وامصیبت وامصیبت وامصیبت... دل شده مُضطَر و بی شَکیبَت ای فدای مزارِ غریبَت وامصیبت وامصیبت وامصیبت... تو به رنج و بلا مبتلایی روضه خوانِ غمِ کربلایی وامصیبت وامصیبت وامصیبت... قلب تو داغدار حسین است خطبه ات ذوالفقار حسین است وامصیبت وامصیبت وامصیبت... رفتی از کربلا دلشکسته مثل جدّت علی،دستِ بسته وامصیبت وامصیبت وامصیبت... شد به آل پیمبر جسارت پیش تو خیمه ها گشته غارت وامصیبت وامصیبت وامصیبت... دیده اي کُشتهٔ سَرجدا را دیده اي رأسِ بر نیزه ها را وامصیبت وامصیبت وامصیبت... دیده اي کینهٔ بی کرانه سیلی و کعبِ نِی،تازیانه وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
1_84910437.mp3
6.62M
کربلا خواهی اگر از زینب کبری بخواه...
 شیخ صدوق رحمه اللَّه در کتاب خصال، به سندش از امام صادق علیه السّلام روایت کرده: افرادى که فوق العاده گریه کردند پنج نفر بودند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه، دختر حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و على بن الحسین علیهم السّلام. حضرت آدم از فراق بهشت به قدرى گریه کرد که اثر اشک در دو گونه مبارکش نظیر جوى باقى ماند. حضرت یعقوب به قدرى از فراق یوسف گریه نمود که چشمان خود را از دست داد و به او گفتند: به خداوند سوگند یوسف را از خاطر نخواهى برد تا آنکه افسرده یا نابود گردى. حضرت یوسف به قدرى براى پدرش یعقوب گریست که اهل زندان ناراحت شدند و به وى گفتند: یا باید شب گریان و روز ساکت شوى و یا اینکه روز گریان و شب ساکت باشى. یوسف با یکى از پیشنهادهاى ایشان موافقت نمود. حضرت فاطمه در فراق پیغمبر به قدرى گریه کرد که اهل مدینه خسته و ناراحت شده به او گفتند: تو به واسطه کثرت گریه‏ ات ما را اذیّت مى ‏کنى. لذا حضرت زهرا از مدینه خارج و به سوى قبر شهدا مى‏ رفت، وقتى ناراحتیهاى قلبى خود را با گریستن خالى مى‏ کرد به سوى مدینه بازمى‏ گشت. حضرت على بن الحسین علیهما السّلام مدت بیست یا چهل سال بر حضرت حسین گریست. هیچ غذایى در مقابل آن حضرت نمى ‏گذاشتند مگر اینکه گریان مى‏ شد. کار آن حضرت به جایى رسید که یکى از غلامانش به وى گفت: اى پسر رسول خدا! فداى تو شوم، من مى‏ ترسم تو خود را(به واسطه کثرت گریه) هلاک نمایى! فرمود: چاره‏ اى نیست جز اینکه از غم و اندوه خود به خداوند شکایت کنم. من چیزهایى را مى‏ دانم که شما نمى ‏دانید. من یادآور قتلگاه فرزندان فاطمه علیها السّلام نمى‏ شوم مگر اینکه گریه راه گلویم را مسدود مى‏ کند. منبع: زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص571و572
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 السلام علیک یا زین العابدین 💢 الشام همانجا که به ما بد کردند بی غیرت و بی دین همگی بی دردند دروازه ، خرابه، کوچه و بزم یزید هر چه که بگویی سرمان آوردند ✅جواد حیدری ♦️♦️ دلداده ی اشک می شوم می بارم هم باده ی اشک می شوم می بارم وقتی که به یاد غربت سجّادم سجّاده ی اشک می شوم می بارم ✅اسماعیل شبرنگ ♦️♦️ از آتش اشك روز و شب ميسوزد با ياد شهيد تشنه لب ميسوزد بيرون برو از خيمه او اي آتش اين مرد خودش ميان تب ميسوزد ✅ابراهيم كريمى ♦️♦️ از داغ غمش زجر کشیدید شما هی روضه شنیدید و چکیدید شما پس وای به حال چشمهایم، ای وای من دیده ام آنچه را شنیدید شما ✅حسن اسحاقی ♦️♦️ تو پرچم سبز كربلايى مولا فرماندهء سنگر دعايى مولا اشك تو بود رسانهء نهضت عشق مصداق "سلاحه البكايى" مولا ✅سعيد نسيمى ♦️♦️ اسلام ز گريه هاى تو احيا شد قرآن به صحيفهء شما معنا شد يك عمر قعود سبز سجادهء اشك تكميل قيام سرخ عاشورا شد ✅سعيد نسيمى ♦️♦️ هر شیعه به جز روضه؛ دعا هم دارد از برکت تو حال بکا هم دارد هر شیعه درون خانه پیش قرآن یک جلد صحیفه ی تو را هم دارد ✅سجاد احمدلو ♦️♦️ ابر آمد و گریه کرد با باد گریست باران شد و قطره قطره افتاد، گریست تا کرببلا زنده بماند ، هر روز در سوگ پدر حضرت سجّاد گریست ✅محسن ناصحی ♦️♦️ از نور خطابه اش جهان روشن شد تـيــري بـه دل مُـكــدّر دشـمــن شـد با پـيـكر زخمي از اسـارت هـايـش بـر پيكر دين مصطفي جوشن شـد ✅سيدرضاحسينى ♦️♦️ با دیدن اب ، گریه میکردی تو با اشک رباب ، گریه میکردی تو هم بر سر سفرهء غذا ، اه کنان هم موقع خواب ، گریه میکردی تو ✅امیرحسین الفت ♦️♦️ اى سبط بزرگوار پيغمبر من با چشم ترت، گريست چشم تر من اى واى چه آمد به سرت كه گفتى: اى كاش نمى زاد مرا مادر من ✅محمدحسين مهدى پناه ♦️♦️ با گریه تمام روز تو شب شده بود از هرم بلا تنت پر از تب شده بود با دیدن "بوریا" به خود می گفتی ای کاش تنش کمی مرتب شده بود ✅محمدحسن بیات لو ♦️♦️ این بنده که عاشق گدایی شده است با دیدن تو کرب و بلایی شده است آقا به غبار جانمازت سوگند با سجده ی تو زمین هوایی شده است ✅حسين طاهرى ♦️♦️ با خطبه كسى مثل تو اعجاز نكرد مانند تو دل به غصه دمساز نكرد سجادى و اعتقاد دارم چون تو سجاده ى اشك را كسى باز نكرد ✅محمدحسين مهدى پناه 🔶🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💠 قتلگاه ، گودال 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️علی اصغر یزدی⭐️ ➖➖➖ روی جسمَش نیزه وتیر و سِنان افتاده بود زیر خنجر سر پناه کاروان افتاده بود شمر،باچَکمه به روی سینه اش می ایستاد در کنارش مادری قامت کمان افتاده بود جای خود را با لَگَد های سَنان تعویض کرد خنجر کُندی که دیگر از توان افتاده بود یادگار مادر او را به برده اند جامه ی شاهی به دست این و آن افتاده بود شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد برق انگشتر به چشم ساربان افتاده بود نعل ها طوری عمل کردند که از پیکرش گوشه ی گودال قدری استخوان افتاده بود در نگاه تار او اهل حرم می سوختند قرعه ی آتش به نام کودکان افتاده بود روی نیزه بستن سَر، کار آسانی نبود از قضا این کار، دست کاردان افتاده بود بارش ظلمت بیابان را به خون آغشته کرد بر زمین آیات ناب آسمان افتاده بود *** دخترش کنج خرابه ناگهان تبخال زد چون که یاد ضربه های خیزران افتاده بود ... ➖➖➖
❌ مطهری🔥 : چرا روضه خوانها به مستمعین میگویند «داد بکشید»؟! داد بکشید یعنی چه؟! 📓 حماسه حسینی ۱/۶۵ ✅ پاسخ : ما از دهها مصداق روایی، فقط به چند مورد اشاره میکنیم. ما از اهل بیت علیهم السلام دستور داریم در مصائب ایشان، خصوصا در مصائب کربلا بلند گریه کنیم. این مسئله حائز اهمیت است که امام صادق علیه السلام برای کسانی که بلند گریه میکنند و فریاد میزنند، طلب رحمت میکند: 1⃣ اللهم ارْحَمْ تِلْكَ الْأَعْيُنَ الَّتِي جَرَتْ دُمُوعُهَا رَحْمَةً لَنَا وَ ارْحَمْ تِلْكَ الْقُلُوبَ الَّتِي جَزِعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنَا وَ ارْحَمْ تِلْكَ الصَّرْخَةَ الَّتِي كَانَتْ لَنَا.. خدایا به چشم هائى كه از باب ترحم بر ما اشك ريخته اند نظر عنايت فرما و دل هائى كه براى ما به جزع آمده و بخاطر ما سوخته اند را ترحم فرما. بار خدايا به فريادهائى كه بخاطر ما بلند شده عنایت کن و رحمت فرست. 📘 کامل الزیارات باب ۴۰ 🔍 صرخه حتی از بلند گریه کردن نیز فراتر است. فریاد زدن و جیغ زدن را صرخه گویند. 2⃣ جزع برای امام حسین علیه السلام: امام باقر علیه السلام معنای جزع را ذکر کرده‌اند. حضرت در این زمینه می‌فرماید: شدیدترین و بالاترین مراحل جزع کردن عبارتند از: فریاد بلند و صیحه زدن و لطمه زدن به صورت و سینه. 📗 وسائل الشیعه ۳/۲۷۱ 3⃣ امام صادق علیه السلام: هرگونه جزع و گریه کردن مکروه است مگر جزع و گریه بر امام حسین علیه السلام. 📗 وسائل الشیعه ۳/۲۸۲ 4⃣ مسمع بن عبدالملک گوید: روزی امام صادق علیه السلام به من فرمود آیا حسین علیه السلام را یاد می‌کنی و مصائب او را متذکر می‌شوی؟عرض کردم بله. فرمود: آیا جزع می‌کنی؟عرض کردم آری به خدا سوگند و اشک می‌ریزم به گونه‌ای که خانواده من اثر آن رادر من می‌بینند و دست از غذا می‌کشم. امام فرمود خداوند رحمتت کند و اجر گریه‌هایت را بدهد بدان که تو ازکسانی محسوب می‌شوی که اهل جزع کردن بر ما هستند. 📙 وسائل الشیعه ۱۴/۵۰۷ 🔍 نکته‌ای که از این روایت استفاده می‌شود این است که جزع کردن از مراحل و مراتب بالای حزن و اندوه می‌باشد به گونه‌ای که امام صادق علیه السلام این مرحله رایکی از مقامات کمال انسان می‌داند. 5⃣ در دعای ندبه میخوانیم: بر آن طاهرین از اهل بیت باید گریه کنندگان گریه کنند و ندبه کنند و فریاد زنند و ضجه زنند و صدایشان را به ناله و زاری بلند کنند. 6⃣ صفوان جمال گوید همراه امام صادق علیه السلام از مدینه خارج شدم تا اینکه به موضع قبر امیرالمومنین رسیدیم آنگاه حضرت مشتی از خاک آن رابرداشت و بویید سپس چنان فریادی زد که فکر کردم از دنیا رفت. 📔 بحارالانوار ۹۷/۲۳۵ 7⃣ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به دخترشان فرمودند: جبرئيل عليه السّلام به من خبر داده كه امّتم عنقريب حسين را مى كشند. پس فاطمه عليها السّلام به جزع آمده فریاد کشید و جامه خود را پاره كرد. 📘 کامل الزیارات باب ۱۶ 8⃣ جبرئيل عليه السّلام نزد پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمد در حالى كه امام حسين عليه السّلام در مقابل آن حضرت بازى مى كرد پس به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خبر داد كه عنقريب امّت شما حسين را خواهند كشند. امام صادق عليه السّلام مى فرمايند: پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از اين خبر به جزع و ناله آمدند و فریاد کشیدند. 📘 کامل الزیارات باب ۱۷ 9⃣ در قضیه شهادت قمر منیر بنی هاشم، امام حسین علیه السلام بلند و شدید گریه میکرد: «فبكي الحسين لقتله بكاء شديدا» و‌ در بعضی نسخ آمده: «بکاء عالیا» 📕 اللهوف ص ۶۴
نوحه شب سوم امام آسمان و زمین محفل سوز و بُکاست سوّمین شبِ از عزای خون خداست همهٔ عالَمین،ذکرشان یا حسین صاحب عزا زهرا صد آه و واویلا... چه بگویم ازین واقعهٔ پر بلا پر شَراره دل از مَصائب کربلا بر رضای خدا،هستی اش شد فدا صاحب عزا زهرا صد آه و واویلا... تا ابد دیدهٔ اهل سَما خونفِشان اهل بیت حسین کجا و نامَحرمان از هجوم جفا،خونجگر مصطفیٰ صاحب عزا زهرا صد آه و واویلا... ای خوش آنکه زَنَد به گردن خود مدال با حجاب و عفاف وَ کَسبِ رزق حلال او عزیز خداست،پیروِ کربلاست حیدر ثَنا گویش زهرا دعاگویش حسین حسین مولا... 🔴 توجه : اگر در بیتِ دومِ بند اول به جای سومین شبِ بخوانید سومین روزِ این نوحه برای روز سوم امام هم قابل استفاده خواهد بود 🔴 توجه : اگر در بیتِ دومِ بند اول به جای سومین شبِ بخوانید هفتمین شبِ یا هفتمین روزِ ؛این نوحه برای شب وَ روز هفتم امام هم قابل استفاده خواهد بود .
نوحه شب سوم یا حسین علیه السلام شد شب سوّمِ/هفتمِ،سوگ شاه غریب آنکه در قتلگاه،گشته شیب الخضیب یا حسین یا حسین... در عزای حسین،آسمان گریه کرد مادرش با دلی،خونفشان گریه کرد یا حسین یا حسین... با لبِ تشنه شد،کشته راه دین از روی ذوالجناح،گشته نقش زمین یا حسین یا حسین... روی او روی نِی،نورِ مکتب بُوَد پرچم ‌نهضتش،دستِ زینب بُوَد یا حسین یا حسین... هدفِ این قیام،قُربِ بر داور است امرِ معروف و هَم،نَهیِ از منکَر است یا حسین یا حسین... @emame3vom
اين است نوايِ دِلِ من در همه حالآت از روزِ ازل تا بِ دم صبحِ مکافات نقش است به لوحِ دلِ من با قلم عشق این جاست حسینیۀ تو عمۀ سادات ... خوبانِ روزگار مسلمانِ زینبند دیوانۀ حسینُ پریشانِ زینبند آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند حتماً کنیز و پیرغلامانِ زینبند در جنت الحسین تمام حسینیان هستند غرق ناز که مهمان زینبند مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان بیچاره طنین حسین جان زینبند .... کعبه رقیب حُرمت زینب نمی شود عالم حریف هیبت زینب نمی شود این ها که گفته اند ز عیسی مسیح ها یک قطره از کرامت زینب نمی شود هر جا که حرف اوست همان جاست کربلا در هر مکان که صحبت زینب نمی شود ... باید به سوی عرش خدایش سفر کند روی زمین رعایت زینب نمی شود تنها به احترام حسینش اسیر شد هر عاشقی که حضرت زینب نمی شود زینب اگر نبود محرّم نداشتیم هیئت نبود ، این همه آدم نداشتیم وقتی غرور حیدری اش جلوه گر شود هر کس که هست مرد خطر بی جگر شود تنها پیمبری ست که باید چهل مسیر با شمر ها و حرمله ها همسفر شود ... بین حرامیان سپرِ هر اسیر شد اما کسی نبود برایش سپَر شود با دست های بسته نمی شد به سر زند سر را شکست تا کمی آرام تر شود *عرضِ روضه ام : گفت نذر کردم یه بار دیگه معلمِ قرآنم زینبُ ببینم ... هر فقیر و اسیری وارد شهر میشه نان و خرما صدقه بدم .... خبر آوردن اُمِ حبیبه یه کاروان اسیر وارد شهر شده ... (گفت نون و خرما ببرید) بردن و برگشتن گفتن اُم حبیبه از ما قبول نکردن ... ( گفت چطور مگه ؟) گفت آخه فرمودن صدقه بر ما حرامِ ... گفت یا للعحب مگه کی واردِ شهر شده ؟؟ میگن خودش چادر به کمر بست گفت برم ببینم کی اومده ... اومد دید یه عده رو سوارِ شتر هایِ بی جهاز کردن ... سوال کرد بزرگِ این کاروان کیه؟ سیدا،با دست عمه تون رو نشون دادن .... اومد جلو گفت چرا نون و خرمایِ منو قبول نکردید؟ با اون هیبتِ حیدری فرمود صدقه به ما حرامِ .... گفت تا جایی که من میدونم و یادمه صدقه فقط به بچه هایِ پیغمبر حرامه ؟؟؟... @emame3vom فرمود اُمِ حبیبه برا چی نذر کرده بودی ؟ عرض کرد خانم یه بار دیگه معلم قرآنم زینب رو ببینم ... فرمود ام حبیبه نذرت قبول .... من زینبم .... نوکرا ... میگن ام حبیبه یکی دو قدم فاصله گرفت ، خانم مگه چند وقته ندیدمت ...چرا انقد شکسته شدی ... چرا قدت خمیده ....؟؟ اصلاً باور نمیشه شما زینب باشی ... اگه شما زینبی ، زینب همیشه یه نشونه داشت ... همه جا سایه به سایۀ حسینش بود ... به من بگو اگه زینبی پس کجاست حسینت ... فرمود ام حبیبه .... اون سری که بالایِ نیزه داره قرآن میخونه .....* حسین .... و _ورود کاروان اسرا به کوفه و ماجرایِ اُم حَبیبه حاج امیر کرمانشاهی .
🔴 خطبه امام سجاد علیه‌السّلام در مسجد شام یزید در مسجد شام به یکى از خطیبان درگاهش دستور داد تا به بدگویی على (ع) و اولادش بپردازد. وقتى سخنان خطیب پایان یافت، امویان خود را پیروز این میدان دیدند. امام سجّاد (ع) اجازه خواست تا او هم سخن بگوید. یزید رضایت نمى‌داد، امّا با اصرار فراوان اطرافیانش پذیرفت. امام سجّاد (ع) پس از حمد خداوند به معرفی شخصیّت پیامبر (ص) و امام علی (ع) پرداخت سپس به افشاگری حکومت غاصب معاویه پرداخت و در ادامه به بیان جایگاه و شخصیّت خود اشاره نمود تا همگان او را بشناسند. آن بزرگوار در معرّفی خود چنین فرمود: «من فرزند زمزم و صفایم، آنان که مرا مى‌شناسند از توضیح بى‌نیازند ولى آنان که مرا نمى‌شناسند گوش فرا دهند تا خویش را به ایشان بشناسانم. اى مردم! من فرزند مکّه و منایم، من فرزند زمزم و صفایم. من فرزند آنم که حامل رکن است. من فرزند بهترین انسانى هستم که بر کره خاک جامه وجود پوشیده است. من فرزند برترین موحدى هستم که بر گِرد کعبه طواف کرده و گام در مسیر صفا و مروه نهاده و حجّ به جا آورده و خداى را لبیک گفته است. @emame3vom من فرزند آن پیامبرم که بر مرکب آسمانى براق سوار گشت و جبرئیل او را به بلند جایگاه هستى رسانید و به قرب خدا رسید. من فرزند آنم که فرشتگان آسمان با او نماز گزاردند و به او اقتدا کردند. من فرزند دریافت کننده وحى‌ام. فرزند محمّد مصطفایم. من فرزند على مرتضایم. -------------------------
@emame3vom متن شعر یا ابا عبدالله -(ببین که به قصدِ گدایی به کویت نشستم) ببین که به قصدِ گدایی به کویت نشستم ببین که دلم را به لطف و عطای تو بستم ببین که به لطفِ تولایِ تو حق پرستم منم که به پایِ تو افتادم و ناله دارم با اینکه تورا دارم اما گره خورده کارم برای رسیدن به کرببلا بی قرارم کمک کن امید و پناهی به جز تو ندارم بدونه شما میشوم گر ز کویت برانی به دور از عطا میشوم گر ز کویت برانی از عشقت جدا میشوم گر ز کویت برانی من آقا فنا میشوم گر زکویت برانی بمیرم تو را خارجی خواند عدو قافل از این که هستی تو بعدِ علی سومین سرورِ دین بمیرم تو را تشنه کشته اگر فرقه ی کین نشسته اهالیه دریا به سوگِ تو غمگین عزیزی تو اشرفترین خلقِ خلاقِ جانی شریفی تو سروِ جوانانِ باغِ جنانی حبیبی حبیبِ قلوبی طبیبِ روانی خدا را برایِ دلِ اهلِ ایمان نشانی شفیعی شفیعه گرفتارِ دامِ خطایی شهیدی شهیدِ لب عطشانِ دشتِ بلایی بزرگی بزرگِ همه اهلِ عشق و صفایی کریمی تو دریایِ جودی تو کانِ وفایی شاعر: .
🏴آهای بچه شیعه ها آهای عزادارای امام حسین (ع) آهای مردان و زنانی که دلتون رو به عشق امام حسین (ع) پرواز دادید ▪️بعد از این گریه ها ▪️بعد از این شور گرفتن ها ▪️بعد از این ضجه زدنها ▪️قدر این نعمت خدا رو بدونید ▪️خدا محبت امام حسین (ع) رو به هرکسی نمیده اشک برای امام حسین (ع)😭 نصیب هرکسی نمیشه😔 نکنه دوباره به گناه بیفتیم نکنه از دعا کردن غافل بشیم یک بچه شیعه یک بچه هیئتی دعا کردن از دهنش نباید بیوفته دعای خاضعانه دعای یک بنده دعای کسی که خودشو در برابر خدا هیچ میدونه پروردگارتان را با تضرع بخوانید😞 سوره اعراف آیه 55
🕯🏴 اهانت عبیدالله بن زیاد به سر امام حسین (علیه السلام) در کوفه الأمالي للصدوق عن حاجب عبيد اللّه بن زياد: إنَّهُ لَمّا جيءَ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام أمَرَ فَوُضِعَ بَينَ يَدَيهِ في طَستٍ مِن ذَهَبٍ، وجَعَلَ يَضرِبُ بِقَضيبٍ في يَدِهِ عَلى ثَناياهُ، ويَقولُ: لَقَد أسرَعَ الشَّيبُ إلَيكَ يا أبا عَبدِ اللّه. فَقالَ رَجُلٌ مِنَ القَومِ: مَه ! فَإِنّي رَأَيتُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يَلثِمُ حَيثُ تَضَعُ قَضيبَكَ. فَقالَ: يَومٌ بِيَومِ بَدرٍ. الأمالى، صدوق ـ به نقل از دربان عبيد اللّه بن زياد ـ : هنگامى كه سر حسين آورده شد فرمان داد كه آن را جلويش در تشتى از طلا گذاشتند و با چوب دستى اش شروع به زدن بر دندان هاى او كرد و مى گفت: اى ابا عبد اللّه! زود پير شدى [و محاسنت سفيد گشت]! مردى از قوم [حاضر در مجلس] گفت: دستْ نگه دار كه من ديدم پيامبر صلى الله عليه و آله دهان بر جايى مى نهاد كه تو چوب دستى ات را گذاشته اى. ابن زياد گفت: روزى در برابر روز بَدر! 📚منابع: الأمالي للصدوق، ص ٢٢٩ روضة الواعظين، ص ٢١٠ بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۱۵۴ . 🕯🏴جسارت عبیدالله بن زیاد (لعنة الله علیه) به دهان مبارک امام حسین (علیه السلام) قالَ هِشامُ بنُ مُحَمَّدٍ: لَمّا وُضِعَ الرَّأسُ بَينَ يَدَيِ ابنِ زِيادٍ ، قالَ لَهُ كاهِنُهُ: قُم فَضَع قَدَمَكَ عَلى فَمِ عَدُوِّكَ. فَقامَ فَوَضَعَ قَدَمَهُ عَلى فيهِ ، ثُمَّ قالَ لِزَيدِ بنِ أرقَمَ: كَيفَ تَرى؟ فَقالَ: وَاللّه ِ لَقَد رَأَيتُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله واضِعا فاهُ حَيثُ وَضَعتُ قَدَمَكَ هشام بن محمّد مى گويد: هنگامى كه سر [حسين عليه السلام ] را پيشِ روى ابن زياد گذاشتند، پيشگوى او به وى گفت : برخيز و پايت را بر دهان دشمنت بگذار! ابن زياد، برخاست و پا بر دهان سرِ بريده گذاشت و به زيد بن اَرقَم گفت : چه نظرى دارى؟ گفت: به خدا سوگند پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را ديدم كه دهانش را بر همان جايى نهاده كه تو پايت را نهاده اى. 📚منبع: تذكرة الخواصّ، سبط ابن جوزی، ص ٢٥٧ .
. بسته از عشق،دو دستم به اسارت چکنم چادر و مقنعه ام رفت به غارت چکنم یاد داری که به من نیمه شبی مادر گفت گر بیفتد سرِ بازار گذارت چکنم حال افتاده گذارم سرِ بازار حسین تو بگو بعد تو با دار وندارت چکنم ای هلالم،بدنت بود پر از زخم هلال وای با نعل فتاده سر و کارت چکنم بدتر از سنگ به ما،نان صدقه می دادند شد به ناموس تو در کوفه جسارت چکنم بس که کوچک بوَد انگار که یک نی خالی است سرِ شش ماهه به نی هست کنارت چکنم یا به این طفل سه ساله سخنی گوی حسین یا بگو باغم این دختر زارت چکنم 🔸شاعر: ____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹
. دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی پاره های بدنت را جگرم سوخت علی ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم طرز شانه زدنت را جگرم سوخت علی چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ایَت مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی لخته خونی که برون از گلویت آوردم ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی یوسفم کاش که میشد به میان حرمت ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی آن لبانی که اذان گفت بهم ریخته است خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی گر نیایند جوانان حرم یاری من که برم خیمه تنت را جگرم سوخت علی
Moghadam-Shab8Moharram1398[05].mp3
3.59M
▪️دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی▪️ 🎤 سبـک : روضه - دمام زنی 🗓مراسم : شب هشتم محرم الحرام
باور نمی‌کنم سر بازار بردنت نامحرمان به مجلس اغیار بردنت   از سینۀ حسین، تو را چکمه‌ای گرفت از کربلا به کوفه، به اجبار بردنت   پای سفر نداشتی ای داغدار درد با یک سر بریده به اصرار بردنت   پهلو کبود! گریه کنان تازیانه‌ها با خاطراتی از در و دیوار بردنت   فهمیده بود شمر، غرورت شکسته است از سمت قتلگاه علمدار بردنت   تو از تمام کوفه طلبکار بودی و در کوچه‌هاش مثل بدهکار بردنت @emame3vom 🔹 🔹 .
بعد از تو گوشواره به دردم نمیخورد رخت و لباس پاره به دردم نمیخورد اي آفتاب برسر زینب طلوع کن این چند تا ستاره به دردم نمیخورد نزدیک تربیا که کمی درد دل کنیم تنها همین نظاره به دردم نمی خورد ما را پیاده کن، سرمان سنگ میخورد این بودن سواره به دردم نمیخورد چندین شب است منتظرصحبت توأم حرفی بزن، اشاره به دردم نمیخورد این ها مرابه مجلس خوبی نمی برند بعد از تو استخاره به دردم نمیخورد این سنگها هنوزحسابم نمی کنند با این حساب چاره به دردم نمیخورد @emame3vom 🔹 .
بسم‌الله الرحمن الرحیم وقتی به روی نیزه سرت می‌شود بلند آه از نهاد دور و برت می‌شود بلند زینب مقابل سر تو می‌خورد زمین گرچه دوباره پشت سرت می‌شود بلند افتاده بال زخمی تو زیر پا ولی در دست باد سرخ پرت می‌شود بلند این گوش تیز نیزه صدای تو را شنید از چه صدای مختصرت می‌شود بلند کم‌کم ز چشم اهل حرم دور می‌شوی کم‌کم که دود در نظرت می‌شود بلند این جای زخم داغ جگر گوشه‌ات علی‌ست خون دلی که از جگرت می‌شود بلند در آسمان علقمه خورشید کربلا دارد به پای تو قمرت می‌شود بلند کنج تنور یاد مناجات دیشبی در سجده هستی و سحرت می‌شود بلند @emame3vom 🔹️ 🔹 .