.
#روضه_حضرت_زهرا
#امام_حسن
◦•●◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉●•◦
《روضه درخواستی 》
_رنگ پاییز(رنگ پاییزچه رنگیه)به دیوار بهاری افتاد
رنگ پاییزبه دیوار بهاری افتاد
بردره خانهی خورشید شراری افتاد
(اولازهرا)
فاطمه ظرفیت ڪل ولایت را داشت
وقت افتادن او ایل وتباری افتاد
اومد پشت در صدا زد:اگه ازخونه بیرون نیای خونه رو با اهلش آتیش میزنم،
خانوم فرمودند:من برم شاید به حرمت من دختر پیغمبر حیا کنن برن...
خود نانجیبش تو نامه اش به معاویه نوشته؛ معاویه
تا صدای نفس زهرا روشنیدم اول منصرف شدم، پشیمون شدم برگشتم،گفتم؛دختر پیغمبره تا داشتم برمی گشتم یهو تو نظرم رشادتهای علی اومد،
معاویه برگشتم دیدم درنیم سوخته بود ،معاویه در روپا نبود،(اولاد زهرا منو ببخشید)
آنقدر ضربه ی پا خورد به درتاکه شکست
(تورو امام رضا منوببین بعد اگه آروم نشستی باید به خودت شک کنی)
آنقدر ضربه ی پا خورد به درتاکه شکست
(اولاد زهرا منو حلالم کنیدامام زمان)
آنقدر شاخه تکان خورد که باری افتاد
خواست تا زود خودش را برساندبه علی
سَراین خواستن خود دوسه باری افتاد
استادما می فرمود:درب خونه ی امیرالمؤمنین ازداخل باز می شد.(خوب منو ببین بعد گریه کن) یعنی اگه یه نفر می یومد دق الباب کنه.یه راهروی کوچیکی داشت تابرسه به حیاط اصلی
پشت درآمدنش (اهل روضه گفتم ودهنمو بستم،چون اینقدر سنگین هست که سالیان سال باید باهاش گریه کنیم)
پشت درآمدنش(گفتم در چجوری باز میشد روبه تو مادر امام حسن پشت در وایساده مادری که بار شیشه داره
پشت درآمدنش درسرش شد به خدا (سادات منو ببخشید)
اوکنار درُ،در نیز کناری افتاد
نمی تونم امشب اینجوری ولت کنم وبرم
ایام ایام بستری مادر امام حسن چند دسته وگروه اومدن عیادت خانوم .یکی از کسانی که اومد خانوم دلتنگش شده بود.سلمان بود...
امشب اینجا یه چیزی یادگار وامانت بذاریم پیش علی بن موس الرضا بریم محشر شب اول قبر این یادگاری دستمون رو بگیره.
عبارت می فرماید:تو عرب رسم وقتی میخوان حال مریض رو جویا بشن،می پرسن کیف اصبحت ؟شب و چجوری صبح کردی؟
سلمان مَرده جنگیه،میگه سوال پرسیدم خانم کیف اصبحت؟شبُ چجورصبح کردی؟فرمود: سلمان همین قدر بهت بگم شبا ازدردتاصبح خواب ندارم.
خب دیگه چی؟
میگه خیلی خودم کنترل کردم جلو خانم گریه نکنم.گفتم میرم بیرون یه جایی رو پیدا میکنم میرم داد میزنم.میگه ازخونه ی بی بی اومدم بیرون، راهم کج شد سمت نخلستونهاهمینکه اومدم وارد بشم یه صدای ناله ای روشنیدم.میگه جلو اومدم دیدم یه آقای غریبی تا کمر...سروداخل چاه کرده هی داره دردل ومیکنه...
الا ای چاه یارم را گرفتند
گلم باغم بهارم را گرفتند
مقتل می نویسه
دوروبر مادرم شلوغه ایشالا که دروغه
بگم یا نه غیرتیا
کار زنونه شد. دیگه باید اینجوری بگم یارالی ننه...
یه فاطمهی دیگه ام سراغ دارم برات
کسی نگفت یه دختر سه ساله
چقدرمگه تحملش زیاده( گفتم ودهنمو بستم)
کسی نگفت که دختر امامو (غیرتیا)
نمی کشن با پاهای پیاده
اون شب که طبقو براش آوردن میدونی چی گفت یا نه؟تاطبق آوردن میگفت عمه من غذا نمیخوام.من بابامو میخوام.تاروی طبق وکنار زدخیلی حرف زد باباش.میدونی چی گفت؟یکی از حرفاش گفت:
خدا شاهده اگه عمه نبود می مُردم
هرکی از را می رسید ازش کتک می خوردم
رقیه اینقدر چرا می لرزی؟۲
عمه اینا دارن میگن چقدر می ارزی؟
النگوهامو بردند (بابا) گوشواره هامو بردند
بچه سیدا عمه سه سالتون میدونی چی گفت؟
جلو چشای عمه عروسکامو بردند...
آرومت کنم بریم حرم...میخوام آرومت کنم
حساب کتاب کردم ودیدم الان یه ساله ازتو دورم
روزِ منم می رسه آقا عیبی نداره منوصبورم
اگه نبودی نمیگفت کسی حتی بهم جواب سلاممو
کجا برم که درد ودل کنم به کی بگم حال خرابمو
آه میکشم براحرم
آه حرم چی می شه کربلا برم
آه حرم
کشکول گدایی تو بیار بالا
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
صداتو کل اینجا برداره بگن چه خبره؟مگه اینا کاروکاسبی ندارن؟مگه محدودیت نیست؟مگه مریضی نیست؟همسایه ها بگن یه عده دلتنگ اربابشون شدن دارنوصداش می زنن
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربانتراز پدرومادرم
✍تایپ:سحربانوღ
👇
4_5769305865068743892.mp3
24.15M
🎙بانوای: #کربلایی_امیر_برومند
سبک: #روضه
🖊#حضرت_زهرا_فاطمیه99
'''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''
.
.
#مناجات #امام_زمان
#بیست_و_هشتم_صفر
ماجرای عشق تو با عشق خوبان فرق داشت
لطف تو به طفل عاصی و گریزان فرق داشت
از پدر هم بیشتر خیرت به نوکرها رسید
مهربانی تو با ما وقت هجران فرق داشت
بر خلاف هر که از آلودگی هایم گریخت
همنشینی تو با آلوده دامان فرق داشت
دور دنیا گشتم و فهمیدم آقایم تویی
دستگیری تو از سائل به قرآن فرق داشت
یک قدم برداشتم فورا دویدی سوی من
در رفاقت با بدان این طرز جبران فرق داشت
امتحانم کن ولی از روضه ها طردم نکن
لذت اینجا نشستن سخت و آسان فرق داشت
کار من که نیست باید تو مرا عاشق کنی
آنچنان که بین یاران نور سلمان فرق داشت
گفتم آقا با گنه کاری چه مشتاقم شدی
گفتی از بس گریه ات وقت حسین جان فرق داشت
از چه یعنی یابن الحسن از اربعین جامانده ام
حال ما در کربلای شاه عطشان فرق داشت
دستپخت مادرت زهراست که گریه کنیم
رزق ما شد حسنی که طعم این نان فرق داشت
گرچه دیدم در کرامات از کریمان سرتر
گنبدش با گنبد شاه خراسان فرق داشت
تیرها تابوت را گرچه به پیکر دوختند اما
در میان علقمه آن تیرباران فرق داشت
#شهادت_امام_حسن
.
YEKNET.IR - monajat - 07 safar 1443 - narimani.mp3
6.34M
⏯ #مناجات با #امام_زمان(عج)
🍃ماجرای عشق تو با عشق خوبان فرق داشت
🍃 لطف تو بر طفل عاصی و گریزان فرق داشت
🎤 #سید_رضا_نریمانی
4. روضه.mp3
13.03M
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع)
#استاد_حیدر_زاده
قسمت سوم : روضه
#شهادت_امام_رضا
2. یا ضامن آ هو.mp3
8.85M
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع)
#استاد_حیدر_زاده
#قسمت_اول
آن خالقی که
بر تن بی روح جان دهد
مِهر تو رایگان
به دلِ خاکیان دهد
هر نعمتی که داد خدا ،
بی سوال داد
وصل تو را که خواسته ام
بی گمان دهد
از نعمت تو خواست خداوند لامکان
ما را کنار رحمت عامش مکان دهد
یا ا مام رضا ، ( آقا جان )
دارم امید
لطف تو گیرد چو دست من
دامان پُر ز گرد گناهم تکان دهد
( دلت تو حرم امام رضا باشه ، کنار ضریح امام رضا ، جا نمونی ، برو برو ، با آقات حرف بزن .. از راه دور هم میپذیره ، خیلی مهربونه ،آقا جان ، یا امام رضا ، یا امام رضا ... )
بی امتحان مرا به غلامی قبول کن
رسوا شوم اگر دل من امتحان دهد
مولای من :
آن پرچمی که بر سر بام حریم توست
راه بهشت را به محبان نشان دهد
تقریبا از دقیقه چهارم داستان ضمانت آهو بیان می شود ...
شاعر :
#استاد_حبیب_الله_چایچیان (حسان )
#امام_رضا
6. خوشم از رعایای 94.mp3
10.51M
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع)
#استاد_حیدر_زاده
#قسمت_اول : شعرخوانی
خوشم از رعایای شمس الشموسم
گرفتار عشق انیسَ النفوسم
کجا بی پناهم در این وادیِ عشق
پناهنده ی لطفِ سلطان طوسم
اگر بدترین بنده باشم که هستم
میان حریمش ، سراپا خلوصم
شفا میدهد خاکِ روی لبانم
اگر خاکِ صحن رضا را ببوسم
دهان وا نکردم به مدح بزرگی
فقط حرف سلطان بوَد بر لبانم
امیر عطوفم سلامٌ علیکم
امام رئوفم سلامٌ علیکم
آقا جان :
چه خوب است
پشت و پناهم تو هستی
همیشه فقط تکیه گاهم تو هستی
اگر رو سپیدم غلام تو هستم
امیدم اگر رو سیاهم تو هستی
چه پیوند خوبی است بین من و تو
منم رعیت و پادشاهم تو هستی
خودت تا به مشهد دلم را کِشاندی
غبار دلم را به لطفت تکاندی
به این دل که پر زد سویت عاشقانه
بده گوشه ای از حرم آشیانه
رضاجان ، رضاجان ،
رضاجان ، رضاجان
شده ذکر تسبیح مان ، دانه دانه
نوای مرا میخری از کرامت
میان نواهای نقاره خانه
شاعر : #محمد_جواد_شیرازی
.
7. قسمت دوم ، روضه.mp3
13.54M
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع)
#استاد_حیدر_زاده
#قسمت_دوم : روضه
دارالشفاست کوی تو و
خود تویی طبیب
درد من و دوای تو
یا ثامن الحجج
#حاج_سید_رضا_موید
می آید و با ناله و غم خو گرفته
چون مادر خود دست بر پهلو گرفته
می آید و از فرط غم ها می نشیند
امید دارد تا جوادش را ببیند
.
#امام_حسن
ای مادری ترین پسر فاطمه، حسن!
ای مجتبی ترین ثمر فاطمه، حسن!
آن مقتدا که هیچ کَسَش اقتدا نکرد
با این که هست تاج سر فاطمه، حسن!
وقتی که در مدینه غریبش گذاشتند
یعنی شکست بال و پر فاطمه، حسن!
حتی صدای تو به سپاهت نمی رسید
یعنی شکسته شد کمر فاطمه، حسن!
روزی که مادر تو به کوچه ز پا فتاد
چشم تو دید درد سر فاطمه، حسن!
در ناله ها و نافله های شبش کسی
چون تو ندید چشم تر فاطمه، حسن!
در بین اهل بیت، خدایی خودت بگو
مثل تو کیست خونجگر فاطمه، حسن!
چون تو کسی که چادر خاکی ندیده است
ای قامتت عصا به بر فاطمه، حسن!
سیلی به پیش چشم تو بر مادرت زدند
دیوار بود و زخم سر فاطمه، حسن!
زهرا اگر که شد سپر مرتضی علی
آری تویی، تویی سپرِ فاطمه، حسن!
الحق که از حسین تو هستی غریب تر
این غربت است، در نظر فاطمه، حسن!
یک یار هم کنار تو روز وفا نماند
در غربتی تو هم اثر فاطمه، حسن!
یک عمر خونِ دل ز گلویت به تشت ریخت
ای پاره پارۀ جگر فاطمه، حسن!
#بیست_و_هشتم_صفر
.
#امام_حسن
روزی رسد كه يک حرمی را بنا كنيم
تا تَحتِ قُبه ی حسنی ات دعا كنيم
با اولين سلام به درب ورودی ات
ذكر دخول درب حرم را نوا كنيم
طفلانِ ما برایِ تو قُلَک شكسته اند
شادند از اينكه كُلِّ حرم را طلا كنيم
يک پنجره برای حرم جور ميكنيم
دردی كه بی دواست در آنجا دوا كنيم
بر رویِ قبر اُمِّ بنين مادر شما
آيا شود كه خانه ی سقا بنا كنيم؟!
حتماً برای شستن قبر رفيع تو
با اين گلاب چشم حرم را جلا كنيم
علی قديمی
#امام_حسن #بقیع