#کربلایی_محسن_داداشی روضه حضرت رقیه(س): از تمنای مرگ لبریزم #هیات_دلباختگان_حسین_ع_زنجان

. #شور #فاطمیه یا حضرت محسن، حیدری مسلک باغیرته محسن ای دلبر دلها،پسر سوم مرتضی وزهرا گوش دشمن تو کر بوده، اگه ازتو بی خبر بوده نمیشه تاریخ رو کتمان کرد،اسم قاتلت عُمر بوده حلال زاده ام، عاشق محسنت شدم حلال زاده ام حلال زاده ام، خوشم که مؤمنت شدم حلال زاده ام حلال زاده ام،سینه زن فاطمه ام حلال زاده ام حلال زاده ام،حیدری ام حیدری ام یامحسن مدد،یامحسن مدد دل اهل نیازه،اسم تو نمونه ی یه اعتراضه با عزت محسن، مرز حق وباطله حضرت محسن حرفم ازآتش نمروده، خونه ی وحی پراز دوده طبق فرمایش معصومین،قاتلت حروم زاده بوده حلال زاده ام،ابوترابه رهبرم حلال زاده ام حلال زاده ام،چونکه مطیع حیدرم حلال زاده ام حلال زاده ام، سینه زن رقیه ام حلال زاده ام حلال زاده ام، منم مدافع حرم حلال زاده ام یازهرا یازهرا، یازهرا یازهرا شعروسبک کربلائی محسن داداشی✍ .👇

✅ #کربلایی_محسن_داداشی یاحضرت محسن،حیدری مسلک باغیرت محسن

. 📋 اگر که یارت تو بستر افتاد غمت نباشه / ✔️ #زمینه / حاج محمود کریمی ✔️ #شب_چهارم_فاطمیه اگر که یارت تو بستر افتاد غمت نباشه سرت سلامت فاطمه جون داد غمت نباشه شکر خدا کم نشد مویی از سرت علی فاطمه سربازته ، میشه پر پرت علی نگا نکن از پا افتادم نگاه نکن خستم دارم می بینم تنهاییت و با چشمای بستم به پای عشق تو تا اخرش هستم سرت رو بالا بگیر علی جان خدا بزرگه تموم این شعر بی خبر از مان خدا بزرگه موی منم شد سفید با محاسنت علی نمی مونه رو زمین خون محسنت علی تو حضرت دریایی و کل زمین قطره بین همه مشتاقات من عاشق ترین قطره فدای تا خونم تا اخرین قطره توواون مسیری که تا قیامت ادامه داره به پای عشقت راه شهادت ادامه داره از تو چه پنهون دلم بی قراره رفتنه زمزمه اخرم روضه ی بی کفنه چه صحنه ای پیش چشمامه وقتی میرم از حال حسینم و بی سر می بینم میون اون گودال خونین وخاک الود برهنه و پامال ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇

#بستر_بیماری #فاطمیه نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها #تنظیم_دیجیتال «غمت نباشه...» بانوای دلنشین: حاج محمود کریمی

. ما در رهِ عشق نقضِ پیمان نکنیم گر جان طلبد، دریغ از جان نکنیم دنیا اگر از یزید لبریز شود ما پشت به سالارِ شهیدان نکنیم سید حسن حسینی✍ #شهدا .

#سرود_میلاد_حضرت_زینب ( سلام الله علیها ) #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه دوباره خورشید سرگردونه دوباره مهتاب دل می بازه یه فرشته توو دست مادر دلشو برده بی اندازه دلِ علی ، پُر از شوره ستاره تا که میخنده خدا میون عرش امشب دوباره ریسه میبنده ناز قدوم تو توی مدینه نذری میده برادر تو امشب پیر و جوون و خونواده من فدای خنده ی حسین و زینب ( عقیله العرب مدد یا زینب ... ) تکرار تو مسیر سبز دنیایی تو طلوع فصل شیدایی تو بهاری تو شعر نابی تو علمدار عاشورایی تو دل آسمون امشب ماه علی شده پیدا تو یه جهان گل یاسی شبیه مادرت زهرا با تو میشه مسیر امن و کوتاه راه و مسیر تا خدا رسیدن تا توی آغوش برادر تو مدافعان حرمت پریدن ( عقیله العرب مدد یا زینب ... ) تکرار چه نگاه معصومی داره تو چشاش میبینی دریا رو با هموندستای کوچیکش میگیره دستای زهرا رو تو اومدی که لبخند از لب علی نمی افته همه میگن نگاه تو به حسن و حسین رفته پا به پای علی میخندم امشب مادرت عیدیمو نده نمیرم جا داره امشب از علی و زهرا پا قدمت یه کربلا بگیرم ( عقیله العرب مدد یا زینب ... ) تکرار #میلاد_حضرت_زینب

. سرویم و از ایستادگی لبریزیم کوهیم و به اقتدار بر می‌ خیزیم فرداست که در پاسخِ هر فتنه که شد دنیایِ یهود را به هم می‌ ریزیم #علی_سلیمیان✍ #بصیرتی .

. #فاطمیه لوای فاطمه ثبات شیعه زفیض دعای فاطمه است گل محب علی ،خاک پای فاطمه است خدا مرا ز در خانه اش جدا نکند پناه سائل ومسکین سرای فاطمه است حدیث چهره نهان کردنش ز نابینا حکایتی ز عفاف و حیای فاطمه است هرآن کسی که بود فاطمی،به رستاخیز به زیر سایه ی امن لوای فاطمه است میان آن در و دیوار وآتش بیداد نوای فضه خذینی، صلای فاطمه است به پاس حفظ امامش به کوچه ها آمد وگرنه معبر وکوچه چه جای فاطمه است اگرکه جان خودش را فدای حیدر کرد مدینه شاهد این ماجرای فاطمه است قسم به جان حسینش، که کربلای حسین حقیقتی ز غم و کربلای فاطمه است قسم به حرمت بازو و پهلوی مجروح ظهور حضرت مهدی دوای فاطمه است همیشه دست نیازم اگر به دامن اوست نوشته اند «وفایی» گدای فاطمه است #سید_هاشم_وفایی✍ #حضرت_زهرا .

. #پشیمانی_اغتشاشگران_بعدازدستگیری میگن یکی از شاهان قاجار پسر عمویی داشته و این پسر عموش چون به نوعی آقازاده بوده فکر کرده چون یه دولتی مثل حسن روحانی گیرش اومده میتونه هرجا که نشست بشینه بد دولت رو بگه((همون دربار)) خلاصه به گوش شاه میرسه که این پسر عموی شما هرجا که میشینه بد ما رو میگه و مزحکه کرده مارو! شاه هم گفت: بگیریدش و بندازیدش داخل زندان قهقهه. ((زندان های قهقهه زندان های مخوفی هستن یه چیزی شبیه برج های دایره ای شکل و اگر ظرفیت۲۰ نفر باشه اینا۴۰ نفر میکردن تو زندان که اذیت کنن مثلا اگر میخواستن استراحت کنن ۲۰نفر باید می‌نشستن ۲۰نفر باید سرپا می ایستادند و برای این بهش میگفتن قهقهه که چون شیار های خاصی روی دیوار داشت صدا داد و ناله اکوی عجیب و ترسناکی پیدا میکرد)) خلاصه پسر عموی پادشاه که افتاده بود تو این زندان بعد از چند وقت شعری نوشت تو کاغذ و یه طوری با پارتی بازی رسوند به یکی از نگهبانا و گفت اینو برسونید به شاه شاید دلش رحم اومد... شعر زیر رو براش فرستاد: از گردش چرخ واژگون می‌گریم و از جور زمانه بین که چون می‌گریم با قد خمیده چون صراحی شب و روز  در قهقهه‌ام ولیک، خون می‌گریم نامه حامل شعر رو به شاه رسوندن و جالب اینه که شاه اصلا دلش به رحم نیومد... و شعری در پشت همون کاغذ نوشت و دستور داد که به دستش برسونن: آنروز که کار تو همه قهقهه بود احکام دووَل به نزد تو ملعبه بود امروز در این قهقهه با گریه بساز کین قهقهه ات نشان از آن قهقهه بود #کشکول_الشعرا .

. همان‌ها که به ظاهر دوست هستند چه راحت بر حقیقت چشم بستند رفـیــقــانـه نـمـک خـوردنـد بـا مـا وقـیـحـانه نـمـکــدان را شـکـسـتند #زهرا_نوروزی✍ ..................... . کنار قافله‌ماندن دلیر می‌طلبد ز ترس، همرهِ رهزن شدن شهامت نیست ......‌..‌‌‌‌................ . یک تار موی این‌ جوانان بسیجی جان بر کف را با صدها نفر از پیرها و محاسن سفیدهای ساکت و مصلحت اندیش عوض نمی کنم این جوانان جانشان را در راه حق دادند ولی بعضی از صاحبان قلم به خاطر ترس از اینکه چندتا مقلد و دنبال کننده و لایکشان کم شود روزه ی سکوت گرفته اند چقدر سیدمهدی شفیعی خوب گفت : در کرببلا حسین را می کشتند در گوشه ی حجره شیخ عرفان‌ می گفت #عاصی ................ . 🏷 #امام_زمان آن روز کجای داستان خواهم بود؟ در لشکر صاحب‌الزمان خواهم بود؟ امروز هر آن‌گونه که هستم، بی‌شک فردای ظهور هم، همان خواهم بود 📝 #عباس_همتی .

. #شعر_پایداری #غزل 🔹هیاهو🔹 و شیطان چه دارد؟ هیاهو هیاهو هجوم صداها، از این سو از آن سو به نعره، به نفرت، به طعنه، به تهمت صداها سه‌شعبه، صداها دو پهلو دمیده به گوسالۀ سامری باز به آواز فتنه، به آوای جادو نه جای تأمل نه تاب تحمل هیاهو هیاهو، هیاهو هیاهو به بانگ مناره قسم هیچ و پوچ است الم‌شنگۀ این همه برج و بارو بگوشی؟ صدای شهیدان می‌آید که روشن شود جبهه‌های فرارو سراپا خروشم، برادر بگوشم بخوان از حسین و رجزنامۀ او بخوان از «مِنَ المؤمنينَ رِجالٌ» بخوان‌ «رَبُّنَا الله ثُّمَ اسْتَقامُوا» صدا شو، رسا شو، از آن خدا شو در این های‌وهوها، هُوَ الحق هُوَ الهُو 📝 #سیدمحمدجواد_شرافت✍ .

🏴 #زمینه شهادت #شهید_آرمان_علی‌وردی 🔹 با نوای: شیخ #محمدحسین_اباذری 🔹شعر: امیرحسین #کمالزارع

#شور #زمینه #فاطمیه #لطمه_زنی #علی_حاجیان_فر✍ ........................................ مدینه غوغا شد قتلگاه زهرا شد چون در خونه با ضرب یک لگد وا شد بیا ببین فضه چادرم لگد خورده از ضربه مسمار محسنم دیگه مرده بده برای من که شوهرم غریب بشه بَده گرفتارِ یه عده نانجیب بشه من سپر بلای مرتضی میشم می افتم روی زمین و پا میشم نور جلی ام یار علی ام ....... (امیرم علی ) ....... ........................................ ........................................ تو کوچه بلوا بود مادرم که تنها بود رو صورتش رَدّ تازیونه پیدا بود مغیره نامرده زمونه چه پر درده مادرمون افتاد دومی چه خونسرده فقط غمم اینه که پیش چشمای ترم با دست سنگینش سیلی میزد مادرم من برا مادرم شدم عصای دست آخه یک حرومی پهلو شو شکست (ای وای مادرم)۲ ...................................... (غریب مادرم) غریبم غریبم (غریب مادرم) ....... ...................................... یه‌عالمه‌گریه‌بروضه‌بدهکارم .

#شور #زمینه #علی_حاجیان_فر ✍ #بستر_بیماری 💠به سبک : لحد و میزارن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *بند اول* حیدر این روزا خونه نشینه چون وضع زهرا خیلی حزینه یاد روزی افتاد که دم در زهرا با صورت نقش زمینه تازیانه میزد واقعا همسرمو چه ظالمانه میزد جلو چشمای من قنفذ لعنتی روبروی خانه میزد یک غلاف شمشیر دست این مغیره بود و هی به شانه میزد نزنید زهرا رو کسی نیست بگیره دست این همه اشرارو از نفس افتاده بسه دیگه آخه کُشتید یه زن تنهارو حسنم میبینه مگه از یادش میره داغ کوچه هارو (وای ای وای ای وای) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *بند دوم* این نامردا انگاری که مستن دستای بابا رو تا که بستن دیدم چندین مرد بی حیا که پهلوی مادرم رو شکستن پهلوشو آزردن جای تسلیت همه هیزم و نار آوردن میزدن زهرا رو همونا که نمک ، از سفره حیدر خوردن مادرم خورد زمین دستای بابامو بستن و تو کوچه بردند کوچه ها غوغا شد بخدا چه محشری تو کوچه ها برپا شد افتاده مادرم روی چادرش چقد رد لگد پیدا شد بخدا این روضه سند غربت و مظلومیت مولا شد (وای مادر مادر مادر) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣بنداول_ از زاویه امیرالمؤمنین(ع) 2️⃣بند دوم_ از زاویه امام حسن(ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📝 به قلم ؛ #علی_حاجیان_فر✍

#تک_ایستاده_حماسی #واحد_شلاقی #علی_حاجیان_فر 🎼✍ .................................. نور منور ، (یافاطمه مدد) سوره کوثر ، (یافاطمه مدد) عشق مصور ،(یافاطمه مدد) همسر حیدر ، (یافاطمه مدد) روح عبادتم/ (زهرا زهرا) رافع حاجتم / (زهرا زهرا) دلیل خلقت عالم هستی اصل و اصالتم / (زهرا زهرا) شیعه بر فاطمه ، اقتدا میکند شیعه بر قدرتش ، اکتفا میکند با دم یازهرا ؛ در دفاع از ولی شیعه جان خودش ، را فدا میکند ................................. مادرم یازهرا .................................. ام ابیها (یافاطمه مدد) مادر دنیا (یافاطمه مدد) دلبر مولا (یافاطمه مدد) نداری همتا (یافاطمه مدد) همسر مرتضی /(زهرا زهرا) الگو وُ مقتدا /(زهرا زهرا ) میزنمت صدا / (زهرا زهرا ) یادافع البلاء/ (زهرا زهرا) نوکر فاطمه ؛ از دو عالم سر است شیعه مرتضی ؛ پدرش حیدر است در میان اوج فتنه های عالم شیعه که گوشش بر ؛ دو لب رهبر است ................................. مادرم یازهرا #فاطمیه .

. هنرمند یعنی:... بدا حال کسی که پاسخ الطاف را بد داد نفهمید اینکه خوبی را بدی، پاسخ نباید داد برای شهوت و شهرت گذشت از غیرت وعزت عنان هستی خود را به نفس سرکشِ دَد داد بدا حال کسی که صفحه ی روح وروانش را به دستان گناهْ آلوده ی شیطان مُرتد داد بدا حال کسی که شد بیانش فحش آلوده جواب مردمان خویش را با بوق ممتد داد نمک خورد ونمکدان راشکست وناسپاسی کرد به بانگ دعوت پرودگارش پاسخ رد داد دریغ از آنکه با نام هنر مسحور شیطان شد و انسانیت خود را پیِ کسب درآمد داد هنرمندی بیاموز از هنرمندی که می گوید: «جواب چشمهای حاج قاسم را که خواهد داد» احمدرفیعی وردنجانی✍ #مهران_رجبی_مرد_روزهای_سخت .

. 📋 ای مظهر الله تبارک و تعالی ⬛️ #فاطمیه #حضرت_زهرا "س" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای مظهــر الله تبــارک و تعالی در وجه خداییت خدا کرده تجلا آباء تو پاکـان جهان زاوّلِ خلقت ابنـاء تو بـِه، از همه تا آخرِ دنیا جز تو چه کسی دخت نبی، همسر حیدر؟ غیــر از تـو کــه دارد شــرف ام ابیها؟ 'اوصاف تو زیباست، ولی از لب احمد مـدح تــو دهـد روح، ولـی بـا دم مولا تو وجه خدایی و عجب نیست کـه بیند در روی تـو پیوستـه علی روی خدا را راضیــه و مرضیــه و صدیقــه و کوثر "زهرایی و زهرایی و زهرایی و زهرا تـو کوثـری و ساقی تـو دسـت ولایـت تـو جنت و یک شاخـه گلت نخلۀ طوبا پاکـی بـه تـو نـازد که تویی مادر پاکی تقـوا بـه تو بالد که تویـی مظهر تقوا ماننـد تو مادر چه کسی زاده دو مریم؟ یا مثل تو مریم چه کس آورده دو عیسی؟ عیسی به دو عیسای تو نازد به سماوات موسی به دو موسای تو دل داده ز سَینا هـم سینــۀ تـو مرکــز اســرار الهـی "هـم دامـن تو مدرسۀ زینب کبری بر اهـل زمیـن سایـه فکندی ز کرامت ای خـاکِ رهـت آبــروی عـرش معلا فـرش قـدمت وقت عبادت پرِ جبریل سجــاده‌ ات آغــوش خداونـد تعالـی هـم سیـرت قرآنـی، در آیــۀ تطهیــر هـم صـورت فرقانــی، در سـورۀ طاها در محضر تو ختم رسل، خواجۀ لولاک هم دست تو بوسیده و هم خاسته برپا مشتاقـیِ بابـا شــده رو، تا تو کنی رو سرو قـد احمـد شـده تا، دیده تو را تا گردیــد علـی محـو تماشـای خداوند هـر جـا گل رخسـار تو را کـرد تماشا والله چه نیکوست چه نیکوست چه نیکو آن خالــق یکتــا را ایــن بنــده یکتا آن احمد مرسـل را، این دخـت گرامی آن شــاه ولایــت را، ایــن همسر والا آن لؤلـؤ و مرجان را، ایـن سورۀ مریم آن مصحـف داور را، ایـن کوثـرِ زیبـا بــر پایــۀ مدحـت نرســد تـا ابدُالدَهر هـر چنـد سخـن سرکشــد از بام ثریـا ای بانــوی عالــم چـه به روز تو گذشته... کین گونه کنی در دلِ شب، مرگ، تمنا؟ تشییـع تــو و دفـن تـو و قبر تو مخفی زین هر سه بود غربت یـک عمر تو پیدا 'موی تو سفید از غم هجران پیمبر روی تــو کبــود از اثــرِ سیلــیِ اعـدا این غم به که گویم به که گویم به که گویم یک شهر پر از دشمن و زهرا تک و تنها در خانـه تـو را گریه به بابا شده ممنوع جــا دارد اگــر گریــه کنـد بَهر تو بابا حق تـو و حق علی این شـد که بگویید او درد دل خویش به چاه و تو به صحرا گویی بدن ختم رسل روی زمین بود امـت پـی آزار تــو گشتنــد مهیــا بودی تو عزادار و بـرایت عـوض گل آورد عــدو هیــزم، از بهــر تسـلا .

. |⇦•اگه عبای مرتضی همیشه... #سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان ●━━━━━━─────── اگه عبای مرتضی همیشه وصله خورده بود خوش بود دلم همین عبا دل زهرا رو برده بود سالگرد ازدواجمون براش یه چادر خریدم فاطمه هم این عبا رو هدیه برام آوُرده بود این روزِ خوب زندگی یه روزی ام بدش رسید چادر خاکیش و دیدم کاش علی اون روز مرده بود حالا نیستی ببینی فاطمه از اون همه تاب و تبت دعاهای نیمه شبت چه خانومی شد زینبت وای وای، دنیا چه نامرده وای وای، با علی بد کرده حبیبه! نرو‌ علی غریبه... خانومم‌ مثل قدیما، مثل اون قدیم‌ ندیما تو بخندبازم هوایِ، خونه مون مثل قدیم شه خانومم‌‌ هم بودی همسر، هم برام بودی یه مادر بابای یتیمای شهر، بعد تو باید یتیم شه خانومم بگو ایشالا، خوب میشم نرم دم‌چاه شب مرگِ زندگیم شه، اگه باز حالت وخیم شه فاطمه! آسمون من به‌جونِ من تو هستی صاحب خونه سایه بونِ من قد کمون‌ من، جوون‌من از زخم سینه ات داره میره خون‌ِ من شد دعای من، نوای من خدا تورو‌ نگه‌ داره برای من یه نگاه ببین، فقط همین آسمون ابری تره یا چشای من؟ حبیبه! نرو‌ علی غریبه... ــــــــــــــــــ #حضرت_زهرا #کربلایی_محمدحسین_حدادیان #روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #فاطمیه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇

|⇦•اگه عبای مرتضی همیشه... #سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان

. #پیراهن_عثمان #کار_خودشونه تاریخ تکرارمیشود چقدرشبیه است ماجرای امروزکشورما باصدراسلام  توجه کنید  😲🤔 معاویه دو نفر جاسوس را اَجیر کرد که هر طور شده کاری کنند که عثمان سریعتر کشته شود! این اتفاق افتاد و در لا به لای شلوغی، آن دو نفر لباس خونی عثمان را به شام بردند و با نامه‌ای از طرف همسر عثمان و با موضوع خونخواهی تحویل معاویه دادند. معاویه بالای منبر رفت، گریه کرد و گفت: علی قاتل است و از روی نیرنگ او را کشته است! و بعد از آن دستور داد پیراهن عثمان را از دروازه شهر آویزان کنند. معاویه ۷۰ نفر را حقوق میداد که هر روز پای دروازه شهر بنشینند و برای پیراهن گریه کنند فقط با هدف اینکه احساسات مردم را علیه علی(ع) جریحه دار کند و ناحق بودن خلافت علی را اثبات کند و آنان را به جنگ با علی تشویق کند و از مردم شام بیعت بگیرد و اینکار را هم کرد...! این واقعه چقدر شبیه حال و روز اوضاع سیاسی کشوره .

📽 نمونه #آموزش_مداحی #استادعلیرضاحسنی 🎤 #روضه_خوانی

. #امیرالمؤمنین ایوان نجف هر عاشق مرتضی ندایی دارد « ایوان نجف عجب صفایی دارد » در وصف علی حیدر کرار اینجا دلداده ی او به لب ثنایی دارد ای عشق ببین جلوه ی ایمان حیدر برتر ز جنان صحن و سرایی دارد هر زائر مرتضی علی می داند این صحن و سرا حال و هوایی دارد سیراب کن از مهر ولایش خود را حیدر به کَفَ اش آب بقایی دارد در درگه او گدای عشقیم آری هر بارگه عشق گدایی دارد خورشید امید اهل عالم اینجاست هر ذَره ز نور او جلایی دارد هرگز نشود ز درگه او مأیوس اینجا دل ما نشو و نمایی دارد ای عاشق خسته دل بیا چون مولا هر درد که هست او دوایی دارد با دست تَهی آمدی اما حیدر بر زائر خود لطف و عطایی دارد گَه کرب و بلا ، گهی نجف ای یاران عاشق همه جا شور و نوایی دارد «یاسر» به ارادت علی می بیند هر کس به کف خویش لوایی دارد ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ نجف اشرف - ٢۵ / ٨ / ١۴٠١ .

. #امام_حسین سری به نیزه بلند است .... -------- تنی بر روی خاک و بر سنان سر سلام ما بر آن پیکر ، بر آن سر هلال است و به روی نیزه گلگون چه زیبا می درخشد بر سنان سر فلک می خواست روشن باشد از عشق که شد خورشید و ماه آسمان سر به خاک افتاده جسمی پاره پاره به روی نیزه رفته خون فشان سر تنش افتاده در دریایی از خون سرافراز است اما همچنان سر به پیش چشم خیل داغداران میان ابر خون باشد نهان سر به پیش دشمنانش سربلند است که بر بالا نشسته بی امان سر شده مهمان و بر بالا نشسته ست که باشد از همه این میهمان سر نیفتد تا که چشمش بر اسیران ببندد چشم خود را بی گمان سر ندارد روی نی هرگز تفاوت به دشت خون رود یا بوستان سر ندیده هیچ کس تا حال «یاسر» رود بر نیزه ها دامن کشان سر ** محمود تاری «یاسر» کربلای معلی - ٢٧ / ٨ / ١۴٠1 .

. #امام_زمان ----- ای آن که بر شکسته دلانت امان دهی آیا شود که گوشه ی چشمی نشان دهی آیا شود ز کوچه ی چشمت گذر کنم یعنی مرا به خیمه ی لطفت مکان دهی عالم در انتظار نماز ظهور توست کی می شود به کعبه درآیی ، اذان دهی خود را به خاک پای تو اندازد از شعف رخصت اگر به عاشق دامن کشان دهی باید شما بیایی و در این بهار درد ما را برای بردن نامت زبان دهی رفتی که باز در غم زهرای خسته دل گلهای اشک خویش به دست خزان دهی چشمم براه مانده ، به غمگین ترین صدا تا شرح داغ فاطمه را خون فشان دهی باشد بعید روز ظهوری که می رسد حتی دمی به قاتل مادر امان دهی زخمی عمیق دارد و چشم انتظار توست تا مرهمی به مادر قامت کمان دهی "یاسر" به ریز پای نهال دو دیده اشک تا بر نهال خشک تو آب روان دهی #حاج_محمود_تاری ✍ .