.
یا #امام_زمان
روسیاهیم ولی دست به دامان توییم
تو اگر واسطه باشی، خدا می بخشد
#خودت_آماده_تغییرمان_کن
#دچار_بهترین_تقدیرمان_کن
.
.
یا #امام_زمان
🔹 لقمهاي نان و كمي شير مرا مهمان باش
🔹 جــان آقــا بـه بيـابان نـكـن افـطـار، بيا
.............
🔸خودت خیری ندیدی، خیری از ما
🔹تو هم مثل علی(ع)؛ تنهایِ تنها
🔸فدای تو که می گویی شبانه
🔹به جایِ چاه٬ دردت را به صحرا!
#إلهی_بعلی_عجل_لولیک_ٱلفرج
.
زمینه . روزامو با هرکی غیر از تو سر کردم.mp3
4.65M
🏷 #زمینه | روزامو با هرکی غیر از تو سر کردم...
🎙 #کربلایی #حسین_طاهری
• مراسم بهار حسینی
سهشنبه ۱ فروردین ماه ۱۴۰۲
#موکبمحبانعلیبنابیطالبکربلا
_
روزامو با هرکی غیر از تو سر کردم ضرر کردم
چشامو هرجایی جز روضه تر کردم ضرر کردم
ضرر کردم به غیر از کربلا هرجا سفر کردم
ضرر کردم به غیر از روضه از هرجا گذر کردم
ضرر کردم ضرر کردم
نذار که بشم سرگردون حسین
منو به خودت برگردون حسین
_
جز عشق تو هر عشقی رو باور کردم ضرر کردم
جز اسم تو هر اسمی رو از بر کردم ضرر کردم
ضرر کردم چه شبهایی که بی روضه سحر کردم
ضرر کردم چه روزایی رو که بی تو هدر کردم
ضرر کردم ضرر کردم
کلافه شدم از دنیا حسین
بیا بغلم کن آقا حسین
(جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین)
_
محمود تاری:
به نام خدا
ای دعای سحر منتظران رخسارت
ما بخوانیم دعا را ز پی دیدارت
هرچه گفتیم و بگوییم ز تو می گوییم
بخدا هیچ نیفتد ز زبان گفتارت
« فَاَجِبْنِی » به زبانم شده جاری دریاب
کن اجابت که دلم سخت شده بیمارت
« رَاْفَتُک » از تو بُوَد « رَحَمَتُکَ » نیز از تو
مهربانا نظری کن تو بدین غمخوارت
چشم نرگس نگران سوی تو هر شب امّا
این منم خار میان همه ی گلزارت
پیش خوبان تو احساس حقارت دارم
که چرا یک نفس ای یار ، نگشتم یارت
وصل و هجران تو دیوار بلند است آقا
آمده این دل من پشت همین دیوارت
از غم کرب و بلا خون رود از چشمانت
این من و وصف تو و چشم ز غم خونبارت
نظری کن به جگر سوخته ی خود «یاسر»
که به وصل تو رسد از کَرَم دادارت
**
محمود تاری «یاسر»
استغاثه به درگاه حضرت حق
--------
نام تو روی لبم من تو را می طلبم
گرچه در تاب و تبم من تو را می طلبم
ظلمتم گشته فزون می کنم ناله کنون
سائل نیمه شبم من تو را می طلبم
شده ام زار و حزین بارم افتاده زمین
خسته دل زین سَبَبَم من تو را می طلبم
بنده ی خسته دلم پیش رویت خجلم
از گنه در تعَبم من تو را می طلبم
گرچه خونین جگرم اشک ریز سحرم
بندگی شد لقبم من تو را می طلبم
در همه عمر خدا بودم از غیر جدا
با امیر عربم من تو را می طلبم
شهر من کرب و بلاست آن حرم قبله نماست
من حسینی نَسَبَم ، من تو را می طلبم
«یاسر» از داغ حسین آمده خون ز دو عین
از غمش در عجبم من تو را می طلبم
**
محمود تاری «یاسر»
هر شب با امام زمان (عج)
تمنّای وصال
---------
به خاک افتاده ام مولا درین صحرای گمنامی
چه شبها که تورا خواندم نیامد از تو پیغامی
نمی آید نفس بر لب شده خاموش فریادم
ز هجرانِ تو می میرم درین غربت به آرامی
مرا یک جرعه از چشمت حیاتِ جاودان بخشد
بیاور از کرم آقا برای تشنه ات جامی
اگر گویم غم خود را زبان سوزد ، نمی گویم
چه ایّامی گذشت از من ، بلی آقا چه ایّامی
گرفتارِ دلِ خویشم بیا مولا رهایم کن
کسی جز تو برای من نخواهد کرد اقدامی
تو را می خواهم و ماندم درون پیله عصیان
من و این بار بدنامی ، من و این دامِ خودکامی
اگر بی وقت و بی هنگام از آئینه تو را جویم
برای دیدنت این دل ندارد وقت و هنگامی
گناه و معصیت هر دم مرا در دامِ خود برده
بیا ای مهربانِ من رهایم کن ز هر دامی
چو "یاسر" از فراقِ تو پریشانِ پریشانم
گرفت آرامش از قلبم غم روی دلآرامی
oo
محمود تاری "یاسر"
به نام دوست
نیم شب است ای خدا زار و نزار آمدم
چون که خجل بوده ام در شب تار آمدم
این من و باران تو ابرِ بهارانِ تو
تا که بشویی مرا غرقِ غبار آمدم
زآتش عصیان خود اشکِ پریشان خود
سوختنم را ببین همچو شرار آمدم
لایق رأفت نی ام ، در خورِ رحمت نی ام
لطف تو باشد یقین گر به شمار آمدم
بی بر و بارم خدا جز تو ندارم خدا
گرچه خزانم ولی فصل بهار آمدم
بنده ی دل خسته را ، خسته ی پیوسته را
در دل شب خواندی و ، وقت قرار آمدم
سائل و بیچاره ام مانده و آواره ام
پیش گلستان تو خارم و خوار آمدم
این که تقلّا کنم وصل تمنّا کنم
خسته و دامن کشان دیدن یار آمدم
آمده ام دل بَرَم ، دل ز دلِ دلبرم
کاش نپرسد ز من بهرِ چه کار آمدم
خانه به دل ساخته پرده برانداخته
پیش رخ ماه او آینه دار آمدم
همره «یاسر» کنون با دلِ لبریزِ خون
باز به درگاه تو خسته و زار آمدم
**
محمود تاری «یاسر»
.
#زمینه
#شور #امام_زمان
بازم دلم گرفته / هواییتم به والله
ذکر لبم همینه / این بقیه الله
وقتی قنوت می گیری / کنار قبر زهرا (س)
برا منم دعا کن / این بقیه الله
( این روزا ، دیگه روزگار خوش ِ سابق نیست )
( میبینم ، دیگه هیچ کسی با کسی صادق نیست )
آقا جان کاش می شد برگردی ..
با داغت چشمامو تر کردی ..
.................................................
العجل العجل العجل
ادرکنی ادرکنی ادرکنی
.................................................
نگاتو بر نداری؟! / تلف میشم به قرآن
دلم گرفته آقا / بگو کجایی الآن
ذخیره ی الهی / امام الانس و الجانّ
بدم ولی به حالم / نظر کن حتی الامکان
( میدونی ، ازت دورم و ناخوشه احوالم )
( میدونم ، نشد باب میل شما اعمالم )
شرمندم چشماتو تر کردم...
دور از تو روزامو سر کردم...
.................................................
العجل العجل العجل
ادرکنی ادرکنی ادرکنی
.................................................
به شوق دیدن تو / چشام همیشه دریاس
هر جا قدم بذاری / بهشت من همونجاس
تو حرم اباالفضل / عطر تو کردم احساس
کجا پی ات بگردم ؟ / دور ضریح عباس
( عمریه به این سینه زن ها عنایت داری )
( میدونم توی روضه هامون قدم میذاری )
اما از چشم من پنهونی ...
دلتنگ دیدارم میدونی ...
سنگینه شبهای مهجوری ...
خیلی طولانی شد این دوری ...
من دارم میمیرم از دوری....
.................................................
العجل العجل العجل
ادرکنی ادرکنی ادرکنی
.................................................
شعر و سبک محمد آسلیمی اراک✍
👇 دانلود سبک جواد مقدم
https://www.zakerin.ir/play/45540
امام حسین ع
. #زمینه #شور #امام_زمان بازم دلم گرفته / هواییتم به والله ذکر لبم همینه / این بقیه الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14010117eheyat-rasouli-monajat-1.mp3
2.71M
|⇦•دردِ ناگفته را تو دوا....
#مناجات_با_خدا در ماه مبارک رمضان اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی
●━━━━━━───────
دردِ ناگفته را تو دوا می کنی
حاجتِ بنده را تو روا می کنی
من شدم از تو دور، تو کنارِ منی
من گریزم زِ تو، تو صدایم می کنی
من کنم دشمنی، تو کنی دوستی
من چه ها می کنم، تو چه ها می کنی
من کنم قهر و تو می کنی آشتی
من گُنه می کنم تو حَیا می کنی
من به بیگانه ها آشِنا می شوم
تو مرا با خودت آشِنا می کنی
من پناهنده ام بر درِ رحمتت
تو مرا از دَرت کی رها می کنی
هم گشایی دَر و هم کنی دعوتم
هم صدا می زنی، هم عطا می کنی
گَه به من ناله ی نینوا می دهی
گَه مرا زائرِ کربلا می کنی
گَه دلم را بری تا بهشتِ نجف
گَه روان در حریمِ رضا می کنی
ارادتم قدیمیه، با تو دلم صمیمیه
کارِ ما گدایی و کارِ شما کریمیه
ــــــــــــــــــ
#مناجات_دعا
#ماه_مبارک_رمضان
#کربلایی_مهدی_رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
.
#امام_زمان
#یا_مولا_ادركني
اي منجي رهاييِ دين خدا بيا
جبران دردهاي دل هل اتا بيا
اي آخرين سلاله ي مظلوم اهل بيت
آقا ترا به آبروي مصطفي بيا
از چاههاي كوفه چه داري خبر ؟ بگو!
اي باخبر ز درد دل مرتضي بيا
ام الائمه النُّجَبا منتظر تُراست
اي آشناي مصحف زهرا بيا بيا
از غربت غريب مدينه بگو بما
اي باخبر ز سرّ دل مجتبي بيا
سنگين ترين مصيبت تو داغ كربلاست
اي منتقم به خامس آل کسا بيا
احياگر صحيفه ي سجاديه تويي
اي شرح حال واقعه ي نينوا بيا
بي تو دم از وصيت باقر نمي زنيم
اي ميزبان روضه ي صحن منا بيا
شيخ الائمه گفت: كه خدمتگذار توست
اي مقتداي صادق آل عبا بيا
باب الحوائجي كه دخيل تو بسته است
از چاه خواند ، يوسف زهرا ترا بيا
تو نور چشم عالم آل محمدي
سوگند بر پيمبر و جان رضا بيا
از كودكي جواد الائمه بياد تست
آقا! قسم به گريه ي ابن الرضا بيا
تبعيدگاه هادي دين يك بهانه ماند
ديگر تو بر نجات امام الهدي بيا
حاجت به غير تو حسن عسگري نداشت
اي مانده از قديم ز بابا جدا بيا
سرداب سامرا ز سحر تا سحر به سوز
سر داده اين صلا به صباح و مساء بيا
عالم ز جور و ظلم پر است اي امير عدل
اي ضامن حقيقي عهد و وفا بيا
آقا قسم به درد اسيري عمه ات
با ذوالفقار حضرت مولای ما بيا
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#امام_زمان
هر شب با امام زمان (عج )
به نام حضرت دوست
-------
وقتی که بی قرارم از یار می نویسم
وز هجر روی یارم بسیار می نویسم
دل خسته از فراقم بشکسته از فراقم
صد بار گفتم اما این بار می نویسم
وقتی ز تیر هجران خون می چکد به دامان
بر صفحه ی دل خود دلدار می نویسم
پایان روز هجران آمد درین بهاران
یعنی به شوق وصلش دیدار می نویسم
با آن که بی قرارم شب زنده دار یارم
چشمان خسته ام را بیدار می نویسم
امشب شب وصال است ای گل خزان محال است
از گل سخن که گفتم گلزار می نویسم
صدها گل سپیده بر شاخه ها دمیده
این شاخه های گل را بی خار می نویسم
دل کربلاست امشب غرق نواست امشب
با یاد قتلگاهش خونبار می نویسم
با آن که پای بستم دل می رود ز دستم
ای کربلا دلم را زَوّار می نویسم
"یاسر" از اشتیاقش در وصل و در فراقش
ظرف وجود خود را سرشار می نویسم
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
.
#مناجات_با_خدا
#یا_رب_ادرکنی
ای آنکه در فضای دعا می خری مرا
تا اوج وصلِ حضرت خود می بری مرا
مثل همیشه با نظر رحمتت ببخش…
حال دعا و زمزمة بهتری مرا
حال قنوت حال بکا حال بندگی
کن مرحمت زسوز دل کوثری مرا
آئینة جمال خودت را نشان بده
منّت گذار تا که کنی حیدری مرا
لطف خفّیه خوانده مرا ورنه ای کریم
شایسته نیست این سمتِ نوکری مرا
با افتخار دست نیاز آورم تو را
سائل شدم که خویش کنی سروری مرا
هردم که حالِ توبه مرا دست می دهد
گویم که هست این گنهِ آخری مرا
ایکاش پای لنگِ مرا سنگ می زدی
تا می زدود حسِّ خطا باوری مرا
آلوده شد نگاه من از دیدن گناه
حالا بخر به دیدن چشم تری مرا
تنبیه می کنی بکن اما خودت بزن
هرگز مده به دست کس دیگری مرا
با یک اشاره قلب حسینی به من بده
زهرا کند به لطف ، مگر مادری مرا
شش گوشۀ حسین دلم را ربوده است
یعنی دوباره کرده علی اکبری مرا
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#شهادت_امام_علی
#شب_شهادت_مولا
امشب انگار به دل قالب غم ریخته اند
همه آفاق و عوالم چه بهم ریخته اند
هیچ جایی خبری نیست خبرها اینجاست
خانة شیر خدا آمد و رفتِ زهراست
گاه مولا به حسن داشت وصیت می کرد
گاه این زخم سرش سخت اذیت می کرد
حسنم ! اصل مداراست به دشمن حتی
گرچه او ضربۀ کاری زده بر من حتی
عمق این زخم زیاد ، است نمک جای خودش
به یتیمان چو پدر لطف و کمک جای خودش
کوفیان شیر بیارند ولی پیش کش است
شیر آورد نشان ، نزد علی ، زجرکُش است
کوفیان هرچه ببینند تلافی بکنند
لیک در کفّة خود سنگ ، اضافی بکنند
چه نگویند تشکر – چه تشکر بکنند
شکم از لقمة ناپاک ، همه پُر بکنند
بعد من کوفه پریشان تر از اینها بشود
بر علیه تو گِره ها به جبینها بشود
توشه هایی که سر دوش و تنم می بردم
زیر لب نام حسین و حسنم می بردم
نان خرمای مرا عاقبتش پس بدهند
آنچنان فحش ، که انگار به ناکس بدهند
بعد از این جان تو و دختر محرومة من
وای بر حال دل زینب مظلومۀ من
روز روشن به حرم تیرگی شب بزنند
سنگها از در و دیوار به زینب بزنند
هیچ حرفی به لبم نیست به غیر از یک آه
نه به این شیر سفید و نه بر آن سنگ سیاه
#محمود_ژولیده ✍
#امام_علی
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#علی_اکبر_فرهنگیان ✍🎤
ای امید جمعه های پیش رو
در کدامین جمعه می آیی بگو
جمعه ها را پشت سر انداختم
کوهی از حسرت فراهم ساختم
حسرت من!آه من!مولای من
دردهایت را بگو از نای من
درد هایت بوی تربت می دهند
بوی صدها سال غربت می دهند
اول راه است شیدا کن مرا
گم شدم ای عشق پیدا کن مرا
یک شب از این عمر مارا یاد کن
باحضور خویش مارا شاد کن
یاد ماهستی و لی ما غافلیم
در لجن زار گنه پا در گلیم
در حضور حضرتت ما چیستیم؟
شیعه ایم اما نه شیعه نیستیم
شیعیان تو شهیدانند و بس
و شهیدان عشق می دانند و بس
کاش یک جام از شهادت می زدیم
یک قدم در خرق عادت می زدیم
یک قدم در عشق بر می داشتیم
کاش ما هم بال و پر می داشتیم
بال و پر داریم اما در قفس
این قفس را باز کن ای دادرس
امام حسین ع
استیکر: سالگرد شهادت #شهید_اصلانی و #شهید_دارایی #ماه_رمضان شادی روحشان صلوات 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.
#امام_زمان
(انتظار عمر)
بهار پایدارم کی می ایی
همه دار و ندارم کی می ایی
بببین آشفته حالم بی تو مولا
غمت در سینه دارم کی می ایی
بیا دلدار و محبوب و طبیبم
ز هجرت بی قرارم کی می ایی
الا ای یوسف مصر ولایت
مه شبهای تارم کی می ایی
به شوق دیدنت هر روز و هر شب
شده نامت شعارم کی می ایی
تمام جمعه ها چشم انتظارم
امید و اعتبارم کی می ایی
صفا بی تو نمانده در گلستان
گل باغ و بهارم کی می ایی
مریدم بر تو و بر خاندانت
به عشقت سر بدارم کی می ایی
غروب جمعه ها دل در تب و تاب
دگر طاقت ندارم کی می ایی
خزان گشته بهار عمرم ای دوست
گل نیکوعذارم کی می ایی
مدینه کربلا ،در مشهد و قم
به دنبال نگارم، کی می ایی
طبیب درد های خلق عالم
ببین بیمار و زارم کی می ایی
زلال کوثر عشق و ولایت
نشاط جویبارم کی می ایی
گدایم من گدای اهل بیتم
مدال افتخارم کی می ایی
به سوی (عامری) یک دم نظر کن
سیه شد روزگارم کی می ایی
#ابوالفضل_عامری✍
.
.
شب سوم #مناجات خوانی #ماه_رمضان
📆 زمان:
👈 جمعه ۴ فروردین ماه ۱۴۰۲
🔷 با مداحی:
👈 کربلایی #سید_رضا_نریمانی
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضوانی
🔊 بخش اول #مناجات | چشم خود را باز کن ای دل ضیافت را ببین
🔊 بخش دوم دعای افتتاح
🔊 بخش سوم #روضه | رواق خاک آلود شبستانی ک من دارم
.👇👇👇
4_5832573159995347111.mp3
31.33M
#روضه_حضرت_رقیه
رواق خاک آلودِ شبستانی که من دارم
کجا و شان بی پایان مهمانی که من دارم
ببافم فرش قرمز رنگ با گیسوی خونینم
به کار آید همین موی پریشانی که من دارم
سر و رویت بهم خورده ولیکن باز زیبایی
ندارد هیچ کس مثل پدر جانی که من دارم
اگرچه خاکی است اما شبیه طشت اصلا نیست
بیا بنشین عزیزم روی دامانی که من دارم
الهی بشکند دستی که محکم خیزران کوبید
شده لب پر لب قاری قرآنی که من دارم
از آن لحظه که دیدم در دهانت نیست دندانی
بدم می آید از این چند دندانی که من دارم
به جای دست از مویم بلندم کرده از بس زجر
پریشان تر شده موی پریشانی که من دارم
نمیدانم که از ضعف است یا که از شکستن هست
دلیل از سر شب دست لرزانی که من دارم
سراغت را گرفتم با لگد سرباز رومی زد
زبانم را نمیفهمد نگهبانی که من دارم
تو را اینجا کشیدم که بگیرم بوس آخر را
ندارد هیچ کس مانند پایانی که من دارم
شعر از گروه #یا_مظلوم
.