eitaa logo
#امام_حسینی_ام
133 دنبال‌کننده
19 عکس
124 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🤍درسی_برای_متفاوت_زندگی_کردن🤍 ⏰دو دقیقه نگاه زیباتونو میزبان این متن کنید. عمامه عاریتی؟! ✍حکایتی شیرین و عبرت‌آموز که حاج شیخ عبدالکریم بر فراز کرسی درس خارج در قم،این خاطره را از دوران جوانی خویش نقل کرده اند: مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در سامرا بود. در محضر امیر المومنین (ع) در حرم به آقا امیر المؤمنین می‌گوید: آقا ما داریم بر می‌گردیم به ایران و می‌دانم برگردم، سیل مقلّدین و مراجعین در مسائل شرعیه به سمت ما می‌‌‌آید. آقا، یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آینده‌ی زندگی‌ام این الگو بشود برای ما شاخص، این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند. حاج شیخ عبدالکریم حائری سه ماه نجف می ماند و صبح و شام وقتی حرم مشرّف می‌شد از امیر المؤمنین (ع) همین خواسته را تقاضا می‌کرد. سه ماه هم ایشان کربلا می‌ماند. جمعاً می‎شود شش ماه. دیگر ایشان داشته باز ناامید می‌شد که شاید آقا امام حسین (ع) هم مصلحت نمی‌دانند که معرفی کنند، آن شب با دل شکسته از حرم می‌‍‌رود در همان منزلی که در کربلا اسکان داشتند. شب خواب سید الشهداء (ع) را می‌بیند که می‌فرمایند: شیخ عبدالکریم! از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته می‌خواهی به عنوان الگو؟" می‌گوید: بله آقا. می‌فرمایند: فردا صبح وارد حرمِ ما که می‌خواهی بشوی طلوع فجر، کنار قبرِ حبیب بن مظاهر اسدی، یک جوان 18 ساله‌ای نشسته، عمامه‌ای کرباسی به سر دارد و یک عبای کرباسی و لباس کرباسی هم پوشیده. شما که وارد می‌شوی، این جوان بلند می‌شود وارد حرم می‌شود یک سلامی پایین پا به من می‌کند، یک سلام به علی اکبر، یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج می‌شود. بعد از طلوع فجر این جوان را دریاب که یکی از انسان‌های بزرگ است. حاج شیخ می‌فرماید: بیدار شدم. طلوع فجر، وقتی وارد حرم شدم، دیدم کنار قبر حبیب بن مظاهر، همان گوهری که امام حسین (ع) حواله کرده بود، نشسته بود. وارد شدم، این قیام کرد و آمد در حرم و یک سلام به حضرت سید الشهداء(ع)، یک سلام به علی اکبر و یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج شد آمد به ایوان و از آنجا به صحن رفت. دنبالش دویدم. در صحن، صدایش زدم و گفتم: آقا بایست من با تو کار دارم. برگشت یک نگاهی به من کرد و گفت: آقا! عمامه‌ من عاریتی است و رفت از صحن رفت بیرون، رفت در کوچه‌ پس‌کوچه‌های کربلا، دنبالش دویدم: آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دوباره درحال حرکت برگشت و گفت: آقا! عبای من هم عاریتی است و رفت. آقای حاج شیخ عبدالکریم می‌گوید: دیدم دارد از دستم می‌رود؛ محصول شش ماه زحمت درِ خانه‌‌ دو امام، با این دو کلمه دارد می‌گذارد و می‌رود. دویدم و خودم را به او رساندم و دستش را گرفتم و گفتم: بایست.گفت: عبای من عاریتی است؛ عمامه‌ من عاریتی است یعنی چه؟ شش ماه التماس کرده‌ام تا شما را معرفی کرده‌اند، کار داریم با شما. یک نگاهی به حاج شیخ می‌کند و می‌گوید: چه کسی من را به شما معرفی کرد؟ آقا شیخ عبدالکریم می‌گوید: صاحب این بقعه و بارگاه، سیدالشهداء(ع). می‌گوید: دنبال من بیا. در کوچه‌ پس‌کوچه‌های کربلا می‌روند تا به خارج از کربلا می‌رسند. یک تلّی بود که روی آن تل، یک اتاقکی بود. می‌رسد به درِ آن اتاق و می‌گوید: اینجا خانه‌ من است، فردا طلوع فجر وعده‌ دیدار من و شما همین جا. می‌رود داخل و در را می‌بندد. مرحوم حاج شیخ فرموده بود: من در عجب بودم؛ خدایا، این چه مطلبی می‌خواهد به من بگوید که موکول کرد به فردا. چرا امروز نگفت؟! آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آینده‌ من را تضمین کند در معنویت؛ بشود درس؛ بشود پیام ایشان می‌فرماید: لحظه‌شماری می‌کردم. آن روز گذشت تا فردا و طلوع فجر، رفتم بیرونِ کربلا روی همان تل. پشتِ همان اتاقک. آمدم در بزنم، صدای ناله‌ پیرزنی از درون آن اتاق بلند بود و صدا می‌زد: وَلَدی! وَلَدی. پسرم، پسرم. در زدم دیدم پیرزنی با چشمان اشک آلود در را گشود. گفتم: خانم دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر وارد این خانه شد و گفت اینجا خانه‌ من است و با من وقت ملاقات گذاشته. این آقا کجاست؟ گفت: پسرِ من بود، الآن پیشِ پای شما از دنیا رفت. وارد شدم. دیدم پاهای این جوان به قبله دراز، هنوز بدن گرم. گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم. حاج شیخ در درس خارج فرموده بود: آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل از طرف امام حسین (ع)به من آموخت، درسِ عملی بود. روز قبل به من گفت: آقا عمامه‌ من عاریتی است! عبای من عاریتی است! فردا جلوی چشمانِ من، عبا و عمامه را گذاشت و رفت. می‌خواست به من بگوید: شیخ عبدالکریم حائری! ▫️ مرجعیت،عاریتی است ▫️ ریاست،عاریتی است ▫️ خانه‌هایتان،عاریتی است ▫️پول‌های‌تان،عاریتی است ▫️وجودتان،عاریتی است ▫️سلامتی‌تان،عاریتی است. ▫️هر چه می‌بینید،عاریه است و امانت است. دل به این عاریه‌ها نبندید https://eitaa.com/emamhosseinam1
Mojir.mp3
4.28M
تو این سه روزِ ایام‌البیض ؛ سیزده و چهارده و پانزدهِ رمضان ؛ خوندنِ دعای مجیر رو فراموش نکنید :) که به فرموده ی آقا رسول‌الله (ص) بخشیده میشه گناهان حتی اگه باشن به قدرِ برگِ درختا ! قدرِ قطره‌های بارون ریگِ بیابون .. که وسطِ مهمونیِ بخشش، خدا بازم بهونه جور کرده واسه بیشتر تر بخشیدن ! واسه بیشتر بغل کردن .. این سه روزُ بیشتر مهمون باشید ! این سه روزُ بیشتر خودشیرینی کنید واسه صاحبخونه دستای خالی‌تونُ نشون بدید نشون بدیدُ با زبونِ دلتون بگید که میبینی  بی‌ پناهم ؟! که🤍 أجِرنا من النارِ یا مُجیر ...🤍 ... ...
✍این نوشته سندی باشد برای روسیاهی عده ای در تاریخ ... بماند که در تاریخ بنویسید در قرن ٢١ پیش چشمان ٢میلیارد مسلمان، به زنان مسلمان فلسطینی به بدترین شکل ممکن هتک حرمت شد و آنها فقط نظاره کردند.. بنویسند در قرن ٢١ عده‌ای پرچم دفاع از حقوق زنان را برافراشتند؛ اما در مقابل جنایت هولناک بیمارستان شفا سکوت کردند... میگم گاهی لازمه با خودمون فکر و خیال کنیم که چرا زنده ایم؟ وقتی حیاتمون برایِ امامِ غایبمون، فایده ای نداره.. اصلا انگار، حکایتِ امروزِ فلسطین رو، باید برایِ بعضی ها آروم تر روایت کرد که یک وقت خدای نکرده از خواب بلند نشن! تا مبادا یه وقت به عیش و نوشِ و قماشِ همون دسته آدما، خللی وارد بشه! یادمه همصـدا با اسرائیل می‌گفتند: زن، زندگی، آزادی. فقط یک سوال؟ مگرزن هایِ فلسطیـن، زن نبودن؟! باشه. از نظرِ شما این ها زن نبودن. شما هم به زندگی‌تون برسید. به زندگیِ روزمره‌یِ بی‌خاصیت. صبح ها با اخبار تجاوز به زن ها بیدار شید و شب ها با عکسِ پر کشیدنِ کودکِ پوست‌ به‌ استخوان‌ چسبیده بخوابید! اصلا این اخبار برایِ شما مهمه؟! اصلا مگه این اخبار رو چک می‌کنید؟ اخبار مهم برایِ شما یعنی فقط کنسرتِ تیلور سوئیفت کیت میدلتون و کات کردنِ فلان هنر پیشه‌ی خارجی با فلان دوست دختر و پسرش و... . شما بمونید با دنیایِ حقیر و بی‌خبر از همه جا که برایِ خودتون ساختید، ما بمونیم و دغدغه ای که داریم. دغدغه ای از جنسِ بیدار بودن، مفید بودن و منفعل نبودن!
🤍جان_علی_وزهرا🤍 مگه دستِ خالی برمیگرده کسی که امشب در بزنه خونه‌ی عزیزِ دلِ مدینه رو ؟ مگه امشب دستِ رد به سینه‌ی کسی میزنه مادری که اولین غنچه‌شُ بغل گرفته ؟ مگه امشب بی جواب میذاره سائلی رو بابای عالم؟ مگه میشه نظرِ لطف نندازه رحمةُ للعالمینی که امشب بدو بدو میره خونه‌ی نازنین‌دخترش تا اولین نوه رو ببینه ؟ که ذوق کنه واسه بابابزرگ خطاب شدن ؟ مگه میشه از کرامت کم بیاره کسی که امشب بشینه پای گهواره‌ی کریم‌ترین ؟ که دست به دامنِ سبزش بشی و بگی: خوش اومدی اول‌امام‌زاده‌ی عالم چه خوب شد که اومدی حبیب ابنِ حبیب :) مبارکِ‌دلِ‌ما‌باشی‌کریم‌ابنِ‌کریم...💚 🌸 🤍
30.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 درخلوت با وجدان خود ببینید نماهنگ تدوین شده «تلك قضية» فرشته ای در لباس سفید بودن با وجدانی نیمه کاره توجه داشتن به نهضت های آزادی خواهانه خود را شریک جنبش های آزادی دانستن ابراز همدردی نسبت به مرده گان بر حسب ملیت آنها این یک چیز است و آن چیزی دیگر
21.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥این کلیپ رو از دست ندین ⏰۷ دقیقه برای خودتون وقت بزارین سوالاتی که جوابشونو تو این کلیپ می بینید فکر نمی کنید در معرض امتحان قبل از ظهور هستید ؟ یا علی مدد بگین تا انتها ببینید
📜 برگی از تاریخ 🔻ناصرالدین شاه قاجار در ماه مبارک رمضان نامه ای به مرجع تقلید آن زمان میرزای شیرازی به این مضمون نوشت : ✍من وقتی روزه میگیرم از شدت گرسنگی و تشنگی عصبانی میشوم و ناخود آگاه دستور به قتل افراد بی گناه میدهم لذا جواز روزه نگرفتن مرا صادر بفرمایید! آیت الله میرزای شیرازی در جواب ناصر الدین شاه نوشت: بسمه تعالی حکم خدا قابل تغییر نیست لکن حاکم قابل تغییر است اگر نمیتوانی به اعصابت مسلط شوی از مسند حکومت پایین بیا تا شخص با ایمانی در جایگاه تو قرار گیرد و خون مؤمنین بیهوده ریخته نشود.
7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در سحر هجدهم ماه خدا و در آستانه شب قدر ‏ یک سلام به ارباب بی کفن مان ‏🤍صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ الحُسَین 🤍 ‏و یک سلام به آقا و مولایمان ‏🤍السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی🤍 📹حجت الاسلام حاج
🤍یَا مَنْ لا یُعْبَدُ إِلّا هُوَ🤍 حسین جان! روسیاهیم ولی دست به دامانِ توایم تو اگر واسطه باشی که خدا میبخشد .. بالحسین الهی العفو! پربرکت باد زلال برکه‌های متبرک شب‌های مبارک قدر 🔶و ما را شرمناک چشم امیدی است به مناره‌های دعای شما آویخته به آسمان... 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای کشتن علی نیاز به شمشیر نبود ماجرای کوچه قبلا کار علی را تمام کرده بود... غم بی‌کس شدن رنج یتیمان به کنار چاه امشب ز غم دوری یارش چه کند..!🖤 گریه کن 🤍زهراست🤍 ماتنها سیاهی لشکریم...