eitaa logo
محله امام رضا (ع) اسلامشهر
2.8هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
120 فایل
🔹اخبار و تحولات و مطالبات و تبلیغات محله امام رضا(علیه السلام)اسلامشهر 🔶کانون فرهنگی و پایگاه مقاومت بسیج حمزه سیدالشهداء علیه السلام ☑️ارتباط با ما: 🆔 @admin_slm ⭕️پیج اینستاگرام 🔹 instagram.com/emamreza_slm ⭕️کانال تلگرام https://t.me/emamrezaslm
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃اگر با انصاف اندکی به اطراف نگاه کنی ، می بینی که هنوز هم ادامه دارد📷 . 🍃 سرفه هایی که قصه ی جنگ را برای شیمیایی تداعی می کند😔 . 🍃ویلچری که چرخ هایش ،روزگاری را حکایت میکند که دست و پایش را برای حفظ این به ودیعه گذاشته است😞 . 🍃درمیان ستارگان شهر ، که دل خوشی فرزند شهیدی است .😭 . 🍃در کوچه پس کوچه های بی کسی ، سنگ قبر بانام شهیدِ مونس روزهای تنهایی است..😓 . 🍃در محله ی ، چشم هایی است که هنوز هم به در ِخانه دوخته شده تا شاید از عزیز سفرکرده خبری شود.✉️ . 🍃کمی آنطرف تر مردی کوله پشتیِ بر دوش با کاسه آبی بدرقه می شود به مقصد .🌿 . 🍃 هر چه داشت در طبق گذاشت و فدای کرد 🥀 . 🍃مدافع بود هم برای هم برای قلبش. دل هیئت و زینبیون و حیدریون را سوزاند .😞 . 🍃 سوریه شهید و الاثر شد .شاید هم میخواست قلبش را در آنجا جا بگذارد.❤️ . 🍃توسل به (ع) سبب شد بعد از دوسال بر گردد.و دلتنگی های فرزندانش کمی تسکین یابد.😭 . 🍃این روزها خانواده اش با نبودنش در کنار جامانده زندگی می کنند. . 🍃 های زخم زبان عده ای ،دلِ داغدار خانواده را می سوزاند...😞 . 🍃هنوز هم جنگ ادامه دارد... . . به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد: ۱۳۶۰/۱۲/۱۸ . 📅تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۰۱/۱۶ . 📇تاریخ انتشار طرح:۱۳۹۹/۰۱/۱۵ . ❣محل شهادت: سوریه . 🥀محل دفن:تهران.بهشت زهرا .
🌸این متن را وقتی می‌نویسم که چیزی به قضا شدن نمازم نمانده است. ندارم و غرق در تاریکی‌های خود می‌لولم، تا روزنه‌ای به سوی پیدا کنم. نور آن چیز که، صفت وجودی شما ۱۴ تن از نسل نور حق است. . 🌼 عجیب به تنگ آمده است. از هر سو، باری از رگبار بلا بر تن‌مان شلاق می‌زند. حال زمانی‌ست که بسته، تکیه‌ها تعطیل، چراغ خاموش و اجداد بزرگوارتان سوت و کور و بسته، ولی ما هنوز سیل را جاری داریم.😭 . 🍃می‌گرییم برای آن زمان که غرق در بوی حرم بودیم و قدر ندانستیم. ضجه می‌زنیم حالِ آن زمان که سینی شربت ولادت‌هایتان را در خیابان‌ها پخش می‌کردیم و لبخند را می‌چیدیم و روحمان را جلا می‌دادیم. . 🌸زار آن وقتی را می‌زنیم که سیاهی پیراهنمان از عرقِ سینه زنی خیس می‌شد و سینه‌هامان سرخ.😢 . 🌼فریاد می‌زنیم یاد آن لحظه که میخ، پهلوی را در روضه می‌شکافت و صورتمان غرق اشک و رویمان سیاه از امّت .😔 . 🍃به سر می‌زنیم وقتی که هیئت تفریحمان بود و هر وقت مادرم می‌پرسید کجا؟ گفتم: هیئت پیش بچه‌ها...! . 🌸امام زمانم! بر ما نمانده داغ ندیده‌ای. این زمان، آنها که وجودت را نیز انکار می‌کردند، از اعماق شعله‌ی الهی عظم البلاء زبانه می‌کشد.🤲 . 🌼نمی‌گویم بیا، اما بیا، نه بخاطر حال ما، بیا که پشت در تو را می‌خواند، زیر تیغ تو را می‌خواند، در محراب تو را می‌خواند، عطش وجودت را دارد و تو را فریاد می‌کند. . 🍃امیدها دیگر به ثمر نمی‌ نشیند و درخت آرزوها دیگر بار نمی‌دهد. امید همه حال، معطوف به اسم توست جان. . 🌼بیا و آبی رنگ فیروزه‌ات را به این جهان سیاه بپاش، هُرم گرم نفست را از پشت پرده بیرون ده. بیا تا امسال دیگر را کنارت باشیم. بیا ای چادر نشین عرض خاکی خدا... بیا، شهرها اندازه یک نفر هم شده می‌توانند جا باز کنند. . 🌸اللهم انا نشکو الیک اللهم واقعا جان زهرا دیگر وقت عَجِّل است. همه می‌دانیم که جز اشک، سلاحی نیست؛ و گریه منشأ اثر خواهد بود... . °•|محلھ‌امام‌رضا«ع‌»اسلامشهـــر|•° · ↳| @emamreza_slm |🌱
🍃 چشم دلگرم به لبخند و چشم مادر خیره به شوق پدر شد و بار دیگر پا به عرصه هستی گذاشت. . 🍃پسرشاگرد خوبی بود وپدرهم معلم خوبی که راه ورسم مردانگی رابه اوآموخت. . 🍃 محمدرضا شیفته ی مردانگی و غیرت شد . رد پای آموخته هایش، سبب شد تا سِیلی از را شیفته مرام و خوشرویی خود کند،ردپایی که عطر در جای جای خاکش به مشام میرسد و مشام هارا نوازش میکند. . 🍃در گفت و گوهایش با مادر گفته بود. «قول میدهم مادر که شوم آخر» سر را فدای عمه سادات کرد و قول او برای همیشه ماندگار و یادگار شد. غیرتش باعث شد جانش را کند تا مبادا نگاه چپ حرامی ها سوی حرم عقیله بنی هاشم باشد. . 🍃چه پر کشید و جام شهادت را سر کشید. رفت اما تجربه و مردانگی خود را به یادگار گذاشت تا سرمشق شیر مردانی باشد که به وصال‌ِ دارند و آرزوی نوشیدن جام در .... . . . 📚کتاب های منتشر شده در رابطه با شهید: °•|محلھ‌امام‌رضا«ع‌»اسلامشهـــر|•° · ↳| @emamreza_slm |🌱
محله امام رضا (ع) اسلامشهر
🍃دلم حسابی تنگ بود. حال خسته ام را با خودم بردم تا شفا گیرد. . 🍃پس از خواهر شاه خراسان و دو رکعت نماز، دل آشفته ام پرکشید سوی . سوار تاکسی شدم و آدرس را به راننده دادم . . 🍃آرام آرام سوی گلزار قدم برداشتم .بطری های کنار درب ورودی، نشان از قرار همیشگی خسته دلانی بود که برای خلوت به این گلزار می آیند. . 🍃فضای مسقف پیچیده در چپ و راست که متشکل از مزار شهداست و نورهای سبز و سرخ، که حاصل تابش نور خورشید به سقف های رنگ شده شیروانی بود حال خاصی را به انسان هدیه می داد. . 🍃ناگهان دستور داد و پایم به سمت راست قدم برداشت.تعدادی دور تا دور مزار نشسته بودند.در ظاهر فضا پر از سکوت بود اما، این سکوت شاهد حرف های دلشان با زین الدین بود. . 🍃شهید فرمانده لشکر علی بن ابی طالب و برادرش ، فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر علی بن ابی طالب، در کنار هم آرام گرفته بودند. . 🍃 مهدی، فرمانده ای که همیشه خودش اولین نفر بود برای . می گفت: «اگر فرمانده نیم خیز راه بره،نیروها سینه خیز راه میرن .اگه بمونه تو که بقیه میرن خونه هاشون» . 🍃آرزوی داشت. عکس دخترش در جیب لباسش بود اما از ترس قرار شد بعد از عملیات آن را ببیند. . 🍃به رسم حضرت نمازهای اول وقتش حتی در جاده های جنگ هم ترک نشد . به نیت پیروزی در عملیات ها ،نماز شب هایش ، حال خوشش و هایش در باخدا ، هنوز هم از خاطرات زیبای به جا مانده در ذهن و رزمنده هاست.خوش به حالش که خدا را شناخت و چه زیبا او را خرید . . 🍃لبانم معطر به خواندن ای برایش، چشمانم خیس از حسرت، و صدای که مرا به خود آورد... و خدایی که در این است... °•|محلھ‌امام‌رضا«ع‌»اسلامشهـــر|•° · ↳| @emamreza_slm |🌱
🍃زودتر از سنش بالغ شد،نماز خواندن و گرفتن را از ۷ سالگی شروع کرد،آنچنان زیبا میخواند که قنوت هایش در آسمان هفتم می پیچید و در میان این قنوت ها گاهی چهره اش به وسعت دریاها نمناک و دیده اش تار میشد. . 🍃رضا آنقدر در برابر صبوری میکرد که دیگر هم به ستوه آمده بود. . 🍃صوت دلنشینی داشت،هنگامی که را میخواند،میتوانستی حضور فرشتگان را در کنارش حس کنی. . 🍃با هر که از راه می رسید، را با شور و حال عجیبی میخواند، گویا دلتنگی امانش را میبرید و تنها راه آرامش روحش این زیارت بود. . 🍃هنگامی که فهمید عمه جان زینب«س»در معرض خطر است لحظه ای آرام و قرار نگرفت و داوطلب شد و اذن سربازی بانو را گرفت. . 🍃 در ماموریت دوم بود که پا بر بال گذاشت و رفت. . 🍃او رفت و چند خط وصیت به یادگار گذاشت . . «ای همسرم! از اینکه رفیق نیمه راه بوده‌ام، . تو را به همان خدایی می‌سپارم که به طفل صغیر هم می‌دهد. به پسرم بگو: که چرا به این راه رفته‌ام؟ ، زندگی عزتمندانه ایران، ایرانی و مردم بوده است.» پایگاه حمزهٔ سید الشهدا ع °•|محلھ‌امام‌رضا«ع‌»اسلامشهـر|•° · ↳| @emamreza_slm |🌱
🍃امام رضا جانم ، نیت کرده بودم تا اذان شب میلادت را امسال جایی باشم که بوی حرمت مشامم را قلقلک دهد و بارقه طلایی کاری کند تا پلک نزنم😍 . ، نیت کرده بودم امسال آنقدر بمانم تا روحم از این خلسه به خود آید و رسوب دورش بشکند😔 . 🌿مولا جان چرا همه چیز از ما دریغ شد؟ چرا نمی‌توان راحت به سوی دیارت گام برداشت؟ گویی همه یک آن وارد غیبت شده‌اید.😭 . 🌿هوا بسی گیر دارد، گیر می‌کند به حلق و حنجره و سینه‌ام . سنگین و چشم هایم با ذهنم درگیر جایی گیر می‌کنند و ذهنم جای دیگر ... مگر رئوف و نیستی که اینگونه فاصله بین ما خلاء ایجاد کرده و آزار می‌دهد. 😣 . 🌿آقا ، نگرانم که این بلا عمرم را به سر برساند و نتوانم اتمسفر بارگاهت را باز احساس کنم 😭 . 🌿مراد از نوشتن توست اما حال روضه‌ی باز است ،که حال دنیا را بدون دسترسی به شما تجربه می‌کنند هرروز، روز چنگشان را بیشتر می‌کنند 😓 ‌. فرزندت کم بود که شما هم...🥺 آقا جان نگران هستم، نگرانم دریغ شود و....😥 . 🌿ناشکری کردیم اما غلط کردیم به ببخش، شاید هنوز او به ما امید دارد و کند🌹 . 🌿ببخشم نمی‌توانم شاد بنویسم، نگرانم از که حتی یک روز محدود بودن از شما یعنی ، یعنی قتل نفس... بده و نجات عطا کن...❤️ . ✍️نویسنده : . 🌺به مناسبت سالروز تولد (ع)❤️ 🍃امام رضا جانم ، نیت کرده بودم تا اذان شب میلادت را امسال جایی باشم که بوی حرمت مشامم را قلقلک دهد و بارقه طلایی کاری کند تا پلک نزنم😍 . ، نیت کرده بودم امسال آنقدر بمانم تا روحم از این خلسه به خود آید و رسوب دورش بشکند😔 . 🌿مولا جان چرا همه چیز از ما دریغ شد؟ چرا نمی‌توان راحت به سوی دیارت گام برداشت؟ گویی همه یک آن وارد غیبت شده‌اید.😭 . 🌿هوا بسی گیر دارد، گیر می‌کند به حلق و حنجره و سینه‌ام . سنگین و چشم هایم با ذهنم درگیر جایی گیر می‌کنند و ذهنم جای دیگر ... مگر رئوف و نیستی که اینگونه فاصله بین ما خلاء ایجاد کرده و آزار می‌دهد. 😣 . 🌿آقا ، نگرانم که این بلا عمرم را به سر برساند و نتوانم اتمسفر بارگاهت را باز احساس کنم 😭 . 🌿مراد از نوشتن توست اما حال روضه‌ی باز است ،که حال دنیا را بدون دسترسی به شما تجربه می‌کنند هرروز، روز چنگشان را بیشتر می‌کنند 😓 ‌. فرزندت کم بود که شما هم...🥺 آقا جان نگران هستم، نگرانم دریغ شود و....😥 . 🌿ناشکری کردیم اما غلط کردیم به ببخش، شاید هنوز او به ما امید دارد و کند🌹 . 🌿ببخشم نمی‌توانم شاد بنویسم، نگرانم از که حتی یک روز محدود بودن از شما یعنی ، یعنی قتل نفس... بده و نجات عطا کن...❤️ °•|محلھ‌امام‌رضا«ع‌»اسلامشهـر|•° · ↳| @emamreza_slm |🌱
.... بیست و سه ذی‌القعده روز زیارت مخصوص امام رضا زیارت امام رضا ثواب و فضیلت‌های بسـیاری دارد، اما، در یکی از روزهای سال، دارای فضیلتی دوچنـدان است و این ، روز زیارتی نام گرفته است. در واقع، در بعضی روزها که:منتسب به امام است.. زیارت، افضل‌تر است مانند ۱۱ ذی‌العقده، روز تولد ایشان و همچنین روز ، آخر ماه صفر که معمولا، عده‌ی بیشتری از زائــران راهی امام رضـا(ع) می‌شوند. درتقویم شیعیان و به نقل از بزرگان، آخــرین روزهای ماه ذی‌القعده، دارای عناوین و اسامی و مقدسی است، روز ۲۳ ذی‌القعده(طبق روایتی روز شهادت امــام رضا) و روز زیارت ایشان می‌بـاشد. در این روز، اکثر با گفتـن: صلی‌الله علیک یا اباالحسن، دل های خود را راهی حرم امام رضا(ع) میکنند.... °•|محلھ‌امام‌رضا«ع‌»اسلامشهـر|•° · ↳| @emamreza_slm |🌱
♡نون والقلم♡ 🍃بی هدف کاغذ را سیاه میکردم تا شاید کلمه ای بیابم و در وصف او بنویسم اما نبود، کلمه ای به ذهنم نمی‌آمد طبق معمول کم آورده بودم و ذهن خسته ام دیگر زانوانش قوت نداشت که کم آورد و مقابل این همه کلمه و حرف گفته و ناگفته خم شد. 🍃دفتر را که ورق میزدم دیدم خیلی هایمان خودمان را کرده ایم یادمان رفته چرا آمدیم وَ بعدها چرا خواهیم رفت! نشانی منزلگاه عشق را گم کردیم، حافظه هایمان یاری نکرد تا راه را از بر برویم و برسیم به حرم یار. 🍃اصلا شاید ذهنم برای همین دیگر توان ادامه دادن نداشت و دست به نوشتن نمیرفت، نشانی یار را گم کردم و در این وانفسای غرق شدم آنقدر که یادم رفت، بودند کسانی که با یک (ع) زانو هایشان قوت گرفت با یک (ع) بلد راه شدند و ندای لبیک سر دادند، ندایی که می‌گفت عباس های زینب هنوز عرصه را خالی نکردند! خیلی ها اصلا آمدند تا همین را بگویند؛ هم یکی! 🍃دیگر از پرورش یافته مکتب علی(ع) و کارنامه قبولی و مهر نمی‌گویم چرا که شاگردان این مکتب همه عاشقند و شرط عاشقی جنون است و مجنون جز در رکاب مشق عشق نمیکند. 🍃حامد نیز مجنونی بود که عشقی منتهی به نور را در خود پرورید وَ گویی اصلا آمده بود تا در خلاصه شود. آری همین است شرط عاشقی است. @emamreza_slm
🍃شهید حاج رضا فرزانه سال ۱۳۴۳ در دنیا آمد. با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و تا آخر جنگ با سمتهای مختلف به نبرد با دشمن بعثی پرداخت. بارها مجروح شد ولی هر بار با بهبودی نسبی به جبهه برگشت. سال ۶۳ کرد و صاحب سه فرزند پسر شد. 🍃شهید فرزانه در مدت هشت سال حضور در جبهه، بارها مجروح شد ولی هر بار با بهبودی نسبی به جبهه برگشت.با حمله تکفیریها به، خود را برای دفاع از آل الله آماده کرد 👊 🍃اگر چه مسئولان رضایت به این سفر ندادند ولی شهید حاج رضا تصمیم خود را گرفته بود. ۱۲ دی ماه سال ۹۴ آغاز سفرش شد و چهل روز بعد، ٢٢ بهمن خبر شهادتش رسید🕊 🍃پیکر مطهرش را دوستان زینبی اش، برای خنثی کردن توطئه تکفیریها مخفی کردند و بدین ترتیب پیکرش هم شد♥️ 🌸به مناسبت سالروز شهادت @emamreza_slm