eitaa logo
حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان ✅
1.1هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
10.3هزار ویدیو
598 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان 🔹سایت : 🔹www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین 🔹@hamidam
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹🔸ماجرای حضرت در قرآن 🔹شعيب علیه السلام ريشه و تبارش به ابراهيم خليل مى رسید و از مادر نيز از لوط، آن پيامبر ضد فساد نسب داشت. شعيب، دوبار و دوجا از سوى پروردگارش به رسانيدن پيام ، فرمان يافت: يك بار به سوى مردم «مدين» رفت و بارديگر به سوى مردم «ايکه» 🔸«» نام يكى از فرزندان ابراهيم بود كه بر آن قبيله بزرگ و يا شهر آنان نامگذارى شد، و بقولی منظور از مردم «مدين» همان اصحاب «» مى باشند. 🔹شعیب(ع)از اهل مدین بوده(و مدین شهری بوده در سر راه شام، راهی که ازشبه جزیره عربستان به طرف شام می رفته)و آن جناب با موسی بن عمران(ع)معاصربوده و یکی از دو دختر خود را در برابر هشت سال خدمت به عقد موسی در آورد. 🔸قوم شعیب مردمی برخوردار از نعمت های الهی بودند.امنیت و رفاه و ارزانی قیمت ها و فراوانی نعمت داشتند ولی فساد در بینشان شیوع یافت مخصوصا کم فروشی و نقص در ترازو و قپان (۸۴ هود) ، لذا خدای تعالی شعیب را بسوی آنها مبعوث کردو دستور داد تا مردم را از پرستش بت ها و از فساد در زمین و نقص کیلها و میزانها نهی کند و آن جناب مردم را بدانچه مامور شده بود دعوت کرد، اندرزشان داد، بشارتشان داد،و مصایبی که به قوم نوح، قوم هود، قوم صالح و قوم لوط رسیده بود به یادشان آورد، و در احتجاج علیه کارهای زشتشان و در موعظه و اندرزشان سعی بلیغ کرد اما جز بیشتر شدن طغیان و کفر و فسوق درآنان نتیجه ای نگرفت. مردم مدین بجز چند نفر به وی ایمان نیاوردند بلکه در عوض شروع به اذیت او و مسخره کردن و تهدیدش نموده، مردم دیگر را از پیروی آن جناب بر حذر داشتند، بر سر هر راهی که به جناب شعیب منتهی می شد می نشستند و رهگذران را از اینکه نزد شعیب بروند می ترساندندو کسانی که به وی ایمان آورده بودند را از راه خدا كه همان دين فطرت است منع می کردند، همواره راه خدا را کج و معوج نشان می دادند و می خواستند هر چه بیشتر این راه را زننده در نظرها جلوه دهند. (۸۶ ) 🔹سپس شروع کردند به تهمت زدن، گاهی او را ساحر خواندند و زمانی کذابش معرفی کردند (۱۸۵ شعرا) و خود آن جناب را تهدید کردند که اگر دست از دعوتت برنداری سنگسارت خواهیم کرد و بار دیگر او و گروندگان به او را تهدید کردند که از شهر بیرونتان می کنیم مگر اینکه به کیش بت پرستی ما برگردید. (۸۶ اعراف) و به این رفتار خود همچنان ادامه دادند تا آنکه آن حضرت ازایمان آوردنشان بکلی مایوس گردید و بناچار رهایشان کرده به حال خودشان واگذار نمود (۹۳ هود) 🔸و درآخر دعا کرد و از خدای تعالی درخواست فتح نموده، عرضه داشت:👈🏻 "ربنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق و انت خیر الفاتحین" (۸۹ اعراف). 🔹دنبال این دعا خدای تعالی عذاب الظله را نازل کرد، روزی که ابر سیاه همه جا راتاریک کرد و بارانی سیل آسا ببارید ، اهل مدین آنجناب را مسخره می کردند که اگر ازراستگویانی قطعه ای از طاق آسمان را بر سر ما ساقط کن (۱۸۹ شعرا) ، پس صیحه آسمان آنها را بگرفت (۹۱ اعراف) در نتیجه در خانه هایشان صبح کردند در حالی که به زانو در آمده و مرده بودند و خدای تعالی شعیب و مؤمنین به وی را نجات داد (۹۴ هود) 🔹🔸آرى سنت پروردگار بر اين جريان يافته كه انسان زندگى خود را بر اساس تعقل بنا كند، و اگر غير اين كند و راه فساد و افساد را پيش گيرد، طبع عالم و اسباب جارى در آن با او بناى ضديت و دشمنى را مى گذارد و او هر قدر هم نيرومند باشد در بين دو سنگ آسياى طبيعت له و نابود مى شود.. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
✅ قرآن در صفحه ۲۳۱ ، داستان ديگرى از داستانهاى پيامبران را بيان مى كند و آن داستان و اهل است که به صور مكرر در قرآن كريم آمده است. شعيب بر اهل مدين كه در بعضى از آيات از آنها به « الايكه» تعبير شده است، مبعوث گرديد و طبق معمولِ همه پيامبران، آغاز سخن او درباره توحيد بود و مردم را به سوى يكتاپرستى و عدم شرک دعوت نمود ✅ مطلب دومى كه شعيب آن را مطرح كرد اين بود كه در داد و ستدهاى خود و را كم ندهند. معلوم مى شود كه مردم مدين دچار اين انحراف اقتصادى بودند كه به هنگام خريد و فروش كالاها، مى كردند. شعيب آنها را از اين كار نهى كرد و تذكر داد كه من شما را در برخوردارى و وفور نعمت مى بينم و اين اشاره به اين حقيقت بود كه اگر از اين گناه دست برندارند، خداوند نعمت خود را از آنها مى گيرد. ✅ ضمنا تعبير «اريكم بخير» بار عاطفى دارد و براى جلب نظر آنها بود. همچنين خيرخواهانه به آنان گفت: من بر شما از عذاب روزى فراگير بيمناكم، يعنى مى ترسم اگر به خدا ايمان نياوريد و در معاملات خود رعايت حقوق مردم را نكنيد، خداوند بر شما عذابى نازل كند كه همه شما را دربرگيرد. منظور از روزفراگير، همان روزى است كه عذاب نازل شود و همه آن كافران را احاطه كند. ✅ طبق آيه ۸۵، يكبار ديگر شعيب از كم فروشى آنها سخن به ميان آورد تا بلکه در آنها اثرکند و گفت: پيمانه و ترازو را از روى عدالت به تمامى بدهيد. ✅ به نظر مى رسد كه هر چند مطلب مربوط به پيمانه و ترازو در اين آيات دوبار آمده ولى تكرارى نيست. بلكه بار اول از 👈🏻كوچك كردن پيمانه و سنگ ترازو از حدى كه معمول و مرسوم بود نهى مى كند و بار دوم از اينكه با همان پيمانه ها و ترازوهاى معمولى 👈🏻جنس را كمتر و سرخالى يا سبك بدهند، نهى مى كند. ✅ البته عكس اينها هم در موقع خريدن جنس مورد نهى بود يعنى با پيمانه و سنگى بزرگتر از معمول و يا سنگين تر و برتر از معمول بخرند. بنابراين، 👈🏻چهار نوع انحراف وجود داشته است. ✅ حضرت شعیب به طور كلى آن قوم را اندرز مى دهد كه حقوق مردم را كم نكنند كه شامل آن چهار نوع انحراف مى شود. آنگاه از اين كار به عنوان 👈🏻فساد در زمين ياد مى كند. ✅ مسلم است كه وقتى در جامعه، حقوق مردم رعايت نشد و مردم در معاملات خود فريبكارى كردند و سلامت اقتصادى جامعه را از بين بردند، دچار فساد و تبهكارى بزرگى شده اند كه سرانجام ناخوشايندى خواهد داشت و اقتصاد جامعه بيمار خواهد بود و رشد اقتصادى متوقف خواهد شد و با ركود اقتصادى رفاه و آسايش و نظم جامعه مختل خواهد گرديد. ✅در آيه ۸۶ به آنها خاطر نشان مى سازد كه باقيمانده خدا يعنى آن روزى حلالى كه پس از كسر مالى كه از راه حرام مانند كم فروشى به دست مى آيد، اگرچه به ظاهر كمتر از آن مال حرامى است كه با كم فروشى حاصل شود، ولى همان براى شما بهتر است، اگر ايمان داشته باشيد. زيرا علاوه بر اينكه معاملات مشروع، در كل باعث سلامت و شكوفايى اقتصادى مى شود، نوعى 👈🏻بركت خدا را نيز همراه دارد. يعنى انسان مى تواند از كمترين موجودى خود بهترين استفاده را ببرد. البته اين بركت هنگامى حاصل مى شود كه انسان به خدا ايمان داشته باشد.(بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ) ✅ در پايان آيه از قول شعيب نقل مى كند كه من بر شما نگهبان نيستم، يعنى من نمى توانم با وجود اين فساد و انحراف، نگهبان و حافظ شما باشم و شما با اين انحرافهايى كه داريد به هر حال دچار عذاب الهى خواهيد شد.( وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ ) 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
صفحه ۲۳۲ -۲۳۱قرآن کریم ♦️با دقت در آیات مربوط به حضرت در میابیم که : 💥۱ -آن پيامبر بزرگ خدا دعوتش را از توحيدگرايى و يكتا پرستى آغاز كرد. 👈🏻قال يا قوم اعبدوا اللَّه... 💥۲- و پس از اصل توحيد، بى درنگ به تنظيم امور و موضوع معاش روى آورد و مردم را از كم فروشى و ديگر راههاى ظالمانه ثروت اندوزى برحذر داشت و نظام دادوستد و تجارت را بر اساس عدل و داد بنيان نهاد 👈🏻ولا تنقصوا المكيال و الميزان... 💥۳- از اين آيات به روشنى دريافت مى گردد که او مى كوشيد تا با آگاهى بخشى و محو بتهاى گوناگون، روح و فكر مردم را آزاد سازد و ثروتها و امكانات به جاى قرار گرفتن در مسير تباهى و اسارت مردم، همان گونه كه خدا خواسته است باعث زينت زندگى باشد. 👈🏻اصلوتك تأمرك أَنْ نترك ما يعبد آباؤنا... 💥۴- شعيب براى خود امتيازى نمى شناخت، بلكه خود را بنده اى از بندگان خدا اعلان مى كرد و از او يارى مى جست و از او موفقيت مى طلبيد. 👈🏻و ما توفيقى الا باللّه... 💥۵ - تنها هدف او در دعوت آسمانى اش و اصلاحگرى بود و براى خود چيزى نمى جست و چيزى نمى خواست. 👈🏻إن اريد الاّ الاصلاح.... 💥۶- او از پيشوايان راستين آسمانى است كه آنچه را براى خود مى خواست براى مردم نيز مى خواست و آنچه را به مردم توصيه مى كرد، خود بدانها عمل مى نمود و از هر آنچه مردم را بر حذر مى داشت، خود پيش از همه آنان دورى مى جست. 👈🏻و ما اريد أَن اخالفكم الى ما انهاكم... 💥۷- او به ارزش هاى اخلاقى و انسانى بسيار اهميت مى داد و بعد اخلاقى دعوت آسمانى اش از كران تا كران اندرزهاى انسان سازش جلوه گر است. 👈🏻و يا قوم لا يَجْرِمَنَّكم شقاقى... 💥۸- و شهامت و شجاعت و راستى او در دعوت آسمانى اش تفكّر انگيز است كه نخست با همه وجود به مردم خويش آگاهى مى بخشد و پند و اندرز مى دهد و روشنگرى مى كند و از پى آن هشدارها مى دهد كه از عذاب خدا بترسيد، و آنگاه با شهامتى تحسين برانگيز در برابر دجّالگرى ها و تهديدها و شانتاژهاى آنان دلاورانه مى ايستد. 👈🏻و يا قوم اعملوا على مكانتكم...  ♦️همان گونه كه شعيب وعده داده بود عذاب الهى به سراغ اهل مدين آمد. اين عذاب عبارت بود از آسمانى و بانگ مرگبار و كشنده كه همراه با زلزله بود. در اين آيه از «صيحه» و در آيات سوره اعراف از «» كه به معناى زلزله است ياد مى كند. بنابراين، علت هلاك آنها بانگ مرگبار و زلزله بوده است كه همزمان بر آنان رسيد. ♦️اهل مدين با اين عذاب در خانه هایشان نابود شدند آن چنان كه گويا اصلا وجود نداشته اند و هرگز در آنجا نبوده اند. در پايان قصه قوم مى فرمايد: اهل هلاك شدند و به لعنت گرفتار آمدند همان گونه كه قوم ثمود هلاك شدند. اين سخن به جهت تشابهى است كه ميان اين دو قوم وجود داشت چون هر دو قوم با هلاك شدند. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir