آیات ۷۶ و۷۷ سوره #آل_عمران (ص۵۹)
بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿۷۶﴾
آري، كسي كه به پيمان خود وفا كند و پرهيزگاري پيشه نمايد، (خدا او را دوست ميدارد، زيرا) خداوند پرهيزكاران را دوست دارد.
إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۷۷﴾
كسانى كه پيمان خدا و سوگندهاى خود را به بهاى ناچيزى مى فروشند آنان را در آخرت بهره اى نيست و خدا روز قيامت با آنان سخن نمى گويد و به ايشان نمى نگرد و پاكشان نمى گرداند و عذابى دردناك خواهند داشت
🔴معيار برترى انسان و مقياس شخصيت و ارزش آدمى ، وفاى به عهد و عدم خيانت در امانت است .
قرآن میفرماید: وفای به عهد از مصادیق تقوا است ، اگر کسی به تعهداتش پایبند باشد ، متقی محسوب میشود، زيرا از خیانت و معصيت پرهيز میكند. و خداوند چنین کسی را دوست دارد.
🔹كلمه « #بلى » در لغت عرب براى اثبات مطلبى است ولى معمولا در مواردى ذكر مى گردد كه 👈🏻سؤ ال به صورت منفى طرح شود، مانند اينكه خداوند مى فرمايد: الست بربكم (آيا من پروردگار شما نيستم ) قالوا بلى (گفتند: آرى ).
ولی كلمه « #نعم» در جواب 👈🏻سؤ ال اثباتى ذكر مى گردد مانند:«فَهَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ» (آيا آنچه را پروردگار شما وعده داده بوده به حقيقت يافتيد؟ گفتند: آرى ).
🔹«اوفی» به معنای پر و پيمان و كامل كار كردن است و اين امر حاصل نمیشود مگر با دو پشتوانه: ۱-کار ناقص انجام نشود. ۲-کار فقط برای خدا خالص انجام شود.
🔹كلمه (اشتراء) كه مصدر فعل (يشترون ) است در اینجا به معناى 👈🏻فروختن است.
🔴 در آیه ی «إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا»، بـه بخش ديگرى از خلافكاريهاى يهود و اهل كتاب اشاره شده چون اين عمل را نوعى معامله خوانده و به داد و ستد تشبيه كرده، عهد خدا را كالا و متاع دنيا را كه همه اش قليل است بها و قيمت كالا خوانده است. و این کار در واقع ترجيح دادن شهوات دنيا بر لذائذ آخرت است.
🔹كلمه (خلاق ) به معناى بهره و نصيب است
🔹 تعبير به «ثَمَنًا قَلِيلًا» (بهاى كم ) مفهومش اين نيست كه اگر عهد الهى را با قيمت زيادى مبادله كنند كار خوبى است بلكه منظور اين است كه هر گونه بهاى مادى در برابر اين گناهان بزرگ به دست آيد قليل و ناچيز است حتى اگر سلطنت و حكومت گسترده اى باشد.
🔹و اگر اسم اشاره «اولئك» را آورد كه مخصوص اشاره به دور است ، براى اينست كه 👈🏻بفهماند اين طائفه از ساحت قرب خدا دورند، برخلاف وفاداران به عهد و پرهيزكاران در ایه ۷۶ كه مقرب درگاه خدايند، چون 👈🏻حب خدا شامل حال ايشان است .
🔴قرآن در اين آيه پنج مجازات براى این افراد ذكر مى كند:
۱- اينكه آنها از مواهب بى پايان عالم ديگر بهره ای نخواهند داشت 👈🏻(لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ) .
۲- اينكه خداوند در قيامت با آنها سخن نخواهد گفت 👈🏻 (وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ) از اين تعبيرات روشن مى شود كه خداوند در آن روز (به طور مستقيم يا به وسيله فرشتگان) با بندگان مؤ من خود سخن مى گويد، سخنانى كه مايه سرور و خوشحالى آنها است و دليل بر اعتنا و توجه به آنان است.
روشن است كه منظور از سخن گفتن خداوند ، سخن گفتن با زبان نيست زيرا خداوند از جسم و جسمانيات پاك و منزه است بلكه منظور سخن گفتن از طريق الهام قلبى و يا به همان طریق كه حضرت موسى (ع) از شجره طور شنيد.
۳- در روز قیامت خداوند نظر لطف خود را از آنها بر مى گيرد و نگاهى به آنها نمى كند)👈🏻(وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ) نظر كردن خداوند به آنان اشاره به توجه و عنايت خاص او است نه نگاه با چشم جسمانى آن چنان كه بعضى از ناآگاهان پنداشته اند.
۴-سوداگران عهد الهى و پیمان شکنان، محروم از پاک شدن و رشد یافتن اند👈🏻 (وَلَا يُزَكِّيهِمْ). و چون جمله «لا یزکیهم» را مقیّد به «یوم القیمة» نکرده بر خلاف فرازهاى قبلى، مى توان گفت تزکیه مربوط به دنیاست.
۵- سوداگران عهد الهى و پیمان شکنان، مستحق عذاب دردناک خداوند در قیامت اند. 👈🏻(وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ).
🌸🍃🌸🍃🌸
#تفسیر_قرآن
#آل_عمران
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۷۹ سوره آل عمران( صفحه۶۰)
ما كانَ لِبَشَرٍ اَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَةَ ثُمّ يَقُولَ لِلنّاسِ كُونُوا عِبادَاً لى مِنْ دُونِ اللّهِ وَلكِنْ كُونُوا رَبّانِيّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ.
براى هيچ بشرى نزيبد كه خدا به او كتاب [ آسمانى ]و داورى و پيامبرى بدهد؛ آنگاه او به مردم بگويد: «بجز [ بندگان ]خدا، بندگان من [ هم ]باشيد.» [ نه، هرگز؛ ]بلكه [ بايد به مردم بگويد: ]«بدان سبب كه شما كتاب [ خدا ]را [ به بندگانش ]مى آموزيد و [ آن را ]فرا مى گيريد، [ مردمى توحيدگرا و ]پيشوايان دين باشيد.
🔸«عبد» در مقام نسبتِ شخص به خدا، بنده خدا معنا میدهدو جمع آن عباد است . و در مقام نسبت به مالك، برده نامیده میشود و در اين حالت جمع آن «عبيد» است.
🔹واژه «تدرسون» بدون تشديد، به معناى «درس مى خوانيد» و امّا با تشديد به معناى «مى آموزيد» است؛ در صورت نخست، «عالم بودن» آنان و در صورت دوّم، «عالم و آموزگار بودن» آنان را مى رساند.
🔸«ربانيين» جمع «ربانى» به كسى گفته مى شود كه ارتباط او با رب (پروردگار) قوى باشد و از آنجا كه واژه رب به كسى گفته مى شود كه به اصلاح و تربيت ديگران پردازد مفهوم اين واژه در این آيه، آن است كه هرگز سزاوار پيامبران نيست كه مردم را به عبادت و پرستش خويش دعوت كنند آنچه براى آنها سزاوار است اين است كه مردم را در پرتو تعليم آيات الهى و تدريس حقايق دينى به صورت دانشمندان الهى و ربانى در آورند افرادى كه جز خدا نپرستند و جز به سوى علم و دانش دعوت نكنند.
🔵از جمله مزبور استفاده مى شود كه هدف انبياء تنها پرورش افراد نبوده بلكه هدف تربيت معلمان و مربيان و رهبران مردم بوده است يعنى كسانى كه بتوانند محيطى را با علم و ايمان خود روشن سازند.
🟠بعبارت دیگر، پیامبران وظيفه داشتند كه در ميان مردم مربّيان و دانشمندانى تربيت كنند كه آنها، هم خود بياموزند و هم به ديگران آموزش بدهند اين مربّيان بايستى همواره به مردم كتاب خدا را تعليم بدهند و در عين حال خود نيز در خواندن آن كوشش كنند. ياد بگيرند و ياد بدهند.
🔵اين آيات همچنان افكار باطل گروهى از اهل كتاب را نفى و اصلاح مى كند مخصوصا به مسيحيان گوشزد مى نمايد كه هرگز مسيح(ع) ادعاى الوهيت نكرد و آنچه درباره او در اين زمينه گفته شده همه نسبتهاى ناروائى است كه بعدا به او داده اند
🟠در طول تاريخ چنين بوده است كه پس از درگذشت پيامبران، امت آنها به خاطر علاقه اى كه به آنها داشتند، برايشان قداستى خداگونه قايل مى شدند و به تدريج آنها را پرستش مى كردند
اينك در آيه مورد بحث، اين مطلب نادرست را كه گويا پيامبران مردم را به پرستش خودشان دعوت كرده باشند به شدت رد مى كند و با يك لحن خاصى اظهار مى دارد كه اساساً شايسته مقام پيامبران نيست كه با وجود كتاب و حكمت و نبوتى كه خدا به آنها داده، چنين سخنى را بگويند و از مردم بخواهند كه به جاى خدا، بندگى آنها را بكنند!
🔵ضمناً از آيه مود بحث استفاده مى شود كه خاصيت علم واقعى و حكمت و نبوت، 👈🏻 تواضع است و چنين علمى انسان را به خودخواهى و جاه طلبى نمى كشاند و اگر كسى كه به ظاهر علم دين دارد، به اين ورطه هولناك بيفتد، بايد يقين كرد كه او برخلاف ظاهر خود، يك عالم دينى و ربانى نيست!
🌸🍃🌸🍃🌸
#تفسیر_قرآن
#آل_عمران
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۸۳ سوره آل عمران ( ص۶۰)
أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ
آيا آنها غير از آيين خدا می طلبند؟! (آيين او همين اسلام است،) و تمام كسانی كه در آسمانها و زمين هستند، از روی اختيار يا از روی اجبار، در برابر (فرمان) او تسليم اند، و همه به سوی او باز گردانده ميشوند.
🟡روح اسلام همان تسليم در برابر حق است منتها گروهى از روى اختيار (طوعا) در برابر «قوانين تشريعى» او تسليم اند و گروهى بى اختيار (كرها) در برابر «قوانين تكوينى» او.
🟢توضيح اينكه : خداوند دو گونه فرمان در عالم هستى دارد:
⭐️۱-يك سلسله از فرمانهاى او به صورت قوانين طبيعى و ما فوق طبيعى است كه بر موجودات مختلف اين جهان حكومت مى كند و همه آنها مجبورند در برابر آن زانو زنند و لحظه اى از اين قوانين سرپيچى نكنند و اگر فرضا سرپيچى كنند ممكن است محو و نابود گردند.
⭐️۲- نوع ديگرى از فرمان خدا هست كه فرمان تشريعى ناميده مى شود يعنى قوانينى كه در تشريع آسمانى و تعليمات انبياء وجود داشته است و تسليم در برابر آنها جنبه «اختيارى» دارد و تنها افراد با ايمان هستند كه به خاطر تسليم در مقابل آنها شايسته نام #مسلمان مى باشند البته سرپيچى از اين قوانين نيز دست كمى از سرپيچى از قوانين آفرينش ندارد كه اين هم باعث انحطاط و عقب ماندگى و يا نابودى است .
🟡و میدانیم که در ميان موجودات عالم، تنها انسان است كه مى تواند و اين اختيار به او داده شده كه عصيان كند و مطابق با برنامه الهى حركت نكند. ولى اگر چنين باشد او از خانواده هستى بريده و برخلاف مسير كلّ موجودات جهان حركت مى كند.
پس تسلیم در برابر خداوند، همسویى با روند حرکت کلّى نظام هستى است.
🟢یک احتمال ديگر نیز در مورد این آیه در تفسير نمونه آمده است ، و آن اینکه :
افراد با ايمان در حال رفاه و آرامش از روى رغبت و اختيار به سوى خدا مى روند، اما افراد بى ايمان تنها به هنگام گرفتارى و مشكلات طاقت فرسا به سوى او مى شتابند و او را ميخوانند..
🟡بنظر علامه طباطبایی در المیزان ، واو در جمله (طوعا و كرها) واو تقسيم است ، و مراد از طوع رضايت ايشان به خواسته خدا در مورد خويش است، در صورتى كه خداى تعالى چيزى درباره آنان خواسته باشد كه دوستش بدارند.
و مراد از كره اين است كه آنچه خدا در مورد ايشان خواسته، نخواهند و از آن كراهت داشته باشند، نظير مرگ و مير، فقر و بيمارى ، و امثال آن
🟢لازم به ذکر است که فعل «یُرجعون» مجهول است .
آنكس که در این عالم با میل خود و با رغبت به خدا رجوع نکند بالاخره مجبور به رجوع میشود!
اگر پایان كار ما اوست، چرا از همان اوّل رو به سوى او نكنیم!؟
🌸🍃🌸🍃🌸
#تفسیر_قرآن
#آل_عمران
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🍃🌸 دوستان عزیز کلمه ی "ویل" یکی از شدیدترین تهدیدهای قرآن هست❗️
دو سوره در قرآن، با کلمه "ویل" شروع شده ؛
⭐️ ۞ویل للمطففین۞
وای بر 👈🏻کمفروشان...❗️
⭐️ ۞ویل لکل همزه لمزه۞
وای بر 👈🏻عیبجویان طعنه زننده...❗️
اولی در مورد 👈🏻👈🏻مال مردم.
دوم در مورد 👈🏻👈🏻آبروی مردم.
⚠️مراقب هر دو باشیم‼️
#درس_اخلاق
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۸۴ سوره آل عمران ( ص ۶۱)
قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
بگو به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل گرديده و آنچه به موسى و عيسى و انبياى [ديگر] از جانب پروردگارشان داده شده گرويديم و ميان هيچ يك از آنان فرق نمى گذاريم و ما او را فرمانبرداريم
🟤هر مسلمانی معتقد است كه انبياء الهى هدف مشتركى داشتند و دين پيامبر بعدى تكميل كننده دين پيامبر قبلى بود و هيچ گونه تضاد و اختلافى ميان آنها نبود اگر در بعضى از احكام تفاوتهاى اندكى ميان آنها بود، مربوط به شرايط خاص زمانى و مكانى بود و مطابق با مصلحت مردم گاهى حكم خاصى نسخ مى شد و حكم ديگرى جايگزين آن مى گرديد ولى در هر حال در اساس دين و هدفهاى عاليه آن اختلافى در ميان نبود.
🔻 اسباط» جمع «سبط» به معناى نواده است و مراد از آن دوازده تیره و قبیله بنى اسرائیل مى باشد كه از دوازده فرزند یعقوب به وجود آمده ودر میان آنان پیامبرانى وجود داشته است.
🟤نکات آیه
🔺بایستی ایمان خود را اظهار كرد. 👈🏻«قل»
🔺 برای پذیرش شریعت باید حتما انقیاد و تسلیم قلبی در ميان باشد👈🏻«آمنا»
🔺ایمان در اين قسمت ایمان کامل است، زيرا واژه ايمان متصل به « الله» شده یعنی نام جامع جمال و جلال الهی👈🏻 « آمَنَّا بِاللَّهِ »
🔺ایمان به انبیا، در كنار ایمان به خداوند است.👈🏻 «آمنا باللّه و ما انزل... والنبیّون»
🔺كسى كه میان انبیا فرق بگذارد، در حقیقت تسلیم خدا نیست.👈🏻 «لا نفرّق..وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ».
🔺همه احکام و قوانین تشریع شده از سوي خدای سبحان نقش پرورش افراد را بر عهده دارد 👈🏻 عبارت « مِنْ رَبِّهِمْ »
🔺 در شریعت های الهی اختلافی نیست و هر پیامبری تکمیل کننده شریعت پیامبر ما قبل خويش است.👈🏻« لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ »
🔺همان گونه كه ميان پیامبران نزاعی نیست، امم نيز باید نسبت به همه پيامبران حرمت خاصی قائل شوند و ميان آنان قائل به تفصیل و تفریق نشوند.
🔺برترى بعضى از انبیا بر برخى دیگر، «فضّلنا بعض النبییّن على بعض»(۵۵اسرا)هرگز مانع ایمان ما به همه ى آنها نیست.👈🏻 «لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ »
♦️و بطور خلاصه دین وهدایت الهى، همواره همراه بشر بوده است. انبیا همچون معلّمان یك مدرسه اند كه به طور زنجیره اى مأمور ارشاد مردم هستند.👈🏻«ابراهیم واسماعیل و...»
🌸🍃🌸🍃🌸
#تفسیر_قرآن
#آل_عمران
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۸۵ سوره آل عمران ( صفحه ۶۱)
وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلاَمِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ
و هر کس جز اسلام آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت، از زیانکاران است.
⚪️در آیات گذشته، سیمایى از اصول مكتب اسلام ترسیم شد كه خطوط كلّى آن عبارتند از:
⭐️۱- از تمام انبیاى پیشین پیمان گرفته شده تا به پیامبر بعدى ایمان آورند.
⭐️۲- تمام هستى تسلیم خداست و نمى توان غیر دین الهى را پذیرفت.
⭐️۳- پیروان اسلام، به تمام انبیا و كتب آسمانى ایمان دارند.
و در این آیه با صراحت اعلام مى كند: هركس غیر این دین را بپذیرد، قابل قبول نیست. آرى، بعد از دعوت، استدلال، مباهله واعلام همسویى با عقاید و كتب آسمانى دیگر، جاى صراحت و بى پرده سخن گفتن است.
⚪️دین قانون الهی است که تنها با تمکین کردن به اصول آن تأثیر میکند و به تصریح قرآن فقط یک دین وجود دارد و آن دین اسلام است.
منظور از اسلام، مهار سركشیهای نفس و تسليم شدن اختياری به خداست. تسليمِ زبانی گام نخست اسلام است، گامهای بعدی را با اخلاق بايد طی كرد تا ايمان شكل گيرد.
⚫️باديهنشينانی با ادای شهادتين به پيامبر گفتند: ايمان آورديم! خدا فرمود به آنان بگو: [خير،] ايمان نياوردهايد، بلكه بگوييد [به جای جنگ با شما] تسليم شدهايم و ايمان هنوز در دل شما وارد نشده است (۱۴حجرات )
⚪️دین اسلام همچون رودخانهای است که در فواصل مختلف نهرها و شعبههايی از آن جدا ميشود. اين شعبات را در اصطلاح دينی شريعت ميگويند. طبق آيه۱۳ سوره شوریٰ، خداوند از آن «دين واحد» [تسليم ابراهيمی]، شريعتی براي پيامبر آخرين جاری ساخت همچنانکه قبلا شرايعی برای نوح و ابراهيم و موسی و عيسی (عليهم السلام) جاری ساخته بود.
⚫️به اين ترتيب از مفهوم عام اسلام به عنوان يك اصل كلى كه همان تسليم در مقابل حق است به مفهوم خاص آن يعنى آيين اسلام منتقل مى شود كه نمونه كامل و اكمل آن است و مى گويد: در عين احترام به همه اديان الهى برنامه امروز، اسلام است . همانگونه كه دانشجويان دوره دكترا در عين احترام به تمام دروسى كه در مقاطع مختلف تحصيلى مانند ابتدائى ، راهنمائى و دبيرستان و دوره ليسانس خوانده اند تنها درسى را كه بايد دنبال كنند همان دروس سطح بالاى مقطع نهايى خودشان است و پرداختن به غير از آن جز زيان و خسران چيزى نخواهد داشت.
⚫️از جمله ى «یَبتَغ»، استفاده مى شود كه مراد آیه، كسانى هستند كه اسلام به گوش آنها رسیده، ولى آن را رها كرده و به سراغ دیگر مكاتب رفته اند. این افراد در قیامت زیانكارند و دین آنها مورد پذیرش نیست.
⚪️آنها كه با تقليد نا بجا و تعصب جاهلى و مسائل نژادى و خرافات خود ساخته پشت به اين آيين كنند بدون شك گرفتار زيان و خسران خواهند شد و جز تاسف و ندامت از سرمايه هاى عمر و حيات كه بر باد داده اند نتيجه اى نخواهند گرفت .
🌸🍃🌸🍃🌸
#تفسیر_قرآن
#آل_عمران
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیات ۸۶ و ۸۷ سوره #آل_عمران ( ص۶۱)
کَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْماً کَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَ الرَّسُولَ حَقٌ وَ جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَ اللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
چگونه خداوند قومی را هدایت کند که بعد از ایمانشان و پس از اینکه شهادت دادهاند که پیامبر [اسلام] بر حق است و روشنگریهایی برای آنان آمده است، کافر شدند، و خداوند قوم ستمکار را هدایت نمیکند
أُولٰئِکَ جَزَاؤُهُمْ أَنَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ الْمَلاَئِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ
کیفر آنها، این است که لعن (و طرد) خداوند و فرشتگان و مردم همگی بر آنهاست.
🟢اين استفهام انكارى است و منظور اين است كه هدايت شدن قومى كه بعد از ايمان كافر شدند را بعيد جلوه دهد. و مراد از اين بعيد شمردن محال بودن است .
خداوند درباره اين گروه از كافران و مرتدان اظهار مى دارد كه خدا ظالمان را هدايت نمى كند و چه ظلمى بالاتر از كفر پس از ايمان است؟ سزاى چنين كافرانى اين است كه به لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم گرفتار آيند (و در آن جاودانه بمانند و در قيامت عذاب آنها تخفيف نيابد و به آنها مهلت داده نشود.)
🔵ظلم در تلقی اکثر مردم، ستم کردن به ديگری و پايمال کردن حقوق آنان است، اما اصل اين کلمه به معنی کاستن از حق يا گذاشتن چيزی در غير مکان آن و بنابراين مغاير عدل و تعادل ميباشد. مناسبات انسان با خدا، خلق او، و با نفس خود نيز بايد متناسب و متعادل با حق باشد، در غير اينصورت موجب ظلم و به هم خوردن تعادل ميگردد.
🟢قرآن شرک ورزيدن به خدا را، که قرار دادن معبودانی در مکان او و کاستن از حق ربوبيت است، «ظلم عظيم» شمرده است. ... يَا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ. (۱۳لقمان)
با اين مقدمات، اهل كتابی كه پس از ايمان گرفتار تعصّب هويتی شده و ارزشهای قومی ديگر را نپذيرفتند، در اين آيه «ظالم» شمرده شدهاند
🔵منظور از هدايتى كه خداوند از اين گروه دريغ مى دارد، هدايت خاص مؤمنان است. بارها گفته ايم كه خداوند علاوه بر هدايت عمومى كه شامل مؤمن و كافر مى شود، هدايت خاصى هم براى مؤمنان دارد و هر چه بر ميزان ايمان افزوده گردد بر مقدار آن هدايت هم مى افزايد و آن عنايت ويژه اى است كه خداوند بر مؤمنان دارد و اين نوع هدايت شامل حال كافران نمى شود. ولى هدايت عمومى خدا كه همان راهنمايى و راهگشايى است شامل حال همه مردم و از جمله كافران مى باشد.
🟢«لَعْن»، راندن كسی از خود و دور كردن اوست. لعنت آدميان لفظی است و جنبه نفرين دارد، اما لعن الهی، دور كردن گمراهان از رحمت در بازتاب عمل خود آنها [كفر، نفاق، ستم، فساد و تباهی و...] ميباشد. در واقع لعنت خدا مثل دستِ رد زدن معلم به شاگرد تنبل برای رفتن به كلاس بالاتر است، كه نه از دشمنی، بلكه از حكمت و حمايت از حق ديگران ناشی ميشود
در واقع لعنت از خداوند دوركردن شخصى از رحمت خويشتن است و از ديگران اظهار تنفر و انزجار و يا خواستن لعنت خداوند است.
🔵تنها دو بار در قرآن لعنت خدا و فرشتگان و همگی مردم با هم آمده است؛ آیات ۱۵۹ تا ۱۶۱ سوره بقره و همين آيه. شگفت اينكه هر دو مورد دربارهٔ عالمانی است كه دين را دكّان و دستگاهی برای سروری و سيادت خود ميكنند و احكام خدا را اگر در تعارض با منافع طبقاتی خود ببينند ناديده ميگيرند و كتمان ميكنند!
🌸🍃🌸🍃🌸
#تفسیر_قرآن
#آل_عمران
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۹۱ سوره #آل_عمران( ص ۶۱)
إِنَ الَّذِينَ کَفَرُوا وَ مَاتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدَى بِهِ أُولٰئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَ مَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ
کسانی که کفرورزیدهاند و در حال کفر مردهاند، اگر به اندازه روی زمین، طلا فدیه دهند، از ایشان پذیرفته نمیشود اینان عذابی دردناک [در پیش] دارند و یاورانی ندارند.
♦️گروهى از كافران كه تا پايان عمر در حال كفر باقى مى مانند و در همان حال از دنيا مى روند. چنين كسانى در آخرت سرنوشت شومى خواهند داشت و گرفتار عذابى دردناك خواهند بود و هيچ چيزى آنها را نجات نخواهد داد. آنها اگر قدرت آن را داشته باشند كه همه زمين را پر از طلا كنند و فديه و تاوان بدهند، باز از عذاب رهايى نخواهند داشت. البته در قيامت نه اين مقدار طلا وجود دارد و اگر هم باشد كافران به آن دسترسى ندارند و نه طلا ارزشى خواهد داشت. اين تعبير يك نوع استعاره و كنايه است و يك مطلب فرضى و مطابق با ارزشهاى دنياست و به هر حال منظور از آن اين است كه كافران هيچ راهى براى رهايى از عذاب جهنم ندارند.
🔸بنابر این آيه شريفه در بيان منجز بودن عذاب است براى كفار، زيرا به حسب ظاهر، دو چيز دافع عذاب تصور شود:
⭐️۱- دادن فديه، و آن را نفى فرموده
⭐️۲- وجود ناصر و شفيع، و آن را نفى فرموده به آنكه فرد ناصر و شفيعى براى كفار نخواهد بود و عذاب براى آنها ثابت است.
♦️آرى ایمان در هر قلبى پدیدار گردد کیمیائى است که مس اعمال را تبدیل به طلا مى کند و عمل هر قدر کوچک بنظر آید در پرتو ایمان حقیقى و خلوص، بزرگ و ذى قیمت مى گردد.
🔸و چون تمام موجودات، دوستِ دوستان خدا و دشمنِِ دشمنان خدا مى باشند، این است که کافر در قیامت نه دوستى دارد و نه یاورى که او را شفاعت کند و از عذاب برهاند( فرصت #توبه را از دست ندهیم !).
❤️پروردگارا! توفيقى مرحمت فرما كه پيش از بسته شدن درهاى توبه ، توبه كنيم و به سوى تو باز گرديم .
🧡خداوندا! لياقتى مرحمت كن كه مشمول شفاعت پاكان و نيكان شويم .
❤️خداوندا! حسن عاقبت كه از برترين نعمتهاى تو است، از ما دريغ مدار.
🌸🍃🌸🍃🌸
#تفسیر_قرآن
#آل_عمران
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۹۲ سوره #آل_عمران( ص۶۲)
لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ
هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد تا از آنچه دوست داريد انفاق كنيد و از هر چه انفاق كنيد قطعا خدا بدان داناست
🟡در این آیه نفی ابد «لَنْ» آمده، پس رسیدن به مقام نیکی و برّ تنها از طریق انفاق کردن دوست داشتنی ها ممکن است.
🟢كلمه «تَنَالُوا» جمع حاضر از مضارع (نيل) است . و نيل به معناى رسيدن به چيزى است
🟡«بِرَّ»: خوبی - خیر کثیر. واژه «بر» در اصل به معنى وسعت است ، و لذا صحراهاى وسيع را (بَر) مى گويند، و به همين جهت به كارهاى نيك كه نتيجه آن گسترده است و به ديگران مى رسد «بِر» گفته مى شود (اعم از خير اعتقادى و عملى)
🟢تفاوت ميان «بِر» و «خير» از نظر لغت عرب اين است كه (بِر) نيكوكارى توأم با توجه و از روى قصد و اختيار است، ولى (خير) به هر نوع نيكى كه به ديگرى بشود اگر چه بدون توجه باشد، اطلاق مى گردد.
🟡بگفته ی المیزان ، مراد از «بِر»همان معناى ظاهرى و لغوى كلمه است، يعنى توسع در خير (و يا دست و دل باز بودن در كار خير). براى اينكه آيه مذكور، اين كلمه را به تمامى رؤس و مهمات خيرات معنا كرده است، خيرات اعتقادى و عملى .
🟢انفاق دوست داشتنی ها در راه خدا ايمانى محكم و عقيده اى راسخ مى خواهد. انسان بايد به درجه اى از ايمان برسد كه خوشنودى خدا را بر تمام چيزهايى كه نزد او محبوب و دوست داشتنى است ترجيح بدهد.
🟡يك نمونه آن انفاق و احسانى بود كه اميرالمؤمنين على و فاطمه و حسن و حسين (ع) به مسكين و يتيم و اسير كردند و غذايى را كه دوست داشتند و به آن نيازمند بودند به آنها دادند.
🍃🌸نکات آیه:
⭐️محبّت به مال در نهاد هر انسانى هست. آنچه خطرناك است، شدّت محبّت است كه مانع انفاق شود. «وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ»(۸عادیات)
⭐️در مكتب اسلام، هدف از انفاق تنها فقرزدایى نیست، بلكه رشد انفاق كننده نیز مطرح است. دل كندن از محبوب هاى خیالى وشكوفاشدن روح سخاوت، از مهمترین آثار انفاق براى انفاق كننده است.
⭐️مهم انفاق است حتّى اگر اندك باشد. 👈🏻«مِنْ شَيْءٍ» آرى یك برگ زرد روى آب، مى تواند كشتى صدها مورچه شود.
⭐️مقام برّ، از درجات عالى کمال انسان است.
🟢جمله پایانی آیه،👈🏻«وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ» تشويق انفاق گران است ، تا وقتى كه انفاق مى كنند خوشحال باشند به اينكه مال عزيز و محبوبشان هدر نرفته و انفاقشان بى اجر نمانده است ، بلكه خدائى كه دستور انفاق به آنان داده ، به انفاقشان و آنچه انفاق مى كنند، آگاه است.
🌸🍃🌸🍃🌸
#تفسیر_قرآن
#آل_عمران
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آيات ۹۶و۹۷ سوره آل عمران(ص۶۲)
إِنَ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَکَّةَ مُبَارَکاً وَ هُدًى لِلْعَالَمِينَ
همانا نخستين خانهاى كه براى مردم بنا شد همان است كه در مكه است و مايه بركت و هدايت جهانيان است
فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَ اللَّهَ غَنِيٌ عَنِ الْعَالَمِينَ
در آن نشانههاى روشنى است [از جمله] مقام ابراهيم، و هر كه وارد آن شود ايمن است. و حق خدا بر مردم است كه قصد زيارت اين خانه كنند، كسى كه به آن راه تواند يافت. و هر كه كافر شود [بداند كه] قطعا خدا از جهانيان بىنياز است
🟢اين دو آيه بيانگر عظمت و اهميت كعبه و مسجدالحرام و نيز لزوم انجام مناسك حج است. نخست از سابقه تاريخى خانه خدا سخن مى گويد و اينكه كعبه اولين خانه توحيد و اولين خانه براى انجام عبادتهاى مخصوص براى خداست كه در بكه ساخته شده و بكه نام ديگر مكه است با اين تفاوت كه به تمام شهر، مكه و به مسجد الحرام «بكه» گفته مى شود.
پس از بيان سابقه تاريخى كعبه، اينك امتيازات و خصوصيات آن را ذكر مى كند.
⭐️۱- (مُبَارَکاً)
«مبارك» به معنى پر بركت و پر فايده است ، و كعبه از اين جهت مبارك است كه هم از نظر معنوى و هم از نظر مادى در يكى از پر بركت ترين سرزمينهاى جهان است ، بركات معنوى اين سرزمين و جذبه هاى الهى و تحرك و جنبش و وحدتى كه در پرتو آن مخصوصا در مراسم حج به وجود مى آيد بر هيچكس پوشيده نيست
و این برکت از استجابت دعای ابراهيم است كه از خدا خواست اهل مكه از وفور نعمت برخوردار باشند.
⭐️۲- (هُدًى لِلْعَالَمِينَ)
كعبه مايه هدايت جهانيان است و مردم از نقاط دور و نزديك ، صفحات خشكى و دريا را زير پا مى گذارند و به اين عبادتگاه بزرگ جلب مى شوند و در مراسم با شكوه حج كه از زمان ابراهيم همچنان رايج بوده شركت مى كنند
⭐️۳-(فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ )
در اين خانه نشانه هاى روشنى از خداپرستى و توحيد و معنويت به چشم مى خورد، آثارى كه از پيامبر بزرگى همچون ابراهيم (ع) در كنار آن باقى مانده مانند زمزم ، صفا، مروه ، ركن حطيم حجر الاسود، حجر اسماعيل كه هر كدام تاريخ مجسمى از قرون و اعصار گذشته است و روشنگر خاطره هاى عظيم و جاويدان مى باشد
⭐️۴-(وَ مَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِناً)
ابراهيم (ع ) بعد از بناى خانه كعبه امنيت شهر مكه را از خداوند درخواست نمود و گفت : (رب اجعل هذا بلدا آمنا؛ خداوندا! اين سرزمين را سرزمين امن قرار بده ) (آیه ۳۵ سوره ابراهيم) خداوند دعاى ابراهيم را اجابت كرد و آن را يك مركز امن قرار داد كه هم مايه آرامش روح و امنيت اجتماع مردمى است كه به آن مى آيند و از آن الهام مى گيرند و هم از نظر قوانين مذهبى ، امنيت آن آنچنان محترم شمرده شده كه هر گونه جنگ و مبارزه در آن ممنوع است .
مخصوصا در اسلام (كعبه ) بعنوان يك مأمن و پناهگاه شناخته شده ، و حتى حيوانات اين سرزمين از هر نظر بايد در امنيت باشند و كسى مزاحم آنها نشود، افراد انسانى كه به آن پناه مى برند نيز در امان هستند.
🟢در پايان، حكم وجود حج را بيان مى كند به اين صورت كه حقِ خدا بر گردن مردم است كه هر كس توانايى و استطاعت آن را پيدا كند كه به كعبه و مسجدالحرام مسافرت نمايد، بر او واجب است كه حج به جا آورد و مناسك و مراسم و اعمال مخصوصى را كه در جاى خود گفته شده انجام بدهد. منظور از استطاعت، توانايى مالى و صحت بدن و باز بودن راه براى سفر است.
🌸🍃🌸🍃🌸
#تفسیر_قرآن
#آل_عمران
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیات ۹۹ و۱۰۰ سوره #آل_عمران (ص۶۲)
قُلْ يَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجاً وَ أَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَ مَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
بگو: «اى اهل كتاب، چرا كسى را كه ايمان آورده است، از راه خدا بازمىداريد؛ و آن [راه] را كج مىشماريد، با آنكه خود [به راستىِ آن] گواهيد؟» و خدا از آنچه مىكنيد غافل نيست
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْکِتَابَ يَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إِيمَانِکُمْ کَافِرِينَ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر از فرقهاى از اهل كتاب فرمان بريد، شما را پس از ايمانتان به حال كفر برمىگردانند.
🔵گروهی از دانشمندان و سردمداران اهل كتاب، با این كه میدانستند پيامبر اسلام همان پيامبرى است كه در انتظارش بودند و نشانه هاى او را در كتابهاى خود مى خواندند و خود شاهد حقانيت حضرت محمد(ص) بودند، ولى در عين حال براى حفظ مقام و موقعيت خود حقيقت را كتمان مى كردند و مى خواستند راه مستقيم اسلام را راهى كج معرفى كنند.
(ظاهراً مراد از اهل کتاب به دلیل «أَنْتُمْ شُهَدَاءُ » عالمان اهل کتاب هستند و مراد از «مَنْ آمَنَ» مردمان عادى)
🟤برخى از مفسّران برآنند که آیه درباره یهود نازل شده است، که سعى در اختلاف افکنى بین اوس و خزرج را داشتند و نشاندهنده این موضوع که منحرف نشان دادن اسلام، یکی از راههاى مبارزه اهل یهود با اسلام بوده است .
🔵پس از هشدارى كه به اهل كتاب درباره تبليغات سوء آنها بر ضد مسلمانان داد، در آیه ۱۰۰ روى سخن با مؤمنان است و آنها را نيز هشدار مى دهد كه فريب تبليغات اهل كتاب را نخورند و مراقب توطئه هاى آنها باشند.
🟤و خطاب به مؤمنان اظهار مى دارد كه اگر شما از بعضى از اهل كتاب كه توطئه مى كنند پيروى كنيد، آنها شما را از دينتان بيرون مى كنند و از اسلام برمى گردانند و در زمره كافران قرار مى گيريد. و این آیه لزوم هُشیار بودن اهل ایمان، در برابر توطئه ها و تلاشهاى اغواکننده دشمنان اسلام، و لزوم پاسدارى کل جامعه ایمانى از مرزهاى فرهنگى، در روابط خویش با کافران را نشان میدهد.
🌸🍃🌸🍃🌸
#تفسیر_قرآن
#آل_عمران
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
روزتان مملو از توفیق و استواری و استقامت در مسیر بندگی خدا🌹
آیه ۱۰۲ سوره آل عمران ( صفحه ۶۳)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَ تُقَاتِهِ وَ لاَ تَمُوتُنَ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید! آن گونه که حق تقوا و پرهیزکاری است، از خدا بپرهیزید! و از دنیا نروید، مگر اینکه مسلمان باشید! (باید گوهر ایمان را تا پایان عمر، حفظ کنید!)
🔸 #تقوا همان نيروی تسلط بر نفس و کنترل آن در موارد تحريک شيطان و تمايلات نفس است.
🟣هر كمالى مثل ایمان، علم وتقوا داراى مراحلى است. مرحله ى ابتدایى ومراحل بالاتر، تا مرحله كمال مطلق. مثلا در آیه ۱۱۴ سوره طه مى خوانیم: «رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا» خدایا! دانش مرا زیاد كن. و یا در دعاى مكارم الاخلاق مى خوانیم: «بلّغ بایمانى اكمل الایمان» خداوندا! ایمان مرا به كمال برسان.
آنچه در اين آيه نیز به آن فرمان داده شد مرتبه اعلاى تقوا است👈🏻«اتّقوااللّه حقّ تُقاته»
🟠شايد چنين به نظر آيد كه رسيدن به آن مرتبه امكان ندارد ويا لااقل دشوار است. ولى يك مؤمن بايد همت بلندى داشته باشد و رسيدن به آن مرحله را هدف خود قرار بدهد و در اين راه بكوشد، حال به هر درجه اى از تقوا برسد، آن درجه در حق او بالاترين درجه است و كارى سزاوار و شايسته خدا كرده است و اين همان است كه در آيه۱۶ سوره تغابن آمده است:
«فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ »(از خدا به اندازه اى كه توانايى داريد پروا كنيد.)
🟣پس مؤمن بايد بالاترين درجه تقوا را هدف خود قرار بدهد و براى رسيدن به آن از تمام توان خود استفاده نمايد و اگر چنين كند، به هر درجه اى برسد بالاترين درجه است كه پرهيز از هرگونه گناه و عصيان و تعدى و انحراف از حق را شامل مى گردد.
🟠مراد از «لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ» این است که انسان باید پیوسته متمسّک به اسلام و مراقب اعمال خود باشد تا به ناگاه چون پیک اجل در رسید، با ایمان استوار دار فانی را وداع گوید
آنچه مهم است اين است كه انسان ايمان و تقواى خود را تا پايان عمر ادامه دهد و حسن عاقبت داشته باشد و گرنه ممكن است كسى در مرحله اى از زندگى خود ايمان و تقوا داشته باشد ولى بعدها ايمان و تقوا را از دست بدهد و در حالت كفر و بى تقوايى بميرد. چنين ايمان و تقواى موقتى نمى تواند انسان را نجات
بدهد و به بهشت برد.
🟣مبادا پروندهٔ عمرمان بسته شود و تسليم نشده، همچون ميوهٔ كال و آفت زده از درخت هستی به زمين بيفتيم! كمال آدمی، رسيدن به مقام تسليم است که اگر در جوانی توفيق نيافته باشد، در فرصت باقيمانده باید جبران کرد.
🌸🍃🌸🍃🌸
#تفسیر_قرآن
#آل_عمران
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir