eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.3هزار دنبال‌کننده
26.9هزار عکس
19.8هزار ویدیو
764 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @Hamidershad_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا آیت‌الله جوادی آملی، آقای را دچار شهوت عملی می‌دانست؟ / رنگ عوض کردن قبل و بعد از قائم مقامی انتشار به مناسبت هجمه همزمان جریان آقای منتظری به آیت‌الله جوادی آملی سخنرانی شجاعانه و افشاگرانه آیت‌الله جوادی آملی در 28 آبان 1376 در مسجد اعظم قم حقایق جدیدی را برای جامعه روشن کرد. آیت‌الله جوادی روی مسئله‌ای تکیه کردند که حقیقت پشت صحنه تمامی اشکال‌تراشی‌های منتظری به نظام اسلامی بود. منتظری شبهه علمی ندارد بلکه مبتلا به است. اما ماجرا از این قرار بود که آقای منتظری در سخنرانی هتاکانه‌اش در به رهبری تاخته و اتهامات ظالمانه‌ای روا داشته بود. بددهنی وی البته سابقه تاریخی دارد و دامنه‌اش به ناسزاگویی به امام خمینی عزیز هم کشیده شده اما این بار به صورت علنی مسئله مرجعیت و رهبری را نشانه رفته بود و زمین و زمان را به هم می‌بافت تا مدعی شود که آیت‌الله خامنه‌ای اعلم نیست و اعلمیت شرط رهبری باید باشد. امروز که برای هیچ حوزوی و اهل علمی فضل علمی کم نظیر مقام معظم رهبری مسئله نیست اما در آن روزگار مسئله‌ای بود که پاسخ دقیق آیت‌الله جوادی آنچنان اثر گذار شد که امثال و (از مریدان دوآتشه آقای منتظری) را واداشته آن زخم کهنه را زنده کنند و التماس عذرخواهی از آیت‌الله جوادی داشته باشد! زهی خیال باطل! در بودن فوق‌العاده آیت‌الله جوادی هیچ بشر مسلمانی به جز شاگردان رادیکال آقای منتظری همچون شکی ندارد و بکار بردن «شهوت عملی» برای آقای منتظری از سوی ایشان بسیار پر معنا بود و حکایت از آن داشت که سابقه‌ای در اظهارات آقای منتظری هست که ایشان را به این واکنش واداشته است. بی‌شک آیت‌الله جوادی با نظریات ولایت فقیه آقای منتظری در دوران قائم مقامی‌اش آشنا بودند و کن فیکون شدن اظهارات فقهی ایشان را قبل و بعد قائم مقامی می‌دیدند. چنانچه در همان سخنرانی مشهور می‌فرمایند: «اول ولایت فقیه را به عنوان وکالت فقیه تنزل دادند و بعد وکالت را به نظارت فقیه تنزل می‌دهند و بعد از آن چه بخواهند بکنند، خدا می‌داند.» (روزنامه جمهوری اسلامی، 29/8/1376، ص4) اما آقای در دوران قائم مقامی‌اش درباره اعلمیت جایگاه رهبری چه نظری داشت؟ مقایسه دیدگاه‌های منتظری در دورانی که به تدریس (در مسئله تزاحم شروط رهبری) مشغول بود با دیدگاه‌های او در نامه‌اش به شورای بازنگری قانون اساسی و سخنرانی ، تغییر معنادار وی را درباره اعلمیت ولی فقیه روشن می‌کند. 🔻اولا: منتظری اعلمیت و افقهیت را برای شرط فقاهت رهبری مقوله می‌دانست نه از شرایط اولیه رهبری و می‌نویسد: «بدون تردید اعلم بیشتر مورد رضایت خداوند است تا غیر اعلم ... ترجیح غیر اعلم [با وجود اعلم] جایز نیست. عقل سلیم نیز بر آن گواهی خواهد داد. چرا که ترجیح مرجوح بر راجح قبیح است.» (مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج2، ص 66) در نتیجه اینگونه نیست که اگر کسی فقیه غیر اعلم باشد صلاحیت و اقتضا ولایت از او ساقط شود. بنابراین اعلمیت جزو شرایط اولیه رهبری نیست و در صورت تزاحم بین چند گزینه به میان می‌آید و لاجرم نباید یک مقوله ترجیحی در نگاه منتظری در قانون اساسی و در شروط رهبری مطرح شود. به همین جهت آقای منتظری نیز در کتاب ولایت فقیه خود اعلمیت را به عنوان یکی از شروط هشتگانه رهبری ذکر نکرده است و اشکال‌تراشی او به اعضای شورای بازنگری قانون اساسی که چرا اعلمیت را جزو شروط ولایت فقیه نمی‌آورید (خاطرات منتظری، ج1، ص713) بی وجه است. 🔻ثانیا: منتظری معتقد است که تزاحم بین فقیه اعلم و غیر اعلم و یا هر تزاحم دیگری بین شروط رهبری، در نظریه ولایت فقیه مشکلی ایجاد نمی‌کند و اگر متصدی امور، فقیه غیر اعلم شود، ولایتش محقق و بدون اشکال است. وی می‌گوید: «در این مورد بنابرقول نصب فقها از سوی ائمه به ولایت، ظاهرا جایی برای این بحث [تزاحم شروط رهبری] باقی نمی‌ماند، زیرا آنچه از ادله به دست می‌آید، نصب فقیه جامع الشرایط است و دلیلی برای نصب غیر آن وجود ندارد. پس در صورتی که فقیه جامع الشرایط هشتگانه پیدا نشد، ... از باب امور حسبیه هر کس توان انجام آن را دارد به عنوان واجب کفایی مسئولیت آن را به عهده می‌گیرد.» (مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج2، ص340) ادامه صفحه بعد👇 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
چرا آیت‌الله جوادی آملی، آقای #منتظری را دچار شهوت عملی می‌دانست؟ / رنگ عوض کردن قبل و بعد از قائم م
👆 ▫️آقای منتظری می‌داند که فقهای مجلس خبرگان اکثرا قائل به نظریه نصب ولایت فقیه هستند و می‌داند که چالش اساسی در بازنگری قانون اساسی همین مسئله تزاحم بود که آیا می‌شود مرجع جامع الشرایط اعلمی یافت که مدیر و مدبر و سیاست‌مدار ماهری باشد چنانچه دغدغه اصلی امام نیز در بازنگری قانون اساسی همین بوده است (صحیفه امام خمینی، ج21، ص371). پس چرا اصرار دارد که بر طبل نایاب اعلمیت ولایت فقیه بزند؟ وی که می‌داند فقهای دیگر با نظر نادر او درباره ولایت انتخابی فقیه مخالفت فقهی دارند پس چرا این اختلاف فتوا را پنهان می‌دارد و بنابر مبنای خودش به دیگر فقهای مجلس خبرگان و شورای بازنگری قانون اساسی اتهام می‌زند که شما غیر اعلم را انتخاب کردید؟ این پنهان کاری تعمدی ناشی از چیست؟ آیا جز «شهوت عملی» نام دیگری می‌توان بر آن نهاد؟ 🔻ثالثا: آقای منتظری در 13 رجب است از هر چه بر او گذشته و به آنچیزی که نرسیده است! به همین دلیل شروع به بد و بیراه گویی‌های زیادی می‌کند و به طوری سخن می‌گوید که رسانه‌های ضد انقلاب برایش کف بزنند. اما در دورانی که برای شورای بازنگری نامه می‌نویسد و سعی می‌کند با ژست علمی و با احترام نامه بنگارد تنها اشکالش به حذف شرط مرجعیت و اعلمیت از شرایط ولایت فقیه، این است که قانون اساسی باید براساس و اضطرار نگاشته نشود (خاطرات منتظری، ج1، ص713). پیش‌تر گذشت که چرا آقای منتظری خودبه این مسئله توجه نکرده است و مرجعیت و اعلمیت را در کتاب ولایت فقیه خود به عنوان شروط اساسی رهبری نیاورده است؟! به علاوه مگر حذف شرط مرجعیت و اعلمیت مانع از انتخاب فقیه جامع الشرایط اعلم می‌شد که وی احساس خطر می‌کند؟ از سوی دیگر وی خود معتقد است که تزاحم بین شرط فقاهت با شرط تدبیر و سیاست، امر مبتلا به است و شرط تدبیر و سیاست مهمتر از شرط فقاهت است. وی در کتاب ولایت فقیه خود به این مسئله اشاره می‌کند و باید پرسید که اگر این تزاحم، امر مبتلا به بوده است تزاحم بین اعلم و غیر اعلم، مبتلا به تر خواهد بود. در نتیجه چرا در نامه خود به شورای بازنگری آن را در شرایط خاص دانسته است؟ اگر برای شرایط خاص است چرا به گفته وی «مهمترین و بیشترین موارد تزاحم» محسوب می‌شود (مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج2، ص 341)؟ اگر برای شرایط خاص است چرا هنوز که هنوز است در بین اهل فن، جایگزینی برای رهبری معظم تصور نمی‌شود؟ منتظری خود اعتراف دارد تشخیص اعلم مسئله‌ای است اختلافی و می‌گوید: «مردم و نیز اهل خبره در بسیاری از موارد در تشخیص اعلم دچار اختلاف می‌شوند.» (مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج2، ص 201) اگر تشخیص اعلم مسئله‌ای اختلافی است تشخیص فقیه جامع‌الشرایط اعلم بسی دشوارتر خواهد و برای شرایط خاص و کم‌یاب نخواهد بود. با این وجود آیا این میزان تفاوت منتظری متقدم با متاخر را جز به «شهوت عملی» می‌توان توجیه کرد؟ 🔻رابعا: آقای منتظری در اشکال‌تراشی به دیگران و بیان مشکلات شرعی قوانین و اقدامات دیگران، حساسیت زیادی نشان می‌داد که مهمترین موارد آن را در اعدام و اعدام منافقین می‌بینیم اما در اشکال کردن به انتخاب خود به عنوان قائم مقامی، به تعارفات و حفظ احترامات تشریفاتی بسنده کرده است، درحالی که بعدا کاشف به عمل آمده که این کار را می‌دانسته است (خاطرات منتظری، ج1، ص471). اما آقای منتظری هیچ اشکالی علنا به آن نگرفت و با قدرت قائم مقامی را تصاحب کرد. بر خلاف مقام معظم رهبری که در جلسه خبرگان رهبری در مقابل انتخاب خود ایستادند. آقای منتظری هر آنچه در گفت شایسته خودش در دوران قائم مقامی بود اما هیچ نگفت و نهایتا امام خمینی در نامه 6/1/1368 آن را افشا کرد. این تناقض رفتاری آیا چیزی جز «شهوت عملی» می‌تواند باشد که آیت‌الله جوادی به آن اشاره کردند؟ 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir