گریز از هرآنچه غیر توست.mp3
6.8M
#مناجات_شعبانیه تنها؛
یک دعای معمولی نیست!🌱
آنقدر که • همه،
ائمه اطهار علیهمالسلام •
این دعا را میخواندند!!!✨
این مناجات را بشناسیم♥️
#شعبان
#ماه_شعبان
【 @emamzaman_12 】
هدایت شده از 🌸یاس گراف🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چہ انتظارعجیبی نشستہ دردل ما
همیشه منتظریم خدا کندکه بیایی
#امام_زمان♥️
#استوری🌸
دست ما بر کرم و
رحمت ♥️ مهدی_عج باشد🌸
عشق ما آمدن
دولت♥️ مهدی_عج باشد🌸
اول #ماه_شعبان از
کرمت یا سلطان♡
روزی ما فرج
حضرت♥️ مهدی_عج باشد🌸
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🙏
#امام_زمان
#شعبان
【 @emamzaman_12 】
⭕️ به مسخره گرفتن منتظران!
🔹در رساله دوم پطرسی آمده: «در آن زمان، اعتقاد به رجعتِ مجددِ مسیح را به تمسخر خواهند گرفت!»۱
🔹در انجیل متی میگوید: «هنگامی که من؛ مسیح موعود، با شکوه و جلال خود و همراه با تمام فرشتگانم بیایم، آن گاه بر تخت با شکوه خود خواهم نشست. سپس تمام ملت های روی زمین در مقابل من خواهند ایستاد و من ایشان را از هم جدا خواهم نمود، همان طور که یک چوپان، گوسفندان را از بزها جدا می کند...»۲
📚 ۱-باب۳، آیه۳و۴
📚 ۲-متی، باب۲۵، آیات۳۱و۳۳
#منجی_در_ادیان ۱۳
#امام_زمان♥
【 @emamzaman_12 】
⭕️ استغاثه ی مردی سنّی
🔹شیخ علی رشتی نقل میکرد: از راه آب فرات به سمت نجف می رفتم. در کِشتی جماعتی را دیدم اهل حلّه که مشغول لهو و لعب بودند. جز یک نفر که آثار سکینه و وقار از او ظاهر بود و آن جماعت مذهب او را مورد تمسخر قرار داده و بر او عیب می گرفتند. با آن شخص هم صحبت و دلیل را جویا شدم.
🔹گفت: آن جماعت خویشان من هستند و از اهل سنت. پدرم نیز از ایشان بود و مادرم از اهل ایمان و من نیز به برکت حضرت صاحب الزمان شیعه شدم. از کیفیت آن سوال کردم گفت:
🔹برای تجارت همراه دوستان از حلّه بیرون رفتم. در مسیر برگشت دوستان خود را گم کردم. راه ما از صحرای بی آب و علفی بود که درّندگان بسیاری داشت. متحیر ماندم و از گرسنگی و عطش ترس داشتم. پس استغاثه کردم به خُلفا و مشایخ و ایشان را شفیع کردم و تضرّع نمودم. فرجی ظاهر نشد.
🔹از مادرم شنیده بودم که میگفت: ما امام زنده ای داریم که کُنیه اش اباصالح است. گمشدگان را به راه و درماندگان را به فریاد میرسد. با خدا عهد کردم: من به آن حضرت استغاثه میکنم اگر مرا نجات داد، به دین مادرم درآیم.پس او را ندا کردم و استغاثه نمودم.
🔹ناگاه کسی را دیدم که با من راه میرود و بر سرش عمامه سبزی ست. آنگاه راه را به من نشان داد و فرمود که به دین مادرم درآیم. پس از نظرم غایب شد. پس از اندکی به حلّه رسیدم و روز بعد برای آموختن معالم دین نزد سید مهدی قزوینی رفتم.
📚 منتهی الامال، باب چهاردهم، ص۱۳۵۴
مولای من، راه را گم کرده ایم، راه را نشانمان بده و نجاتمان ده...😭
#حکایات_و_تشرفات ۲۷
#امام_زمان♥
【 @emamzaman_12 】
فرازی از #مناجات_شعبانیه
امیرالمومنین علیه السلام:✨
`إِلٰهِى🌱
لَمْ يَكُنْ لِى حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ
بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلّا
فِى وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِى لَِمحَبَّتِك،
وَ كَما أَرَدْتَ أَنْ أَكُونَ كُنْتُ🤲
پروردگارا❣
هیچ نیرویی ندارم؛
تا خود را بهوسیله آن
از عرصه گناه بیرون ببرم،
مگر آنگاه که به وسیله محبّتت
از خواب غفلت بیدارم سازی.
و از برکت محبت تو
همانی بشوم که تو می خواهی!♥️🌿
#خداےخوبم 💛
【 @emamzaman_12 】
♡مهدیاران♡
#رمان_ادموند #پارت_سوم🦋 پرستار چشم غرّهای به او رفت و برای نشان دادن حسن نیتش کیف همراه دختر را در
#رمان_ادموند
#پارت_چهارم🌹
دو هفتهای از آن حادثه غریب، سپری شده و کمی اوضاع زندگی به حالت عادی بازگشته بود. یکشنبه سرد و بارانی، کلیسای محله چندان شلوغ نبود و همین تعداد اندک هم کم کم در حال متفرق شدن بودند. ادموند در یک ردیف نیمکت تنها نشسته و به مجسمه مصلوب حضرت مسیح نگاه میکرد. حوصله رفتن به خانهاش را نداشت، احساس تنهایی کُشندهای سراسر وجودش را در برگرفته بود، تجربه بی سابقه انزوا و دوری.
اغلب اوقات روز، وقت و بی وقت به یاد آن دختر میافتاد. توان فکر کردن به آن روز و آن حادثه را نداشت، چهره خونین آن دختر که به یادش میآمد، حس ترس و وحشت حاکم در رؤیاهایش بر او غالب میشد. این دختر همان بود، همان چشمهای براق و درخشان که به او نگاه میکرد، حتی زمانیکه به سختی باز شده بود! خودش بود اما وجه اشتراک این دو را نمی فهمید.
ادموند عزیز، حالت چطوره پسرم؟
رشته افکارش از هم پاشید، برگشت و پدر فیلیپ را بالای سرش دید که دستش را بر روی شانه او گذاشته و با صمیمیت خاصی فشار میداد. خواست از جایش بلند شود که کشیش اجازه نداد و در کنار او نشست...
📚 رمان #ادموند تالیف آمنه پازوکی
🌱با ادموند همراه باشید تا ابعاد جدید و جذابی از این زندگی عجیب روشن شود...
#رمان_مهدوی
【 @emamzaman_12 】
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللّٰهِ الَّذِي ضَمِنَهُ
سلام بر تو ای وعده خدا که آن را ضمانت نمود...✋
📆 ۱۳ روز مانده تا میلاد امام زمان
#امام_زمان♥
#روزشمارنیمهشعبان🎊
【 @emamzaman_12 】
41.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃دعا میتونه کاری بکنه که یه لشکر و چندین موشک نمیتونن انجامش بدن!
💛ماها با امید زندهایم . . .
ما به اندازه گناه هامون دعا نمی کنیم... بلکه به اندازه امیدمون دعا می کنیم!🌿
#استاد_پناهیان
#پیشنهادی👌
【 @emamzaman_12 】
⭕️ حوادث پس از ظهور مسیح
🔹یوحَنّا اصرار دارد «تمام پیشگویی ها در عصر ظهور مسیح محقق خواهد شد» تا منطبق بشود با آنچه در زبور داوود آمده. در کتاب مکاشفه یوحَنّا مشاهده میشود:
۱. آمدن مسیح با مقدّسان (قدّیسان)
۲. جنگ به نام چاه مجدان یا چار مجدان
۳. بسته شدن شیطان
۴. قدّیسان حکومت خواهند کرد
۵. آزاد شدن شیطان پس از هزار سال
(ولی دیگر نمی تواند کسی را وسوسه کند)
۶. داوری بر تخت سفید (قیامت کبری)
۷. پایان عالم؛ پایان حیات جسمانی عالم و جاودان شدن مسیح و پیروانش و لذا دوباره به خدا ملحق می شویم.
(ما می گوییم بهشت، آنان می گویند حیات جاودانه و زندگی ابدی)
📚 مزامیر داوود، ب۲۵، آیه ۳-۸
📚 مکاشفه یوحنا، باب۱۹ آیه ۱۱ و ب۲ آ۱۵
#منجی_در_ادیان ۱۴
#امام_زمان♥
【 @emamzaman_12 】
⭕️ استغاثه ی مردی سنّی
🔹شیخ علی رشتی نقل میکرد: از راه آب فرات به سمت نجف می رفتم. در کِشتی جماعتی را دیدم اهل حلّه که مشغول لهو و لعب بودند. جز یک نفر که آثار سکینه و وقار از او ظاهر بود و آن جماعت مذهب او را مورد تمسخر قرار داده و بر او عیب می گرفتند. با آن شخص هم صحبت و دلیل را جویا شدم.
🔹گفت: آن جماعت خویشان من هستند و از اهل سنت. پدرم نیز از ایشان بود و مادرم از اهل ایمان و من نیز به برکت حضرت صاحب الزمان شیعه شدم. از کیفیت آن سوال کردم گفت:
🔹برای تجارت همراه دوستان از حلّه بیرون رفتم. در مسیر برگشت دوستان خود را گم کردم. راه ما از صحرای بی آب و علفی بود که درّندگان بسیاری داشت. متحیر ماندم و از گرسنگی و عطش ترس داشتم. پس استغاثه کردم به خُلفا و مشایخ و ایشان را شفیع کردم و تضرّع نمودم. فرجی ظاهر نشد.
🔹از مادرم شنیده بودم که میگفت: ما امام زنده ای داریم که کُنیه اش اباصالح است. گمشدگان را به راه و درماندگان را به فریاد میرسد. با خدا عهد کردم: من به آن حضرت استغاثه میکنم اگر مرا نجات داد، به دین مادرم درآیم.پس او را ندا کردم و استغاثه نمودم.
🔹ناگاه کسی را دیدم که با من راه میرود و بر سرش عمامه سبزی ست. آنگاه راه را به من نشان داد و فرمود که به دین مادرم درآیم. پس از نظرم غایب شد. پس از اندکی به حلّه رسیدم و روز بعد برای آموختن معالم دین نزد سید مهدی قزوینی رفتم.
📚 منتهی الامال، باب چهاردهم، ص۱۳۵۴
مولای من، راه را گم کرده ایم، راه را نشانمان بده و نجاتمان ده...😭
#حکایات_و_تشرفات ۲۷
#امام_زمان♥
【 @emamzaman_12 】
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به به چـهگلــی😍
چشـمودلـت فاطـمه روشــن🍃🌸
🎉خوش اومدی شاهِ کربلا♥️🎊
#ماه_شعبان
#شعبان
#میلاد_امام_حسین(ع)💐
【 @emamzaman_12 】
♡مهدیاران♡
#رمان_ادموند #پارت_چهارم🌹 دو هفتهای از آن حادثه غریب، سپری شده و کمی اوضاع زندگی به حالت عادی باز
#رمان_ادموند
#پارت_پنجم❄️
آن شب بالای پل لندن تصمیم مهمی گرفت و باعجله خود را به خانه رساند. پلهها را دو تا یکی بالا رفت و وقتی وارد آپارتمانش شد به سمت اتاق کارش دوید، پشت میز نشست و نامهای نوشت:
«الیزابت عزیز؛ وقتی این نامه را میخوانی بین من و شما همه چیز تمامشده. تا آنجا که من متوجه شدم شما هم قلباً تمایلی به ادامه این رابطه ندارید، پس بهتر است هر چه زودتر راه زندگی را از هم جدا کرده و بیشتر از این مانع پیشرفت یکدیگر نشویم. دوران خوش باهم بودنمان خیلی خیلی کوتاه و زودگذر بود. شاید از ابتدا برای با هم بودن عجله کردیم و بدون آشنایی کافی همدیگر رو پذیرفتیم درحالیکه فرسنگها بینمان فاصله بود.
حلقه نامزدیِمان را به نشانه پایان روابط همراه نامه پس میفرستم در ضمن به بازگرداندن پولهایی که به عنوان قرض از من گرفتید، نیازی نیست. پس نگران بِدهیتان نباشید. برایت آرزوی زندگی خوبی دارم»...
فِریا باحالتی ملتمسانه به ادموند گفت: خواهش میکنم پیداش کن تا دیر نشده پیداش کن و نذار اونجا بمیره.
- عمه جان، از دست من چه کاری برمیاد؟! من که اصلاً نمیدونم اون به کدوم یکی از این گروههای افراطی پیوسته که ردی ازش بتونم دنبال کنم! متأسفم اما واقعاً شانس پیدا کردنش کم و تقریباً غیرممکنه.
- شاید به کمک آرتور و سازمان امنیت بشه ردی ازش پیدا کرد! ویلیام درحالیکه این جملات را میگفت وارد اتاق شد، در جریان همه ماجرا واقع شده بود.
- اما سازمان امنیت به این راحتی با ما همکاری نمیکنه، پدر! مگر اینکه شما تصمیم گرفته باشید از نفوذ سناتور سایمون کمک بگیرید.
- به نظر تو اشکالی داره؟! پدر با نگاهی پرسشگرانه سرخود را به سمت او برگرداند و ادامه داد: تنها کسی که میتونه از نفوذش استفاده کنه تا شاید بتونیم ردی از لوگان بگیریم فقط سایمونه! چون درنهایت حتی اقدام از طریق اسکاتلندیارد و پلیس بینالملل باز هم به سازمان امینت ملی ختم میشه که سد بزرگی خواهد بود...
در یکی از روزها، از صبح زود بعد از صرف صبحانه به کتابخانه پناه برده و سراغ یکی از انجیلهای چهارگانه رفته بود، در آنجا به آیه ای رسید که برایش بسیار جالب بود؛ «زلزلههای عظیم در جایها و قحطیها و وَباها پدید میآید و چیزهای هولناک و علامات بزرگ از آسمان ظاهر خواهد شد... اورشلیم پایمال خواهد شد تا زمانهای امتها به انجام رسد و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگی و حیرت برای امتها روی خواهد نمود...»،
«دلهای مردمان ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر میشود و آنگاه پسر انسان را خواهند دید که بر ابری سوار شده با قوت و جلال عظیم میآید»
هر کلمهای که جلو میرفت لحظه به لحظه آن خواب برایش زنده میشد، چطور ممکن بود؟ این جملات از چه زمانی صحبت میکرد که اینقدر به خوابهای او نزدیک بود! چرا ادموند این وقایع را در خواب میدید؟ از تعجب مات و مبهوت بود که پدرش وارد شد.
- ادموند، تو هنوز اینجایی؟
- بله پدر، با من کاری دارید؟!
- خب کار خاصی که نه پسرم! فقط اگه یادت باشه مادرت از دخترعمه فِریا دعوت کرده که برای تعطیلات پیش ما بیاد اما چون این چند روز برف زیادی باریده، سفرش به تأخیر افتاده و همینالان رسیده، بهتره هر چه زودتر کارتو اینجا تموم کنی و بِری پیشش....
تالیف: #آمنه_پازوکی
📌با ادموند همراه باشید تا ابعاد جدید و جذابی از این زندگی عجیب روشن شود...
#رمان_مهدوی🌱
【 @emamzaman_12 】
بوےگُلهاٰیبهشتےزفضاٰمےآید
عطـ🌺ـرفردوسهمآغوشصباٰمےآید
هاتفمگفتڪہمیـلاٰدحسیناسـتــامروز
زینجهتبوےبهشتــازهمـہجاٰمےآید..🍃🎊
#شببخیرامیردنیا✨...
#عاشقانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅السَّلامُ عَلَيْكَ يَا تالِيَ كِتابِ اللّٰهِ وَتَرْجُمانَهُ
سلام بر تو ای تلاوتکننده کتاب خدا و تفسیرکنندهاش...✋
📆 ۱۲ روز مانده تا میلاد امام زمان
#امام_زمان♥
#روزشمارنیمهشعبان🎊
【@emamzaman】
💠 حکمت های نهج البلاغه
📋موضوع:رفتار شناسى (و نقش روحيّات در تن آدمى)
🌸امام علی علیه السلام فرمودند:
كسى چيزى را در دل پنهان نكرد جز آن كه در لغزش هاى زبان و رنگ رخسارش، آشكار خواهد گشت
#نهجالبلاغه
#حکمت_۲۶
【 @emamzaman_12 】
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"إِلَهِی أَعُوذُ بِك مِنْ غَضَبِك
وَ حُلُولِ سَخَطِك"🙂🌱
خدایا!❣
به تو پناه میآورم
از خشمت و از فرود آمدن غضبت✨
- اگر دوست نمی داشتی ام
به خاطر بدی هایم...💔😭
که اینچنین ناراحت نمی شدی!
خَشمَت هم، از روی علاقه است
- اما من، طاقت ناراحتی ات را ندارم😞🍃
#ماه_شعبان
#مناجات_شعبانيه
【 @emamzaman_12 】
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسداران پر افتخار میهنم روزتون مبارڪ😍♥️
#روز_پاسدار
【 @emamzaman_12 】
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣تفاوت یاران امام حسین عليهالسلام با یاران امام زمان عَجَّلَ اللهُ تَعَالَی فَرَجَهُ چیست؟
🌹میلاد سراسر خیر و برکت امام حسین عليهالسلام بر شما منتظران مبارک باد.
#پناهیان🌱
#امام_زمان🌸
#میلاد_امام_حسین💥
【 @emamzaman_12 】