eitaa logo
انقلابِ قَلم
377 دنبال‌کننده
625 عکس
137 ویدیو
48 فایل
✔️ مجالی برای نقد،تبیین و تحلیل ارتباط با ما: @Admin7181
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرگزاری رسا
◾️ویژه نامه «تحریف بنیانگذار» از سوی خبرگزاری رسا راه اندازی شد ▫️رهبر معظم انقلاب: «اکثر شما میدانید که انگیزه‌هایی برای تحریف شخصیّت امام و تحریف انقلاب که بزرگ‌ترین هنر امام بزرگوار بود هست. ما باید تکرار کنیم حقایقی را که در باب امام و در باب انقلاب گفته‌ایم، باز هم بگوییم و تکرار کنیم و مجال تحریف را از تحریف‌کنندگان بگیریم.» ▫️با توجه به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و با عنایت به اینکه در آستانه سالروز صدور «منشور روحانیت» از سوی امام راحل خطاب به حوزه و روحانیت قرار داریم، خبرگزاری رسا با هدف بازخوانی گفتمان امام خمینی(ره) رهبر کبیر و بنیانگذار انقلاب اسلامی ویژه نامه «تحریف بنیانگذار» را راه اندازی کرده است. 🆔 @rasanewsagency
انقلابِ قَلم
🗓 امام منهای خط امام، تهدید این روزها/ تحریف بنیانگذار (۴۵) ✍️ ، طلبه و مبلغه حوزه علمیه «اگر یک‌وقت مردم ببینند آقایان وضع خودشان را تغییر داده‌اند و آن چیزی را که نسبت به روحانیون در دلشان بوده است، از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان.» آهنگ این کلام امام راحل که در تیرماه ۶۴ در دیدار اعضای خبرگان، به زبان آوردند، هم چنان در گوش زمان می‌پیچد. سال‌هاست جریان ناکثین و قاسطین انقلاب تلاش می‌کنند تا ناکارآمد جلوه دادن مکتب امام، منسوخ شدن و تحریف آن را در برنامه‌های خود قرار داده و راه امام را به بیراهه بکشانند. عده‌ای که ازقضا به لحاظ ژن و نسبت، نزدیک‌ترین‌اند، اما مهر تحریف بر عقاید امام زده‌اند. پردهٔ اخیر این جنایت با بال‌وپر دادن به اعضای نهضت آزادی در جماران، رقم خورد. اعضای نهضتی که امام، آن را بی‌دین و ضد اسلام تلقی می‌کرد و مردم را از خطر اعتماد به آن بر حذر می‌داشت و هنگامی‌که اعضای بیت و منتسبین به امام در ترویج آن نقش ایفا کنند شائبهٔ انحراف بیشتر جان می‌گیرد. انحرافی که خطرش بارها توسط فرزند خلف امام، به طیف انقلابیون گوشزد شده است. در این میان سؤال اساسی آن است که هدف از تحریف امام چیست؟ روشن است هرقدر دشمن بتواند جامعه و بدنه انقلاب را از افکار و اصول ناب امام که پایه و مبانی انقلاب‌اند، دچار تحریف کند، بیشتر به هدف نابودی انقلابی نزدیک می‌شود. انقلابی که در نگاه امام و رهبری، همان انقلابی است که انسان را به عصر تمدن اسلامی می‌رساند. طبیعی است جوانان به‌عنوان آینده‌سازان این مرزوبوم و نیروی انسانی و فکری انقلاب، اولین طعمه‌های این خبیثان سیاسی در تحریف افکار امام راحل‌اند تا به‌زعم باطل خود و رویارویی با اهداف و آرمان‌های امام و مقام معظم رهبری، بتوانند ولایت‌فقیه را از جهت‌دهی جامعه در مسیر انقلاب اسلامی، خارج کنند. سؤال بعدی این است که این تحریف به چه شکل صورت می‌گیرد؟ تحریف ابتدا در مبانی و پایه‌های فکری مثل ضرورت استقلال، عدم وابستگی به آمریکا و غرب در همهٔ زمینه‌های علمی، فرهنگی و اقتصادی، رخ می‌‌دهد. در گام دوم جریان تحریف تلاش می‌کند تا به دنبال اثبات عدم کارآمدی تفکر امام بعد از زمان جنگ، باشد. و درنهایت تمام ارزش‌ها و آرمان‌های زمان انقلاب نظیر ساده زیستی، انقلابی گری، آمریکا و دشمن‌ستیزی را موردحمله قرار دهد. خطری که امام سال‌ها پیش درباره‌اش هشدار داده بود. نکته قابل‌توجه آن است که این جریان حتی در زمان حیات امام هم با نسبت‌های ناروا از قبیل عقب‌ماندگی و ناآگاهی به زمان ایشان را از هجمه‌های خود بی‌نصیب نگذاشتند. راه مبارزه با تحریف چیست؟ امروز مبارزه با جریان تحریف بنیان‌گذار از مهم‌ترین وظایف است و کلیدی‌ترین ابزار مبارزه نیز عبارت است از شناخت اندیشه ناب امام راحل ازطریق مطالعه و بازخوانی اندیشه امام درتاریخ وکتاب صحیفه امام و وصیتنامه ایشان بخصوص برای نسل جوان. زیرا امام بدون خط امام، عنصری تحریف‌شده وبی هویت است که جریان تحریف تلاش می‌کند آن را با امامِ برخاسته از مکتب اسلام ناب جایگزین کند. 🆔@manaar_ir
🗓 سالوس‌ها مشغول کارند/ تحریف بنیانگذار (۴۷) ✍️ ،طلبه حوزه علمیه قم و دانش آموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام امام خمینی در جمع دانشجویان و طلاب، جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۴۳ فرمودند «و الله اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرّفی کرده‌اند. سیاست مُدُن از اسلام سرچشمه می‌گیرد. من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم؛ من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیه اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم». جملات بالا بخشی از تابلوی نمایشگر اندیشه ناب امام راحل رضوان‌الله علیه است و عمق باور امام را به مکتب اسلام حکایت می‌کند. اما یک جریان منسجم و پیچیده از مشاهده این تابلو احساس ناخوشایندی و خطر کرده است و مدت‌ها است که تصمیم گرفته تابلو را تغییر بدهد و حتی اگر لازم باشد پایه‌هایش را از جا دربیاورد. جریان تحریف به این نتیجه رسیده است که امامِ باورمند به مبارزه با استکبار و استعمار در تاروپود انسان‌های آزادی‌خواه ریشه دوانیده و آن‌قدر اوج گرفته است که دیگرکسی به تحریف گران کوتاه‌قد نیم‌نگاهی هم نمی‌اندازد پس راه چاره‌ای وجود ندارد جز این‌که قامت امام را آن‌قدر کوتاه کند که یا از قد و قواره این جریان کوچک‌تر بشود و یا حداقل هم‌طراز باشد. نتیجه این دست‌وپا زدن‌های پیدا و پنهان در چند عرصه حاصل می‌شود: عرصه اول تغییر افکار جامعه درباره امام است. جریان تحریف باید آن‌قدر پیش برود تا در ذهن همه‌کسانی که امام را دیده یا ندیده‌اند این‌گونه القاء کند که امام تنها شخصیتی مذهبی و عالم دینی دور از سیاست و اجتماع بوده و با دنیای اطرافش هیچ پیوندی برقرار نمی‌کرده است. تحریف‌کنندگان خط امام می‌خواهند بنیان‌گذار انقلاب را آن‌گونه جلوه بدهند که درگذر زمان هیچ‌کسی او را با پرچم‌داری مبارزه با طاغوت و استکبار و فریاد زننده بر سر ظالمان به ملت‌ها نشناسد و چه راهی بهتر از این‌که حضرت روح‌الله در ذهن و فکر مردم تنها با عنوان کسی که وعده دهنده آب و برق رایگان بوده است شناخته بشود _هرچند که او هیچ‌وقت این جمله را بر زبان نیاورده باشد_ و در لابه‌لای این دروغ‌پردازی‌ها اساسی‌ترین عناصر اندیشه پیر جماران پنهان و به قهقرا خواهد رفت. ساخت‌وساز اشرافی در مقبره امام راحل تنها بخشی از خط تحریف است که سبب می‌شود تا مردم و به‌ویژه آیندگان در فهم اندیشه ناب آیت‌الله‌العظمی سید روح‌الله خمینی دچار تضاد فکری بشوند و نتوانند رابطه گفتار و کردار ترویج گر ساده زیستی را با این بنای فاخر تطبیق بدهند و آن‌همه سخن که او در ستایش زندگی عاری از تجمل و نکوهش زیست اشرافی بر زبان جاری می‌کرد در لابه‌لای زرق‌وبرق مرقدش پنهان شود. عرصه دوم در مقام تحریف امام مربوط است به مهندسی کنش گری سیاسی مردم که سبب می‌شود تا ملت در انتخاب مسئولان دچار اشتباه یا تردید بشوند و با پیامدهای منفی انتخاب خود دست‌وپنجه نرم کنند. جریان تحریف در این عرصه تلاش کرده و می‌کند تا امام امت را منادی صلح و سازش با دنیا جلوه بدهد و مبارزه با سرمایه‌داری ضد مردمی را از منظومه فکری حضرت روح‌الله محو کند تا دیگرکسی به یادش نیاید که امام خمینی مبارزه را با رفاه‌طلبی سازگار نمی‌دانست و بر این باور بود که هرکس مبارزه درراه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان را با سرمایه‌داری و رفاه‌طلبی مزاحم یکدیگر نداند الفبای مبارزه را نشناخته است. تحریف‌کنندگان نانجیب خط امام تلاش می‌کنند تا برخلاف تأکید و دغدغه حضرت روح‌الله صندلی‌های قدرت در اختیار سرمایه‌داران و مرفهان بی‌دردی قرار بگیرد که با نصیحت و پند و اندرز اصلاح نمی‌شوند و مردم را از مبارزه برای کنار گذاشتن تشنگان قدرت منصرف سازند. نتیجه این راهبرد تحریفی آن است که آن کسانی که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند از گردونه خارج شوند و کسانی بر مسند قدرت قرار بگیرند که باور عمیقی به مکتب امام ندارند. هرچند جریان تحریف هرگز از پای نمی‌نشیند و به تلاش‌های ضد دینی و ضد مردمی خود ادامه خواهد داد اما با این‌همه آنچه دست‌وپا زدن‌های آن‌ها را به آب در هاون کوبیدن تبدیل می‌سازد رسوا کردن اندیشه و عمل ریاکارانه این جریان است که حضرت روح‌الله آن‌ها را سالوس صفت و اسلام نمایان دغل‌بازی نامیده است که وفاداری و تعهدشان به جمهوری اسلامی نمایشی و پوشالی بوده است. 🆔@manaar_ir
انقلابِ قَلم
🔰 در مَنار می خوانید: 🗒 رفراندوم لازم نیست، اصلح لازم است ✍ به قلم سرکار خانم #زهرا_نجاتی،طلبه و
🗒 رفراندوم لازم نیست،اصلح لازم است ،طلبه و مبلغه حوزه علمیه [] مشروعیت سیاسی به معنای «شرعی بودن» و «مطابق شریعت» نیست. بلکه مشروعیت ویژگی یک نظام است که حکومت به‌واسطه آن ویژگی حکمرانی خود را برحق و قانونی می‌داند و مردم نیز فرمان‌برداری از آن را وظیفه خود می‌داند. (پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص 10. ولایت‌فقیه و حکومت اسلامی در منظر امام خمینی ص 91) این تفکر، مبنای اصلی انقلابی است که در سال ۱۳۵۷, به پیروزی رسید و در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، با تأیید ۹۸/۲ مردم ادامه پیدا کرد. در همان سال این شائبه وجود داشت که وقتی مردم قائل به انقلاب اسلامی هستند، این به چه علت شکل می‌گیرد؟ اما حضرت امام _رضوان‌الله علیه_ به‌عنوان تئوریسین اصلی انقلاب و رهبری ولی‌فقیه، تأکید بر لزوم این رأی‌گیری می‌کنند. اما آیا این سخن که نسل قبلی انتخابی کردند و اکنون عده‌ای آن را قبول ندارند، درست است یا نه؟ آیا باید دوباره رفراندوم اتفاق بیفتد؟ به‌طورمعمول انقلاب‌های دنیا بر هر اساسی که شکل گرفتند، سال‌های بعد، رفراندوم تکرار نشده است. این در حالی است که همه‌ساله در ایران در رویدادهای مختلفی مردم بر مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی ، صحه می‌گذارند. هرچند در مقایسه آماری دوره‌های برگزارشده از ابتدای تاکنون، انتخابات 1388 بالاترین میزان را با 85% مشارکت مردمی به خود اختصاص داده است. و همین امر موجب این شبهه شده که: این مشارکت کمتر، نشان‌دهندهٔ پشیمانی مردم است. درحالی‌که مشکلات زیادی در سال‌های جنگ و پس‌ازآن بر این جامعه تحمیل‌شده؛ و مردم همواره با راهپیمایی‌های مانند سالگرد پیروزی انقلاب، رویدادهایی مانند دیدار رهبری با مردم و همچنین انتخابات مختلف، مهر تأیید بر این نظام زده‌اند. در این میان، عواملی ازاین‌دست ممکن است باعث عدم مشارکت حداکثری در سال‌های اخیر باشد: ۱/پاشیدن گرد ناامیدی توسط رسانه‌های خائن و عوامل داخلی و خارجی. ۲/دشمنی از راه سیاه نمایی در محصولات نمایشی و نوشتاری، ۳/عدم انجام خدمت شایسته توسط مسئولینی که با رأی مردم در مناصب مختلف، جای گرفته‌اند. ۴/عدم پشتیبانی صحیح از تولیدکنندگان در اوضاع آشفتهٔ تحریم. ۵/برطرف نکردن موانع تولید ۶/ ایجاد تورم و گرانی، ۷/پرداختن به حواشی  گفتنی است منافقین داخلی نیز تمام تلاششان را کرده‌اند تا با برجسته‌سازی این موضوعات، روح ناامیدی را بیش‌ازپیش در مردم و جامعه، بدمند. اما رهبر معزز انقلاب در سخنرانی اخیرشان از لزوم امیدواری وامید آفرینی برای مردم بخصوص جوانان سخن گفتند. ایشان مانند تمام این چهل‌ویک سال، با تأکید بر لزوم حل مشکلات توسط مسئولین برطرف کردن مشکلات معیشتی و تولیدی مردم، تلاش در جبهه مخالف یعنی برانگیختن روح امید و نشاط و برشماری ثمرات این انقلاب اسلامی و تلاش برای روی کار آمدن نیروهای انقلابی را بهترین راهکار از سوی دانستند. و از مردم خواستند در انتخابات پیش رو، مسئولینی انتخاب کنند که با خدمت جهادی، انگیزه‌ای قوی و بصیرت بالا، بتوانند زندگی اقتصادی مردم را رونق ببخشند؛ و موجب رشد نهال امید، در دل مردم نسبت به انقلاب و نظام باشند. نظام اسلامی‌ای که سال‌هاست بر مبنای جمهوریت، مشروع شده و بر اساس حکومت ولی‌فقیه، از هواهای نفسانی به دور خواهد ماند. 🌐 همچنین می توانید متن کامل یادداشت را در خبرگزاری رسا بخوانید. 🆔@manaar_ir
انقلابِ قَلم
💠 در مَنار می خوانید: 📋 رفاهِ جمهور و رفعِ تبعیض، شرط تداوم جمهوریت ✍ به قلم محمد هادی سمتی،طلبه
📋 رفاهِ جمهور و رفعِ تبعیض،شرط تداوم جمهوریت،طلبه حوزه علمیه قم و دانش آموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام[] شد جمهوری اسلامی به پا / که هم دین دهد، هم دنیا به ما این بیت اول از شعری است که ابوالقاسم عبدالله فرد متخلص به حالت آن را برای اولین سرود رسمی جمهوری اسلامی خلق کرد. مضمون این بیت البته مطابق با آرمان‌های ایران است و همان دغدغه‌ای است که سبب شد تا بیست میلیون و 147 هزار و 55 نفر از واجدین شرایط رأی دادن در روزهای دهم و یازدهم فروردین 1358 تعرفه سبزرنگ را به صندوق بیاندازند و تنها 2 درصد از شرکت‌کنندگان نظرشان با این عده مخالف بود. مردم ستم دیده از ظلم و سرکشی پهلوی هنگامی‌که شعارهای گوش‌نواز آیت‌الله‌العظمی سید روح‌الله خمینی را شنیدند تصمیم گرفتند تا سرنوشت خود را تغییر بدهند و برای برطرف شدن فقر و فساد و تبعیض تا پای جان ایستادند. آمارها نشان می‌دهد که باوجود درآمدهای سرسام‌آور نفتی در دوران اول و دوم اما به‌جز اطرافیان دربار و طبقه سرمایه‌دار وضعیت معیشتی سایر مردم در سطح پایین قرار داشت. به‌عنوان نمونه‌ای از بی‌توجهی حاکمان دوره ستم‌شاهی باید از مخارج سنگین جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی یادکرد که "در یک تخمین سرانگشتی، مخارج این جشن 300 میلیون دلار برآورد شده است" (مجموعه کتاب‌های این روزها، روایتی از دست آوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی) مردم این چیزها و مواردی دیگر از فقر و فساد را لمس کرده بودند که خونشان به جوش آمد و کوچه و خیابان را با خون خود رنگین کردند تا از یوغ طاغوت رهایی یابند. درنتیجه این وضعیت وقتی صندوق‌های رأی برای برپایی حکومت جمهوری اسلامی در دسترس مردم قرار گرفت 98 درصد پاسخ شان مثبت بود و البته امیدوار بودند که با استقرار حکومت جدید و را با گوشت و پوست شان لمس کنند. امام خمینی رحمت‌الله علیه عصر 12 فروردین 58 در پیام رادیویی به ملت ایران و برای حفظ امید مردم به کارمندان و کارگران و سایر طبقات مستضعف وعده داد که حکومت جمهوری اسلامی ایران برای آن‌ها کار درست می‌کند وزندگی‌شان را مرفه خواهد کرد. وعده‌ای که دولت‌های پس از انقلاب با همه کم‌وکاستی‌ها به‌طور چشمگیری به آن عمل کردند ولی هنوز مسئله معیشت و اقتصاد در صدر جدول خواسته‌های مردم است و اکنون به پاشنه آشیل مشارکت مردم در انتخابات آینده تبدیل‌شده است. مردم باید برای گستراندن سفره خود کمترین نگرانی را داشته باشند تا امید و آرزوی دهه 50 در بهترین وضعیت قرار بگیرد و احساس مسئولیت آن‌ها را برای سهیم شدن در سرنوشت مملکت برانگیزد. واضح است که دعوت به مشارکت برای مردم خسته از صف‌های طولانی مرغ و گوشت و ناراحت از قیمت‌های غیرواقعی میوه و سایر نیازهای اولیه کار سختی است و اگر در ماه‌های پایانی عمر دولت اتفاق خوشایندی رخ ندهد و مردم تصمیم مسئولان برای برقراری رفاه و آسایش را به چشم نبینند نمی‌شود چندان به نتیجه انتخابات خوش‌بین بود. به‌عبارتی‌دیگر معیشت و مشارکت باهم گره‌خورده‌اند و تداوم جمهوریت بستگی به این دارد که رفاه دستی بر سر معیشت بکشد. رهبر انقلاب اسلامی که همیشه مسئله معیشت را مورد تأکید قرار می‌دهند در پایان مراسم درختکاری سال 99 دوباره از خوب نبودن وضعیت معیشت مردم سخن گفتند و آن را یک غصه بزرگ نامیدند و این زنگ خطری است برای پایین آمدن سطح شرکت مردم در انتخابات. در سال گذشته خط فقر به حدود 10 میلیون رسید و طبق اعلام یک مقام مسئول 40 درصد مردم در زیر این خط نامهربان قرار دارند و این معیار خوبی است برای پیش‌بینی رونق یا بی‌رمقی مشارکت و به هر میزان که مرغ و میوه از دسترس مردم دورتر شوند مشارکت هم از سوی دیگر با جمهوریت فاصله می‌گیرد و جمهوری اسلامی را با بحران مقبولیت مواجه خواهد ساخت. هرچند معنای آنچه گفته شد نادیده گرفتن سایر متغیرها و عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه برای مشارکت نیست اما نمی‌توان و نباید از خطری که در بیخ گوش جمهوریت نظام است چشم‌پوشی کرد. مردم ایران البته در حساس‌ترین و سخت‌ترین شرایط نشان داده‌اند که به‌نظام برخاسته از اسلام که فطرت شان با آن گره‌خورده است ایمان‌دارند ولی اگر ببینند و بشنوند که با تبعیض و فساد به‌طورجدی برخورد می‌شود و نجومی بگیران بی‌انصاف و بی‌وجدان مجالی برای عرض‌اندام ندارند، گرانی و بی‌پولی را تحمل خواهند کرد و پایه‌های جمهوریت را با ستون مستحکم مشارکت حفظ خواهند کرد. 🌐 همچنین می توانید متن کامل یادداشت را در خبرگزاری رسا بخوانید. 🆔@manaar_ir
🗓 مردم این ها را نمی خواهند 📌 نقدی بر اظهارات اخیر تولیت مؤسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) درباره انتخابات ✍️ محمد هادی سمتی،طلبه حوزه علمیه قم و دانش آموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام[] "هیچ راهی جز بازگشت به مردم و هیچ‌چیزی برای کشور واجب‌تر از یک انتخابات پرشور و شامل نیست." جمله بالا بخشی از سخنرانی سید حسن خمینی در دیدار با اعضای شورای سیاسی مجمع ایثارگران است که هرچند به‌ظاهر بدون اشکال است اما توضیحات بیشتر از جانب وی حکایت از ترویج التقاط می‌کند. به‌ویژه آن‌که متولی حفظ و نشر آثار بنیان‌گذار انقلاب اسلامی در کمال تعجب اما بسیار هنرمندانه را به چالش می‌کشد و تصریح می‌کند که "قانون هم اگر جلوی حقوق مردم را می‌گیرد، قانون غلطی است و باید به سمت اصلاح آن رفت." درباره این اظهارات قابل‌تأمل چند نکته وجود دارد که باید روشن شود: یکم: واضح است که مشارکت در صندوق رأی، بهبود در وضعیت اقتصاد و سیاست و امنیت را تضمین می‌کند اما معنای هم‌افزایی در انتخابات آن نیست که هرکسی از هر طیف و جناح عقیدتی و سیاسی حق داشته باشد خودش را در معرض رأی قرار بدهد و هیچ قانون و قاعده‌ای مانع از پالایش نامزدهای انتخاباتی نباشد. کدام قانون و بر اساس کدام منطق عقلانی اجازه می‌دهد که کسانی بر حاکم شوند که به تأمین صلاح و سعادت دنیا و آخرت آن‌ها باور نداشته باشند؟ آیا مکتب امام راحل این را می‌پذیرد؟ آیا جناب سید حسن خمینی که از رد صلاحیت نامزدهای شورای شهر و روستا گلایه می‌کند از فسادهای اخلاقی و مالی اعضای این شورا در شهرهای مختلف که منجر به بازداشت آن‌ها می‌شود اطلاع دارد؟ ما چه حقی داریم که با دمیدن در حق مشارکت مردم راه جولان آدم‌های بی‌مبالات را هموارسازیم و هم‌زمان نگران استیفای حقوق عمومی مردم باشیم؟ دوم: منظور و مراد دقیق از بازگشت به مردم چیست؟ اگر مردم یعنی همان کسانی که متولی مرقد از فقر و تبعیضی که متوجه آن‌ها است اندوهگین شده است، پس این مردم حق‌دارند از ساخت‌وساز غیرمتعارف و از بین بردن صفا و سادگی حرم پیر جماران ناراحت باشند. مردم حق‌دارند از سکوت یا همراهی تلویحی منتسبین امام در برابر هجمه براندازان و تدارک کنندگان شبه کودتای در سال 88 که می‌خواستند با رفتاری نانجیبانه حق مردم در رأی دادن به نامزد متبوعشان را نادیده بگیرند دلخور باشند. سوم: جناب سید حسن خمینی به‌درستی گفته است که مردم تنگ‌نظری را برنمی‌تابند. بله مردم از تنگ‌نظران بی‌وجدان و نجومی بگیران بی‌انصاف که سفره انقلاب را آن‌قدر تنگ کرده‌اند که جز خود و قبیله اشان جایی برای نشستن دیگران در کنار آن وجود نداشته باشد تنفر دارند و تمایل ندارند که پس از چهل‌ویک سال همراهی صادقانه با نظام، کسانی بر صندلی قدرت بنشینند که مرزهای مردانگی و انسانیت را جابجا می‌کنند تا چه رسد به این‌که از عمق جان به انقلابِ برخاسته از خون‌های پاکِ مردمی که وفادار به آرمان انقلاب هستند باور داشته باشند. مردم می‌خواهند که کسانی عهده‌دار اداره زندگی آن‌ها باشند که به احیاء حقوق مردم مانند حق زن و فرزند خود پایبند باشند و با نگاه عادلانه به همه قشرهای جامعه دست از جان‌ودل بشویند تا تنگی معیشت مردم را برطرف سازند. مردم نمی‌خواهند با وعده بازگشت عزت به پاسپورت در سایه گفتگو با دشمنانِ دشنه به دست و با امید به بی‌نیازی از یارانه، همچنان از غصه بزرگ بی‌تدبیری رنج ببرند و در صف مرغ بایستند و از نزدیک شدن به میوه و مواد غذایی هراسان باشند. مردم این‌ها را نمی‌خواهند. 🌐 همچنین می توانید متن کامل یادداشت را در خبرگزاری رسا بخوانید. https://eitaa.com/joinchat/1687224385C9d8b257e8f
انقلابِ قَلم
📋 اجحاف ِنا تمام ✍#زهرا_نجاتی، سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا ... می‌دانم حرام محمد حرام الی
📋 اجحافِ نا تمام ✍️، سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا امروز بعد چندین ماه، فرزندانم را به پارک برده ام اما آنقدر حجاب‌های غم انگیز دیدم که دلم می‌خواست جلو بروم و اززنانی که با وجود لاک انگشتهای پا، اما مانتوهای بلندتر پوشیده و فقط یک وجب مو، بیرون گذاشته اند ،تشکر کنم. البته می‌دانم حرام محمد حرام الی یوم القیامه، اما ...اینجا در شهری که خیلی هم نباید داعیه‌ی رهایی داشته باشد، زنانی می‌بینم و دخترانی که انگار کارشان از دعوت ونهی وامر و گذشته است. البته نه که بد باشند و حالا بیایی بگویی دختر حاج قاسمند‌، بله هستند اما دختران حاج قاسم عجیب یتیمند، یتیم فرهنگی،یتیم فکری. چه بر ما گذشته است که دخترکانمان را شبیه زنان آرایش میکنیم و به پارک می‌فرستیم و دختران جوانمان، سپیدی ساقهایشان را در خیابان به نمایش می‌گذارند و جوان رو به رویمان با زیدهایشان دست می‌دهند و ما فقط به تماشا نشسته ایم‌، باورش سخت است که با این حجم اطلاعات، هنوز هم خیلی‌ها نه می دانند نه قبح عملشان را. این‌قدر که دشمنان ما کار کرده اند که را جزو حقوق مسلم زن بدانند، ما و شما کار نکرده ایم که حالی کنیم خب آن زن دیگر که دل جوان ونوجوان وپسرش با این قیافه ها می لرزد، هم حقوقی دارد، در همان (اومانیستی) هم آزادی کسی، نباید آزادی دیگری را تحت الشعاع قرار دهد. اما اینجا جوان پاک ما، مانده سرش را پایین بیندازد تا با پای بی جوراب و ناخن مانیکور شده و لاک زده، مواجه شود، یا به میانه نگاه کند،یا به بالا که خب، حوریان بهشتی، برایش متجلی می‌شوند. موضوعی که مردان همسردار را نیز قلقلک می‌دهد، حالا تصور کن حجم جوانان مجرد، با این هجمه‌ی اطلاعاتی، تصویر، فیلم وهزار چاه که برایشان کنده‌اند و غول بی شاخ و دم شهوت، که هرروز بزرگتر وتنومندتر، خودش را به رخ می‌کشد و حتی معصومیت را از روی چهره‌ای دخترکان ده، دوازده ساله مان، بی رحمانه، به نیش کشیده است. این همه تقصیر آن جوان نیست که به اشتباه، وگاهی از روی کنجکاوی، گاه بیخیالی‌ والدین، گاه لجبازی با دیگرانی که بد، دین را ویا اجحاف به ، در ایران را برایش به تصویر کشیده اند ،پیش خودمان بماند، تقصیر من توی مذهبیِ بداخلاق هم هست. تقصیر نگاه‌های هاج وواج مانده وگاه، حتی تحسین کننده‌مان هم هست که حتی از نگاه نهی کننده چه برسد به زبان ناهی و آمر، دریغ می‌کنند،تقصیر من و تویی که حقوق زن را در اسلام، را فریاد نکردیم و نگفتیم اگر ناچار است در تمام عرصه ها، شانه به شانه ی مرد بکوبد واز آن طرف، آمار جامعه اش‌ را به من وتو بدهد، از باب این است که ندارد و . خودش باید گلیمش را از گل بیرون بکشد و همسرش در قانون، ملتزم به پرداخت حقوقش نه ونه نفقه نیست. اما تو را چه نیازی بیرون کشیده که گوهر وجودت پامال نگاه‌های وحشی و حسرت بار شود؟و البته که تقصیر از بالا تا پایین، هست که هزار موضوع برزمین مانده را رها کرده اند وبرای اولویت‌های دست چندم، سر ودست می شکنند، آری، همه‌ی ما، هرکدام به نحوی در حق حجاب، اجحاف کرده‌ایم. 🆔@enqelabeqalam_ir
انقلابِ قَلم
🗒 حفظ پیوند با طلاب، علاج نفوذ در حوزه ✍ #محمد_هادی_سمتی،عضو مجمع نمایندگان طلاب حوزه علمیه قم ..
🗒 حفظ پیوند با طلاب، علاج نفوذ در حوزه،عضو مجمع نمایندگان طلاب حوزه علمیه قم در کانال شخصی اش نوشت: ارتباط عمیق با طلاب. این کلیدواژه از مهم‌ترین محورهای بیانات رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان طلاب است. ۱۳۹۴/۱۲/۲۵ تأکیدهای فراوان نسبت به ارتباط دوسویه با بدنه و لایه‌های درونی حوزه نشانگر این نکته است که راه علاج در قلب تنها درگرو نشست‌ و برخاست نمایندگان و مدیران حوزوی با طلاب است. در همان دیدار رهبر انقلاب از سرمایه‌گذاری‌های هدفمند برای تربیت نیروی غیرانقلابی پرده‌برداری می‌کنند و کم‌فروغ و بی‌رمق ساختن را هدف اصلی برای رخنه در بین حوزویان می‌دانند. نفوذ در حوزه و تغییر و اعتقادی طلاب به‌ویژه در قم که است خطری جدی است که چنانچه علاج نشود تا بالاترین سطح علمی یعنی مرجعیت پیش می‌رود. باید بدانیم که اگر طلبه را رها کردیم و جویای وضعیت زندگی و تحصیلی او نشدیم و به دانستن کلیات و دورنمایی در این مورد اکتفا کردیم راه را برای بهره‌برداری‌های سودجویانه و هموار ساختن گشوده‌ایم. فهمیدن مشکلات و گره‌های ذهنی طلبه ازجمله رسالت‌هایی است که بر عهده و مجموعه قرار دارد و اگر گره‌گشایی به‌صورت اصولی و صحیح صورت نگیرد سبب می‌شود تا طلبه نوجوان و جوان برای حل مسائل ذهنی‌اش به جاهایی پناه ببرد که نتیجه اش پذیرش سلطه نفوذ است و سبب می شود تا این فرد موریانه وار راهش را از مسیر اصلی جدا ‌کند و درنهایت با کوله باری از علم اما متأثر از افکار التقاطی و انحرافی عصا کش افراد دیگری ‌شود که آن‌ها نیز به بیماری نفوذ مبتلا شده‌اند و این چرخه همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. با توجه به هشدار اخیر حضرت آیت‌الله‌ مکارم شیرازی درباره نفوذ در دستگاه مرجعیت ضرورت دارد تا درباره پیوند عمیق متولیان با بدنه طلاب و کور کردن روزنه‌های نفوذ برنامه‌ریزی دقیق و بلندمدت شکل بگیرد. نادیده گرفتن خطر جریان نفوذ مصداق این بیت است: خشت اول گر نهاد دیوار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج 💠 پرونده نفوذ در قلب اسلام را در دنبال کنید: yun.ir/htrjd6 🔰 انقلاب قلم | نقد،تبیین و تحلیل 🆔@enqelabeqalam_ir
🗒 چشم فتنه قلم را کور کنید، طلبه حوزه علمیه قم و دانش آموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام در آستانه سالروز ارتحال فقیه مجاهد مرحوم علامه مصباح یزدی رحمت الله علیه فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ اَلْفِتْنَةِ / من چشم فتنه را از حدقه در آوردم (کور کردم) / نهج البلاغه خطبه 93 این جمله حماسی و غرور انگیز درباره ماجرای و حوادث دوران خلافت حضرت امیر علیه السلام است. ما از کلمه فتنه ، حوادث میدانی و شورش و آشوب به ذهنمان می رسد ولی فتنه به معنای _ غبار آلود شدن و بهم ریختگی فضا_ می تواند با چرخش قلم رخ بدهد،حتی اگر نتیجه ای در کف میدان نداشته باشد. یعنی آن که آدم قداست مداد _ جوهر_ را فراموش می کند و حقد و کینه و جهالت و حماقت را یکسره در چند سطر خرج می کند و سفید را سیاه یا برعکس جلوه می دهد. فتنه قلم یعنی کسی که کمترین آشنایی با و و و ندارد،با سخیف ترین تعابیر،،،،صاحب نظر در مسائل اساسی اسلام و مصداقی برجسته از بندگان صالح خدا را منفورترین افراد بنامد و حقد و کینه هایی در طراز اهل بدر و خیبر را با سرانگشت جهالتش انتشار بدهد. او و هرکسی که این چنین مسلکی دارد باید سزای آلوده ساختن قلم و از آن بالاتر مسموم کردن ذهن آدم ها را بدهد و برخورد شدید قضایی انتظاری نابجا نیست بلکه لازمه است و نمی تواند و نباید انتساب به شهید و شهادت یا همنشینی با مانع از اجرای قانون بشود. اما مهمتر از این ، وظیفه قلم به دستان متعهد است که فتنه قلم را با قلمی کردن جلوه های ناپیدا و ناشنیده از شخصیت های ارزشمند دینی جبران کنند. اشکال کار ما این است که در زمان زندگی دانشمندان و ، به دلیل حجاب حیات یا هر عذر دیگری ، ارزش افزوده زندگی این افراد را در مقابل چشم جامعه قرار نمی دهیم یا به سستی از کنارش عبور می کنیم. دوست و دشمن باید بدانند که زندگی یک عالم فرزانه مانند ، در موضع گیری های سیاسی _ به معنای حداقلی و جناحی اش_ خلاصه نمی شود. چقدر زشت و زننده است که یک جوان دور از آبادی و بی بهره از نَفَس و کلام مرحوم آقای مصباح، تمامی عمر هشتاد و چند ساله او را با حمایت از یک جبهه سیاسی مساوی کند و کینه های جناحی خود را بر تشخیص تکلیفی که از جانب یک صورت گرفته است غلبه بدهد و حتی این قدر متوجه نباشد که فهم تکلیف برای کسی که زندگی و جوانی اش را نه در پهنای باند مجازی بلکه در خط به خط کلمات آیه و روایت هزینه کرده است به مراتب آسان تر و البته ارزشمند تر است از فردی که تنها با غلیان احساس و هیجان تکلیفی را برای خودش تشخیص داده است. اگر یک عالم فرهیخته در حد و اندازه آیت الله مصباح هیچ کار دیگری جز تشخیص تکلیف و حمایت از یک فرد یا جریان انجام نداده باشد،باز نمی توان این را با کنش یک آدم عادی مقایسه کرد. بگذریم... جفای بزرگ در حق محمد تقی مصباح یزدی رضوان الله علیه آن است که کمتر کسی بداند لذت نشستن پای درس اخلاق او که در عین شیوایی بیان، حاوی پرمغزترین آموزه های بود هرگز از یاد نمی رود و با یادآمدن محروم شدن از هر جلسه ای که از دست رفته است آهی از نهاد برمی خیزد. پیرمردی که با تحمل رنج پیری و عوارضش اما در نهایت فروتنی هرشب خود را به محل می رساند و بی توجه به آن که عدد مخاطبانش کم است یا زیاد،بهترین دریافت هایش از را ارائه می کرد. ما جفا کرده ایم و جفا می کنیم که از آنچه دیده ایم و شنیده ایم نمی نویسیم و اجازه می دهیم تا فتنه قلم نشر پیدا کند و چهره ای ناموزون از زندگی و زمانه اسلام شناسان حقیقی به جامعه تحویل داده شود. باید آنقدر صفحه کاغذ _ حقیقی و مجازی _ را از شرح حال حقیقی امثال آیت الله مصباح پر کنیم تا کسی به خودش اجازه ندهد که از روی جهالت یا با اشاره و هدایتِ ، نورانیت ظاهر و باطن عالمان دینی را به لایک های عاری از ارزش بفروشد و بعد از آن که وانمود می کند پشیمان است همچنان نیش بزند و چنین القا کند که من عذرخواهی کردم اما شما باور نکنید! در فتنه قلم باید چشم فتنه را کور کرد و از حدقه در آورد. جنگ و جهاد قلم به این است که اجازه ندهیم محصول زندگانی سراسر برکت عالمی مجاهد همچون علامه مصباح با قلم های مسموم و کینه محور و فحش مدار به تاراج برود. حالا وقت جنگیدن است برای خشکاندن جوهر قلم هایی که زهر ترشح می کنند و چهره های ماندگار را به ثمن بخس کم فروغ می سازند. متن کامل این یادداشت در : yun.ir/muqqfe : https://eitaa.com/MHSemati/2078