eitaa logo
نوشته‌های انقلابی
1.3هزار دنبال‌کننده
369 عکس
107 ویدیو
16 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نوشته‌های انقلابی
غفلتِ جریان‌سوز ⁉️ما چه باری می‌توانیم از دوش انقلاب اسلامی برداریم؟ ❌موج‌سواری جریان مخالف انقل
🔖انقلابی‌گری یا انقلابی‌نمایی 🔷[۱]. «کنش انقلابی» یک عمل مداوم است. انسانِ انقلابی، انسانی است که همواره و هم اینک در «فرایند انقلاب امروز» مشارکت داشته باشد؛ به فرمودهٔ رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(رحمت‌الله): «ملاک حال فعلی افراد است.». این مهم نیست که کسی سابقه انقلابی داشته باشد مهم این است که اکنون چه نسبتی با انقلاب دارد. درتحلیل رهبر انقلاب؛« انقلابی‌گری یعنی عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن.»(بیانات ۹تیر۹۵). حال سوال اینجاست که اکنون که چنین تصویرِ جامع و روشنی که از این مفهوم در دسترس قرار گرفته، چگونه «انقلابی‌گری» دست‌آویزی برای فرصت‌طلبان و برای ضربه زدن به انقلاب و انقلابی می‌شود؟ 🔷[۲]. «انقلابی‌گری» یک صفت است، که در کنار هر حرفه‌ای می‌تواند قرار گیرد تا هویت‌بخشی کند؛ معلمِ انقلابی، عالمِ انقلابی، کارگرِانقلابی، اما «انقلابی‌نمایی» خود یک حرفه است، یک شغل تمام وقت؛ که تمام همتش «هزینه کردن انقلاب» برای انقلابی‌نمایی خودش است، «انقلابی» اما؛ تمام توان اعتبار و آبروی خود را برای دفاع از کیان انقلاب و نظام خرج می کند و خود و همه دارایی‌اش را وقفِ اقدام و عمل، و خدمت بر اساس آرمان‌ها و ارزش‌ها می‌کند. 🔵[۳]. «انقلابی‌گری»، یک هویت است که اثر آن «نمود بیرونی» دارد، نتیجه و ثمربخش است، «انقلابی‌نمایی» اما؛ سراسر نمایشگری است، گاه در جبهه باطل به رسم باطل، در لباس حق و گاه در جبهه حق و باز به رسم باطل. 🔷[۴]. «انقلابی» هر کجا باشد در هر کسوتی، هر جایگاهی، یک عنصر مفید، فعال، تحول‌گرا و موثر است؛ اما «انقلابی‌نما» به دنبال روزنه برای هوچی‌گری، تفرقه و نفرت‌پراکنی و امیدزدایی. «انقلابی» چون «عمار»، چون «میثم تمار» جان می‌دهد؛ اما پایِ انقلاب مردانه می‌ایستد، پایِ روشنگری، مورد افترا قرار می‌گیرد، از جانِ شیرین دست می‌شوید؛ اما دست از جانان بر‌نمی‌دارد حتی اگر برای انقلاب هزینه شود؛ اما «انقلابی‌نما» به هر دری می‌زند تا «همهٔ هزینه‌ها برای او بشود، گاه از نظام، گاه مراجع و گاه ولیّ» و صیدِ‌ کین می‌کند از آبِ گل‌آلود. 🔷[۵]. «انقلابی» اخلاق و تقوا را شرط صحت و ارزش عمل می‌کند؛ لذا اگر بیراهه پیدا شد، مسیر را گم نمی‌کند، که اگر لغزید؛ چون معیارش حق است، به سرچشمه نور برمی‌گردد. «انقلابی‌نما» اما، اخلاق و تقوا را برای اهداف شخصی و گروهی به مسلخ می‌کشاند و ذبح می‌کند. خود را معیارِ حق دانسته، و آنجا که کسانی را بر مدارِ خویش و اهدافش نبیند، «پیراهنِ عثمان به‌دست» حتی بر علی می‌تازد.  🔷 آری! «انقلابی»، چشم به دهانِ ولیّ دوخته؛ «آتش به اختیار» جهاد می‌کند، «انقلابی‌نما» گاه هیزمِ آتش و گاه باد که نه،  طوفانی برای به آتش کشیدن انقلاب به راه می‌اندازد، که اگر صحنه خالی شد، «انقلابی‌نماها»، «انقلابی‌ها» را تا مرزِ شهادت مورد اتهام و هجوم می‌کشانند. بدان مرزِ بین «انقلابی گری» و «انقلابی‌نمایی» به باریکی و بُرّندگی صراط است. مرد میدان می‌خواهد که سپر باشد برای به مسلخ نرفتن «انقلابیِ غیور»؛ که اگر چنین شد فرق علی در محراب به خون خضاب می‌شود. مرد میدان می‌خواهد، که تاریخ تکرار نشود. انتخاب اما با من و توست «انقلابی» باشیم یا «انقلابی‌نما»… ✍ آمنه عسکری منفرد @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
نوشته‌های انقلابی
غفلتِ جریان‌سوز ⁉️ما چه باری می‌توانیم از دوش انقلاب اسلامی برداریم؟ ❌موج‌سواری جریان مخالف انقل
🔖 برای استادم 🔹[۱]. رسم نامبارک دنیا بر این است که چون بزرگی از آن رخت برمی‌بندد، او تازه یادش می‌آید که بساط بزرگداشت پهن کند. همواره بر این می‌اندیشم که چرا دنیا در پی راه آسان‌تر است و تجلیل و تکریم پس از وفات، بر او سهل‌تر. مگر ابراز ارادت و مِهر در حیات «بزرگ» چقدر سختی دارد که در مرگ سهل‌تر می‌شود؟ 🔹[۲]. اما اینک، میل دارم رسم دنیا را بی‌رسم کنم و در مقام تجلیل استادی برآیم که این قلم‌به‌دست گرفتن را مرهون اویم. هم او که چون لب به سخن می‌گشاید، بر دیگران سخنورتر است و چون از او سوال کنند، تشنگی را از پرسش‌گر فرومی‌نشاند، می‌خواهم در این وصف او را به ابوذر متصف بدانم. و آنگاه که در کسوت روشنگری و تبیین می‌نشیند، عمار بخوانم چراکه او را مدافع ولایت و انقلاب دریافتم. میثم تمار را در بیان رسا و نطق رسای او در بیان حقیقت زنده می‌بینم. و می‌دانم اگر تاریخ نام این سه «بزرگ» را به بزرگی یاد می‌کند، نه از جهت کثرت و زیادی نماز و روزه، بلکه به سبب اقدام به عملِ به‌هنگام و مواجهه شجاعانه است و این همان وجه مشترک اوست با این سه «بزرگ». 🔹[۳]. او همواره در خط انقلاب و امام قدم زده و قلم رانده، اما چندی است که «ناجوانمردی» خطی از کین بر لوح «صدق» او انداخته است و او همچنان پابرجا بر خانه اصول و اخلاق ایستاده. و من مفتخرم به شاگردی او و مطمئن به آینده‌ای که نام نیکوی او به بزرگی یاد شود. ✍ راضیه شعبان @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
نوشته‌های انقلابی
غفلتِ جریان‌سوز ⁉️ما چه باری می‌توانیم از دوش انقلاب اسلامی برداریم؟ ❌موج‌سواری جریان مخالف انقل
✍ تحدیدِ فکرِ نسلِ نو 📌[۱]. هر تمدنی بیش از آنکه با مکتب خود شناخته شود، با کسانی شناخته می‌شود که به آن مکتب پایبندند. از این رو است که باید برای درک مکتب، نخبگان سیاسی و فرهنگی او را شناخت. امام خمینی قدس ره شریف، کسی که انقلاب را به ثمر نشاند، امام تحول‌زا و تحول آفرینی بود که بارها در کلام خود فرموده بودند که ما به این زودی‌ها از دست تربیت‌یافتگان غرب نجات نمی‌یابیم. در صحتِ این سخن باید گفت تا جامعه‌ای بخواهد که فرهنگی را در بطن خود جای دهد، زمانی در حد چند نسل را باید سپری کند. پس بنا بر گفته امام خمینی(قدس ره شریف)، همچنان بخشی از جامعه با بیگانگی از خود و هویت اقتدار آمیز «ما می‌توانیم»، دست به گریبان است. 📌[۲]. حال آنکه برخی از افراد جامعه ایرانی- اسلامی توانستند به این پرورش درونی، دست یابند و این نهالِ زیبا را با عرقِ جبین و خون دل، شب و روز آبیاری کنند. نمونه‌های موفق آن سردارانی چون؛ شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید سلیمانی، شهید آوینی و همین طور شهدای زنده‌ای هستند که هنوز به موعدِ عروجِ متعالی خود نرسیده‌اند. 📌[۳]. آن‌ها، گاه جلوی دربِ منزل در پراید یا در اتوبان یا در عرصه‌های نبرد تن به تن با دشمن، چهره را با خونِ خود خضاب می‌کنند و نقطهٔ مشترکِ تمام این افراد، تلاش برای سرافرازی حرمِ جمهوری اسلامی و تقویتِ استوانه‌های فرهنگی، علمی، نظامی انقلاب است. آن‌ها در این راه نیز از در آماجِ حملات قرار گرفتن نمی‌هراسند؛ در مقابل همزات و مکاید شیطانی، دل را استوار به وعده الهی ان‌تنصرالله نگاه‌ می‌دارند و در این راه از نثار آبرو، جان و مال خود دریغ نمی‌دارند؛ این رسم دیرینهٔ بچه‌های کوچهٔ انقلاب است. همان طور که پیر جماران در وصف آنان فرمودند که بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد و خاری در چشم دشمن بود یا آنکه مطهری پاره تن اسلام بود. 📌[۴]. در معرکه‌ای که دستِ ما از شاخه طوبی حیات برخی از این بزرگان، کوتاه است؛ می‌توان به درخت اندیشهٔ آنان چنگ زد و راه را از بی‌راهه شناخت. و نسلی تربیت کرد که وارث اندیشهٔ آنان باشد و پا جای پای آن‌ها بنهد؛ می‌شود با غلبه بر جنگِ ادراکی، امثال حججیِ دههٔ هفتادی تربیت کرد؛ آن هم در میان هیاهوی غوغاسالارنی که مدعی بودند نسلِ جدید، در راه انقلاب نیست. 📌[۵]. حال، برای راه‌یابی به این شناخت چه باید کرد؟ راه‌حل جز این است که باید به اندیشه‌ای رجوع کرد که خود را در اندیشهٔ مطهرِ بزرگان‌ِ انقلاب هضم کرده است و از راه اندیشه به بحر حکمت مطهر آنان راه‌ یافته است. استاد مهدی جمشیدی یکی از نمونهٔ‌های دست ‌پرودهٔ انقلاب است که در اندیشهٔ رهبر انقلاب و شهید مطهری و علامه مصباح غور کرده است و می‌تواند راه‌گشای نسلی باشد که دل، در گرو انقلاب دارند و مشتاق فهم اندیشهٔ نخبگان عصرِ انقلاب هستند. در محجوریت قراردادن چنین افرادی، محدود‌کردن زنجیره‌های تمدن‌سازی بر مبنای فکرِ اصیلِ انقلابی است. طرد اندیشهٔ امثال جمشیدی، تحدیدِ نسل انقلاب است؛ نسلی که می‌تواند ملّت و امّت را به قلهٔ بلندِ تمدن اسلامی برساند و از سرچشمهٔ عزّت، حکمت و بالندگی سیراب کند. ✍ نساءالعلیه خلیلی @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
نوشته‌های انقلابی
غفلتِ جریان‌سوز ⁉️ما چه باری می‌توانیم از دوش انقلاب اسلامی برداریم؟ ❌موج‌سواری جریان مخالف انقل
🔖 هویت‌بانِ انقلاب 🔵[۱]. «انقلابی »غیور است، مردانه می‌ایستد و از آرمانِ انقلاب و خمینیِ کبیر جانانه دفاع می‌کند، «نویسنده انقلابی» اما جایگاه والاتری دارد، او که به تعبیر ولیِّ حکیم «رویش انقلاب» است و مایهٔ آرامش قلب و جان ولایت.(بیانات ۱۶ دی۹۵). 🔵[۲]. «هویت استادِ اندیشمندِ غیورِ انقلابی» وامدارِ امام و انقلاب است.او که اندیشه‌های مؤثر و تحول‌آفرینش را نه با زبانِ قلم، که با خونِ دل، قطره‌قطره در جانِ شاگرد می‌ریزد، تا مشق کند هر آنچه را که با جان از سفره انقلاب و مکتب مطهری نیوش کرده‌است. 🔵[۳]. او با تمام توان و اعتبار برای «هویت‌بانی» از «ارزش‌های بنیادینِ انقلابی»، شجاعانه نقادی می‌کند و چون میدان را آماده‌‌‌‌ی«جریان تحریف» و «حریصِ غوغاسالاری‌های آغشته به دروغ و فریب» می‌یابد، خاضعانه در برابر مرجعیتِ نظام عرضِ ارادت می‌کند؛ چرا که مرجعیت را «حامیِ ریشه‌دارِ انقلاب» می‌داند و این، نشان از «ایمانِ زاینده» اوست که مثل سرچشمه‌های فیاض، عمل می‌زاید. ایمانی همراه با تعهد، ایمانی که باری بر دوش مؤمن می‌گذارد و عمل به همراه دارد و همین مدالِ افتخار او را بس؛ که «حکیمِ انقلاب» همچون او را مایه‌ٔ آرامش قلب و جانِ خویش دانسته و به مقامِ ایشان عرض ارادت و علاقه می‌نماید؛ چراکه «ولیّ» آگاه‌تر است به جبهه‌ای که در مقابل این «رویش‌های انقلاب» سرِ جنگ برداشته اند.(بیانات ۱۶ دی ۹۵). 🔵[۵]. آری! امثال استاد، به حق شاگرد مکتب علامه مطهری هستند؛ که برای دفاع از کیانِ انقلاب با «عزت انقلابی»، « آتش به اختیار» در پیِ روشنگری، آرمان‌خواهی و انقلابیگری برخاسته و هر کجا صحنه انقلاب را آمادۂ «جهاد تبیین» می‌بینند، مردانه به میدان می‌آیند؛ چرا که «مردانه زیستن جهادی‌وار زندگی کردن است» و ایشان شاگردانِ مکتبِ حسینِ زمانند، که این چنین عهد خون بسته‌اند با حکیمِ انقلاب. ✍ آمنه عسکری منفرد @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
نوشته‌های انقلابی
غفلتِ جریان‌سوز ⁉️ما چه باری می‌توانیم از دوش انقلاب اسلامی برداریم؟ ❌موج‌سواری جریان مخالف انقل
🚫امروز نوبت اوست، فردا نوبت ماست... 🔸. اگر بخواهی انقلابی باشی، ناگزیری انقلابی حرف بزنی، عمل کنی، قلم بزنی، دفاع کنی، بجنگی و در نهایت انقلابی بمیری. 📌. انقلابی زیستن به گفتن نیست، باید فلسفه‌ی بودنت برپایه‌ی آرمان‌های انقلابت باشد. نمی‌شود در هنگامه‌ای پرچم انقلاب را بی‌هزینه بالا ببری و در هنگامه‌ی هزینه دادن‌ها چرتکه بیاندازی. 📌. اگر قرار باشد پای آرمان‌هایت بایستی، همان آرمان‌هایی که بر پایه‌ی عقل و منطق و معناست، باید هر جا که جریانی خلاف این عقل و منطق و معنا بود، کنشگر باشی نه منفعل؛ چراکه انفعال در برابر انحراف، مرگ انقلاب را رقم می‌زند. پس اگر منفعل بودی خود را هرگز انقلابی مپندار. 🔹. انقلابی بودنت، معطلِ مُهر تأیید دیگران نباشد. آن را با آرمان‌های انقلابت بسنج. اگر در مسیر بودی، به خودت ببال؛ حتی اگر جماعتی انقلابی‌نما تو را به غلط خط بزنند و اگر در مسیر نبودی، از خجالت بمیر؛ اگر همه، پسوندِ انقلابی به تو بچسبانند. 🔴. دوستِ انقلابیِ من... امروز نوبت اوست که در خط مقدم، مدافع و حساس نسبت به مبانی ایستاده است و او را به پاسِ پاسداری از این مبانی نه...! بلکه به افترا، اینگونه طرد می‌کنند. آری...! امروز نوبت اوست و فردا نوبت ماست؛ اگر از انقلابی، انقلابی دفاع نکنیم. ✍زینب نجیب @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
نوشته‌های انقلابی
غفلتِ جریان‌سوز ⁉️ما چه باری می‌توانیم از دوش انقلاب اسلامی برداریم؟ ❌موج‌سواری جریان مخالف انقل
🔖 طلبِ صادق [۱]. در افکارم غرق بودم که در مسیر زندگی چگونه بتوانم به آرمان‌های انقلاب، ولی امر جامعه و آیندهٔ کشورم بپردازم تا قطره‌ای از دریای بیکران از خودگذشتگان تاریخ ملتم شوم، ناگهان با زنگ گوشی به هوش شدم و آن هوشیاری سرآغازی شد برای همراه شدن به طلبِِ صادقی که داشتم. گفت: قرار است، کلاسی با موضوع انسان‌شناسی در فرهنگسرای اشراق برگزار شود، آسیمه‌سر ثبت‌نام کردم. [۲] وارد کلاس شدم، طلبه‌ای جوان که با هیجان از منطقی محکم سخن می‌راند و زنگ صدای محکمش از عزم راسخ او برای هدایت مردمش خبر می‌داد. در تمام آن دوره، مهیا برای رسیدن به آن کلاس برای دریافت معارف ناب در تب و تاب بودم. حرف‌های نوی آن طلبه‌ی جوان مرا تا اعماق درونم به فکر می‌برد. افسوس و حسرت روزگار از دست رفته از یک طرف و امید به «آیندهٔ روشن» از سویی مرا وارد «طرح منظومه فکری رهبری» کرد. [۳]. این آشنایی باعث شد به لایه‌های عمیق‌تری از زلالِ اندیشه امام خامنه‌ای پی برده و همچنان دعاگوی آن طلبه به ظاهر جوان، اما کهنه‌کار در امر بلیغِ تبلیغِ دین باشم. الحمدلله با شور و شوق، سطح یک را گذرانده و با تمهیدات و دلسوزی‌های استاد بزرگوار و مجموعه، وارد سطح دو در بخش فرهنگ شدم. [۴]. در سطح دو، با نویسنده‌ی کتاب(درآمدی براندیشه‌‌ی فرهنگی مقام معظم رهبری)، دکتر جمشیدی آشنا شدم، چیرگی و تسلط/بیانِ شیوا و نافذ /نگاهِ دقیق و تیزبین /تحلیل‌هایِ ارزنده بر مباحثِ فرهنگیِ مقام معظم رهبریِ ایشان، ‌مرا مبهوت کرد. تفکر قوام یافته‌ی دکتر جمشیدی نشان از استحکام فکریِ اسلام انقلابیِ او بود. نظام فکری او که سرچشمه‌اش از امام خامنه‌ای و در پیوند با تفکر ناب شهید مطهری و علامه‌ آیت‌الله مصباح، همچون آبشار زیبایی در کتاب‌ها و چهار هزار برگ یادداشت(او) درخشیدن گرفته بود. [۵]. خناسان و شیاطین انسی با ذهن‌های پلید خود در صددند، کسانی را که واسطه‌ی فیض نشر افکار زیبای امام خامنه‌ای در جامعه هستند با شیوه‌های اهریمنی و با تهمت‌های واهی از میدان به در کنند. چه خیال باطلی! مگر می‌شود اندیشمندی، به چشم‌انداز تمدنیِ اسلام و روحانیتِ اصیل و ناب دست پیدا کرده باشد و از مبارزه با شیاطین دست بردارد؟ غیرممکن و محال است، غربزدگان و طرفداران نظام سلطه بتوانند، چشمه‌ها و آبشار‌های صاف و شفاف جامعه‌ی ما، که مطیع امر ولی جامعه هستند و همانند خمینی کبیر ذکر صبح و شبشان این است که «تا مبارزه هست ما هستیم» را، متوقف کنند، به یاری خداوند متعال ان‌شاءالله. ✍ کبری خالقی @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
نوشته‌های انقلابی
غفلتِ جریان‌سوز ⁉️ما چه باری می‌توانیم از دوش انقلاب اسلامی برداریم؟ ❌موج‌سواری جریان مخالف انقل
🔖 هزینه انقلاب، میثم شدن‌هاست. [۱]. امام، پدر امت است، و پدر بودن، آن حقیقتی است که فرصت تجلی یگانه هستی‌بخش را به جامعه می‌دهد. فرصت تصاحب دل مردمان را به امام می‌دهد. مردمانی که در پستوی وجودشان خدا را زمزمه می‌کردند؛ و از روزنه وجود امام، تمنای وصال می‌کردند. علی(علیه السلام)، برای اینکه ترنم توحید را در وسعت وجود یارانش به نمایش بگذارد، نیاز به «انقلابی عظیم» داشت؛ چراکه غاصبان خلافت، چهره اسلام راستین را مخدوش کرده بودند، و امام برای نمایاندن اسلام ناب، نیازمند انقلاب بود. انقلابی که علی(علیه السلام) به پا کرد، هزینه داشت. علی(علیه السلام) ثابت کرد که انقلاب بدون هزینه نمی‌پاید و نمی‌ماند. در راه علی(علیه السلام) هزاران یار وفادار او، هزینه دادن و جان را در میدان مبارزه بر کف دست آوردند. میثم یکی از یاران بود. 📌 آری «زبان میثم‌» شد، زبان انقلاب؛ و میثم نیز، خود را هزینه انقلاب علی(علیه السلام) کرد. گوش جان که به روایتگری تاریخ بدهیم، می‌ بینیم که جام زرین یوسف روایت علی(علیه السلام) را چه زیبا بیان می‌کند. جام می‌گوید: میثم بیراهه عشق را به راه تبدیل کرد. میثم عشق را معنا کرد. این میثم بود که عشق را هویت بخشید. آری راه علی(علیه السلام) هویت آفرین است؛ و هر که در راه او باشد، مانند مولایش هویت آفرین می‌شود. 📌 خوب گوش کن جام می‌گوید: انقلاب علی(علیه السلام) وابسته به میثم‌ها بود. انقلاب علی زنده بود. زبان میثم «زبان گویای» او شد؛ اما بدخواهان «انقلاب علی» زبان او را بریدند، و غافل از اینکه در رکاب علی(علیه السلام) صدها مانند او وجود دارد. 📌بار دگر نوبت عمار شد. و قصه همان شد، که تاریخ برای ما ثبت کرده است، و اکنون قصه علی(علیه السلام تکرار می‌شود؛ و این بار انقلاب سید علی «زبان میثم‌گونه» می‌طلبد. [۲]. اما تو ای رفیق انقلابی در زمانه‌ای که «انقلابی‌نماها» و «معمم‌های حاشیه‌نشین» همسو با سیل اتهام‌ زنی‌ها می‌شوند، تو قد علم کن، تو قیام کن. نگذار «زبان‌های انقلاب» را زیر تیغ اتهام‌زنی بدرند. خوب گوش کن جام می‌گوید: سید علی دهه شصتی‌ها و دهه هفتادی‌هایش را فراخوانده، تا نگذارند «هویت بانان انقلاب» را با سلاح زبان درهم شکند. پس حمایت کن و منفعل نباش؛ تا جایی حمایت کن که بگویند زبان‌های انقلاب» و تا باشند «یاران انقلابی». نگذار بار دیگر میثمی از دست برود. 📌 خیالت آسوده استاد، نگذاریم طوفان غفلت صفحه تاریخ را دوباره ورق بزند و چهره‌های «هویت‌بان» را خاکستری کند. شاگردانت پای انقلاب ایستاده‌اند. ✍ راضی @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی