🌀 مرگ تجارت جهانی آزد با سیاست های ترامپ
🔹رابرت لایتهایزر، معمار تعرفههای ترامپ در گفتوگو با فایننشالتایمز نکات جالبی درباره پایان تجارت آزاد و ادعاهایی در مورد عدالت در تجارت جهانی دارد.
🔹 او میگوید:«وقتی ترامپ به من گفت بیا و سیاست تعرفهای رو اجرا کن، گفتم باشه، ولی این بار واقعاً باید جدی باشه.این فقط یه حرکت نمادین نیست؛ این یه تغییر بنیادینه در نگاه ما به تجارت جهانیه.»
🔹او مهمترین دستاوردش را سن گونه بیان میکند: «فکر میکنم مهمترین چیز این بود که برای اولین بار بعد از نیم قرن، ما درباره عدالت در تجارت حرف زدیم، نه فقط درباره آزادی تجارت.»
🔹او عنوان میکند که با اعمال تعرفهها بر فولاد، آلومینیوم و کالاهای چینی، هدفش فقط حمایت از تولیدکنندگان آمریکایی نبود، بلکه احیای شأن کارگر آمریکایی بود که در رقابت جهانی جا مانده بود. «من نمیخواستم آمریکا فقط واردکننده کالا باشه، میخواستم دوباره سازنده باشیم.»
https://way2pay.ir/489908/
🔹پینوشت: البته در منطق آمریکایی، عدالت در تجارت جهانی این است که همه منافع از پیرامون به مرکز با محوریت آمریکا سرازیر شود و حالا که منافعشان با تجارت آزاد کم شده، زیر میز زدند که منافع خودشان را با شعار عدالت بیشینه کنند
✍️توکلی
👁🗨eitaa.com/eqmoq2
🌀 درگذشت استاد اقتصاد ایران زمین
🔹 متاسفانه با خبر شدیم که دکتر ابراهیم رزاقی استاد اقتصاد توسعه و ایران درگذشت.
🔻 وی از معدود اقتصاددانانی بود که برداشت درستی از مشکلات اقتصاد ایران داشت و آثار ارزشمندی از جمله کتاب اقتصاد ایران زمین از خود برجای گذاشت .
✍️توکلی
👁🗨eitaa.com/eqmoq2
بررسی صورتهای مالی پالایشگاه اصفهان در سال ۱۳۸۶ بهخوبی نشان میدهد که در این سال نقطه عطف مهمی در ساختار اقتصاد ایران رقم خورده است.
تا پایان سال ۱۳۸۵، تعامل دولت با پالایشگاهها مبتنی بر نظام «حقالعملکاری» بود.
در این چارچوب، دولت بهعنوان مالک نفت ملی، خوراک را به پالایشگاهها میداد و پس از فرآورش، تمام محصولات شامل فرآوردههای اصلی مانند بنزین و گازوئیل و فرآوردههای ویژه مانند روغنها و حلالها را تحویل میگرفت. پالایشگاه در ازای این خدمت صرفاً حقالعمل ثابتی دریافت میکرد که برای پالایشگاه اصفهان در سال ۱۳۸۵ حدود ۴۸ میلیارد تومان بوده است.
از سال ۱۳۸۶، این الگو بهطور ناگهانی و بیسروصدا دگرگون شد. نفت خام بهصورت «فروش دلاری» به پالایشگاهها واگذار شد و فرآوردههای تولیدی نیز با همان منطق «خرید دلاری» از آنها بازخرید گردید.
هرچند هیچ جریان واقعی ارز و حتی تبادل پول در میان نبود و عملیات صرفاً حسابداری انجام میشد، اما اثر آن در ترازنامهها و در ساختار توزیع درآمد بسیار واقعی و عمیق بود. نتیجه مستقیم این تحول، جهش ناگهانی سود پالایشگاه اصفهان از ۴۸ میلیارد تومان در سال ۱۳۸۵ به ۷۹۳ میلیارد تومان در سال ۱۳۸۶ بود؛ یعنی انتقال حدود ۷۴۵ میلیارد تومان از سود عمومی که پیشتر در تراز مالی دولت ثبت میشد به ترازنامه یک بنگاه خاص.
این تغییر الگو بهسرعت در سراسر بخش انرژی و صنایع مادر گسترش یافت. از سال ۱۳۸۶ به بعد، نهفقط فرآوردههای پالایشی، بلکه خوراک و محصولات پایه پتروشیمی، فولاد، مس، آلومینیوم و سایر فلزات نیز بر مبنای نرخ ارز قیمتگذاری شدند. به بیان دیگر، کل زنجیره مواد اولیه تولید در ایران، از نفت و گاز تا فلزات اساسی، بهتدریج دلاریزه گردید.
در ظاهر این سیاست بهمنزله «واقعیسازی قیمتها» و «افزایش کارایی بنگاهها» توجیه شد، اما در عمل، ساختاری ایجاد کرد که هر جهش در قیمت جهانی یا نرخ ارز را به سود نجومی برای بنگاههای بزرگ تبدیل میکرد.
سود این شرکتها بهجای آنکه حاصل افزایش بهرهوری یا نوآوری باشد، صرفاً از محل تغییر قیمتهای جهانی یا نرخ تسعیر ارز رشد میکرد. مکرر اتفاق افتاد که با افزایش عامدانه نرخ ارز، کاهش قیمت جهانی پوشش داده شد تا سود بنگاه کاهش نیابد!
در نتیجه، نرخ ارز به متغیری تعیینکننده در بازتوزیع ثروت ملی بدل شد: با هر افزایش دلار، سود این صنایع خام و نیمهخام فروش جهش میکرد و همزمان هزینه زندگی خانوار و هزینه تولید بنگاههای مولد داخلی افزایش مییافت. این فرایند به دلاریزه شدن غیرمستقیم بودجه خانوار انجامید؛ زیرا خانوار ایرانی بدون آنکه درآمد دلاری داشته باشد، بخش عمدهای از کالاها و خدمات مصرفی خود را بر مبنای قیمتهای دلاری پرداخت کرد.
در گذشته، مابهالتفاوت قیمت نفت خام و ارزش فرآوردهها بهعنوان درآمد عمومی دولت ثبت میشد، اما پس از سال ۱۳۸۶ این مابهالتفاوت به سود بنگاهها منتقل گردید.
بررسی صورت های مالی نشان میدهد سود ۴۸ میلیارد تومانی سال ۱۳۸۵ پالایشگاه اصفهان همگام با افزایش نرخ ارز رسمی به رقم ۳۵۹۰۰ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۳ رسیده است.
از همین رو کسری بودجه دولت بهجای آنکه ناشی از کمبود منابع یا افزایش هزینههای جاری باشد، در واقع بازتاب «انتقال سازمانیافته منابع» به سمت بخشهای دلاریزهشده اقتصاد است.
در چنین چارچوبی، هر افزایش نرخ دلار همزمان سه اثر دارد: افزایش سود بنگاههای بزرگ، افزایش هزینه زندگی مردم، و افزایش کسری بودجه دولت. بهبیان دقیقتر، دلار نهتنها واحد مبادله خارجی بلکه به اهرم بازتوزیع ثروت داخلی تبدیل شده است.
نتیجه نهایی این روند، تمرکز بیسابقه سود در دست اقلیت و تضعیف مداوم توان مالی دولت و خانوار است.
اگر جناب رئیسجمهور امروز از «ناترازی بودجه» یا «کمبود منابع» سخن میگوید، باید ریشه این ناترازی را در همان سیاست دلاریزهسازی نظام قیمتگذاری منابع ملی جستوجو کند.
در دنیا بر سر تصرف منابع جنگ صورت میگرد، ایران به دست خود، با جهانی سازی قیمتها، دولت و ملت خود را از منابع ملی محروم کرده است.
بازگشت به الگوی ریالی و حقالعملی در زنجیرههای پایه، اصلاح ساختار قیمتگذاری و قطع وابستگی سود بنگاهها از نرخ ارز، شرط ضروری برقراری تعادل میان بودجه عمومی، هزینه خانوار و عدالت اقتصادی است.
این اقدام یک انتخاب نیست، یک ضرورت است و مجموعهای که «نظام» نامیده میشود، باید پیش از آنکه دیر شود، به این فاجعه پایان دهد. اقتصاد ایران هم اکنون نیز در وقت اضافه است...
@syjebraily
🌀 اشتباه مهلک دلاری سازی انفال
🔹از سال ۱۳۸۶، اشتباه مهلک قیمتگذاری دلاری انفال شامل نفت، فرآوردههای نفتی، محصولات پتروشیمی و فلزات اساسی مانند فولاد، مس و آلومینیوم رخ داد.
🔹 این تصمیم اشتباه چند اثر بسیار مخرب داشت:
🔻 ۱. کل زنجیره تولید و هزینه تولید به شدت وابسته به قیمت دلار شد؛ بهگونهای که با هر افزایش خواسته یا ناخواسته دلار، قیمت مهمترین نهادههای تولید بالا میرفت؛ البته دولت جلوی ورود این شوک به ۵ فرآورده مهم نفتی مشتمل بر بنزین و گازوییل به بخش تولید و مصرف را گرفت، ولی این اقدام سود حاصل از فروش انفال را از بخش عمومی به بخش غیر عمومی منتقل و کسری پنهان بودجه را افزایش داد.
🔻۲. ذی نفعان افزایش قیمت دلار تغییر کردند و شرکت های پالایشی، پتروشیمی و فولادی دریافتند که اگر اندکی قیمت دلار بالا برود سودشان به شدت بالا میرود حتی ناشی از فروش محصولاتشان به داخل کشور، بدون اینکه نیازی به افزایش تولید یا بهبود بهرهوری داشته باشند.
🔻۳. کسری بودجه پنهان دولت با کاهش عایدی دولت از فروش منافع انفال زیاد شد و دولت را وادار کرد که یا قیمت انرژی را بالا ببرد که خود باعث تشدید تورم و افزایش کسری بودجه میشد و یا دست به استقراض بزند که بازهم باعث تشدید تورم و افزایش کسری بودجه میشد.
🔻 آمریکا این پاس گل نظام سیاستگذاری اقتصاد کشور را تبدیل به گل به خودی کرد و از اوایل دهه ۱۳۹۰ اقتصاد ایران را به شدت تحریم کرد و شوک بیرونی به نرخ ارز هم تشدید شد، با ارتکاب اشتباه مهلک دوم شناورسازی نرخ ارز در سال ۱۳۹۵، چرخه مخرب دلاری شدن اقتصاد ایران تکمیل شد و حالا یک بازی موش و گربه بین نرخ ارز و تورم شکل گرفت که تا کنون ادامه دارد، و متاسفانه سیاستمداران و تحلیلگران اقتصادی به جای فهم ریشه مریضی و حل آن، مرتب یا توصیه به گران سازی ارز میکنند و یا گران سازی انرژی و یا هر دو مورد؛ آری مانند طنزهای قدیمی هم اکنون #مصدوم_آماده_است و میتوان آموزش کمک های اولیه را ارائه داد!
🔻پینوشت: بند (ت) ماده ۲۰ قانون احکام دائمی برنامههای توسعه مصوب سال ۱۳۹۵، نظام ارزی قانونی کشور را «شناور مدیریت شده» اعلام کرد.
✍️توکلی
👁🗨eitaa.com/eqmoq2
🌀 ریا نباشد امروز اومدیم جمکران، البته به برکت حضور مادرم، خیلی شلوغ بود، داشتم فکر میکردم علیرغم برخی بدبینیها، مردم خوب و متدینی داریم؛ فقط باید قدرشان را بدانیم و نهایت تلاشمان را برای بهبود وضعیتشان بکنیم
✍️توکلی
👁🗨eitaa.com/eqmoq2
4.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀 چگونه انگلستان، هند ثروتمند را فقیر کرد؟
🔻 این کلیپ کوتاه اشاره به نقش مخرب کمپانی هند شرقی انگلستان در استعمار هند از اوایل قرن ۱۶ میلادی(از ۱۵۰۰ میلادی به بعد)دارد؛ زمانی که مرکانتلیسم بر اروپا مسلط شد و دوران روشنگری آغاز شد؛ انگلیسی ها راهی هند شدند
🔻 بعدها پر این هجوم استعماری ایران را هم گرفت؛ آن زمان دولت قدرتمند صفویه بر ایران حاکم بود؛ ولی به تدریج ضعیف شد؛ جالب است وقتی شاه سلطان حسین، آخرین پادشاه صفوی، جنگ را به افغانها باخت؛ برای پرداخت غرامت سنگین به آنها از کمپانی هند شرقی وام گرفت.
✍️توکلی
👁🗨eitaa.com/eqmoq2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 چرا اشتباه قیمتگذاری دلاری انفال را مرتکب شدیم ؟
🔻 در این پادکست صوتی کوتاه به این سوال پرداختم که اساسا چرا ما از اواسط دهه ۸۰ به سمت قیمتگذاری دلاری انفال رفتیم ؟
✍️توکلی
👁🗨eitaa.com/eqmoq2
هدایت شده از چالشهای اقتصادی | حسن حسن خانی
🇮🇷نکاتی در باب مسأله سوخت در ایران:
۱. هم اکنون در ایران بیش از ۳۰ میلیون کارت سوخت خودرو داریم که بیش از ۲۴ میلیون از اینها فعال و درحال سوختگیری است.
۲.مصرف بنزین تقریباً پایداره و با توجه به تعداد خودرو و شرایط حمل و نقل عمومی کلانشهرها حداکثر ۱۰ درصد بدمصرفی داریم.
۳.میزان مصرف (داخلی و قاچاق) دیزل در کشور بسیار بالاست هم بدلیل فرسودگی کشندهها هم ضعف شدید حمل ریلی هم اختلاف قیمت داخلی و خارجی این نهاده و هم طرحهایی نظیر رزاق.
۴. اصل مشکل عدمالنفع دولت مربوط به دیزله و برای این مسأله هم طرحی بنام «سوخت مبتنی بر پیمایش» قبلا اجرایی شده.
۵. اگر مسأله سوخت در ایران رو از باب عدالت ببینیم، مهمترین راهحل، راههایی است که منجر به موتور جهش تورمی نشه.
۶. اگر از باب کسری بودجه دولت ببینیم، سوخت به جز افزایش قیمت ناچیز، ظرفیتی برای ایجاد درآمد دولت نداره (راهکارهای دیگری هست که بدون آسیب به معیشت مردم درآمد کسب کنه)
۷.اگر از باب وابستگی کشور به واردات بنزین، بحث داریم باید عرض کنم چه بخواهیم چه نخواهیم، در صورت تداوم وضع فعلی، سالانه حداقل ۵ میلیون لیتر به مصرف روزانه بنزین در ایران اضافه خواهد شد و به مصرف حدی ۲۰۰ میلیون لیتر در روز خواهیم رسید. تنها راهحل برای رفع مشکل واردات، افزایش توان تولید داخلی است که متاسفانه برنامهای برای این افزایش وجود نداره. واردات خودروی هیبرید و برقی هم به قدری نیست که بتونه سرعت مصرف نسبت به تولید رو خنثی کنه. حتی در صورت واردات گسترده خودروی کممصرف، حد آستانه مصرف ۲۰۰ تایی نهایتاً ۱۸۰ میشه و صورت مسأله هیچ تغییری نمیکنه.
۸. ایجاد نرخ سوم برای بنزین فکر خوبی است و به تدریج باید کانتینیومی از نرخها ایجاد بشه تا آثار سوء افزایش نرخ، کمترین اثر رو بر تورم و معیشت مردم وارد کنه.
زمان اجرای سیاستهای اقتصادی کور، بی هدف (چندهدفه)، گترهای، «حالا انجام بدیم ببینیم چه میشود؟» و... گذشته.
باید دقیق بود.
📊 کانال رسمی حسن حسنخانی در ایتا
@hsnhasankhani
محمدجواد توکلی- یادداشتهای اقتصادی
🇮🇷نکاتی در باب مسأله سوخت در ایران: ۱. هم اکنون در ایران بیش از ۳۰ میلیون کارت سوخت خودرو داریم که
🌀 دکتر حسن خانی نکات ارزشمندی در کانالشان منتشر میکنند که بسیار قابل استفاده است؛ با آرزوی موفقیت هرچه بیشتر برای ایشان.
🌀تاثیر منافع بر کاربرد نظریه اقتصادی
🔹مالتوس و ریکادو هر دو افزایش جمعیت را باعث ایجاد اجارهبها (رانت) برای زمینهای مرغوب میدانستند؛ ولی دو سیاست متفاوت را پیشنهاد میکردند. مالتوس به خاطر تعلق خاطر به منافع صاحبان زمین معتقد بود که با توجه به این پدیده باید قوانین حمایتی از تولید غله در انگلستان حفظ شود؛ در مقابل ریکادو به خاطر تعلق خاطر به منافع بازرگانان معتقد بود که این قوانین باید ملغی شوند. هر دو به یک پدیده اشاره میکردند ولی پیشفرضهای ارزشی آنها باعث توصیه سیاستی متفاوتی میشد.
✍️توکلی
👁🗨eitaa.com/eqmoq2
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀تعارض منافع و بی مهری به پرورش شتر
🔻چرا صنعت شترداری را هیچ کس تبلیغ نمی کند؟
چون باید نهاده دام وارد کنیم.
✍️توکلی
👁🗨eitaa.com/eqmoq2