🔹برای تامل
آدمهای منفی به پیچ وخم جاده میاندیشند،
و آدمهای مثبت به زیباییهای طول جاده...
عاقبت هردو ممکن است به مقصد برسند،
اما یکی با حسرت ودیگری با لذت!
انتخاب با خود شما است، حتی اگر سعی کنید به عهده دیگران بیاندازید.
@ertebatmoaserdini
#انتخاب
#موفقیت
#واقع_بینی
#منفی_نگری
#مثبت_نگری
#مدیریت_ذهن
.
📄یک داستان، یک درس
در مدرسه یک دهکدهی کوچک معلم از دانش آموزان خواست تا تصویری از چیزیکه برایشان بسیار با ارزش است را بکشند.
او با خود فکر میکرد که این بچههای فقیر حتما تصویر خوراکی، و یا انواعی از نداشتههای خیالی خود را میکشند.
وقتی یکی از بچه ها نقاشی ساده و کودکانه خود را تحویل داد,معلم شوکه شد.
او تصویر یک دست را کشیده بود. ولی این دست چه کسی بود؟
یکی از بچه ها گفت من فکر میکنم این دست خداست که بما غذا میرساند. دیگری گفت که این دست کشاورزی است که گندم میکارد....
معلم بالای سر آن کودک رفت و از او پرسید این دست چه کسی است؟
کودک در حالیکه خجالت میکشید گفت:خانم، این دست شماست.
معلم بیاد آورد که از وقتی این کودک پدر و مادرش را از دست داده بود به بهانههای مختلف پیش او میآمد تا خانم معلم دست نوازشی بر سر او بکشد....
گفتهاند:
ایمان داشته باش که کوچکترین محبتها از ضعیفترین حافظهها پاک نمیشود.
@ertebatmoaserdini
#اخلاق_معاشرت
#ارتباط_موثر
#مهربانی
.
🌺 باید سعی کنیم دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفتهایم، تحویل دهیم !
که فرمودهاند:
وَ الْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیرْ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا
خواه با فرزندی خوب ...
خواه با باغچهای سرسبز ...
خواه با گرفتن دستی ناتوان...
خواه تقدیم کمکی به انسانی گرفتار...
خواه با اندکی بهبود شرایط اجتماعی...
خواه با شکوفاندن یک شکوفه در دلی مشتاق دانایی...
خواه با امیدبخشی به قلبی در جستجوی حقیقت ...
خواه با پیوند زدن دلی دردمند با آستان قدسی محبوب بی همتای هستی...
و اینکه بدانی حتی اگر فقط یک نفر با بودن تو سادهتر نفس کشیده و یا امیدش به زندگی و خالق زندگی بیشتر شده است، این یعنی تو موفق شدهای...
@ertebatmoaserdini
#مهربانی
#موفقیت
#مثبت_نگری
#برنامه_ریزی
.
همان وقتی که خنجر از تن خورشید سر میخواست
امامت از دل آتش چنان ققنوس بر میخاست
علی باشی و در میدان نجنگی، داغ از این بدتر؟
خدا او را به بزم عشقبازی شعلهور میخواست
علی در خونِ خود پرپر علی با تیرِ در حنجر
علی از شعله سوزانتر علیبودن هنر میخواست
نباید شعلهی این ماجرا یک لحظه بنشیند
عبایش سوخت در آتش که آتش بالوپر میخواست
به پای این کبوتر نامهای از جنس زنجیر است
که فریاد بلند تشنگان پیغامبر میخواست
مصیبت تازه بعد از کربلا آغاز شد یعنی
به غیر از خونِ تن، دشمن از او خون جگر میخواست
خرابه خیزران خنیاگری ها خارجی خواندن
نمک از زخمهایش زخمهای تازهتر میخواست
امامت را زنی با خود به هر جانکندنی میبرد
که زینب بود، اگر او زیر دست و پا سپر میخواست
شعر: استاد سید حمید برقعی
@ertebatmoaserdini
💐 همنفس فرشتگان
وقتی فضای معنوی مسجد و اعتکاف به حضور دختران نونهال، زیباتر میشود.
@ertebatmoaserdini