eitaa logo
ارتباط موثر
1.3هزار دنبال‌کننده
862 عکس
310 ویدیو
7 فایل
مسیری برای یادآوری و تداوم مطالعه و آموختن مهارت‌های توسعه فردی به خصوص مهارت‌های ارتباطی مربوط به دوره‌های ارتباط موثرِ حجة الاسلام مخدوم این‌کانال با هدف تامل و به کارگیری مهارت‌ها، در هفته به طور متوسط با سه مطلب کاربردی به روز رسانی می‌شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارتباط موثر
✳️ برای تغییر در سال جدید... (۳) برای اصلاح افکار و رفتار خود برنامه ریزی کنید. ✍️ یک پژوهشگر با ب
✳️ برای تغییر در سال جدید... (۴) برای اصلاح در افکار و رفتار: برای رفتن به مسیر درست زندگی، لازم نیست زندگی کردن را تعطیل کنید. برای رسیدن به انتخابی درست، لازم نیست همه چیز را تعطیل کنید. برای درست کردن رابطه با دیگری، لازم نیست رابطه را قطع کنید. قطار زندگی و رابطه را متوقف نکنید. بگذارید با هر سرعتی که می‌تواند حرکت کند و در ضمن حرکت، ایرادهایش را یکی‌یکی رفع کنید. قطار در حال حرکت را تعمیر کنید. باور کنید که زندگی منتظر شما نمی‌‌ماند، روزها یکی‌یکی از پی هم می‌روند و روزهای رفته دوباره دست یافتنی نیست. ــــــــــــــــــــــــــــــ از امروز برای تغییر در توانایی و رشد خود در حین زندگی جاری، برنامه ریزی کنیم. در عین اینکه در حال تحصیل یا تدریس و یا هر کار جاری دیگری هستیم، برای خود و وظایف دینی، اخلاقی و انسانی خود همت کنیم. @ertebatmoaserdini .
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «بخورید، بیاشامید، بپوشید و صدقه دهید، بی‌آنکه اسراف کنید و بخل بورزید، زیرا خدا دوست دارد اثر نعمتش را بر بنده اش ببیند.» بحارالانوار ج۷۰ ص۲۰۷ مفاتیح الحیاة ص ۶۳۱ 🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
⭕️ راه حل مشکلات دیگران... ❓چرا پیشنهاد راه حل برای مشکلات دیگران، ساده به نظر می‌رسد؟ سندرومی به نام سندروم «شیشه خیارشور» یا "pickle jar syndrome" وجود دارد میگه وقتی می‌بینیم یه نفر داره زور می‌زنه تا درب شیشه خیارشور رو باز کنه، یه چیزی ته دلمون میخواد شیشه رو ازش بگیریم، چون فکر می‌کنیم ما توان باز کردنش رو‌ داریم. بعد که گرفتیم، یه عالمه زور می‌زنیم و‌ تازه می‌بینیم ما هم نمی‌تونیم. * اگر سرمایۀ(امکانات، موقعیت، جایگاه و...) اون رو داشتم، تا الان... شده بود. * اگر خودمون این کار رو انجام می‌دادیم، بهتر از آب درمیومد. * آنقدر بی عاطفه هستند که پدر یا مادرشون رو گذاشتند خانه سالمندان و موارد دیگری از «اگر من جای او بودم...» ❓سندروم شیشۀ خیارشور چیست؟ این سندروم اشاره جالبی است به مواقعی که از فاصله به مشکلات دیگران نگاه می‌کنیم. گرفتاری‌های دیگران، از دوردست ممکن است بسیار ساده و قابل حل به نظر بیایند! اما اگر خود ما هم در موقعیت آن فرد بودیم، می‌دیدیم همان مشکلاتِ به ظاهر ساده، در نمای نزدیک و واقعی چقدر پیچیده، لاینحل و چاره ناپذیرند!! 🔸 اصولاً مشکلات دیگران از بیرون ساده و قابل حل دیده می‌شوند؛ بنابراین به‌راحتی قضاوت می‌کنیم یا دربارۀ آن‌ها نظر می‌دهیم. اما هنگامی که خود در آن موقعیت‌ها قرار می‌گیریم، آن‌ها را سخت و پیچیده می‌یابیم. 🔹 یکی از بهترین راه حل‌هایی این چالش: سعی کنیم خود را به‌جای طرف مقابل و در آن موقعیت قرار دهیم و احساسات و مشکلاتی را که با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کند، درک کنیم. در این صورت، به دیگران برچسب‌های مختلف ناتوانی در فکر و رفتار و اخلاق و دینداری، نمی‌زنیم، شاید به راحتی آن‌ها را قضاوت نکرده و سرزنش نمی‌کنیم و رفتارهای عجولانه از خود نشان نمی‌دهیم. کانال ارتباط موثر @ertebatmoaserdini .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️ هیچ‌وقت خودت را با دیگران مقایسه نکن! نصیحتِ خوبی ست اما مثل همه اندرزهای دیگر، فقط بیانش آسان است و عمل کردن به آن سخت! ✅ اصولا دستیابی به چنین توانمندی هایی نیازمند مهارت و همت است. 🔻مقایسه خودتان با دیگران به طور مداوم، باعث می‌شود تا خود را روی تردمیل قیاس منفی قرار دهید. مشکل اینجاست که این تردمیل فقط یک "تنظیمات" دارد و آن هم قادر است تنها، سرعت را افزایش دهد. پس هر چقدر هم خودتان را هل دهید، هرگز کافی نخواهد بود! و در یک سراشیبی تند با دویدن به سوی بزرگ‌تر دیدن مشکلات‌تان، به مرور کنترل این حرکت، سخت‌تر می‌شود. ♦️اگر احساس شما درباره ی خودتان، از طریق رتبه‌بندی است که با توجه به دیگران یک رتبه به خود می‌دهید، هرگز احساس خوبی را در طولانی مدت نسبت به خود تجربه نخواهید کرد. زیرا همیشه هستند کسانی که برخی کارها را بهتر از شما انجام دهند. 💡پس مقایسه شما با دیگران، مسابقه ای ست که هرگز در آن برنده نمی‌شوید. و پیوسته علتی برای افسوس و سرزنش خود می‌توانید بیابید. ⁉️ چطور می توانیم تردمیل قیاس منفی را خاموش کنیم؟ ۱) تعصبات خود را شناسایی کنید.(هر آنچه برای شما الزام‌آور به نظر می‌رسد.) ۲) وضعیت کنونی خود را بپذیرید وحامی خودتان باشید. ۳) با تعیین اهداف و برنامه‌ریزی، روی تعالی و پیشرفت شخصی خود تمرکز کنید. کانال ارتباط موثر @ertebatmoaserdini .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 اسرائیل از نمای نزدیک... سه اصل اسرائیلی‌ها از زبان «گیدئون لوی» روزنامه‌نگار اسرائیلی الاصل است. بدون شرح برای دنیای مدرن... کانال ارتباط موثر @ertebatmoaserdini .
📌 برای: ارتباط موثر واقناع مخاطب؛ درک بهتر مسئله مخاطبان؛ تاثیر بیشتر در تبلیغ دینی و پاسخگویی؛ کاستن از سوءتفاهم‌ با مخاطبان دور و نزدیک؛ تاثیرگذاری بهتر حتی در بین خانواده و دوستان؛ 🔵 مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی برگزار می‌کند: «دوره عمومی مهارت های پاسخگویی و مواجهه با پرسش» با اشراف حجت الاسلام والمسلمین مخدوم ویژه اساتید، دانش آموختگان و طلاب خواهر 🔹 شرایط ثبت نام: ۱. حداقل سطح سه یا کارشناسی ارشد ۲. تعهد به شرکت منظم و انجام تمرین‌ها 💎میزان سرمایه گذاری: یک میلیون تومان دانش آموختگان حوزوی ۵۰۰ هزار تومان (%۵۰ تخفیف) ✅ پرداخت در دو قسط امکانپذیر می باشد. 🎁مزایا: ۱. توسعه توانمندی شخصی؛ ۲. تاثیر گذاری موفق در کنش های فردی و اجتماعی؛ ۳. شرکت در دوره های تکمیلی پاسخگویی؛ ۴. معرفی به مراکز رسمی پاسخگویی؛ ۵. ارائه گواهی نامه به واجدین شرایط. نحوه ثبت نام: از طریق لینک https://mmps.ir/mopزمان ثبت نام: ۱۸ تا ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ شروع دوره: از اول اردیبهشت ۱۴۰۳ شنبه ها ساعت ۱۵_ ۱۹ به مدت ۵۰ ساعت. اطلاعات بیشتر: ✒️✒️ پاسخگویی در پیام رسان ایتا eitaa.com/mojtaba94104 ساعت ۸ تا ۱۳ با تلفن ۰۲۵۳۷۱۷۴۱۶۸ مکان برگزاری: مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی (به صورت حضوری و مجازی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 شب بقیع... از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید... هشتم شوال سالروز تخریب بقاع متبرکه بقیع، توسط دژخیمان سلفی تکفیری ، را به محضر حضرت بقیه الله ارواحنا فداه و رهبر معظم مان و همه مسلمانان تسلیت عرض می کنیم. کانال ارتباط موثر @ertebatmoaserdini .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢واکنش، پاسخ یا ابتکار در ارائه راه حل؟ 💥آسان‌ترین کار نشان دادن واکنش است. دومین کار آسان، پاسخ دادن است؛ اما دشوارترین کار ابتکار در ارائه راه حل است. 🔸 آن‌طور که متخصصان می‌گویند: واکنش کاری است که مثلا بدنمان در زمانی که داروی اشتباهی مصرف می‌کنیم، انجام می‌دهد. واکنش کاری است که در دنیا معمولا سیاستمداران همیشه انجام می‌دهند. واکنش غریزی و شهودی و معمولاً خطرناک است. بسیاری اوقات برخی مدیران و یا والدین، واکنش نشان می‌دهند. 🔸پاسخ دادن گزینه خیلی بهتری است. با کنشی اندیشمندانه، به محرک‌های بیرونی پاسخ می‌دهید. سازمان‌ها به تهدیدهای رقابتی پاسخ می‌دهند. افراد به همکاران یا فرصت‌ها پاسخ می‌دهند. پاسخ همیشه بهتر از واکنش است. 🔹 اما هر دو در مقایسه با ابتکار رنگ می‌بازند. ابتکار در ارائه راه حل واقعاً و حقیقتاً دشوار است؛ و این کاری است که رهبران می‌کنند. آن‌ها چیزی را که دیگران نادیده می‌گیرند، می‌بینند و کمال استفاده را از آن‌ می‌برند. 💡رهبران رویدادهایی را به راه می‌اندازند که دیگران باید به آن‌ها واکنش نشان بدهند. آن‌ها تغییر ایجاد می‌کنند. منبع: کتاب قبایل، نوشته ست گادین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به مناسبت آغاز دوره جدید مهارت‌های پاسخگویی کانال ارتباط موثر @ertebatmoaserdini .
هدایت شده از ارتباط موثر
⭕️ یک توضیح و چند درس و تامل باد مخالف قوی تر است یا باد موافق؟ ▪️اگر تجربه دوچرخه سواری یا دوندگی با سرعت زیاد را داشته باشید، حتما جریان بادی که از روبرو به صورت‌تان می‌خورد را حس کرده اید. این جریان باد که اغلب آزاردهنده بوده و پیشروی را برای شما دشوار می‌سازد، باد مخالف (headwind) نامیده می شود. ▪️در مقابل، یک جریان باد دیگری نیز وجود دارد که گاهی اوقات در جهت حرکت شما وزیده و به پیشروی شما کمک می‌کند، و به آن اصطلاحا بادموافق (tailwind) می‌گویند. ✅ خاصیت باد موافق این است که پس از مدت کوتاهی بدن به آن عادت کرده و تا مادامی که می وزد دیگر متوجه وجود آن نمی شوید. در عوض، هر لحظه که باد مخالفی در جهت خلاف حرکت شما بوزد، آن را حس کرده و لحظه شماری می‌کنید تا از دست آن خلاص شوید. 🔳 این پدیده در زندگی روزمره ما نیز به چشم می‌خورد. عدم تقارن بین احساس بادهای موافق و بادهای مخالف، یک سوگیری شناختی است که در نتیجه‌ی آن ما در اغلب موارد موانعی که بر سر راه‌مان در زندگی قرار گرفته است را بسیار پررنگ تر و شفاف تر از مزایا و فرصت‌هایی که از آن ها بهره‌ مند شده‌ایم، به خاطر می آوریم. بیشتر زمان و انرژی ما صرف غلبه بر چالش هایی می شود که در لحظه با آن ها مواجه می شویم و از این رو بادهای مخالف همواره بیشتر توجه ما را به خود جلب می کنند. از سوی دیگر، بادهای موافق ممکن است برای لحظاتی یک حس خشنودی و قدرشناسی را در ما ایجاد کنند، ولی به زودی وجود آن ها را از یاد برده و در عمل آن ها به ما کمک می‌کنند تا بتوانیم بیشتر و بیشتر توجه خود را معطوف به غلبه بر چالش های ناشی از بادهای مخالف نماییم. 👤در سال ۲۰۱۶، توماس گیلوویچ از دانشگاه کورنل و شای داویدای از مدرسه علوم اجتماعی نیویورک پژوهشی در این زمینه انجام داده و نشان دادند که چگونه این سوگیری شناختی بر قضاوت های ما درباره موضوعات شخصی، اجتماعی و سیاسی اثر می گذارد. به عنوان نمونه آن ها نشان دادند که همیشه در انتخابات آمریکا، هم دموکرات ها و هم جمهوری خواهان اعتقاد دارند که نقشه های انتخاباتی به ضرر آن ها تمام می شود؛ طرفداران تیم های فوتبال همیشه معترضند که برنامه لیگ و داوری و همه چیز به ضرر آن ها عمل می کند، و حتی بچه هایی که در یک خانواده هستند هر یک تصور می کنند که والدینشان خواهر یا برادر آن ها را بیشتر دوست دارد. همچنین بارها شاهد بوده ایم که وقتی افراد موفق سرگذشت زندگی خود را تعریف می کنند، حتی اگر در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمده و از موهبت های مختلف برخوردار بوده باشند، باز هم بیشتر فقط سختی هایی که در مسیر موفقیت خود با آن ها دست و پنجه نرم کرده اند را به خاطر آورده و مورد تاکید قرار می دهند و چندان اشاره ای به شانس ها و مساعدت هایی که این مسیر را برایشان هموار ساخته است، نمی کنند. 🔹 در نهایت، نکته جالب در مورد این سوگیری شناختی این است که وقتی در مورد دیگران قضاوت می کنیم، این عدم تقارن به صورت برعکس اتفاق می افتد. یعنی بادهای موافق در مسیر زندگی دیگران خیلی بیشتر در نظرمان جلوه می‌کند تا بادهای مخالفی که برای آن‌ها وزیده است. 💡به همین دلیل است که ما اغلب شکست های دیگران را ناشی از بی عرضگی و عدم تلاش کافی خود آن‌ها دانسته؛ ولی موفقیت های دیگران را به حساب خوش‌شانسی و دست مساعد شرایط و روزگار در نظر می‌گیریم. معمولا در این موارد می‌گوییم:«من هم اگر چنین شرایطی داشتم قطعا موفق می‌شدم!». 🧠ذهن ما، رنج و مرارت هایی را که یک بازیکن فوتبال یا یک پزشک جراح و یا یک استاد، متحمل شده است تا به درجه‌ای از موفقیت دست یابد (یعنی بادهای مخالفی که در مسیر موفقیتش وزیده است) را نادیده گرفته و تنها بر بادهای موافق مسیر وی و موفقیت‌های مالی و اجتماعی ناشی از این بادها تمرکز می کند. @ertebatmoaserdini .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ به خاطر کمترین نعمت‌ها هم قدردانی کنید. خود را عادت دهید برای هر نعمتی که به شما می‌رسد، هر چند کوچک و یا تکراری، تشکر کنید. حتی از خوبی های خودتان هم در خلوت خود تشکر کنید و قدر بدانید. خوبی‌های دیگران را بهتر و بزرگتر شمرده و قدردانی کنید. به نزدیکان که می رسید شاکر بودن و قدردانی را افزون‌تر کنید. و بالاتر از همه عزیزترین پشتیبان خود را فراموش نکنید و همواره شکرگزار حضرت حق باشید. کانال ارتباط موثر @ertebatmoaserdini .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز در دیار علم و فرهنگ، دیار سه علامه افتخار آفرین، دیار شهیدان ماندگار، دیار مردمان اهل اخلاق و مرام و معرفت، در تبریز، برای ارائه کارگاهی حضور یافتم. و ارائه ای با حضور مبلغان و رابطان فرهنگی جمعیت هلال احمر در استان های گیلان، زنجان و اردبیل و آذربایجان، جمعی صمیمی و شریف و دوست داشتنی ... به هر دو سبب توفیقی مضاعف بود. بر خود لازم می دانم از نمایندگی محترم مقام معظم رهبری در جمعیت هلال احمر، برای دعوت و برنامه ریزی تشکر و قدردانی کنم. کانال ارتباط موثر @ertebatmoaserdini .
هدایت شده از ارتباط موثر
29.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 راز یک بوسه سحرآمیز 📌 روایت احسان عبدی پور را بشنوید؛ از بوسه ای که او را از این رو به آن رو کرد و داروی کم رویی او بود... ــــــــــــــــــــــــــــ گاهی فاصله انسان با یک تغییر ، فقط عبور از ترس و اجتناب است. و تمرین این عبور گاهی حتی بدون حضور و مشاهده دیگران، نیز مفید و راهگشا است. بسیار شنیده‌ایم که فلان تمرین چه فایده ای دارد...؟ @ertebatmoaserdini .
هدایت شده از ارتباط موثر
یک داستان، یک درس من فقط معلم نیستم مریم صیاد آموز لنگان لنگان داشتم تو خیابون راه می‌رفتم که یه خانم مودب و شیک پوش بهم نزدیک شد ازم پرسید : شما آقای نصیری هستین؟ گفتم : بله گفت : من شاگرد شما بودم ، دبیرستان توحید، یادتون میاد؟ با اینکه قیافش اشنا بود ، گفتم : نه متاسفانه،آخه من خیلی دانش آموز داشتم . و بعد ادامه دادم : خب مهم نیست شما خوبید خانم ؟ گفت : بله ممنون استاد، من شیمی خوندم و تا دکترا ادامه دادم البته نه اون سال‌های جنگ دکترامو چند سال بعد گرفتم و در حال حاضر محقق هستم. آقای نصیری ، "سماک بحری" هستم یادتون اومد؟ از شنیدن حرفاش خیلی خوشحال شدم وقتی کمی دقت کردم ،شناختمش ،آره خودش بود اتفاقا خیلی دلم میخواست از احوالش با خبر بشم و حالا دیده بودمش که فرد موفقی شده بود ، یه هو رفتم به بیشتر از بیست سال پیش . اون موقع ها با اینکه انقلاب شده بود و مدارس تفکیک شده بود؛ به علت کمبود دبیر بعضی از دبیران مرد مدارس دخترانه تدریس می‌کردند . من هم اون وقت‌ها به دانش آموزان دختر جبر درس می‌دادم، یادم اومد این دختر چند جلسه‌ای که صبح‌ها من کلاس داشتم دیر سر کلاس می‌اومد و من هم همیشه دعواش می‌کردم و بدون اینکه چیزی بگه می‌رفت سر جاش. من هم کلی عصبی می‌شدم و به خاطر نظم کلاس، سریع درسو ادامه می‌دادم . چند بار می‌خواستم واسه دیر کردش به مدیر بگم ولی یادم می‌رفت تا اینکه یه روز زنگ اخر تو کلاس بغلی ، آخرین نفری بودم که از کلاس می‌رفتم بیرون یه هو همین دانش آموز "سماک بحری" رو دیدم که به دیوار راهرو تکیه داده و تو چشماش پر از اشکه . پرسیدم :سماک چی شده؟ با بغضی که تو گلوش بود جواب داد: پام پیچ خورده آقا حالا نمی‌دونم چه جوری برم خونه؟ یه هو گفتم : بیا من می‌رسونمت اون وقت‌ها یه ماشین پیکان داشتم که هرکسی نداشت جواب داد : نه آقا خونمون دوره گفتم : اشکالی نداره می‌رسونمت ، می‌تونی تا ماشین یه جوری بیای؟ درحالی که برق خوشحالی تو چشماش موج می‌زد گفت:بله آقا بالاخره هر جور بود خودشو تا ماشین رسوند من هم که طبعا عذر داشتم و نمی‌تونستم دستشو بگیرم ، بلاخره به سمت خونه اش حرکت کردیم وقتی آدرس میداد تازه متوجه شدم خونه‌اش خارج از شهر و در یکی از دهات اطراف قرار داره. وقتی رسیدیم سر یه جاده خاکی گفت : آقا تو همین جاده است دیگه خودم میرم ممنون. گفتم : نه چه جوری می‌خوای بری می‌رسونمت همینطور که می‌رفتیم چون راه خیلی طولانی شد ازش پرسیدم : این مسیر رو با کی میای بری مدرسه ؟ گفت: با هیشکی آقا، پیاده میام تاسر خیابون ۵ صبح بلند می‌شمِ اما خب گاهی بارونو باد باعث می‌شه کمی دیر برسم داشتم دیوونه می‌شدم این همه راهو این دختر پیاده می‌اومد !!!!. خلاصه رسیدیم خونشونُ یه خونه روستایی دیدم که از امکانات اون زمان هم خیلی چیزها کم داشت. به سختی رفت بالا و گفت : بفرمایید صدای پیر مردی از تو اتاق شنیده شد که پرسید: طاهره کیه ؟ دانش آموزم جواب داد : آقا معلممه پیر مرد اصرار کرد که برم بالا و یه چای بنوشم. من هم رفتم و بعد از سلام و احوال پرسی پیرمرد که فهمیدم پدر طاهره دانش آموزم بود گفت: آقا معلم این دختر همه زندگی منه، الان دوساله مادرشو از دست داده منم مریضم، هم تو مزرعه کار می‌کنه هم تو خونه به دوتا برادرهای کوچیکشم می‌رسه ، می‌گم دختر نمی‌خواد درس بخونی راه به این درازی چه کاریه آخه ولی هی اصرار می‌کنه می‌خوام درس بخونم آه ببینین الان شما رو تو درد سر انداخته... گفتم : این چه حرفیه در حالی که با بغضی که گلومو گرفته بود به زور چایی که طاهره آورده بودو می‌خوردم گفتم: ببخشید من دیگه باید برم. تمام راهو که بر می‌گشتم گریه کردم پیش خودم گفتم من فقط یک معلم نیستم؛ من باید بیشتر از این‌ها از حال دانش آموزم با خبر باشم. از اون روز به بعد بهش زنگ‌های تفریح کمک می‌کردم چند تا کتاب بهش دادم و دیگه دعواش نکردم اینها تنها کاری بود که از دستم بر می‌اومد . حالا اون با وجود تمام مشکلات اینقدر موفق شده بود و من بهش افتخار می‌کردم ،همینطور که لبخند می‌زدم، نگاش می‌کردم که یه هو از گذشته بیرون اومدم چون صدام زد: آقای نصیری ..... و ادامه داد : خیلی خوشحال شدم دیدم‌تون من هیچ وقت محبت‌هایی که به من کردین رو فراموش نمی‌کنم گفتم : خواهش می‌کنم من افتخار می‌کنم که چنین شاگردی داشتم. خداحافظی کرد و در حالی که ازم دور می‌شد پیش خودم گفتم : امیدوارم معلم‌های امروزی هم بدونند که فقط یک معلم نیستند.... @ertebatmoaserdini .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔲 کفش هایت برای من! پیتر سینگر (فیلسوف معاصر و استاد دانشگاه پرینستون) ما را در یک موقعیت جالب اما متفاوت قرار می‌دهد: فرض کنید که دارید در پارک قدم می‌زنید می‌بینید کودکی در حال غرق‌شدن در دریاچه‌ای کم عمق است، اگر سریع تصمیم بگیرید و بپرید در آب او نجات پیدا می‌کند فقط کفش‌ گران‌قیمتی که پوشیدید خراب می‌شود. آیا ما آن کودک را نجات می‌دهیم؟ قاعدتا می گوییم که قید کفش‌مان را می‌زنیم و به آب می‌زنیم و او را نجات می‌دهیم. تا اینجا سخت نبود، گیر قضیه سوال دوم است: سوال بعدی او این است که چه تفاوتی وجود دارد بین آن کودکی که جلوی چشم ما افتاد توی آب و شما به راحتی می‌توانید نجاتش بدید با کودکان دیگری که ما می‌دانیم با هزینه بسیار کمتر از کفش لوکسمان میتوانستیم جانشان را نجات بدیم؟ اگر الان از طریق موسسات نیکوکاری به کسانی که گیر ۱ میلیون تومان پول هستند، کمک نکنیم در واقع انتخاب کردیم که کفشمون خراب نشه. یعنی بین کودکان نیازمند و کفش لوکس، دومی را انتخاب کرده‌ایم. ما هر بار که پولمان را صرف امور تجملاتی (و نه کارکردی) می کنیم مانند لپ آپ آخرین سیستم، موبایل آخرین مدل، ماشین گران‌قیمت، خانه لوکس، بلیط صف اول کنسرت، بوت و نیم بوت مارک دار، پالتوی اشرافی، لوستر آنچنانی و مبلمان تشریفاتی و هر نوع هزینه تجملاتی در واقع انتخاب کرده‌ایم که آن کودکان بمیرند! به همین راحتی! چون با هزینه بسیار کمتر از آن ماشین لوکس می‌شد ده‌ها بلکه صدها کودک را نجات داد. ◻️⭕️شش آموزه کلیدی کتاب The Most Good You Can Do که در ایران نیز ترجمه شده نوشته همین پیتر سنگر است. شش آموزه جالب این کتاب را با هم مرور کنیم: ۱) اخلاقی زیستن صرف اجتناب از رفتارها و گفتارهای غیراخلاقی نیست (اخلاق منفی گریز) بلکه باید تا جای ممکن به دیگران خیر رساند (اخلاق مثبت گرا). ۲) دگردوستی سنجش‌گرانه و عقلایی بسی والاتر از دگردوستی هیجانی-احساسی است. اگر من به خاطر التیام خاطر یا همدردی به کسی کمک کنم خوب است اما پیترسنگر می‌گوید که کرامت و سخاوت باید با عقلانیت همراه باشد. خیر و خرد باید با هم باشند. بدان معنا که من همواره از خودم بپرسم که اکنون این زمان و توان و امکان محدودم را به چه کسی و چه چیزی و در کجا باید تخصیص دهم که بیشترین بازده مثبت جمعی را داشته باشد؟ کمک به تامین آب آشامیدنی در کشور الف یا زلزله زدگان کشور ب. به گروهی که به پایان کارتن خوابی می‌اندیشند یا به گروهی که بر درس خواندن کودکان محروم متمرکزند؟ پیتر سنگر در ویدئویی که برای ترجمه کتابش در ایران داشت گفت در اسلام توصیه شده بخشی از ثروت را به فقرا انفاق کنیم. خیلی از اهل انفاق فکر می‌کنند مهم نیست که کمکشان چقدر موثر باشد. این درست نیست. برخی کمک‌ها ۱۰ برابر، برخی ۱۰۰ برابر موثر است و برخی دیگر اینگونه نیستند. او تاکید دارد که انجام عمل خیر باید خردمندانه باشد. ۳) ما به مواردی که در مجاورت و در جلوی چشم ما رخ می‌دهد بیشتر واکنش نشان می‌دهیم. برای آنکه در دام دگردوستی هیجانی، احساسی، واکنشی و شخصی نیفتیم استفاده از نهادهای حرفه‌ای نیکوکاری روش مناسبی است. نباید فقط به مواردی که جلوی چشم‌مان است تمرکز کنیم. ۴) خیر رساندن فقط کار خیریه و صرف پول نیست. زمان، اعتبار، آبرو و ارتباطاتمان را می‌توانیم صرف بهبود اوضاع انسان و جهان کنیم. برای اینکار باید هزینه‌های زندگی‌مان را محدود به ضروریات و رفاهیات معمولی کنیم و از رفاهیات لوکس و تجملات چشم پوشی کنیم. برای اینکار باید رشته تحصیلی و شغل‌مان را گونه‌ای انتخاب کنیم که بیشترین خیر عمومی را تولید می‌کند. اصلا باید تلاش کرد که چندین برابر درآمد داشته باشیم تا بیشتر صرف امور نیکوکارانه کنیم. ۵) بر خیری که شخصاً می‌توانیم برسانیم باید تمرکز کنیم، نه بر مسائلی که باقی می‌مانند یا حلشان دست ما نیست. کاهش دادن رنج و زشتی، چه در انسان و چه در جهان طبیعت، مطلوب است، حتی اگر از بین‌بردن برخی رنج‌ها فعلا ممکن نباشد. ۶) با رساندن بیشترین خیر به دیگران، سبب تعالی خودم می‌شوم. من با کمک‌کردن هیچ منتی بر دیگری ندارم چرا که خودم تعالی یافته‌ام. به عبارت دیگر ما به نیازمندان محتاجیم نه برعکس. ☑️⭕️تجویز راهبردی اگر به فکر توسعه ایران هستیم فرهنگ دگرگزینی عقلایی را ترویج کنیم. دگردوستی سنجش‌گرانه و عقلایی همان چیزی است که به آن محتاجیم. تا از خود محدود به «خود تعمیم یافته» برسیم. از «انتظار برای دستاوردهای بزرگ» به «اقدام برای نتایج کوچک» مهاجرت کنیم و از کمک رسانی با سه ویژگی «هیجانی-مالی-شخصی» به خیررسانی «عقلایی-چندبعدی-نهادی» گذر کنیم. از کفش‌مان (کمیت زندگی) به خاطر کیفیت زندگی بگذریم. شبکه توسعه دکتر مجتبی لشکربلوکی کانال ارتباط موثر @ertebatmoaserdini .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا