25.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو انسان نیستی انسان خداوندی خداوندی
به خود آ، تا که با گنج نهان در خود بپیوندی
تو را دادند فرصت تا خدایی را بدست آری
از این رو جامه بر تن کرده ای ای روح یک چندی
چه اعجازی از این بهتر که با این قدر نادانی
خردجویی، خردجانی، خردورزی، خردمندی
اگر امروز در عزلت نشستی کرم ابریشم
دو روز دیگر ای پروانه بر گل غرق لبخندی
مسافر این مسافرخانه ی زیبا میان راهی ست
چرا بار سفر را می گشایی و نمی بندی
تماشا کن همه ذرات هستی غرق تسلیم اند
تو تنها زین میان سرگرم خویشی، آرزومندی
سبک خواهی شد ای ابری که بی تکلیف می باری
مبارک باشدت این سبک خوشحالی و خرسندی
بهل، بردار دست از این همه این قدر خودبینی
قفس را بشکن ای مرغ مهاجر از چه دربندی
گشاده دست باش و چشم پوش و مهربان و پاک
تو انسان نیستی انسان خداوندی خداوندی
#علیرضا_قربان_خان
@eshare
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#طعم_گیلاس
#عباس_کیارستمی
----------------
می تراشم پایه های چوب دار خویش را
تا که بردارم مگر از دوش بار خویش را
هر که می بینم به ترفندی گرفتار آمده ست
مسخ جادو داده از کف اختیار خویش را
چیست دنیا؟ آب بینی بز بی ارزشی
آی دنیا خوب بشناس اعتبار خویش را
کاش آدم روز اول خودکشی می کرد نه_
اینکه دنیا را بگردد بلکه یار خویش را...
ماندن اینجا محض فرمان بردن و جان دادن است
ورنه مشتاقان پایانیم کار خویش را
#علیرضا_قربان_خان
@eshare
نشان ما بده ای دوست بی نشانی را
که بلکه باز بیابیم زندگانی را
به مرگ می شود اما به زندگی خوب است
اگر بناست بنوشیم جاودانی را
مبین به ظاهر خندان ما که می خندیم
لطیفه های غریب غم نهانی را
شکر بریز که تلخی گذشت از تندی
نمک نزن دل این زخم استخوانی را
کمین نکن که بخشکانی و بسوزانی
به تیر بی محلی این قد کمانی را
کویر خشک چه می خواهد؟ ابر بارانی
زمین مرده چه می خواهد؟ آسمانی را
خدا کند که ترحم کنی به منتظران
قرار جمعه و دیدار ناگهانی را ...
#علیرضا_قربان_خان
@eshare
در گوشه ی زندان غمت افتادم
دم از تو گرفتم از دمت افتادم
من می دانم یقین قلبی دارم
تو بسیاری و من کمت افتادم
#علیرضا_قربان_خان
@eshare
زود است کارگر بشود زود تیر آه
سر می زند به خانه ی حق آه بیگناه
هان ابرهه ! که مست غروری و قدرتی
غره مشو به کرگدن و فیل در سپاه
گیرم که چار گوشه جهان را گرفته ای
پس می دهی به وقتش با گوشه ی نگاه
بافنده ی خیال به اوهام می رسد
او را از این نمد نه لباس است نه کلاه
دنیا خراب می شد اگر دم نمی زدند
پیران عشق، هر نفس، هر شام و صبحگاه
#علیرضا_قربان_خان
@eshare
شب پر از تلخی بی خوابی ست بیدارم تو را
نیستی تا صبح اعدامی بی دارم تو را
نیستی اما خیال باوفایت هست و من
دلخوشم که در خیالم هستی و دارم تو را
ای زلیخای خیالی قصه برگردان شده
گرچه یوسف نیستم اما خریدارم تو را
در زمستان سرد و تاریک و غبار آلوده ام
در بهاران ابر پر باران و رگبارم تو را
دست غم های فراوان گرچه بسپردی مرا
شادمانی را نمی یابم که بسپارم تو را
مثل صائب خواهشی دارم مگو مقدور نیست
« سخت میخواهم که در آغوشِ تنگ آرم تو را »
#علیرضا_قربان_خان
-------------------------------------
سخت میخواهم که در آغوشِ تنگ آرم تو را
هر قدر افشردهای دل را، بیفشارم تو را....
#صائب_تبریزی
@eshare