هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
شَِرَِوَِعَِ پَِاَِرَِتَِ گَِذَِاَِرَِیَِ
عشقـہ♡ چهارحرفہ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ #حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ #پارت_صد_و_بیست_و_پنجم بی خیال
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️
#حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ
#پارت_صد_و_بیست_و_ششم
رفتم تو حیاط که دیدم همه بچه
ها هستن رفتم طرفشون و
گفتم: پس سهند کو
ترلان: الان میاد گفت تا اون وقت
بریم زیرزمین
بعد این حرف ترلان همه راه
افتادیم سمت زیر زمین کلی پله
داشت بعد ده دقیقه رسیدم به یه
در ساسان درو باز کرد و رفتیم
داخل مثل اتاق شکنجه بود .کلی
وسیله داخل بود من آخرین نفری
بودم که وارد شدم تا سرم و بلند کردم
با چیزی که دیدم اشک تو چشمام
جمع شد امیر و با زنجیر از
سقف آویزون کرده بودن تمام لباساش
خونی بود روی بازوش کبودی
های بنفش دیده میشد و زیر چشماش،
سیاه و کبود شده بود رنگش هم مثل
گچ دیوار ... خداروشڪر کردم که
کلاه شنلم مانع دیده شدن صورتم
میشه وگرنه بد میشد برام اشکام
روی گونه هام سرازید شدن بمیرم
برای داداشی که تازه پیداش کردم
فکر کنم نامردا معتادش کردن
با صدای سهند زود اشکام و پاک
کردم و رفتم تو جلد زینب سرد
و بی تفاوت با سردی تمام زل زدم
به سهند که داشت میرفت طرف
امیر وقتی بهش رسید محکم با لگد
زد تو شکمش که باعث شد خون بالا
بیار و از درد صورتش مچاله بشه و
قلب من فشرده😓 امیر لبش
و گاز میگرفت که صداش در نیاد
و همین باعث شد سهند بلند بخنده
امیر بی حال از لای پلکا بستش به
سهند نگاه کرد و پوذخند زد که
باعث شد سهند عصبانی بشه با مشت
و لگد افتاد به جون امیر دیگه
نمی تونستم تحمل کنم از زیر زمین
زدم بیرون هواش برام خفه بود
چنتا نفس عمیق کشیدم که
اشکام سرازیر شدن و بی صدا به
حال داداشم گریه کردم
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ #حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ #پارت_صد_و_بیست_و_ششم رفتم تو ح
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️
#حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ
#پارت_صد_و_بیست_و_هفتم
نمی دونم چقدر گذشته بود و من
هنوز گریه میکردم که با صدای
سهند آروم اشکام و پاک کردم و
برگشتم طرفش و با سردی تمام
زل زدم تو چشماش که از ترس
رنگش پرید ولی زود خودش و
جمع و جور کرد و با غرور
گفت: برو ببین می تونی از حرف
بکشی شنیدم تو اینکار استادی
فقط سرمو تکون دادم و رفتم سمت
زیر زمین و به همه گفتم برن
بیرون وقتی ساسان می خواست
بره بیرون با سردی گفتم: ساسان
برگشت طرفم و منتظر نگاهم کرد
من: اینجا دوربین داره
بعد چند دقیقه گفت: آره
من: بگو خاموش کنن اگه ببینم این
کاری و که گفتم انجام ندادین
دیگه باهاتون همکاری نمیکنم
فقط سری تکون داد و رفت بیرون
بعد از چند دقیقه صدای پیامک
گوشیم بلند شد سهند نوشته بود
که همه دوربین ها خاموشه.. برای
اینکه مطمئن بشم با برنامه ای که
هادی برام ریخته بود نگاه کردم
که دیدم همه دوربین ها خاموشه و
هیچ شنودی هم نیست بعد از
اینکه مطمئن شدم آروم رفتم
طرف امیر ... با شنیدن صدای
پام آروم چشماش و باز کردو
با بی تفاوتی بهم نگاه کرد و
دوباره چشماش و بست فکر
کنم به خاطر شنل منو نشناخت
هم به خاطر گریمی که داشتم
فقط لنز نزده بودم
رفتم نزدیکش و آروم دستمو
کشیدم روی گونش که انگار بهش
برق وصل کرده باشن با سرعت
سرشو برد عقب با عصبانیت بهم
زل زد یه لبخند اومد روی لبم
کلاه شنلم و از روی سرم برداشتم
و آروم آروم سرمو بلند کردم و بهش
نگاه کردم ....
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
نظری، پیشنهادی، سخنی .... دارید درخدمتیم 👇
https://harfeto.timefriend.net/16392266410987
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشق یڪ نفر هستم ڪہ در سختے ها همچو ڪوه پشتم است...
ڪسے ڪہ ظاهرش سخت است اما دلے مهربان دارد ...
صادقانہ مے گویم دوستت دارم مرد نظامے من...❤️✨
#عاشقانہ
#پلیسے
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#تلنگرانہ
وَالَّذینَهُمعَنِاللَّغوِمُعرِضون!
وانها کسانے که از کار بیهوده روی گردانند...!
بہ کارهایی ک براشون وقٺ میزارے دقٺ کن...!
ببین مفید هستند یا بیهوده")
#آیهگرافے
#شهید_گمنامــ
🌱✨
EHGHE FOUR HARFE
عشقـہ♡ چهارحرفہ
روزی کمی با قرآن 🌱✨ يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُ
روزی کمی با قرآن 🌱✨
لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى ۖ وَإِنْ يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ ﴿١١١﴾
ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ۚ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ ﴿١١٢﴾
لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ ﴿١١٣﴾
يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَٰئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿١١٤﴾
وَمَا يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ يُكْفَرُوهُ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ ﴿١١٥﴾
#روزی_کمی_با_قرآن
چگونہ بگویم ڪہ شده اید رفیق تنهایے هایم...
چگونہ بگویم ڪہ حرف دݪم را بهتر از خود مے دانید...
چگونہ بگویم در ڪنار سنگ مزارتان این دݪم آرام میگیرد...
چگونہ بگویم ڪہ اۍ شهیدان اگر هواے من را نداشتید نمے دانم چہ میشد...🕊
#شهیدانہ
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
رفتے و پر زدی اما
نبردے نام و نشانے
شدےفرزند روح اللـ..
#شهید_گمنام
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•