eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
808 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM تولد: ۵/۱۱/۹۹ انتقادتون بفرمایید بعد ترک کنید :(!
مشاهده در ایتا
دانلود
میدونید‌چرا‌‌آقا‌نمیاد؟ میدونید‌چرا‌شبا‌یہ‌گوشہ‌میشینہ‌و‌گریه‌ ‌میڪنه؟ نہ‌نمیدونیم‌ڪہ‌اگہ‌میدونستیم‌با‌ڪاراموݧ‌ باعث‌اینا‌نمی‌شدیم...! •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
خداحافظ‌نخل‌ها‌چاه‌ها دگر‌نشنوید‌از‌علے‌آه‌ها😔 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
عزیزی میگفت: ھروقت ‌احساس‌ڪردید از امام‌زمان‌"عج‌"دورشدید و‌دلتون‌واسہ آقا‌تنگ‌نیست این‌دعاۍڪوچیڪ رو‌بخونید بہ خصو‌ص‌توےقنوت‌هاتون "لَیِّن‌قَلبی‌لِوَلِیِّ‌اَمرِك"🍂 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
موقع‌خریدِجھیزیه‌‌خانومِ‌فروشنده‌به‌ گوشیم‌نگاه‌ڪردوگفت: این‌عکسِ‌ڪدوم‌شھیده؟! خندیدم‌وگفتم‌:هنوزشھیدنشُده! عکسِ‌شوهرمه....💔! ''همسرشھیدمحمدحسین‌محمدخآنے'' ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قربون‌دسٺاۍ‌لرزونٺ‌بابا پرخونہ‌زلف‌پریشونٺ‌بابا •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
شڔوع پارٺ گذارۍ
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_صد_و_سی‌_سوم #خانومہ_شیطونہ_من دوسه تا شاخه چید و دس
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ بعد اینکه یه سلام کلی دادم کنار الناز نشستم و به صورت غرق خواب امیرسام خیره شدم هر چند دقیقه یک بار میومدن و تسلیت میگفتن و میرفتن چشمام میسوخت و اشکام میخواستن بریزن به زور کنترلشون میکردم با لرزیدن گوشیم تو جیب مانتوم نگاهم و از امیدسام گرفتم و گوشی و از تو جیبم دراوردم و به پیامی که از طرف یه ناشناس بود نگاه کردم با خواندن پیام فهمیدم دوست محمدرضا است گفته بود یه چیزی و برام فرستاده که حتما باید ببینم تا اومدم بلند شدم امیرسام با وحشت از خواب پرید و با صدای بلندی زد زیر گریه و همش اسم محمدرضا و میگفت همه اشکشون در اومده بود خودمم دست کمی از بقیه نداشتم جلوش زانو زدم و کشیدمش تو بغلم و موهاش و ناز کردم دم گوشش زمزمه کردم: هیییییش عزیزم گریه نکن امیرسام دایی رفته پیش خدا گلم تو که نمیخوای با گریه کردنت دایی و ناراحت کنی اوووم؟ همونجور که گریه میکرد گفت: نــ...ـہ نمیخوام من: افرین پس گریه نکن با دستای کوچیکش اشکاش و پاک کرد و با بغض نگاهم کرد تو بغلم فشوردمش و پیشونیش و بوسیدم اخ خدا چقدر شبیه محمدرضا ست انگاری از روی محمدرضا کپیش کرده بودن از خودم جداش کردم و دادمش به النازو به مامان گفتم برام کاری پیش اومده باید برم ============= |@eshghe4harfe| ============= ❤️ ✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️✨❤️
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_صد_و_سی‌_چهارم #خانومہ_شیطونہ_من بعد اینکه یه سلام کلی
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ از مسجد اومدم بیرون کلی مرد و پسر دم در حیاط وایستاده بودن یکم وایستادم شاید برن ولی نه نرفتن دیگه داشتم کلافه میشد که با صدای یکی از دوستای محمدرضا سرمو انداختم پایین آقا‌شایان: سلام خانم ابراهیمی ... ببخشید چرا اینجا وایستادید ؟ من: سلام ...برام کاری پیش اومده باید برم ولی .... انگار فهمید دردم چیه که رفت و با اونا حرف زد و همه کنار رفتن با ببخشید از مسجد اومدم بیرون و سوار ماشینم شدم و راه افتادم طرف اداره وقتی رسیدیم جای همیشگی پارک کردم و رفتم داخل که فرشته یکی از دوستام و دیدم که یه دختر بچه ناز بغش بود و همکارا دورش و گرفته بودن وقتی بهشون رسیدم اومد طرفم و گفت: سلام باران جان تسلیت میگم عزیزم ... ببخشید با این وروجک نمیتونم احترام بزارم من: سلام فرشته جان ممنون ... نه بابا این چه حرفیه .... الهی چه نازه چیکارته؟ فرشته خنده ای کرد و گفت: دخترمه من: وااای راست میگی ماشاءالله فرشته: ممنون ... بعضی جمعه ها آقا محمدرضا میومدن خونمون و با نازنین زینب بازی میکردن خیلی بهشون وابسته شده بود و این چند وقتی که دیگه نیومدن هی بےتابیشون و میکرد من: الهی😥 تو دلم گفتم:(نمیدونی که خودم بدترم ... شبا به امید شنیدن صدای نماز خوندنش از خواب بیدار میشم😔💔) ناشناس رمان👇 https://harfeto.timefriend.net/16501056603814 ============= |@eshghe4harfe| ============= ❤️ ✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️✨❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و هنگامی که در پیِ خودم بودم تــو را یافتم، یا حسین؛))🍃 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
amak8.mp3
3.91M
میرسداز‌شهر‌ڪوفہ‌بانگ‌جان‌سوز‌جدایے ذڪرزینب‌گشتہ‌امشب‌"باب‌مظلومم‌ ڪجایے" •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
قامت‌واستوارت‌‌باعث‌امنیت‌ماست! سایت‌تا‌رو‌ز‌ظهورکم‌نشود‌ا‌ز‌سرما¡ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
سال‌دیگر‌شاید‌نباشیم!؟ کم‌نزاریم‌برای‌این‌شب‌ها‌ی‌قدر🙂💛⚡️ EHGHE FOUR HARFE
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آسمان هم از سر بی پدری گرش گرفته است.... بی پدر شدیم •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از کودکی به ما گفته اند در این شب ها سرنوشت یکساله ما را مینویسند !! لاف نیست اگر بگویم تمام خواسته ام همین است؛ یک سال ک هیچ یک لحظه هم دستم را از دامان عشق حسین کوتاه مکن...!!🤲🤲 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈• قدر
هدایت شده از سنگر بڴۅ جانــــاツ
مداحی آنلاین - پیچیده تو اتاق باز بوی فاطمه - بنی فاطمه.mp3
4.28M
🔳 (ع) 🌴پیچیده تو اتاق باز بوی فاطمه 🌴فرقم شده مثل پهلوی فاطمه 🎤 👌بسیار دلنشین •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
امشـب مرا یاد کن . . .🖤 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
بسم رب نـور✨♥️
ذڪر روز شـنـبـه🌱✨ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
دلم‌بدڪرده‌هواۍ‌حرم من‌باشم‌و‌صحن‌جمڪران ‌من‌باشم‌زیر‌باران‌‌ من‌باشم‌قلبے‌ڪہ‌گرفتہ‌آروم •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
قطعہ‌گمشده‌ای‌از‌پر‌پرواز‌ڪم‌است. یازده‌بار‌شمردیم‌و‌یکی‌باز‌ڪم‌است. این‌همہ‌آب‌ڪہ‌جاریست‌،‌نہ‌اقیانوس‌است. عرق‌شرم‌زمین‌است،‌ڪہ‌سرباز‌ڪم‌است. •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
شڔوع پارٺ گذارۍ
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_صد_و_سی‌_پنجم #خانومہ_شیطونہ_من از مسجد اومدم بیرون کل
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ از فرشته خدافظی کردم و رفتم طرف اتاق سرهنگ وقتی رسیدم چند تقه به در زدم و بعد شنیدن صدای سرهنگ که مثل همیشه جدی اما مهربون بود وارد شدم و بعد احترام گذاشتن نشستم و سرمو انداختم پایین من: سلام سرهنگ کارم داشتین؟ سرهنگ: سلام دخترم بله میخواستم بگم که بیشتر حواست و جمع کن این باند زیادی خطرناکه و ما الان پنج ساله دنبالشیم اما هنوز هیچی به هیچی لبخند تلخی روی لبم نشست و گفتم: ههه میدونم قربان ... چون همین باند دوتا از عزیزمام و ازم گرفت ... مطمئن باشید به بدترین شکل نابودش میکنم سرهنگ: یه وقت کار.... من: نه سرهنگ حواسم هست نگران نباشید به قیمت جونمم باشه این باند و از بین میبرم لبخند مهربونی بهم زد و گفت: ما بهت نیاز داریم تو بهترین هکر مایی پس مواظب خودت باش سرمو بلند کردم و گفتم: هرچی خدا بخواد ... راستی سرهنگ میتونم برم سروان کامرانی و ببینم ؟ سرهنگ: بله صبر کن به یزدانی بگم راهنماییت کنه من: نه ممنون خودم میرم فقط بگید کجاست بعد اینکه سرهنگ گفت کجاست از اتاق اومدم بیرون (مهدی کامرانی،پسرخالمه و داداش شیری من) ============= |@eshghe4harfe| ============= ❤️ ✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️✨❤️
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_صد_و_سی‌_ششم #خانومہ_شیطونہ_من از فرشته خدافظی کردم و
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ و رفتم سمت همون بخشی که سرهنگ گفت وقتی رسیدیم به چهارچوب در تکیه دادم و به مهدی که غرق شده بود تو کامپیوتر و دستاش تند تند روی کیبرد حرکت میکرد خیره شدم دیدم نه بابا این حالا حالاها ولکن نیست رفتم نزدیکش و کلتش و که روی میز بود برداشتم و گذاشتم روی سرش و یکم صدام و کلفت کردم و گفتم: دستا بالا وگرنه میکشمت یه تکون محکم خورد و با ترس ساختگی دستاش و اورد بالا تا اومد مچ دستمو بگیر با یه حرکت دستشو پیچوندم که صدای دادش بلند شد باخنده دستش و ول کردم و زدم به کمرش و گفتم: سلام پسرخاله خوبی؟میبینم از بس پشت کامپیوتر نشستی تنبل شدی؟ با حرص بگم نگاه کرد و گفت: تو آدم بشو نیستی نه؟ من : نه مهدی: پووووف ... حالا چی میخوای اومدی پیش من؟ من: مگه باید کاری با داداشم داشته باشم تا بیام پیشش؟ مهدی: نه دیگه تو تا کارت به من گیر نباشه یادی از من نمیکنی من: ببخشید ... خب حالا بیا اینجا تا بگم چیکارت دارم ناشناس رمان👇 https://harfeto.timefriend.net/16501056603814 ============= |@eshghe4harfe| ============= ❤️ ✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️✨❤️
شھید ابراهیم هادی: مراقب‌ باش‌ حق‌ کسی بہ‌ گردنت‌ نباشہ سعی کن‌ بہ‌ وسیلہ‌ای که‌ ما‌ل خودت‌ نیست، نزدیك‌ نشی خیلی مراقب‌ باش‌! خدا توی قیامت، از هرچی بگذرھ‌ از حق‌الناس‌ نمیگذرھ... •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
یه‌بزرگی‌میگفت: همه‌مردم‌نسبت‌به‌همدیگه‌حق‌الناس‌دارن! پرسیدم‌ینی‌چی‌ڪه‌نسبت‌به‌هم؟! فرمودن‌وقتی‌یڪی‌زار‌میزنه‌‌ تا‌امام‌زمانشوببینه.. یڪیم‌بی‌خیال‌داره‌گناه‌میڪنه! این‌بزرگترین‌حق‌الناسیه‌ڪه‌باهر‌گناه‌.. ‌ میفته‌به‌گردنمون(:💔 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
خدای من! نہ آن قدر پاکم که کمکم کنی و نه آن قدر بدم که رهایم کنی... میان این دو گمم هم خود را و هم تو را آزار میدهم؛ هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنی باشم که تو خواستی!! و هرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم کنی آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی: "هیچ" یعنی: "پوچ" خدایا هیچ وقت رهـــایم نکن . . .🖐 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
بسم رب نـور✨♥️
ذڪر روز یـڪـشـنـبہ🌱✨ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
خیلۍدرس‌میخوند،هلاڪ‌میکرد‌خودشو… هربارکھ‌بھش‌میگفتم:بسھ‌دیگہ!‌چرا‌انقدر خودتواذیت‌میکنـے؟!🤷‍♂ مۍگفت:اذیتۍنیست! -اولاًکھ‌خیلۍ‌هم‌کیف‌میده؛👌 -دوماًهم‌وظیفمونھ!❤️ باید‌اینقدردرس‌بخونیم‌کھ‌هیچ‌کسۍ↻ نتونہ‌بگہ‌بچھ‌مسلمونا‌بیسوادن!👊🏻 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•