یڪ‌قاب‌عڪس‌رو‌دیوار یہ‌اسم‌روے‌لب‌ها همه‌اش‌میگیم‌آقاجاݧ اۍگل‌خوب‌زهرا بیا‌...بیاڪہ‌فردا‌شاید‌نباشیم‌آقا😔 #مهدوی #دختر_مشڪے_پوش_حسےـن •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•

هیچ‌گلے‌بوے‌گل‌نرگس‌را‌نمیدهد هیچ‌ڪے‌مثل‌مهدۍ(عج)‌آرامش‌دلها‌نمے شود #مهدوی #دختر_مشڪے_پوش_حسےـن •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•

✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_صد #خانومہ_شیطونہ_من وقتی وارد اتاقم شدم دیگه نتونستم جلوی خندم و بگیرو با صدای بلندی زدم زیر خنده ولی سریع دستمو گذاشتم روی دهنم تا صدام بیرون نره نشستم روی تخت و به روبه رو خیره شدم دلم خیلی برای عماد تنگ شده بود و هیچ جوره نمیشد قلبم و اروم کنم که انقدر بیقراری نکنه روزی که عماد و دفن کردن قول دادم انتقام خونشو بگیرم اشک از چشمام جاری شد یاد اون روزی افتادم که وقتی تو گلزار اون مداحی و شنیدم یاده مامان بزرگ افتادم که چطوری گریه میکرد و میگفت قرار بود بچم و داماد کنم که رفت اخه چرا با این حرفاش اشک همه و در اورده بود با صدای چند تقه که به در تراس خورد به خودم اومدم و سریع اشکام و پاک کردم و سرمو بلند کردم که دیدم بابک توی تراس اتاقمه و داره با ناراحتی و غم نگاهم میکنه مطنئن بودم میدونه چرا گریه میکردم با بیحالی بلند شدم و در تراس و باز کردم که بابک اومد داخل و منو کشید تو بغلش با اینکارش دوباره بغضم شکست و توی بغل بابک که خیلی به عماد شباهت داشت کلی گریه کردم که بابک کلافه شد و منو از خودش جدا کرد و گفت: باران لطفا آروم باش ... انقدر بیقراری نکن من: نمیشه نمیدونم چرا انقدر بی قرارم خیلی دلم شور میزنه و دلتنگ عمادم ============= |@eshghe4harfe| ============= ❤️ ✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️✨❤️

✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_صد_و_یکم #خانومہ_شیطونہ_من با این حرفم یکم زل زد تو چشامم و زود نگاهش و دزدید مشکوک نگاهش کردم و گفتم: چرا نگاهت و ازم میدزدی؟ بابک:اووم.. خب..میدونی ... من: اه بگو خوووب بابک سرشو انداخت پایین و و یه نفس عمیق کشید و بعدش زل زد تو چشمام و گفت: یه ماموریت خیلی سخت دارم وشاید..... نزاشتم بقیه حرفشو بگه میدونستم چی میخواد بگه الان معنی اون دلشورم و فهمیدم من: کی میری؟ بابک: یک هفته دیگه من: یعنی یک روز بعد عقد من؟ بابک: اوهوم سرمو انداختم پایین و گفتم : اووم منم میخواستم یه چیزی بگم بهت بابک همون جور که میرفت طرف صندلی گفت: چی ؟ من: اووم بعد عقد که میریم کربلا خب بعد من از همون طرف باید برم ...... چون یه ماموریت دارم با این حرفم سریع بلند شد که باعث افتادن صندلی شد و صدای بدی داد بابک: چییییی من: هیییس آروم باش بابک : میدونی داری چی میگی اخه اونجا چرا ... اصلا چرا قبول کردی تا اومدم جوابش و بدم صدای زنگ گوشیم بلند شد بابک گوشی و که روی میزم بود و برداشت یه نگاه به مخاطب کرد و گفت: محمدرضاست و بعد جواب داد ناشناس رمان👇 https://harfeto.timefriend.net/16488059897414 ============= |@eshghe4harfe| ============= ❤️ ✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️✨❤️

چہ‌زیبا‌پر‌ڪشید‌و‌رفت‌این‌مرد‌با‌خدا😔 جام‌شهادت‌گواراۍ‌وجودت‌باشد‌ شهادتت‌مبارڪ🕊 #شهیدانہ #شهید‌اصلانی #دختر_مشڪے_پوش_حسےـن •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•

♥️🍃 #آیه‌گرافے ‏نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُم یعنی: من خواستمت اما بنده ام، تو فراموشم کردی... «سوره‌مبارکه‌حشر آیه ١٩» #ماه_رمضان #شهید_گمنامــ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•

■رائفی پور •▪︎• بلا های آخرالزمانی □○زندگی بدون مهدی ... عمرا!(فقط بلاست) 🥀💔 #نشر_حداکثری_به_عشق_آقا ❤️ #_بَر_قامَت_دِل_رُبایِ_مَهدی_صَلَوات ❤️ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•

چہ‌غریبانہ‌در‌حرم‌آقاۍ‌خوبےهاهمچو‌ ڪبوتر‌حرم‌پرڪشید‌و‌رفت چہ‌زیبا‌پرهایش‌را‌گشود‌و‌راحت‌و‌آرام‌بالذت‌‌‌در‌آسمان‌اوج‌گرفت🕊 #شهیدانہ #دختر_مشڪے_پوش_حسےـن •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•

یامَرحباْ‌،رمضانْ،الخیروالرضوانْ #رمضان #ادیت #دختر_مشڪے_پوش_حسےـن •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•

این‌روزا‌عجیب‌هوا‌بوۍ‌گل‌نرگس‌میدهد‌و‌ رایحه‌خوب‌نرگس‌ها‌از‌جمڪران‌‌بہ‌همہ‌جا‌ میپیچد #مهدوی #دختر_مشڪے_پوش_حسےـن •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•