شهید..ازاسمشهمپیداستڪههمچو شهدۍسرشارازعطرهاۍخوشاست...
شهادت...شهادتےڪهازجارۍشدنخون دلاورانیستڪهجانشانرادرراهاطاعتاز فرمانفرماندهشانسیدخراسانےفدا
ڪردند....
#شهیدانہ
#متن
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
ماهمشهیدمیشویمآخر؛
اگراینشهددنیابگذارد.........
#شهیدانہ
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_نود_و_هفتم #خانومہ_شیطونہ_من باهم رفتیم تو آشپز خونه ک
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️
❤️
#پارت_نود_و_هشتم
#خانومہ_شیطونہ_من
صبح بعد اینکه صبحانه خوردیم محمدرضا منو رسوند خونه و رفت اداره وقتی وارد خونه شدم کسی نبود تعحب کردم رفتم تو آشپز خونه که دیدم بابک یه لیوان آب روی باراد که کف آشپز خونه نشسته بود ریخت و باعث شد باراد به گریه بیوفته یه پارچ پر آب یخ از تو یخچال برداشتم بابک متوجه من نشده بود اروم رفتم پشت سرش و کل پارچو خالی کردم روش که باعث شد فریاد بزنه و باراد با ذوق بخنده منم همراه باراد شروع کردم به بابک که داشت پیراهنش و که به بدنش چسبیده بود و از تنش دور میکرد تا تیکه یخ از تو لباسش بیوفته خندیدم بیخیال بابک شدم باراد و بغل کردم و بوسیدمش و بعد عضو کردن لباسش کنار بابک روی مبل نشستم و پرسیدم
من: مامان کجاست؟
بابک یه چشم غره بهم رفت و گفت: رفته خونه خاله اینا
من:اهان
و مشغول بازی با باراد شدم نمیدونم چقدر گذشت که باراد خوابش برد بردمش تو اتاقش و توی تختش خوابوندمش از اتاق اومدم بیرون داشتم می رفتم سمت آشپزخونه که یهو یه ضربه خورد تو کمرم و یه مشت اومد بخوره تو صورتم که جا خالی دادم و با بابک در گیر شدم انقدر غرق مبارزه شده بودیم که اصلا حواسمون به اطراف نبود با صدای مامان دست از مبارزه برداشتیم
=============
|@eshghe4harfe|
=============
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️✨❤️
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_نود_و_هشتم #خانومہ_شیطونہ_من صبح بعد اینکه صبحانه خورد
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️
❤️
#پارت_نود_و_نهم
#خانومہ_شیطونہ_من
مامان: اوووه این چه کاریه بچه ها ببینین چه بلای سر خودتون اوردید
یه نگاه به هم کردیم اوه لب بابک داشت خون مومد و لپش هم کبود بود و من موهام شلخته شده بود و باریکه ای از خون از کنار لبم تا چونم اومده بود و خلاصه درب و داغون بودیم
من: تقصیر بابک بود
بابک: اهههه دختره پرو کجا تقصیر من بود خودت دلت کتک میخواست
با این حرفش دوباره خیز برداشتم سمتش و شروع کردیم به مبارزه کردن که یهو یه چی خورد تو سر بابک و دست از مبارزه کردن برداشتیم برگشتیم که مامان و دمپایی به دست دیدم منو بابک یه نگاه به هم کردیم و گفتیم: اوه اوه گاومون زاییییییید اونم صد قلو
و الفرارررررر حالا ما بدو مامان با دمپایی دونبال ما بدو کل خونه و دوبار دویدیم رفتیم سمت در که همون موقعه باز شد و مامان که دمپایی و هدف گرفته بود مارو بزنه و ما جاخالی دادیم خورد توی صورت پدرجاااااان
مامان: خاااااااک به سرم چیشدییییی حامد
بابا یه دستش روی دماغش که داشت خون میومد بود و یه دست دیگش به سرش بود منو بابک یه نگاه کردیم و پوکیدم از خنده ولی با نگاه خشمگین ننه جونمون خفه شدیم و مثل بچه آدم رفتیم توی اتاقمون
ناشناس رمان👇
https://harfeto.timefriend.net/16488059897414
=============
|@eshghe4harfe|
=============
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️✨❤️
#انگیزشے
توارادهکناگھبہهدفٺنرسیدے!
🌱| #چیریکے
🌱| #شهید_گمنامــ
↯
•┈┈••✾🌱✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾🌱✾••┈┈•
🔴 استخدام نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال 1401
🔰 نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران به منظور حفظ تمامیت ارضی میهن عزیز اسلامی و تأمین نیروی انسانی خود از بین جوانان متدین، علاقهمند به رزمندگی و دارای روحیه انقلابی و متعهد به حفظ ارزش های انقلابی نظام جمهوری اسلامی ایران در طیف درجه داری همرزم می پذیرد.
♦️بخشی از شرایط:
🔻مقطع تحصیلی:
#دیپلم
🔸رشته تحصیلی:
رياضی فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی و معارف، فنی حرفه ای و کار دانش (به غیر از رشته های دامداری، باغبانی ،کشاورزی و امور زراعی و زیر شاخه های مربوطه)
🔻شغل:
درجه داری
🔸معدل: حداقل معدل 13
🔻قد:
حداقل 165 سانتی متر
🔸سن: حداقل سن 17 سال و حداکثر 23 سال تمام
🔻جنسیت:
آقا
📆 تاریخ آزمون:
▫️شروع ثبت نام: از 06/فروردین/1401
▫️مهلت ثبت نام: تا 07/خرداد/1401
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
اشڪدرمانقلببےقرارنیسٺ
فقطمرحممیشھ واسھ زخمموندگار...•!
#دلتنگے
#شهید_گمنامــ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
♥️🍃
#آیهگرافے
•
•[وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ
و #خدا
هرچه را در دل هاے شما هسـت می داند...
#احزاب آیه۵۱
#ماه_رمضان
#شهید_گمنامــ
EHGHE FOUR HARFE
عشقـہ♡ چهارحرفہ
روزی کمی با قرآن🌱✨ يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ
روزی کمی با قرآن🌱✨
يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ ﴿٢١﴾
قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّىٰ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ ﴿٢٢﴾
قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿٢٣﴾
قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا ۖ فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ ﴿٢٤﴾
قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿٢٥﴾
#روزی_کمی_با_قرآن