eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
819 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM تولد: ۵/۱۱/۹۹ انتقادتون بفرمایید بعد ترک کنید :(!
مشاهده در ایتا
دانلود
شروع‌پارت‌گذاری🌱✨
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| از_زبان_سیدعماد با خستگی در خونه و باز کردم و تا وارد خونه شدم یکی از گردنم اویزون شد با خنده از خودم جداش کردم و پیشونیش و بوسیدم من:سلام‌خانوم نازیلا:سلام‌‌عمادم‌ خسته‌نباشی من:‌ممنون‌ کی اومدین ؟ نازیلا: یه نیم ساعتی میشه اومدیم من: اهان باهم رفتیم تو پذیرایی که دیدم همه هستن بعد سلام کردن روی یه مبل دو نفره نشستم که نازیلا هم اومد کنارم نشست نازیلا:‌عماد‌ژووونم یه لحظه از لحن حرف زدنش چندشم شدو اخمام رفت تو هم من:چند بار بگم اینجوری حرف نزن خوشم نمیاد نازیلا: خب باشه حالا چرا اخم میکنی من: چیزی میخواستی بگی؟ نازیلا: اوهوم ... فردا باید بریم خرید برای عروسی من: اووم باشه •┈┈••✾🌱✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾🌱✾••┈┈• 🕊 ✨🕊 🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊
عشقـہ♡ چهارحرفہ
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| #نفس_سرهنگ #نویسنده_خادم‌الرقیه #پارت_1 از_زبان
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| گونه ام و بوسید و رفت با فاطمه سادات مشغول حرف زدن شدن با صدا زدن اسمم توسط بابا از اون دوتا چشم گرفتم و برگشتم طرفش من: جانم بابا: سیدعماد جان یادتون نره فردا برید خرید اخر هفته عروسیتونه هنوز هیچ کاری نکردین من: چشم بابا انقدر خسته بودم که به زور چشمام و باز نگهداشته بودم از جام بلند شدم که باعث شد که همه نگاهم کنن مامان: چرا بلند شدی پسرم من: مامان جان خیلی خستم میرم بخوابم لطفا برای شام بیدارم نکنید مامان: باش پسرم برو استراحت کن بعد اینکه از همه معذرت خواهی کردم رفتم تو اتاقم و بعد عوض کردن لباسام و خاموش کردن لامپ روی تخت دراز کشیدم دلم شور میزد و بی قراری میکرد پ. ن: (اووو آقا سیدمون خسته است😂 یعنی چرا دلش شور میزنه؟😢) ناشناس‌نظری‌حرفی‌داشتید‌بگوشم https://harfeto.timefriend.net/16673238929853 •┈┈••✾🌱✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾🌱✾••┈┈• 🕊 ✨🕊 🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
بسم‌رب‌العشــــ♥️ــــق
ذڪر روز پـنـجـشـنـبـہ🌱✨ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
Amir Broumand - Nam Nam Baroon.mp3
8.88M
نم‌نم‌نم‌بارون اسموناشده‌گل‌بارون شب‌شب‌شب‌میلاده لبای‌ملائڪه‌خندون😁 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشقـہ♡ چهارحرفہ
سرود سلام فرمانده✨
مارا‌میڪشید...خـــب مارا‌بے‌پدرمیڪنید...خــب ولےیادتان‌باشد‌اگر‌اشڪے‌خراشے‌ دلگرفتگے‌ناراحتے‌سیدعلی‌را‌برنجاند... بے‌درنگ‌یڪ‌گلولہ‌حرامتان‌خواهیم‌کرد‌ پس‌مواظب‌باشید👌 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
شروع‌پارت‌گذاری🌱✨
عشقـہ♡ چهارحرفہ
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| #نفس_سرهنگ #نویسنده_خادم‌الرقیه #پارت_2 گونه ام
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| دستم و به عادت همیشگیم گذاشتم روی چشام و زیر لب شروع کردم به خوندن سوره یاسین سوره ای که به قلب قرآن معروف بود با تموم شدن سوره یه آرامش عجیب کل وجودم و گرفت که باعث شد یه لبخند بشینه روی لبم ..... اخر هفته عروسیم بود ولی نمیدونم چرا هیچ ذوقی نداشتم درسته خالم نازیلا و بهم معرفی کرد ولی خب بعد اینکه بینمون صیغه خونده شد مهرش به دلم نشست ولی بعضی کارا و رفتاراش اذیتم میکرد تو همین فکرا بودم که نمیدونم چطور خوابم برد با زنگ خوردن گوشیم از خواب پریدم و روی تخت نشستم و دستمو روی صورتم کشیدم پوووف یه نگاه به پنجره کردم که هوا هنوز تاریک بود گوشی و از رو عسلی برداشتم که دیدم ساعته سه نصف شبه .... •┈┈••✾🌱✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾🌱✾••┈┈• 🕊 ✨🕊 🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊
عشقـہ♡ چهارحرفہ
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| #نفس_سرهنگ #نویسنده_خادم‌الرقیه #پارت_3 دستم و
|ــــــــــــــــــــــــ✨🕊✨ــــــــــــــــــــــ| سرهنگ بود جواب دادم من: سلام قربان سرهنگ: سلام سید جان ببخشید این موقعه مزاحم شدم من: این چه حرفیه قربان شما مراحمی ... مشکلی پیش اومده؟ سرهنگ: ممنون ، اره پسرم همین الان نفوذیمون بین افراد فرشته سیاه بهمون خبر داد که فرشته سیاه تو عمارتش با همه شریکاش جمع شدن و انگاری قراره یه شرط بندی کنن من: به به پس بالخره این جناب خودشو نشون داد باشه من الان خودمو میرسونم فقط اگه میشه شما با بچه ها زود تر خودتون و برسونید اونجا من یه کار کوچیک دارم بعدش میام سرهنگ: باشه سید جان مواظب خودت باش پسر من: چشم هستم فعلا یاعلی سرهنگ : یاعلی پ. ن: (داره هیجانی میشه ماجرا ، انگاری یه عملیات در پیش داریم😶) ناشناس‌نظری‌حرفی‌داشتید‌بگوشم https://harfeto.timefriend.net/16673238929853 •┈┈••✾🌱✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾🌱✾••┈┈• 🕊 ✨🕊 🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊 🕊✨🕊✨🕊✨🕊 ✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊