eitaa logo
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
27.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1هزار ویدیو
87 فایل
﷽ ✅ آموزشگاه تخصصی استخدام 100 کانال اصلی استخدام ۱۰۰👇👇 @estekhdam_100 ✅ ادمین ثبتنام👈👈 @admin_es100 💫 رضایت داوطلبین استخدامی: 🔗 @rezayat_es100 لینک گروه ذخیره کنید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2347630962C2eed45eb2d ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
مشاهده در ایتا
دانلود
∞♥∞ 🌱 ░ و اسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحيماًو از خداوند بخواه، که خداوند آمرزنده مهربان است. ۱۰۶ ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
میفرماید خدا فقط کار زشت و گناه و ستم به ناحق و شرک رو حرام کرده دنبال آزار و اذیت مردم با وضع محدودیت نیست دنبال آدم سازیه دنبال پرورش و تربیته از این زیباتر نمی شد دین رو تعریف کرد... آیه ۵۹ اعراف درباره قوم نوح یکم بگم؛ قومی که نوح در بین اونها اعلام پیامبری میکنه به شدت حس گرا هستن میگن ما چرا خدایی که تو میگی رو نمیبینیم اساسا ایرادی که بلافاصله همه اقوام به پیامبرا وارد میکنن همینه میگن تو انتظار داری ما خداهای خودمون رو که می بینیمشون رها کنیم و به خدایی که نمیبینیم ایمان بیاریم؟ این موید همون بحث اوله که گفتم اگر پیامبرا با فرض تو دنبال پول و قدرت بودن حتما با این واکنش میفهمیدن خیلی آینده درخشانی در انتظار طرحشون نیست و تغییر رویه میدادن حالا حضرت نوح سالیان طولانی بین اینها به تبلیغ و موعظه و استدلال میپردازه اما جز تعداد اندکی ایمان نمی آرن میدونی چرا؟ چون سیستم تمدنی جامعه مثل ماشین آدم سازی عمل میکنه و مردم رو تربیت میکنه و سیستم تمدنی اون جامعه مثل همین جامعه ی فعلی ما مردم رو مادی گرا، بی تفاوت و رفاه طلب بار می آورد اونقدری که حتی همسر و فرزند نوح هم از این قاعده مستثنی نیستن چون در این تمدن و با این چارچوب زندگی و رشد کردن در پایان این ماموریت طولانی که خیلی صبر و تحمل به همراه داشت، حضرت نوح وقتی از خدا برای قومش طلب عذاب میکنه یک جمله داره به نقل قرآن، میگه، اینا دیگه حتی بچه ای توشون به دنیا نمیاد مگر کافر و فاجر! مگه کودک ها گناه میکنن؟ در نگاه اسلام بچه ها وقتی متولد میشن پاک و بی گناه هستن و تا زمانی که به سن تکلیف نرسن گناهی کسب نمیکنن ژانت فوری گفت: سن تکلیف چیه؟ _سنی که بچه ها از اون سن به بعد ملزم به انجام واجبات و ترک محرمات میشن و قبلش تکلیفی ندارن. این سن دقیق محاسبه شده و دقیقا تکلیف رو زمانی به عهده انسان میگذاره که عقلش برای درک مفهوم قانون آماده شده باشه نه از بدوتولد! حالا وقتی بچه ها بیگناه هستن چرا نوح این حرف رو میزنه؟ منظورش واضحه میخواد بگه سیستم تربیتی این جامعه کافر و فاسق تربیت میکنه نمونه ش پسر خودم! و دیگه امکان هدایت ندارن میخواد بگه در کفر تا جایی پیش رفتن و نفی خدا تا حدی با گوشت و خون شون ممزوجه که فقط باید یه آبی بیاد اینا رو از روی زمین خدا بشوره ببره! وگرنه دیگه هیچ گاه روی زمین تفکر توحیدی شکل نخواهد گرفت یعنی آدمها تا جایی پیش میرن که زمین به پاکسازی نیاز پیدا میکنه! در ظلم و جنایت و کفر سازمان یافته! گفتم که چه کارایی میکردن یکیش قربانی کردن انسان به عنوان یه سنت حسنه و عبادت! حالا نکته جالب ماجرا میدونی چیه؟ جایی که حضرت نوح در اون اعلام نبوت میکنه اونقدر کم آبه که در دعوت خودش به مردم میگه اگر ایمان بیارید از خدا میخوام براتون بارون نازل کنه! یعنی اینا به حدی حسرت بارون داشتن که براشون معجزه بوده و حالا وعده ی عذاب اینه که اینجا قراره اونقدری بارون بیاد که سیل راه بیفته کل شهر بره زیر آب!! و خدا به نوح دستور میده مقابل چشم مردم شروع کن کشتی بساز! تو بیابون! اونم نه یه قایق معمولی بزرگترین کشتی ای که تا اون زمان بشر به خودش دیده بود خب برای قوم خیلی خنده دار بود دیگه دلیل هم پیدا کرده بودن به هم میگفتن دیدید میگفتیم این طرف دیوونه است! کتایون_خب چرا باید چیزی رو بگه که انقدر عجیب باشه؟ _برای اینکه باور نکنن! قریب به هزار ساله نوح با استدلال و دلیل و منطق باهاشون حرف زده و توی گوششون نرفته و ایمان نیاوردن حالا که خودشون رو در شرایط نزول عذاب قرار دادن دیگه خدا با رافتش با این قوم برخورد نمیکنه با مکرش برخورد میکنه طبیعتا در نزدیکی نزول عذاب غربال بسیار سختتر خواهد شد اونقدر غربال صورت میگیره که فقط شایسته ها از نعمت سوار شدن بر این کشتی و نجات از عذاب بهره مند بشن این همون آزمونیه که این قوم باید پاس کنن... کسی که با عقلش ایمان نیاورده قطعا با چشمش هم ایمان نخواهد آورد و کسی که با عقلش منطق چیزی رو پذیرفته باشه میفهمه نزول باران در سرزمین کم آب بعید هست ولی غیر ممکن نه برای خدا که کاری نشد نداره... خلاصه نوح مشغول ساخت کشتی میشه مسخره میکنن، کاری نداره کار خودشو میکنه... اینکه میگم پیامبری کار سختیه و در توان هر کسی نیست و حتما باید طرف آدم خاصی باشه یعنی همین گاهی خدا دستور به انجام کارهای عجیبی میده که شاید به نظر بقیه دیوونگی بیاد و مسخره ت کنن چون خدا برای اینکه قدرتش رو در مقابل قدرت پوشالی شیاطین و قدرت طلبهای زمینی نشون بده همیشه "اصرار داره از اونجایی که انتظار نمیره و سختتره یا نقطه ی اتکای طرف مقابله معجزه یا عذاب رو نازل کنه" تو هم جای خدا باشی با اون عظمت موجود دست ساز خودت مقابلت ادعای خدایی کنه قطعا با قدرت جوابش رو میدی باید برتریش رو ثابت کنه که معلوم شه خدای واقعی کیه چون خیلیا ادعای خدایی دارن رو زمین!
حالا وقتی ساخت کشتی کامل شد خداوند دستور میده از هر حیوانی روی زمین یک جفت با خودت به کشتی ببر؟ مگه شدنیه با این تنوع گونه ها؟ اصلا اهلی و وحشی رو مگه میشه یه جا نگه داشت دو تا وحشی رو هم با هم نمیشه یه جا نگه داشت! نه از هر جفت مهمی مثل بز و گوسفند و گاو و میش و اینا یه جفت با خودت ببر این بیشتر از اینکه حکمی برای نجات جانوران از انقراض باشه حکمی برای رفع نیاز غذایی قوم نوح و البته کنایه ای به اون جانوران دوپائیه که قراره غرق شن یعنی قوم نوح! که یعنی در وقت نزول عذاب حیوانات لیاقت ورود به حصن امن الهی و نجات از عذاب رو دارن ولی بعضی انسان ها نه جای این حیوون تو این کشتی هست ولی جای تو نه! لبخند کجی گوشه لبش نشست: _با این ادعا یعنی هر چه گونه جانوری الان روی کره زمین داریم بعد از طوفان نوح به وجود اومده آره؟! _برای چی؟! احتمالا طوفان نوح منطقه ای بوده نه جهانی شواهد جئوگرافی هم وقوع سیل ها و طوفان ها رو در هزاره های اول حیات روی کره زمین تایید میکنن آیه ۸۱ و ۸۲... خب این موضع قرآنه در رابطه با این پدیده نامعقول همجنس گرایی _کی گفته نامعقوله اینم یه میله کسی رو که مجبور نمیکنن هر کسی متناسب علاقه و میل خودش رفتار میکنه _اتفاقا نامعقوله اگر به ساختار آناتومی هم دقت کنی متوجه بی ربطی و خنده داریش میشی عمدتا هم ناشی از همون وادادگی سلیقه های جنسیه تنوع طلبی و تست رفتارهای جدید گفتم چون اصالت نداره وقتی روش تمرکز میکنی مجبوری با تعدد و افراط خودت رو سرگرم کنی اگر اختلالات هورمونی هم موجب این تمایلات بشه میشه با کنترل محیطی تغدیه ای روانشناختی میشه تعادل رو به سمت نرمال کردن نیازها برد چون منطق فیزیولوژیکت حتی آناتومیت این رو نمیپذیره پس اختلاله و قطعا صدمه روحی و جسمی به دنبال داره و مهمتر از اون مناسبات اجتماعی رو دچار اشکالات وحشتناک میکنه خدا که در اثر دشمنی با بشر چیزی رو حلال و حرام نمیکنه خودش خالق ماست و واقف به نیازهای ما درصد بسیار اندکی از کسانی که دچار عدم تعادل شدیدن هم تغییر جنسیت براشون تجویز یشه نه ارتباط با همجنس! اما مابقی بیشتر تاثیرات محیطی رفتاریه و قابل رفع اصلا طراحی انسان طور دیگه ایه زن و مرد به لحاظ روانی به هم نیاز دارن زن دلبسته قدرت مرد میشه و میخواد ازش توجه بگیره مرد دلبسته زیبایی های زن میشه و میخواد توانمندی هاش تایید بشه خب این دو تا برای هم چه حرفی برای گفتن دارن مهمتر ازاون چیزی به اسم فرزند تو این نوع رابطه وجود نداره! این نوع طراحی که برای زاد و ولد وجود داره دقیقا مسیر درست رو نشون میده هیچ زیبایی و تعادلی در این رابطه نیست مهمتر از اون بزرگترین ضربه رو به پیکره خانواده میزنه خانواده ای که گفتم برای اسلام مهمترین چیزه در امور تربیتی و همیشه اولویت داره حالا تصور کن این اتفاق رایج بشه خب صاحب بچه که نمیتونن بشن یا دست کم فقط یکی از طرفین والده سلول دوم رو قرض میگیرن! حالا گیریم شد این بچه یا دو تا مامان داره یا دو تا بابا! این مدل طراحی خدا در جاگذاری نقش پدر و مادر کلی برنامه و نکته پشتشه پدر با دید کلی و مادر با دید جزئی هر کدوم یه نقشی رو در تربیت بچه بازی میکنن و با دید دقیق و کلان همدیگه رو پوشش میدن خب تکلیف این بچه این وسط چیه با دو تا بابا! یا دو تا مامان! چی میخوادبشه؟ گفتم اولویت اول هدف اول مهمترین کار ما توی این دنیا رشد تربیت پالایش و پرورشه و اجرایی ترین نهاد هم خانواده ست حالا بشر با یه چیزی که نه توجیه فییولوژیک و روانی داره نه اجتماعی چکار داره میکنه با این برنامه و این هدف؟ چیزی که خدا بخاطرش یه شهر رو پشت و رو کرده! یعنی انقدر قبیح میدونه؛ امروز در جوامع متمدن قانونیه! ما خیلی داغوینم به خدا! سکوتی نسبتا طولانی حکمفرما شد که خودم اقدام به شکستنش کردم: _بگذریم... جزء نهم آیه... کتایون حرفم رو قطع کرد: _صبر کن... آیه ۹۶ میگه ایمان و تقوا کلید برکات الهیه پس چرا جاهای دیگه دنیا که ایمان هم ندارن از همه نعمتها بهره‌مند هستن بیشتر از مملکت های اسلامی مثلاً کجا اونقدری که توی کانادا بارون میاد توی ایران و عراق بارون میاد بارون از مصادیق برکته دیگه درسته خود قرآن میگه _ آفرین خودت جواب خودتو دادی از مصادیق برکته برکت موردی که بررسی نمیشه برآیندی بررسی میشه قبلا هم گفتم خدا نظم و سنت و علم طراحی خودش رو هیچگاه به هم نمی زنه با منطق خالقیت سازگار نیست سیستم طراحی کنی بعد به یه جور دیگه کاراتو پیش ببری مسائل جوی که قرار نیست به طور کامل تحت شعاع برکت رسوندن به جایی قرار بگیره خب معلومه حسب موقعیت جغرافیایی کانادا پرآبه و ایران و عراق کم آب مگه تمام برکت در آب خلاصه میشه یا از برکات و نزولات هیچی نباید به غیر مومنین برسه فکر کردی خدا بقیه بنده هاش رو ازگرسنگی میکشه خدا به حساب رحمانیت به همه
بندگانش روزی میده چه کافر چه مومن رحمت های خاص رو متناسب با موقعیت متوجه مومنین می کنه حالا این نعمت‌ها مجموعه است موردی نیست بعدا براتون مثالش رو هم میزنم ۱۴۶ هم پیش بینی آینده یهوده چیزی که الان داریم می بینیم آیه ۱۸۵ "بعد از این به کدام سخن ایمان خواهید آورد؟!" سوال عجیبیه... خیلی تکان دهنده ست اصلا این لحن و مدل صحبت قرآن تو هیچ کتابی وجود نداره _ آیه ۲۰۰ پیامبر ها که معصوم هستن هم وسوسه میشن؟ _ معلومه البته عصمت درجه بندی داره درجه هم بستگی به میزان توفیق خود فرد داره که تا چه حد تونسته رشد کنه _ این قضیه عصمت برای من جا نمی‌افته یعنی چی مگه میشه یه نفر نتونه گناه کنه خب اینکه میشه همون فرشته دیگه ارزشی هم نداره وقتی اختیاری نیست _ اختیار هست عصمت آگاهانه کنترل میشه ببین معصوم کسیه که خدا اون رو برای جایگاهی انتخاب کرده که باید بری از گناه باشه و اون هم متناسب با اون جایگاه خودش رشد میکنه و گناه نمی کنه کاملاً آگاهانه و سختیش به همینه بخاطر همینه که میگم برای انتخاب افراد در این سمت ها کاملا شایسته سالاری شده کسی انتخاب شده که قطعا بتونه خودش رو حفظ کنه اما مختار نه مجبور به ظرفیت ها نگاه شده تو بخوای جسم داغ بلند کنی با انگشت کوچیکه بلند نمیکنی چون از پسش برنمیاد با سبابه و شصت میری جلو که معلومه محکمن و تخطی نمیکنن سوره انفال آیه ۱۷ مربوط به جنگ بدره زمانی که جنگ بدر شروع میشه ابتدا پیغمبر یک مشت خاک بر می‌دارن و به سمت جبهه دشمن می پاشن به نماد ضربه و بعد یک طوفان شن هم به پا میشه که در پیروزی مسلمانها موثر بوده این آیه اون اتفاق اشاره میکنه ادبیات قشنگی هم داره این جمله کتایون_اصلا جنگ بدر چرا در میگیره مسلمانها چرا به کاروان تجاری اونها حمله میکنن؟ _به جبران اموالی که در مکه ناگزیر جاگذاشتن و مجبور به فرار شدن به دلیل نفی بلد مشرکین ۲۴ آیه قشنگیه ان الله یحول بین المرء و قلبه خدا بین انسان و قلبش حایله به عبارت دیگه قلب انسان بین دو انگشت خداست میتونه در هر زمان منقلبش کنه و به چیزی توجهش بده 29 هم خیلی عجیبه خدا می فرماید اگر بچه‌های خوبی باشید یه وسیله یه سنجه بهتون میدم که راحت حق و باطل رو از هم تشخیص بدید خب اون سنجه چی میتونه باشه؟ بهش فکر کنید که چه چیزی اونقدر قدرت داره که در تمام ادوار و همیشه بتونه حق و باطل رو تفکیک کنه ژانت_منظورش قرآنه؟ _ قرآن رو که داده یه چیزی هست که میگه اگر خوب باشید بهتون میدم! بهش فکر کنید... جزء دهم آیه 57 می فرماید طوری بهشون حمله کن از لحاظ ادوات و نیروها و روحیه که بترسن و فرار کنن یعنی کشتاری صورت نگیره و حتی المقدور ریخته نشه! آیه ۶۳ هم میفرماید بین مسلمان‌ها الفت و مهری هست واقعا هم هست اصلا همین که تونسته چند تا قیبله که تا قبلش در شرایطی نسبت به هم بودند که اگر یکی‌شون می‌گفت ماست سفیده اون یکی میگفت سیاهه رو کنار هم حول یک محور و یک امت جمع کنه مهمترین و بزرگترین معجزه اجتماعی پیامبره در یک کلام تشکیل امت واحده در جامعه‌ای با ساختار عشیره ای واقعاً می تونه یک معجزه قلمداد بشه همین الانش هم همینطوره مسلمانان نسبت به هم محبت قلبی مثال زدنی دارن که البته این خواست خداست که این محبت رو بین قلوب مسلمین جاری کرده میفرماید هرچی ثروت توی دنیاست اگر کسی خرج کنه نمی تونه محبت بین انسانها جاری کنه فقط منِ خدا این کار ازم بر میاد چون یحول بین المرء و قلبه قلب آدم توی دستمه فقط من نه هیچ بشری ای پیغمبر این دلیل حقانیت توئه که تونستی این امت رو با وجود اختلافاتی که دارن حول محور دین جمع کنی و این محبت امروز بین اونها جاریه که برای هم فداکاری می‌کنن در حدی که وقتی مهاجرین به مدینه میان انصار خونه هاشون رو با اون ها قسمت می کنن! پدیده نادریه در طول تاریخ آیه ۷۲ تاکید بر وفای بر پیمان حتی با دشمن چون اعتبار و وجهه اجتماعی یک مسلمان برای خدا مهمه یک مسلمان باید قابل اعتماد باشه برای همه البته تا زمانی که اونها هم به عهد خودشون وفادار باشن سوره توبه آیه 6 میفرماید اگر کسی پناهنده شد به مسلمونها حتی بدون اینکه ایمان بیاره جونش رو ضمانت کنید ولی هر کس از دشمنی که با شما کرده و آوارگی که به شما تحمیل کرده پشیمون نیست امروز باید طعم عدم امنیت جانی و ترس رو بچشه همونطور که پوست و گوشت شما رو سال‌ها با این ترس و دلهره ممزوج کرد کتایون_طبق آیه ۳۰ باید مسلمان ها از غیر مسلمان ها جزیه بگیرن مگه غیر مسلمان بودن جرمه چرا حقوق اجتماعی برابر ندارن؟ _ اتفاقا حقوق اجتماعی کاملا برابره همونطور که حکومت اسلامی موظف به حفظ جان و مال و ناموس مسلمان ها هست در قبال غیر مسلمان ها هم تا همین حد مسئوله فقط چون مسلمانها زکات می دن و غیر مسلمانها این حکم رو ندارن به جای زکات ازشون جزیه گرفته میشه مثل مالیات میمونه جریمه نیست! آیه ۳۲ خیلی مثال قشنگیه میفرماید؛
می‌خواهند نور خدا را با دهان خاموش کنند فکر میکنن خاموش میشه ولی نور خاموش شدنی نیست کسی نمی تونه اصلا نور رو از بین ببره و حقیقت هم همین رو بعد از ۱۴۰۰ سال اثبات کرده! با وجودی که اسلام در شرایطی ظهور کرد که منطقا باید از بین می رفت چون پشتیبانی نداشت در ابتدا اما والله متم نوره خدا نورش را تمام و کامل میکند یعنی اون چیزی که باید رو دقیقا اونجوری که باید رقم میزنه! اگر چه کافران را خوش نیاید... تا امروز کسی نتونسته با یه کتاب چنین انقلابی به پا کنه من بعد هم نمیتونه! آیه ۶۱ پیامبر خدا بر حسب خلق نیکویی که داشت با امت خیلی مدارا می کرد و سعی می کرد جز در جایی که حکم خدا باشه حرفشون رو گوش کنه و باهاشون تعامل کنه که احساس استبداد بهشون دست نده و وقتی حکم خدا میاد بدون شائبه گوش کنن و روح شورا دردشون نهادینه بشه اما یک عده از این سوء استفاده میکردن و وقتی از پیامبر درخواستی می‌کردن و پیامبر قبول میکرد در خلوت پیامبر رو مسخره می‌کردن و می‌گفتن اذنه اذن یعنی گوش یعنی هرچی بگیم گوش میکنه و خداوند در این آیه این کلید واژه پنهانشون رو آشکار میکنه که ثابت کنه اولا از چیزهایی که شما تو خلوت می گید من خبر دارم و دوما این طور نیست که اون از شما میترسه یا زود باوره و به حرفتون گوش میکنه پیامبر امر به قضاوت باطنی نداره و با شما راه میاد و مدارا می کنه که البته جنبه ش رو هم ندارید! خب تموم شد به نظرم... کتایون با شگفتی گفت: چه زود! خب حالا که اینطوره من امشب برم و فردا با وسایلم بیام که سه شنبه رو هم بیخود از کارم نیفتم! سری به موافقت تکان دادم: _باشه فقط یه لیست برات مینویسم بی زحمت بخر مواد شوینده ست! البته پولشو حساب میکنم فکر نکنی اینا رو بخری کارم باهات تمومه! * فردای همون روز از تعطیلات به نحو احسن استفاده کردیم و در آستانه ی سال نو یه خونه تکونی خیلی اساسی کردیم اون روز یکی از جذاب ترین روزهای عمر پنج ساله در غربت من بود روزی که از صبحش تا غروبش کار کردیم خندیدیم و به غرغرهای کتایون گوش کردیم! به هر حال گذشت و کتایون به منزل نقلی ما اثاث کشید چهارشنبه همون هفته هم سال شمسی تحویل میشد با هم سفره هفت سین چیدیم و با هم سالمون رو تحویل کردیم سالی که به نظر می اومد بابد برای هر سه ما سال مهمی باشه! کپی مجاز🦋 اینستاگرام https://instagram.com/shin_alef_official?igshid=bqnda3ccs7ry ایتا https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7 تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAEqkD75BmgrtSeKTpA 🍃تالار نقد https://eitaa.com/joinchat/1914306642Ce8f8367977
∞♥∞ #آیه‌های‌‌عشق 💚 ░ وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ ... ░ و با خدای یکتا خدای دیگری مخوان ... #القصص88 #والپیپر ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
∞♥∞ 🌸 هر جا کم آوردی...حوصله نداشتی.. پول نداشتی....کار نداشتی.. ... تسبیح رو بردار صد بار بگو: ‌🍀 🍀 •° آروم میشی... ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
∞♥∞ #پای_درس_دل 🍂 هروقت‌دلتون‌براےِ #امـام‌زمـان‌ تنگ‌شد بہ‌صفحـات‌ #قـرآن‌ نگاه‌ڪنید... •° #دلتنگ‌مهدی‌فاطمه‌هستیم؟؟؟ •° زندگیمون‌ رنگ‌‌وبوی مهدی‌فاطمه‌ داره، یا فقط به پروفایلمون ختم میشه؟؟ #آیت‌الله‌بهجت‌‌ره ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
🔗💜🔗💜🔗💜🔗💜🔗 ♡﷽♡ #تاریک‌خانہ🗝 ✍بہ قلمِ #شین_الف🍃 #فانوس_244 چای را مقابل پایش به زمین گذاشتم: خیلی
🔗💜🔗💜🔗💜🔗💜🔗 ♡﷽♡ 🗝 ✍بہ قلمِ 🍃 "مپرس از من چرا در پیله عشق تو محبوسم که عشق از پیله های مرده هم پروانه میسازد" عشقی که از پیله های مرده هم پروانه میسازد حتما میتواند پیله تنهایی را از دور احساستان باز کند از معجزه این سه حرف غافل نباشید به دنبال آن دوباره تار و پود سجاده را بگردید چون که صد آید نود هم پیشِ ماست... چند بار این چند کلمه را خواندم کوتاه و کنایه آمیز خصوصا شعر آخر میخواست بگوید اگر عشق به خدا را درک کنی عشق مرا هم خواهی فهمید اما من خسته تر از آن بودم که دوباره دل به این دریا بزنم یکبار نابلد به آب زده و عرق شده بودم! مگر غریق میتواند شنا بیاموزد؟ پیله ی مرده! کاغذ را چرخاندم سه جمله کوتاه نوشته شده بود: _چیز زیادی نمیخوام یه قرار ملاقات و یک ساعت سکوت و شنیدن حرفهام به نظرتون شدنیه؟! دلم برای تک تک کلمات نوشته شده روی کاغذ، برای پیچ و تاب خط شکسته اش، برای عطری که روی کاغذ جا مانده بود، حتی برای اقر انگشتهای نامرئی اش روی کاغذ؛ در لحظه بارها و بارها میرفت چرا این وجود دوست داشتنی را زودتر نیافتم؟ چرا در روزگار سلامت گذرش بر پاشنه ی منزل پدرم نرفت؟ درک نمیکردم حکمتش را درک نمیکردم! شک داشتم منی که با خود عهد بسته بودم از این تصمیم برنگردم چرا باید او را میدیدم؟ ولی نمیتوانستم این درخواست را رد کنم! دلش را نداشتم... حره برای یحیی و یحیی برای عماد جواب میخواست و دهان من پر از خالی بود! مشورت با حره هم بی فایده بود نظرش را میدانستم در همان بهت و گیجی گوشه اتاق کز کردم بار قبل عجله کردم و نگذاشتم او حرفهایش را بزند آنهم وقتی که اینهمه راه را فقط برای حرف زدن با من آمده بود حالا که دوباره این زحمت را به جان خریده بود به دور از ادب بود حرفهایش را یکبار نشنوم دلیلی برای فرار وجود نداشت شاید بهتر بود حرفهایش را میشنیدم و حرفهایم را میزدم و قائله ختم میشد اما اگر حرفهایش را بشنوم و حیرانی ام دوچندان شود؟! آنقدر فکر کردم که خستگی غالب شد و خوابم برد وقتی بیدار شدم که حرهدمنتطر به دهانم چشم دوخته بود: _یحیی داره میره بگو به این بنده خدا چی بگه؟! 🎙تمامۍحقوق رمان محفوظ و حق انتشار مجازے آن منحصرا بہ کانال ن.والقلم واگذار شده است...👇 http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7 🚫 🚫 🔗💜🔗💜🔗💜🔗💜🔗
🔗💜🔗💜🔗💜🔗💜🔗 ♡﷽♡ 🗝 ✍بہ قلمِ 🍃 گیج پرسیدم: مگه ساعت چنده؟! _صحت خواب! هشت شب جواب منو بده! درمانده گفتم: حره نمیدونم چکار کنم! _اون دفعه که نذاشتی طفلی حرف بزنه بابا بذار حرفشو بزنه بعد خیالشو راحت کن آب پاکی رو بریز رو دستش بره! خوبه؟ _چی بگم! باشه بگو بیاد! ولی فقط همین یه بار... حره راضی به نظر میرسید اما من میدانستم هربار دیدنش بریدن این رشته محبت را دشوارتر میکند! ... با وسواس عجیبی که در این چند ساعت به جانم افتاده برای بار نمیدانم چندم هلال روسری ام را درون آینه تنظیم میکنم منتظرم؟ انتظار چه را میکشم؟ این ذوق کودکانه که به زودی کور میشود چرا همین حالا بساطش را جمع نمیکند؟ مگر نمیداند چه انتظارش را میکشد؟ این جمله را چه کسی گفته؛ یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایان است مگر پایان تلخ همان تلخی بی پایان نیست؟ مگر میشود بعد از این پایان تلخ باز به شیرینی رسید؟! صدای در به مباحثات فلسفی درونم خاتمه داد: _بیا اومدن! رفت لب ساحل... بلند شدم و مثل کودکان نابلد که راه رفتن هم نمیدانند پا جای پایش گذاشتم و پایین رفتم حره هم از نگاهم درماندگی و ترس را میخواند اما حرفی برای گفتن نداشت با نفس عمیقی تنها یک جمله گفت: بذار حرفهاشو بزنه _باشه! همین... راه افتادم به سمت ساحل خوب بود که مسیر ساحل مستقیم و بی پیچ و خم بود وگرنه ممکن بود گم شوم! قامت ایستاده اش پشت به من و رو به دریا دلم را آب میکرد چقدر به این تکیه گاه نیاز داشتم افسوس! صدای قدمهای کشیده و بی رمقم روی شن ساحل نگاهش را از دریا گرفت و وادارش کرد برگردد نگاهش زود به شنهای ساحب گره خورد و زیر لب سلام کرد یک قدم دیگر برداشتم و با فاصله کنارش ایستادم: سلام میخواستید حرف بزنید! _بله... میخوام! خیلی فکر کردم باید از کجا شروع کنم؟ از خودم و دلایلم؟ یا از شما و دغدغه هاتون؟ آخرشم رسیدم به اینکه از هیچکدومشون شروع نکنم! میخوام با اجازه تون از یه سوال شروع کنم! بپرسم؟ کنجکاو گفتم: بپرسید! 🎙تمامۍحقوق رمان محفوظ و حق انتشار مجازے آن منحصرا بہ کانال ن.والقلم واگذار شده است...👇 http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7 🚫 🚫 🔗💜🔗💜🔗💜🔗💜🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎯 هدفی انتخاب کن که بتونی عاشقش بشی! ❤️ عاشق هدف زندگی‌ات هستی؟ ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
Clip-Panahian-BarayeKomakBeZohoorCheKareeMitoonimAnjkamBedeem-128k.mp3
2.36M
💜برای کمک کردن به ظهور چه کاری باید انجام بدیم؟ ➕از اینجا معلوم میشه که ما برای ظهور آماده هستیم یا نه!
♡﷽♡ ♥️ ✍بہ قلمِ 🍃 زندگی کتایون با ما جمعمون رو گرمتر و سرگرمیهامون رو بیشتر کرده بود اگرچه خیلی هم رو نمی‌دیدیم! طبق قراری که تعیین کرده بودیم چهار قرار بعدی شنبه 20 آپریل، شنبه 18 می، شنبه ‌15 ژوئن و شنبه 20 ژولای بود که خیلی زود اولینش رسید اونهم درحالی که با شروع امتحاناتم سه روز فاصله داشتم! تصمیم گرفتم هرچه سریعتر قرار رو برگزار کنیم و بعد تمرکزم رو بگذارم روی درس و این چند هفته مداوم مطالعه کنم به همین مناسبت صبح روز تعطیل نسبتا زود بیدار شدم و صبحانه ای که خیلی وقت بود هوس کرده بودم درست کردم داشتم یه همی به حریره ای که درست کرده بودم می زدم که ژانت بالاخره از اتاقش بیرون اومد قبل از اینکه وارد آشپزخونه بشه بلند گفتم سلام وارد شد و با لبخند گفت: سلام چرا هیچ وقت نمیذاری من سلام کنم اول! _ توی دین اسلام سلام کردن هم ثواب داره با چشم هایی که هنوز اثر خواب توش دیده میشد و گرد هم شده بود گفت: _ واقعاً؟ _ آره مخصوصاً اونی که اول سلام کنه _ خب چرا؟ _ چون باعث بهبود و تحکیم روابط اجتماعی و جاری شدن محبت بین آدم ها میشه فضای زندگی در جامعه اسلامی باید بر پایه محبت باشه این خیلی مهمه یکی از ویژگی‌های پیغمبر ما اینه که کسی نتونست هیچ وقت اول بهش سلام کنه حتی به بچه ها اول خودش سلام می کرد _ چه جالب! بالای سر قابلمه ایستاد و بو کشید: این چیه جدیده؟ _ این حریره بادام مقوی و خوشمزه البته در اصل غذای بچه هاست ولی من هوس کرده بودم امروز خندید_ پس باید غذای بچه ها رو بخوریم امروز _حالا بخور اگه بد بود بعد مسخره کن! چای رو که حالا دم کشیده بود توی فنجون ها ریختم و صدام رو بلند کردم: پاشو دیگه شاهزاده لنگ ظهره یا نه میخواید صبحونتونو بیارم تو تختتون؟ ژانت پرسید: راستی امتحان اولت چه روزیه؟ داشتم جوابش رو میدادم که در اتاق باز شد: سخنرانی نکن موفق شدی بیدارم کنی وارد سرویس شد و منم جوابم رو کامل کردم ... بعد از صبحانه به ملاحظه امتحان من خیلی زود شروع کردیم اول هم من؛ _بسم الله الرحمن الرحیم جزء یازدهم سوره توبه آیه ۱۲۸ وصف پیامبره خیلی زیباست به حدی که واقعا آدم رو به هیجان میاره من اولین باری که این آیات رو خوندم با اینکه اصلا توی این فضاها نبودم بی اختیار کلی گریه کردم که واقعاً ممکنه من یه همچین کسی رو داشته باشم توی زندگیم که با سختی من سختی بکشه تمام تلاشش رو بکنه که من رو هدایت کنه نسبت به من مهربان و رئوف باشه برای من دل بسوزونه؟ خب من چرا قبول نکنم چرا باید این محبت رو پس بزنم منم که همیشه دنبال همین میگشتم! کتایون_ متوجه منظورت نمیشم مگه تو یه خانواده مذهبی نداری مگه از اول مسلمون نبودی؟ لبم رو به دندون گرفتم و ریز خندیدم چه اشتباه فاحشی! ناچار توضیح دادم: _ چرا هم خانواده مذهبی دارم هم از اول توی شناسنامه مسلمان بودم اما تا چند سال پیش در نگاه به اسلام مثل شما بودم یا حتی تند تر از شما تعجب دوید توی صورتش: _ چطور؟ _خب... از وقتی که خودم رو شناختم همیشه پر از سوال بودم اما به خاطر اینکه پدر و مادرم ناراحت نشن هیچ وقت سوال هام رو نپرسیدم و این شکاف هی عمیق تر و عمیق تر شد تا این که وارد دانشگاه شدم فضای جدید دوست های جدید؛ کم کم تغییر کردم اول ذهنی و درونی و بعد بیرونی نمی‌خواستم بیشتر از این توضیح بدم برای همین پل زدم: _ اما یک اتفاق باعث شد یکم بیشتر دقیق بشم و فکر کنم و تحقیق کنم و بعد کم کم همه چیز رو درک کردم و کنار هم گذاشتم و به یک منطق منظم و کامل رسیدم و قبولش کردم همین... _ چه اتفاقی؟ _ فعلا برگردیم به بحث حالا شاید یه روزی حوصله داشتم براتون تعریف کردم داره دیرم میشه! سوره یونس آیه ۹۲ یه چیزی بگم دربارش یه محقق فرانسوی که روی بدن مومیایی یکی از فراعنه کار می‌کرده متوجه وجود املاح نمک درون بدنش میشه که موید غرق شدگیه قاعدتاً کسی که اینهمه نمک روی سطح پوستش باشه غرق شده و بعد از آب گرفته شده و مومیایی شده و خب غرق شدن یه فرعون خیلی اتفاق نادریه مهمتر از اون بخاطر غرق شدن این بدن باید فاسد میشده ولی سالم مونده بوده اون محقق وقتی متوجه میشه به این نکته در قرآن اشاره شده و خداوند تعهد کرده بدن فرعون رو برای آیندگان سالم نگه داده شگفت زده میشه از این اشاره و بعدها با تحقیق مسلمان میشه...* یه کتاب هم نوشته به نام "مقايسه اي ميان تورات، انجيل، قرآن و علم" دوست داشتید میتونید بخونید جزء دوازدهم سوره هود آیه 37 درباره قضیه ساخت کشتی نوح روایتی هست که میگه خداوند وعده عذاب خودش رو مدام به تاخیر می‌انداخت ۷ سال ۷ سال تاریخ رو تغییر می داد و این باعث شده بود که طرفداران نوح به شک بیفتن و هر بار ریزش می‌کردن ژانت_خب چرا باید اینکارو بکنه؟ _چون میخواد ظرفیت قوم رو به سطح یقین رشد بده این تصمیم ادامه پیدا می‌کنه تا وقتی که باز اعلام میکنه به نوح که عذاب ۷سال دیگه
عقب افتاده و باید انتظار بکشید و نوح هم به همون تعداد اندک باقیمونده خبر میده و دیگه هیچ کسی کافر نمی شه و همه این جمعیت اندکی که موندن میگن خب باشه هفت سال دیگه صبر می‌کنیم خدا که دروغ نمیگه حتما لازمه و اونجا خدا اون تاخیر رو ملغی میکنه و همون سال عذاب نازل میشه خدا فقط منتظر بود این اجتماع به یقین کامل برسه تا لیاقت سوار شدن به این کشتی و درک این معجزه عظیم رو پیدا کنه برای خدا مهمه کسی که ادعای ایمان میکنه حرف خدا رو باور میکنه یا نه؟ کتایون_خب این ظلم به آدم های خوب و آماده امت نیست؟ _کار گروهی یعنی نمره گروهی اگر اینجوری نباشه که هیچ وقت رشد اجتماعی صورت نمیگیره هیچ وقت توازن در رشد صورت نمیگیره فقط خوبا رشد میکنن ولی اینجوری خوب ها خوب سازی میکنن یعنی برای موفقیت ناچارن همراه خودشون دیگران رو هم رشد بدن این تنها راه حداکثری کردن رشده حالا در مورد آیه ۴۰ وقتی خدا میبینه که تعداد خیلی کمی به حضرت نوح ایمان آوردن و چند جفت از حیوانات فقط قراره درون کشتی باشن چرا دستور میده کشتی به این بزرگی و عظمت رو بسازه؟ شاید کنایه میزنه به اینکه این کشتی برای همه اهل منطقه جا داشت حتی تا آخرین لحظه قبل از نزول عذاب و کسی نمیتونست بگه خدا ما رو رها کرد این خودشون بودن که نخواستن همراه بشن آیه ۸۶ این باقیمانده خدا(بقیه الله) چیه که برای مومنین بهتره؟ روش فکر کنید ۱۱۷ خیلی مهمه! یک جامعه تا زمانی برای خدا ارزش تحمل و فرصت دادن داره که یه عده توش در صدد اصلاح باشن ولی جامعه بی تفاوت به گناه که دیگه امیدی به ایجاد تغییر درش وجود نداره دقیقا همون جامعه ایه که نزول عذاب رو خواهد دید پس انحطاط جامعه زمانی رخ میده که روحیه اصلاح گری از بین بره و بی تفاوتی حاکم بشه و افراد مصلح رو محجور یا حذف کنن* آیه ۱۱۹ خدا میفرماید انسانها رو آفریده که با محبت نجاتشون بده! بعضی جملات قرآن اونقدر زیباست که آدم حیفش میاد عربیش رو نخونه یعنی همش همینطوره اگر درست بهش نگاه بشه در زبان اصلیش کلی کد و پیام وجود داره که در ترجمه ها نیست برای همین هم ما عربی رو حتما یاد می‌گیریم چون زبان قرآنه و قرآن مهمترین داشته ماست آدم یه فیلم هم می خواد ببینه ترجیح می‌ده زبان اصلی ببینه بعد کلام خدا رو صرفا با ترجمه بخونیم؟! مثل از سر باز کردنه _ خب چرا عربی؟! _ بالاخره باید یه زبانی میداشت دیگه که طبعاً بقیه مردم جهان هم باید اون زبان رو یاد می گرفتن همه مردم جهان که یک زبان ندارن درسته؟ اینکه چرا عربی خب پیامبر این دین عرب زبانه مردمشم همینطور نمی‌تونه به زبان دیگه ای صحبت کنه با مردم خودش اول اونا باید حرفش رو بفهمن تا بعد بخواد دینش رو گسترش بده اما کلی دلیل دیگه هم داره یکیش کامل بودن زبان عربیه که هر زبان شناسی اینو تصدیق می کنه که با یک کلمه قد یه جمله حرف می زنن برای هر تعبیری کلمه متفاوتی دارن چند نوع فعل برای یک کار استفاده می‌کنن که هر کدوم تعریف خاص خودشو داره شما تو همین کتابی که دارید میخونید تعداد واژه های عربی و ترجمه فارسی یا انگلیسیش رو بسنجی متوجه می شی که چقدر کوتاه تره و درنتیجه برای پیامرسانی مناسبتر بعدم یه آیه دیگه هست که میگه اگر قرآن یعنی معجزه ای که بنا بود نازل بشه به زبان دیگری جز عربی نازل می‌شد شما عربها دیگه بهش ایمان نمی آوردید ولی بقیه ایمان میارن! خب این امتیاز ماست... و خدا به هدایت همه آحاد بشر فکر میکنه و کلی دلیل دیگه... سوره یوسف آیه ۶ ببین از منظر قرآن چجوری نعمت بر یک نفر تمام میشه تمام نعمت یعنی تمام امکانات و استعدادهایی که انسان در اختیار داره با نظر لطف خدا و تلاش خودش هدر نره و کامل استفاده بشه همون چیزی که همه ما در همه امور دنبالشیم راندمان بالا حالا از نظر قرآن این نعمت ها کی کاملا استفاده شده؟ وقتی در جهت بندگی خدا قرار بگیره و نهایت کارکردش رو برای یک هدف الهی خرج کنه چون با این منطق اون تلاش و استعداد هدر نرفته و ذخیره شده برای آخرت فرد از این جهت بهش میگن تمام کردن نعمت مثل تبدیل انرژی پتانسیل به انرژی جنبشی بدون هدر رفت! این نهایت استفاده ایه که انسان میتونه از زمان و امکانات و استعدادهاش بکنه هر چیزی جز این باشه خسران و ضرر و موجب حسرته آیه ۱۵ ؛ یوسف با فرمانبرداری از خدا و گناه نکردن در ابتدا اذیت میشه به زندان می‌افته ولی در نهایت باعث بزرگی و قدرت و شوکت و مکنش میشه اگر اون زندان نبود اون مکنت هم نبود احوالات انسانها هم همینطوره سختی های مقطعی گاهی مقدمه خیرات خیلی بزرگه منتها ما که کشف و شهودی نداریم از هیچی خبر نداریم صبر هم نداریم فقط ناله میکنیم تمام این سیر رو باید دید نباید فقط مقطعی نگاه کنی مثل کسی که وقتی ورزش می کنه فقط درد عضله هاش رو حس می کنه اگر خسته شد و رها کرد نتیجه رو از دست داده ولی اگر تونست تحمل کنه هدفش رو دنبال کنه و اون تمرینات به ظاهر سخت مستمر انجام بده،
عضلات قوی و اندام متناسبی خواهد داشت در آینده می‌تونه مسابقات شرکت کنه و حرف برای گفتن داشته باشه هدف ما هم تو این دنیا رشد و پرورشه! آیه ۴۰ خداوند این آیه رو در مقابل بت ها عنوان میکنه چون قبلا هم گفتم هیچ کدوم از خدایان قبلی و کاهنان شون و معابد شون سایر خدا ها رو نفی نمی کردن فقط می‌گفتن ما قوی‌تر هستیم اما این خدا هیچ خدایی رو در کنار خودش تحمل نمی کنه و میگه فقط منم بسیار پرقدرت بسیار مواخذه کننده! فقط من اونا اصلا هیچی نیستن که بخوان با من قیاس بشن خب حالا یه سوال این روحیه از کجا میاد و چرا تو بقیه خدایان نیست؟ چشمی توی نوشته هام چرخوندم و چون بقیه هم سکوت کرده بودن گفتم: جزء سیزدهم آیه 87 یوسف؛ تنها کافران از رحمت خدا معیوس می شوند! روایتی هست که میگه بدترین گناه روی زمین ناامیدی از رحمت خداست ما اصلا نمیفهمیم خدا چقدر مهربونه! کتایون برای خوردن آب بلند شد همین که در یخچال رو باز کرد گفت: اینجا چقدر خلوته فکر کنم یه خرید باید بریم! لیوان آبش رو یک نفس سر کشید و برگشت سر میز: خب ادامه بده! _باشه آیه 105 همه جهان طبیعت کائنات موجودات حتی اجسام بی‌جان همه چیز نشانه ست برای کسانی که درخواست نشانه دارن! اینهمه معجزه در عالم هست و ما درخواست معجزه میکنیم! انسان اگر با این دید به دنیا نگاه کنه هم ایمانش قوی میشه هم لذتش رو میبره هم دیگه آسیب و صدمه ای به هیچ چیز اعم از انسان و حیوان و طبیعت وارد نمیکنه کتایون_سوره رعد آیه یک رو ببین مگه این کتاب برای هدایت انسانها نازل نشده؟ پس چرا بعضی جاها طوری صحبت میکنه که ما نفهمیم مثل حروف مقطعه چه دلیلی داره برای رمزی صحبت کردن اگر قرار بر اینه رمز ها رو ندونیم چرا نازل می شه اگر قرار بود بفهمیم چرا توضیح نمیده؟ _ این ها اسرار خاصی هستن که به رمز بیان شدن ولی قطعاً بیان شدن که ما بفهمیم شون _ پس چرا نمیدونیم؟ _ چون نقشه خون نداریم! کسی که علم کتاب رو بدونه و بتونه تشریح کنه _خب چرا خدا همچین کسی رو برای ما قرار نداده؟ _شاید هم قرار داده ولی ما سراغش نرفتیم حالا بعدا دقیقتر درباره این موضوع توضیح میدم همین آیه ۲۸ یک پیام داره: انسان تو کمال گرا خلق شدی و جز خدا که بی نهایته با هیچ چیز آرامش پیدا نخواهی کرد _ولی خیلی ها با همین لذت های شناخته شده خوشن _گفتم آرامش این سبک زندگی همیشه ناآرامی توش حس میشه انسان فقط تلاش میکنه با دلمشغولی عاطفی و کار و امکانات تفریحی پرش کنه اون قدر سر خودشو گرم میکنه که به چیزی فکر نکنه حتی وقتی کسی میخواد سوالی ازش بپرسه که یه ذره چالش برانگیز باشه فوری گارد میگیره یه جورایی توی پیله ی خودش محبوسه خبر از بیرون نداره و نمیخواد که داشته باشه با پیله خودش خوشه ولی آخه همونم موقتیه ویروسی شده به جای درمان مسکن میخوره ولی بالاخره یه روزی این ویروس از پا درش میاره همه مناسبات و روابط انسانی همون شغل همون پول همون جایگاه همون رفاه سراسر تزلزله با یک اتفاق کوچیک نابود میشه یا به خطر میفته و فقط دغدغه نصیب انسان می کنه ورشکستگی بیماری شکست عشقی بحران و... به هیچ وجه ثباتی نیست این لذت های زودگذر و فناپذیر در همون لحظه وقوع در خطر سقوط هستن به هیچ وجه امنیتی وجود نداره همون لحظه لذت میتونه لحظه عذاب باشه تو داری میری به سمت یک مسافرت خوب که لذت ببری واقعا هم خوشحالی همون لحظه تصادف می‌کنی بهترین و عزیزترین کسانت رو از دست میدی اتفاقاً فقط کسی که بی‌ثباتی لذات دنیایی رو درک کرده باشه و روشون حساب صددرصد باز نکرده باشه میتونه ازشون لذت هم ببره چون هدف قرار نداده که نگران از دست دادنش باشه یا در صورت از دست دادن به پوچی برسه آدمی زرنگه که هم از موقعیت‌های دنیا به نحو احسن و تا جایی که امکان داره استفاده کنه و هم تبدیل شون کنه به موقعیت‌های ابدی همون تبدیل انرژی پتانسیل به انرژی جنبشی که گفتم خدا که فرمول رو در اختیارما گذاشته گفته می تونی از این فرصت های فانی هم استفاده کنی هم لذت ببری هم فرصتهای ابدی به دست بیاری خب چی بهتر از این؟ ژانت_خب اون فرمول چیه؟ _هر کاری می کنی برای خدا باشه با این نیت زندگی کن تو که به هر حال به خدا نیازمندی خدا هم که تو رو دوست داره تو ام که قاعدتا باید خدا رو دوست داشته باشی چون اون از همه بیشتر دوستت داره همه دار و ندارت از اونه با این کار هم که نهایت سعادت رو به دست میاری خب چرا اینکارو نکنی؟ مکث کوتاهی کردم بعد دوباره ادامه دادم: در مورد آیه ۱۲ سوره ابراهیم یه چیزی بگم کاملا تجربیه حالا میتونید بپذیرید یا نه هر چی در پذیرش اسلام پیش میری و سبک زندگیت رو بیشتر باهاش منطبق می کنی احساس می‌کنی با کائنات در قوانین خلقت همسو شدی و به منطق هستی نزدیک شدی و لذت میبری از درک پدیده‌ها و فلسفه اتفاقات که کم‌کم برات مقدور میشه انگار یه چشم جهان بین بهت دادن مثل همون وقتی که تمرین بدنسازی میگیری از مربیت
اولش سخته بعد کم کم احساس می‌کنی بدنت داره رو میاد کلی کیف می کنی با تمرینات این احساس رو در حد بسیار متعالی تر بهت میده هرچی برنامه‌های خدا رو پیاده میکنی ادراکت فعال تر میشه حقایق رو با عمق بیشتری درک می کنی چیزهایی که تا قبلش نمی فهمیدی به نوبت برات روشن می شه قشنگ احساس رشد می‌کنی خیلی جذابه خیلی خیلی! بگذریم آیه ۲۴ تا ۲۶ به یه شجره طیبه و شجره خبیثه اشاره میکنه که مفهوم نماد همون جبهه حق و باطله _ آیه ۳۳ چرا میگه ماه و خورشید را مسخر شما ساخت ما که اختیاری روی اجرام نداریم! _ یعنی بهشون برنامه‌ای دادم که به درد شما روی زمین بخوره همین طور هم هست دیگه با محاسبات اپسیلونی همه چیز دقیقاً طوری طراحی شده که حیات بر زمین در بهترین حالت ممکن مقدور باشه و یک عده معتقدن همه اینا اتفاقیه که خیلی هم جالبه! ۵۲ هم یک فراخوان عمومیه که بدون هیچ خط کشی و مرزبندی همه مردم رو دعوت میکنه خب این خیلی جذابه دیگه شما جایی در جهان سراغ داری که بدون هیچ شرطی همه انسانها رو بپذیره جز دین؟ من الان هر چقدر هم از افتخارات نژادم بگم ژانت که نمیتونه ایرانی بشه یا برعکس من فرانسوی ولی همه میتونن مسلمان باشن این امکان برای یکی شدن خیلی جذابه که مردم بهش بی توجهن این که این گنج مال همه است و هیچکس ازش محروم نیست هیچکس نمیتونه بگه این امکان رو نداشتم پس برعکس ادعای عهدعتیق دین خدا تنها راه اتحاد بشره دینی که تحت لوای امت آحاد بشر رو از همه نوع کنار هم جمع میکنه و همین هم جذابش میکنه! جزء چهاردهم سوره حجر آیه ۹ این حفاظت از قرآن در طول تاریخ هم ثابت شده چون اگر قرآن تحریف شده بود حداقل باید دو نسخه یا چند نسخه ازش وجود می داشت مثل انجیل که الان ۵ نسخه ازش وجود داره ولی امروز همه جای دنیا همه نوع مسلمان با بیشترین تفاوت هایی که ممکنه داشته باشن قرآنشون یکیه و هیچ قرآن دومی وجود نداره یعنی از اون تکفیری و وهابی و اون شیعه و سنی همه و همه با وجود این همه تفاوت که دارن قرآن شون یکیه درحالی که خیلی عادی بود با اینهمه تفاوت الان چند نوع قرآن با تفاوت های جزئی داشته باشیم مثلاً داشتیم قرآن علی قرآن عمر قرآن ابوهریره قرآن ائمه اربعه قرآن صادق قرآن بنی امیه قرآن بنی عباس قرآن ابن تیمیه و... ولی نداریم خیلی عجیب نیست که با این همه اختلاف ریشه ای قرآن همه فرق یکیه؟ اصلا عجیب نیست یک کتاب تاریخی اینهمه سال تک نسخه ای باقی بمونه؟ جز حراست الهی چی میتونه باشه علتش؟! چون قرآن معجزه پایدار و آخرین نسخه هدایته باید سالم بمونه و به دست همه ابناء بشر برسه شاید خواستن استفاده کنن! سوره نحل آیه ۵۷ واضحه که خدا از اینکه بگن دختر داره و نگن پسر داره ناراحت نیست برای خدا فرقی نمی کنه از ریشه نفی میکنه میفرماید من اصلا فرزند ندارم قضیه اینه که میگه ببین این ها چطور دینداری می کنن چقدر مسخره اون چیزی که خودشون دوست دارن رو به خودشون نسبت می دن و دقیقا چیزی که بدشون میاد رو به خدا یعنی دختر رو برای خودشون نمی پسندن ولی به خدا نسبت میدن که خدا دختر داره اینه که مسخره است اینه که خدا رو بیشتر از اصل مطلب عصبانی کرده که شما دارید خدا رو با این سنت‌ها مسخره میکنید آیه ۵۹ هم صراحتا میگه درباره فرزند دختر بد حکم می کنند یعنی در تولد نوزاد دختر و پسر نباید فرقی قائل شد ادامه دادم: آیه ۷۸ حدیثی دارن پیامبر که دنیا رو نسبت به جهان آخرت به شکم مادر و جهان بیرون تشبیه می کنه جنینی رو فرض کنید که در رحم مادر داره زندگی می کنه جهانی جز اون فضای کوچک تنگ و تاریک نمیشناسه و نمی‌خواد هم بشناسه به خاطر همین موقع به دنیا آمدن گریه میکنه چون احساس می کنه مرده و دنیاش رو از دست داده احساس بدی پیدا میکنه اما وقتی جهان رو میبینه قطعاً اصلاً قابل مقایسه با جایی که قبلاً بوده نیست و هیچ وقت هم حسرت اون فضای کوچک و تاریک رو نمیخوره فقط این پل این گذر براش یکم ناشناخته است بعد از به دنیا آمدن دیگه مشکلی نداره ولی قبل از به دنیا آمدن هیچ تعریفی از دنیای جدید نداره چه جوری رشد پیدا میکنه؟ فقط یه بند ناف داره که از مادرش غذا رو میگیره با اون بند ناف و با اون غذا بقیه اجزای بدنش رو رشد میده مثل چشم مثل دست مثل پا نکته‌ای که هست اینه که این چشم و این دست و این پا و این اعضا و جوارح هیچکدوم درون شکم مادر برای بچه کاربرد نداره و اگر توی اون شرایط بهش اختیار بدت ترجیح میده فقط این بند ناف رو قوی کنه که غذای بیشتری بگیره اصلا براش مهم نیست چشم قوی بشه بزرگ بشه رشد کنه این دست این پا این مو چه می دونم این مغز چون هیچکدوم براش اهمیت نداره خیال میکنه اینا همه اضافه ست و به درد نمیخوره فقط بند نافه که ارزش داره اما اگر این اختیار بهش داده می‌شد و این عمل رو انجام می‌داد چون بالاخره مجبوره اون دنیای کوچک رو ترک کنه تا ابد که نمیتونه اونجا بمونه؛ موقع به دنیا اومدن تنها عضوی که
به دردش نمی خورد همین بند ناف بود که قطع می‌شد و بقیه اعضا رو نیاز داشت اون چشم و اون دست و پا که توی شکم کاربرد نداشته برای روز به دنیا آمدن و این جهان تعبیه شده بود و اینجا کاربرد داشت و باید اونجا رشد داده میشد و اگر این اتفاق نیفتاده باشه اون بچه معلوله و تا آخر عمر زجر میکشه از اون نقص رابطه ما با دنیای آخرت هم همینه ما اینجا فقط روی تمایلات جسمی تمرکز می‌کنیم و حواسمون نیست که باید روحمون رو قوی کنیم و وقتی میمیریم دقیقا چیزی که مثل یه دست لباس کهنه ازمون جدا میشه و از بین میره جسمه و این روحه که باید از اون به بعد ادامه حیات بده و با یه روح ضعیف تا ابد علیل و ناتوان باقی می مونیم اگر نفهمیم که باید تمرکزمون رو روی چی بگذاریم و چی رو پرورش بدیم باید از بند ناف استفاده کنیم چشم و دست و پا رو قوی کنیم نه که به خود بند ناف آویزون بمونیم آیه ۱۰۵ خدا دروغ رو ام الفساد معرفی میکنه روی این گناه با وجودی که خیلی نمود ظاهری نداره خدا خیلی تاکید می کنه چون مسلمان کسیه که همه باید بتونن به قولش اعتماد کنن فضای اعتماد عمومی خیلی برای خدا مهمه و لطمه زدن بهش گناه بزرگی تلقی میشه اسلام دینیه که امنیت روانی و اعتبار اجتماعی براش خیلی مهمه جزء پانزدهم سوره اسراء آیه ۳۱ اشاره به زنده به گور کردن بچه ها داره که خب واضحه که بده اما کشتن بچه در هر حالتی ظلمه چون خدا تصمیم گرفته یک موجود پا به این دنیا بگذاره و انسان در مقابل این تصمیم خدا قد علم میکنه سقط جنین هم همونقدر زشته که این کار در حالیکه هیچ نهاد حقوق بشری هنوز به این بلوغ نرسیده که حقوق این طفل های معصوم رو که بی دفاع ترین هم هستن لحاظ بکنه کتایون_آخه اونا که چیزی رو حس نمی کنن! _مشکل ما اینه که فقط فعل رو می‌بینیم و رصد می‌کنیم پتانسیل بالقوه یک جنین خیلی زیاده خود شما هم یه روزی جنین بودی اگر یکی دیگه جات تصمیم میگرفت و ساقطت می‌کرد الان نبودی که در جایگاه تصمیم گیری قرار بگیری وقتی خدا تصمیم به وجود موجودی میگیره و تشکیل میشه آیا ساقط کردن اون موجود از حیات مخالفت با خواست خدا نیست؟ یا دست‌کم محروم کردن یک انسان از حق حیات با همه امکاناتی که در ابدیت و رشد در نظر گرفته شده خودخواهی نیست؟ چطور به خودت اجازه میدی جای کس دیگه تصمیم بگیری؟ شاید تو از زندگی لذت نمی بری ولی اون بتونه حقیقت زندگی رو پیدا کنه و ازش لذت ببره حق نداری به خاطر منافع خودن حق حیات یه موجود بی دفاع رو بگیری! توی نوعی البته! هیچ فاکتوری نمی تونه مجوز سقط جنین باشه جز خطر برای مادر حتی نقص عضو بچه هم نمیتونه دلیل بر سقط باشه خیلی ها میگن که بچه معلول به دنیا بیاد عذاب میکشه بذار بمیره ولی خیلی برداشت سطحی ای از زندگیه با توجه به این هدفی که از زندگی در اسلام ترسیم میشه هر کسی با هر میزان از نقص عضو هم میتونه این هدف رو دنبال کنه و خدا هم به همون اندازه امکاناتی که بهش داره از اون انتظار داره ولی قطعا بودن و فرصت داشتن و جاودانه شدن بسیار بهتره از نبودن اصلا قابل مقایسه نیست کسایی این حرف رو میزنن که فقط جهان ماده رو درک کردن و درکی از جهان معنا و فرصت هاش ندارن البته دیده میشه خیلی از بچه هایی که نقص عضو دارن خیلی بهتر از خیلی از آدم های سالم زندگی می کنن خیلی مفید تر اصلا خدا اراده کرده به وجود این انسان جدید در جهان تو چه میدونی خدا برای چی و چرا خلقش کرده چه برنامه‌هایی براش داره چند تا ماجرا در تقابل با افراد دیگه میخواد براش بسازه به زندگی چند نفر دیگه مربوط میشه با چه جرأت و چه اجازه ای دخالت می کنی در امر خدا تو که به اندازه ذره ای از وقایع عالم اطلاع نداری فقط خودتو میبینی قطع یه رشته فقط قطع همون رشته نیست خودتم نمیفهمی چه ضربه ای به دومیتوی خدا زدی ولی بعدا بهت میگن! ۵۷ میگه کسانی که اینها می پرستن خودشون وسیله ای نزد پروردگار می جویند وسیله ای هرچه نزدیکتر! یعنی درسته عیسی نزدیکه ولی نزدیک تر از اون هم وجود داره که به اون توسل میکنه! خب این نزدیکتر ها کی هستن؟! ژانت_ میدونم منظورت چیه ولی آخه ما چطور بپذیریم که پیامبر شما از پیامبر ما به خدا نزدیکتره! _پیامبر ما و شما نداره عزیزم اگر درست نگاه کنی هر دوی اینها پیامبر هردوی ما هستن اصلاً نباید با اینجور مسائل حیثیتی برخورد کرد باید عقلانی بهش نگاه کرد کسی که پیامبری خاتم رسل رو بپذیره چیزی رو از دست نداده مثلا اگه مسیحی مسلمان میشه هنوز هم به حضرت عیسی اعتقاد داره حتی بهتر و بیشتر از قبل چون قرآن بیشتر به پیامبران احترام می‌گذاره پس چیزی رو از دست نداده بلکه یه چیزی هم بهش اضافه شده چیزی نگفت و من ادامه دادم: ۷۱ خیلی مهمه هر گروهی پیشوایی داره که باهاش محشور میشه این منطق قرآنه حالا هر مسلمان باید از خودش بپرسه پیشوای من کیه من با کی قراره محشور بشم؟! سوال مهمیه آیه ۷۹ آخه کی برای خودش کار اضافی طراحی میکنه؟!
تازه باید می گفت من پیامبر خدا هستم کارهایی که شما می کنید هم لازم نیست من انجام بدم مثلاً همین نمازم لازم نیست من بخونم چون من مراتب بالایی دارم اینا مال شماست حلقه های عرفان هم همینطورن دیگه پس چرا کار خودش رو سخت تر میکنه! به اینا فکر کنید سوالهای مهمی هستن سوره کهف آیه 9 توی اون زمانی که مسیحیت تازه متولد شده بود تمدن ها و مکاتب بت پرستی تلاش می کردن که مهارش کنن تا با اقبال مردم مواجه نشه برعکس در بین مردم اقبال به مسیحیت خیلی بالا بود حتی اونقدر که توی ساختارهای حکومتی جایی مثل روم بین خانواده حکمران ها و حلقه اول قدرت بعضی ها پنهانی مسیحی شده بودن این افرادی که جزء اصحاب رقیم هستن به جز یک نفر که چوپانه بقیه از درباری های حکومت روم هستن که مسیحی شدن و پنهان کردن ولی بالاخره آشکار شد و مجبور شدن برای اینکه اعدام نشن فرار کنن به سمت کوه ها و توی یه غار پنهان شدن و اونجا ۳۰۹ سال به خواب رفتن فلسفه ش این بود که خدا می خواست هم اونها رو نماد قدرت خودش کنه و آیت و معجزه برای مردم و هم به خود اونها ثابت کنه که شما وضعیت فعلی خودتون رو میبینید که مسیحیت در اقلیت و در موضع ضعفه ولی من دین خودم رو گسترش می دم طول میکشه ولی بالاخره اتفاق میفته زمانی که اینها از خواب بیدار میشن دیگه حتی دین رسمی حکام و مردم روم شده مسیحیت! یعنی بت پرستی کاملا ورافتاده چیزی که برای اونها در اون زمان اصلا قابل تصور نبود خدا می خواست این رو به اونها نشون بده و به همه مومنانی که در طول تاریخ دچار بن بست های مقطعی میشن که بالاخره پیروزی از آن حقه تک تک نکاتی که بهشون اشاره می شه توی این آیات خیلی حرف برای گفتن دارن ولی خب من صلاحیت رمزگشایی ندارم متاسفانه داستان مرموز و پیچیده‌ایه و خیلی پر رمز و راز در قرآن بیان شده مثلاً اینکه چه فرقی میکنه تعدادشون چندنفره یا اینکه حدس بقیه در موردشون چیه؟! چرا انقدر پیچیده این مطلب رو توضیح میده! آیه ۲۱ خیلی جالبه می‌فرماید بعد از مرگ این افراد مردم دو دسته شدن یه عده گفتن مزار این ها ناپدید بشه از چی میترسیدن نمیدونم که میخواستن این معجزه مسکوت بمونه که اتفاقاً به تعبیر قرآن " آنها که از راز اتفاقی که برای این افراد افتاد درست با خبر شدند" گفتند مزار و بارگاه براشون بسازیم که این اتفاق و این افراد فراموش نشن خب میبینید که خدا هیچ مشکلی با ساختن بارگاه برای آدم های صالح نداره و اینکه یادشون گرامی داشته بشه و الگو بشن برای مردم چیز بدی نیست من نمیدونم این وهابیا چی فکر می‌کنن چی میخونن کتابشون چیه؟! هر چند اگر به ریشه شون توجه کنی فهم دلیل کارهاشون سخت نیست اگر خواستید درباره وهابیت که ریشه تفکرات تکفیری و تروریستیه تحقیق کنید توصیه میکنم کتاب خاطرات مستر همفر رو حتما بخونید آیه ۲۲ چرا سگشون رو هم در شمارش دخیل میکنه؟ حالا مگه چه سریه که میگه جز عده کمی تعداد آنها را نمی‌دانند انگار رازی داره! میگه از هیچکس هم درباره آن سوال نکن!! خب چرا؟ چرا اینقدر پیچیده است این ماجرا! نمی دونم! آیه 25 این چه وضع آمار دادنه ۳۰۰ سال درنگ کردن بعد 9 سال افزودند! همش رمزه و رازه! کتایون_خب چرا اینجوریه _بقول خودت چه بدونم! بگذریم ازش کتایون_خب آیه ۶۱ خضر برای چی این کارا رو میکنه؟ _یک انسان عادی اجازه نداره با استدلال های خضر اون کارا رو بکنه ولی خضر میتونه چون از اسباب الله شده مثل جاذبه که وسیله خداست یعنی اوامر مستقیم خدا رو انجام میده ما نمیتونیم حتی اگر میدونیم کسی مثلا قراره کافر بشه و پدر و مادرش رو هم کافر میکنه بکشیمش! اون این اجازه رو مستقیما دریافت کرده! فکر کنم جزء پونزدهم تموم شد چیزی به اذان نمونده بعدشم من دیگه برم به درسم برسم... کپی مجاز🦋 اینستاگرام https://instagram.com/shin_alef_official?igshid=bqnda3ccs7ry ایتا https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7 تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAEqkD75BmgrtSeKTpA 🍃تالار نقد https://eitaa.com/joinchat/1914306642Ce8f8367977
♥️🍃 آرامش یعنی: قایق زندگیت را دست کسی بسپاری که صاحب ساحل آرامش است «الا بذکرالله تطمئن القلوب» ༺‌‌✾➣♡➣✾༺‌‌ https://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7