eitaa logo
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
24.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1هزار ویدیو
92 فایل
﷽ ✅ آموزشگاه تخصصی استخدام 100 کانال اصلی استخدام ۱۰۰👇👇 @estekhdam_100 ✅ ادمین ثبتنام👈👈 @admin_es100 💫 رضایت داوطلبین استخدامی: 🔗 @rezayat_es100 لینک گروه ذخیره کنید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2347630962C2eed45eb2d ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
مشاهده در ایتا
دانلود
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀 🥀🔥🥀🔥🥀🔥 🔥🥀🔥 🥀 ♡﷽♡ رمان #شُعله🔥 #part230 بعد از خوردن ناهار دوباره برگشتیم اتاق و باز
🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀 🥀🔥🥀🔥🥀🔥 🔥🥀🔥 🥀 ♡﷽♡ رمان 🔥 فورا قصه ای سر هم کردم تا به مقصودم نزدیک تر بشم: خب... میترسم ظرفیت شنیدنش رو نداشته باشی اخم بین ابروهاش افتاد: یعنی تو منو آدم کم ظرفیتی میبینی؟ کی کم ظرفیتی کردم! _نه ولی خب... _پس بگو... _باشه... ببین من تو دوره دبیرستانم یه دوستی داشتم... خیلی با هم صمیمی بودیم دختر خوبی بود اما مشکلات خانوادگی زیادی داشت سال آخر از اون محل اسباب کشیدن و دیگه ازش خبر نداشتم تا اینکه چند وقت پیش اتفاقی تو محل دیدمش و باز سر حرف رو باز کردیم متوجه شدم که... که بخاطر مشکلاتی که داشته... چطور بگم... دستش رو زیر سرش گذاشت و با صورت به شدت گرفته سر تکون داد: متوجه شدم... خب؟! _خب... خیلی پشیمون و ناراحت بود... ولی میگفت خدا دیگه منو نمیبخشه... _اشتباه میکرد... خدا گناه های خیلی بزرگتر از این حرفا رو هم بخشیده و میبخشه متعجب گفتم: مگه گناهی بالاتر از اینم هست؟ _معلومه! پیش خدا معیار و مقیاس ها با ما متفاوته خیلی کارها که به نظر ما اون زشتی رو نداره بدتره از این قبیل کارا چون ما فقط زشتی آشکار رو درک میکنیم درکی از کنه و عمق اعمال نداریم همه این حرفها رو کاملا جدی و سرد به زبون می آورد کاملا مشخص بود که خیلی ناراحته و اعصابش درگیر شده ولی ته دل من رو ولو به قدر یه چراغ الکلی روشن کرد... خواستم با این شادی اندک تلاش کنم بلکه حداقل دو ساعت بخوابم که اینبار امیرعباس به حرف اومد: تو هنوزم... با اون خانم در ارتباطی؟! پ.ن: پنج پارت دیگه هم باید جبران بشه که به مرور با ارسال پارتهای اضافی جبران میشه چند تاش هم امشب ارسال میشه🌸 پرش به قسمت اول رمان👇🏻♥️🍂 https://eitaa.com/nonvalghalam/28941 ❌کپی به هر نحو حرام و موجب پیگرد قانونی ست❌ ○•○•••○•○•••○•○•••○•○ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7 ○•○•••○•○•••○•○•••○•○ 🥀 🔥🥀🔥 🥀🔥🥀🔥🥀🔥 🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀🔥🥀