فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبری گفت حتما در بورس شرکت کنید؟!!!!
حتما تا انتها تماشا کنید و ببینید که، این ویدیو یک دقیقهای چگونه از تقطیع پنج ویدیو و بیش از سی قطعه کلیپ بصورت هدفمند ، با هم هماهنگ شدهاند تا محتوای سخنان سخنران را کاملا تغییر و جهت دهند به صورتی که موجب نف ر.ت پرا_ کنی و نارضایتی عمومی ایجاد شود
این روز ها سرعت پیشرفت در تمامی عرصه ها مشهود است ؛ یکی از عرصه های تاثیر گذار در سطح جامعه رسانه است رسانه ای که اثرگذار ترین نقش را در فرهنگ دارد بنابراین باید در فضای مجازی دقت کنیم و هرچیزی را به راحتی نپذیریم با کمی تحقیق ، رصد و یاد گیری فضای مجازی می توان متوجه دسیسه های دشمنان شد و خیلی از آنها را در نطفه خفه کرد.
در نشر این ویدیو ها ما را یاری کنید
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
▫️۱ سال دیگر را هم با نبودت گذراندم!
.
سخت است بی تو نفَس کشیدن.
سخت است بی تو دیدن.
بی تو شنیدن ...
سخت است بی تو زنده ماندن...
.
در تصوّر هیچ زمستانی نمی گنجید، این سردسیری بی مهری و قحطی عاطفهٔ بی امام ماندن...
این سالهای پیاپی پاییز و بی بهار
بیا
ای
دلیل
زندگی
بیا
ای ترنم حیات
که فرصتی نمانده تا کرانهٔ کوته عمر....
بیا تا این نفَس های آخر را کنار هم باشیم...
حواله ام مده به موعدی دیگر...
که دیری نمانده است تا:
الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْه اللهُ عَلَی عِبَادِهَ حَتْما مقضیا
#العجل مولای...
#بحق_الزینب_اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💐در زمان لحظه تحویل سال یادمان نرود برای ظهور همه ی کس و کارمان دعا کنیم...
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
📸 امروز؛ کیک تولد حاج قاسم سلیمانی در گلزار شهدای کرمان
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹نماهنگ | امسال قول میدهم...
🔹توصیه های شهید حاج قاسم سلیمانی برای شروع سال نو
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_رائفی_پور
💠 ویژگی های عجیب امام مهدی (عج)
🔆کمی بیندیشیم چرا امام صادق(ع) آرزوی خدمت دراین دوران راداشتند❗️
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
نیّت مهمه.mp3
8.65M
🔊 #صوت_مهدوی
📌 #پادکست «نَفَسهای مهدی»
👤 استاد #پناهیان ؛ حجتالاسلام #امینی_خواه
💢 مؤثرترین و پُرفایدهترین کاری که میتونیم انجام بدیم چیه؟
👈 همین امروز با صداقت و عشق، نیّت کن مهدی فاطمه رو برگردونی.
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
🌼دو سالہ که از بینمــون رفتی!
اما هیچوقت از قلبمون
بیرون نمیری حاجی♥️
#دلمونتنگہنگاهیڪن
🌹🌹سال نو مباااارک
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تولدت مبارک بابای عزیز ما❤️
عیدت مبارک ❤️
از آسمونا برامون دعا کن🙂
ما زمینی ها خیلی به دعای شماها محتاجیم
دعا کنید ماهم عاقبت بخیر بشیم
#یقینا_کله_خیر
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#الهی که با عشق آشنا شم
#التماس دعای فرج 🌹😭
#پیشنهاد دانلود 👌
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
راوی همسر شهید علی علوی :
شهید علوی مدیر مدرسه روستای پرشکوه یکی از روستاهای همجوار کومله بود.( این روستا به داشتن باغات مرکبات و مرکز فروش این میوه در سطح استان معروف هست)
بعضی مواقع به شوخی بهش می گفتم: این دانش آموزانت،،،،میوه ای ،،،،چیزی ،،،،، مدرسه نمی آرند؟؟؟؟؟
می گفت : چرا؟ولی این وسایل از گلوی ما پایین نمیره ، چون امکان داره یا بدون اجازه اولیا بیارند !!!!یا در قبالش بعدا انتظار نمره داشته باشند!!!! 🍃🍃🍃🍃
اکثر شبها خونه نبود ، یا خیلی دیر وقت می اومد ، یه روز غروب گفت : من امشب دیر میام ، وقتی اومدم برات تعریف میکنم 🌸🍀
صبح که از خواب پا شدم دیدم تو اتاق مقداری پرتقال و نارنج و آب نارنج و تو یخچال هم داخل ظرف مقداری غدا هست!!!!!! 🌺
ازش پرسیدم اینها رو کی داده ،؟؟ گفت : اینها مال یه شام آشتی کنانه !!!!!! ، گفتم : قضیه چیه ، ؟؟؟؟ گفت: دوتا از دانش آموزهای مدرسه که خیلی تو درس زرنگ بودند ، دیدم افت تحصیلی پیدا کردند بعد فهمیدم که پدر و مادرشون اختلاف دارند ، مادر قهر کرده رفته ، چندین جلسه طول کشید ، این پدر و مادر رو آوردم مدرسه،،،،تا باهاشون صحبت کردم ، کم کم سعی کردم ،با پادر میانی و ریش سفیدی حاج آقا صیحانی بزرگ محل اختلافاتشان را حل کنم ،!!!
دیشب به همین مناسبت اونا ما رو برای شام تو خونه شون دعوت کردند این خوراکی ها واقعا خوردن داره 💐💐💐💐
🍀🍀🍀 خیلی حواسش به بچه ها بود چون حیاط مدرسه یه خرده ناهمواری داشت روزهای برفی و بارونی بچه ها رو از سر دروازه تا جلوی ساختمان مدرسه کول می کرد ، زنگهای تفریح با لقمه ای که خیلی تعارف می کردند شریک می شد ، حتی تو ماه محرم که همه مردان جلوی دسته عزاداری می کردند علی ته صف با بچه ها می موند!!!! وهوای بچه ها رو داشت !!!!،
اون موقع ها خانواده هابرای عزاداران توی مسجد از منزل ،،غذا آماده می کردند و با سینی مسی ( مجمعه ) که بر سر می گذاشتند غذا می آوردند،،،،، اولین کاری که می کرد بهترین غذا رو می برد پیش بچه ها بعد کنارشون می نشست براشون غذا می کشید ،،،حتی از اضافه غذا ی آنها
می خورد!!!!!
می گفتم تو حالت بهم نمی خوره غذای اضافی بچه ها رو می خوری؟؟؟؟
می گفت : این چه حرفیه!!! غذای اونها تبرکه!!!! چون عزادار امام حسین (ع) هستند!!،،،
همیشه با با عمل و رفتارش به بچه های مدرسه و محل عشق می ورزید وبه آنها درس انسانیت می داد🌾🌾🌾🌾🌾
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
🌺حتی آن پای مجروح تورا از انجام تکلیف باز نداشت .
نخواستی از غافله رفیقانت جا بمانی .
هرجور که شد خودت را رسانیدی به پای قلل سربفلک کشیده حاج عمران و آنگاه پیکر مطهرت پای آن قلل ماند و بعدها به وطن بازگشت .
📷شرح عکس:
سردار شهید علی نجفی با عصا در کنارشهید نقی کوچک نیاو صف رزمندگان گردان حمزه سیدالشهداء (ع) لشکر قدس ، قبل از عملیات کربلای۲ ، تابستان ۱۳۶۵ .
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
از خانه زدم بیرون.شب بود.
مشکلی حسابی نگرانم کرده بود. باید ضامنی پیدا می کردم تا مشکلم را با کلانتری حل کند. غرق در فکر و غصه بودم که آریای سفیدرنگ(ماشین) او توجهم را جلب کرد. خودش پشت فرمان نشسته بود. وقتی مرا دید ، دستی برایم تکان داد و رد شد.
با داد و فریاد و اشاره او را نگهداشتم.
او بهترین کسی بود که می توانست کمکم کند .
بعداز سلام و علیکی عجولانه ، گفتم : «یکی دو ساعت وقتت را بده به من ، مشکلی برایم پیش آمده است.»
او سکوتی کرد و گفت :«متأسفانه من هم گرفتارم . فعلاً نمی توانم...»
نگذاشتم حرفش تمام شود. خیلی اصرار کردم . گفتم :« دست از سرت برنمی دارم تا کمکم کنی.»
او وقتی اصرار بیش از حد مرا دید گفت :«تنها با یک شرط قبول می کنم. مشکلت را بگو ، اگر از کار خودم مهمتر بود ، تمام وقتم برای شما. آنقدر می مانم تا حل شود.»
با خوشحالی مشکلم را بازگو کردم .
او هم بی درنگ گفت :«سوار شو بریم.» محمدابراهیم آن شب ساعتها از وقتش را صرف کار من کرد تا مشکلم حل شُد . 😊
وقتی خداحافظی کرد پاسی از شب گذشته بود.
چند روز بعد تازه فهمیدم آن شب ، شبِ عروسی او بوده است . 😔
#شهید_محمدابراهیم_احمدپور
شهردار خوبو ص۳۷
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
جذب به روش ابراهیم
خواهر شهید ابراهیم هادی میگفت :
🔺 یک روز موتور شوهر خواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند،
عده ای دنبال #دزد دویدند و او را زدند زمین.
ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد،
🔻 نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید.
ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد.
آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد.
❓ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد.
❤️طرف #نماز خوان شد، به #جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه #شهید شد...
#جذب_به_روش_ابراهیم_هادی
#شهدا_بهترین_الگو
اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。