💠حسین پرزهای، اعزامی از اصفهان!
روز تاسوعا قرار شده بود پنج شهید گمنام در شهر دهلران طی مراسمی تشییع شوند. بچه های تفحص، پنج شهید را که مطمئن بودند گمنام هستند، انتخاب کردند. ذره ذره پیکر را گشته بودند. هیچ مدرکی به دست نیامده بود. قرار شد در بین شهدا، یکی از آنها که سر به بدن نداشت، به نیابت از ارباب بی سر، آقا اباعبدالله الحسین(ع) تشییع و دفن شود. کفنها آماده شد. شهدا یکی یکی طی مراسمی کفن میشدند. آخرین شهید، پیکر بی سر بود. حال عجیبی در بین بچهها حاکم بود. خدایا! این شهید کیست که توفیق چنین فیضی را یافته، تا به نیابت از ارباب در این جا تشییع شود؟ ناگهان تکه پارچهای از جیب لباس شهید به چشم خورد. روی آن نوشته بود که به سختی خوانده میشد:«حسین پرزه ای، اعزامی از اصفهان»
#شهید_حسین_پرزهای
#هر_شب_یک_خاطره
#کانون_قرآن_و_عترت
#دانشگاه_حضرت_معصومه_قم
🆔https://eitaa.com/etrat_hmu