هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
5⃣8⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰همراه با #تیمسار_بابایی با یك وانت تویوتا به قرارگاه نیروی زمینی در #غرب كشور می رفتیم. به نزدیكیهای قرار گاه كه رسیدیم، در پیچ و خم كوهها🏔، در صد قدم #دژبانی ایستاده بود.
🔰 بابایی به من گفت: حسن جان! ببین این #دژبانها برای چه در اینجا ایستاده اند⁉️ من نزدیك یكی از آنها كه رسیدم، شیشه را پائین كشیدم و پرسیدم:
برادر! برای چه اینجا ایستاده اند ؟
🔰دژبان گفت: گفته اند كه #تیمساری به نام بابایی می آید. دو ساعت⌚️ است كه ما را در اینجا میخ كرده اند. تا حالا هم كه نیامده و حال ما را گرفته😕.
🔰تیمسار با شنیدن صحبتهای #سرباز دژبان خیلی ناراحت شد😔. رو كرد به دژبان و گفت: برادر! #فرمانده ات گفته اینجا بایستید ؟
🔰 دژبان گفت: آره دیگه. تو نمیری تو این آفتاب ☀️كلی ما را علاف كرده اند. #ضدانقلابها هم اگر وقت گیر بیاورند سر ما را می برند. اصلا اینها بی خیال بی خیالند😒.
🔰ما الكی اینجا كاشته اند. #عباس گفت: برادر! از قول من به فرمانده ات بگو كه به فرمانده اش بگوید، بابایی آمد، #خجالت كشید و برگشت.
🔰سپس رو به من كرد و در حالی كه #عصبانی به نظر می رسید گفت: حسن! دور بزن برگردیم↪️. با دیدن این صحنه احساس عجیبی به من دست داد.
🔰احساس كردم كه گویا #امام_علی (ع) در آستانه شهر انبار است و كسانی را كه در استقبال او به #تعظیم ایستاده اند، نكوهش می كند.
📚پرواز تا بینهایت / صفحه 213
#شهید_عباس_بابایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
6⃣1⃣5⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠 #كرامت_سردار_به_مادر....
🍃🌹مادر در خواب پسر شهیدش را می بیند. پسر به او می گوید: توی #بهشت جام خیلی خوبه. چی می خوای برات بفرستم؟ مادر می گوید: چیزی نمی خوام؛ فقط جلسه قرآن که می رم، همه #قرآن می خونن و من نمی تونم بخونم #خجالت می کشم. می دونن من سواد ندارم، بهم می گن همون سوره #توحید رو بخون. پسر می گوید: نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!
🍃🌹....بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد. قرآن را بر می دارد و شروع می کند به خواندن. خبر می پیچد. پسر دیگرش این را به عنوان #کرامت_شهید، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می کند و از ایشان می خواهد مادرش را #امتحان کنند. قرار گذاشته می شود. حضرت آیت الله نزد مادر شهید می روند. قرآنی را به او می دهند که بخواند. به راحتی همه جای را میخواند؛ اما....
🍃🌹....اما بعضی جاها را نه! مى فرمايند: قرآن خودت رو بردار و بخوان! مادر شهید شروع می کند به خواندن؛ بدون #غلط. آیت الله نوری #گریه مى كنند و چادر مادر شهید را می بوسند و می فرمایند: جاهایی که نمی توانست بخواند متن #غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانش کنیم.
✍ راوى: برادرِ سردار #شهید حاج کاظم #نجفی رستگار فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔴 #عذرخواهی_کتبی
💠 برخی همسران برای عذرخواهی #خجالت میکشند و یا #غرورشان مانع عذرخواهی زبانی میشود.
💠 یکی از راههای #درمان این نقیصه این است که عذرخواهی خود را روی #کاغذ نوشته و یا #پیامکی انجام دهید.
💠 برای هر مشکلی فکر و ابتکار به خرج دهید و برای حل آن #تمرین نمایید. نه اینکه بیخیال آن شوید.
💠 ابتکار و تمرین شما به چشم #همسرتان میآید و درکتان خواهد کرد.
🍃❤️ @zanashooi_amoozesh
🔴 #عذرخواهی_کتبی
💠 برخی همسران برای عذرخواهی #خجالت میکشند و یا #غرورشان مانع عذرخواهی زبانی میشود.
💠 یکی از راههای #درمان این نقیصه این است که عذرخواهی خود را روی #کاغذ نوشته و یا #پیامکی انجام دهید.
💠 برای هر مشکلی فکر و ابتکار به خرج دهید و برای حل آن #تمرین نمایید. نه اینکه بیخیال آن شوید.
💠 ابتکار و تمرین شما به چشم #همسرتان میآید و درکتان خواهد کرد.
🍃❤️ @zanashooi_amoozesh