eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
25.1هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
112 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeem110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بنویسیم اول و آخر کیست کهف الوری بجز حیدر کهفِ امن و امان کجا کعبه است که قدمهای مرتضا کعبه است کعبه کوی ولادت علی است قبله ی ما حقیقت علی است به پناه علی، امان حتمی است یاریِ صاحب الزمان حتمی است حاجی اطرافِ کیست میگردد حج بدورِ علیست میگردد آنکه آدم به او شده مسجود خود علی بود سجده را مقصود میبرد هر فرشته ای فرمان وَاجتَنِب عَن تکبُّرِ الشَّیطان اهل دین بنگرد پیمبر را تا شناسد صراطِ حیدر را اولین کس که میرِ ما را دید مصطفی بود مرتضی را دید تا که قنداقه را گرفت آغوش کوهِ سنگینی اَش نشست بدوش چون علی دَم ز حیِّ سرمد زد بر لبش بوسه ها محمد زد آنکه قبل از نزول، قاری بود لب به آیات مومنون بگشود داشت آیات خویش را میخواند جبرئیل از تلاوتش میماند از مصلّین و خاشعین میگفت وز محبین و متقین میگفت چون علیهِ منافقین فرمود پس کلامی به مومنین فرمود ای محبِّ علی، علی با توست سخن ذاتِ منجلی با توست از علی هر دلی جدا بشود بی گمان دشمن خدا بشود یک نفَس با علی، بیا بنشین چارصد سال عبادتت تضمین □ □ □ ذکر مولا علی عبادت ماست نام او در اذان شهادت ماست پنج نوبت که نه، هزاران بار روز و شب نام او کنم تکرار در سلامم همیشه نامش هست در خداحافظی سلامش هست صبحمان با علی شود آغاز شبمان با علیست خوابِ ناز در نشستن، کلام ما علی است نیروی پا شدن ز جا علی است ز علی قلبِ منجلی داریم هر چه داریم از علی داریم بر یتیمان نوازش از مولاست در دل شب نیایش از مولاست کار خیری اگر کنیم از اوست دفعِ شری اگر کنیم از اوست با دل تنگ یاعلی گوییم در صف جنگ یاعلی گوییم در صف جنگ با علی مَردیم پشت بر دشمنان نمیکردیم دوست با دوستان مولاییم دشمنِ دشمنان مولاییم وقت نابودیِ ستمکاران لب ما میشود علی باران وقت همدردیِ گرفتاران دلِ ما چون علیست با یاران در عدالت علیست رهبرمان در شجاعت علیست سَرورمان در معیشت کنار محرومان در تظلم معینِ مظلومان زُهد اگر هست، درسی از مولاست زانکه مولا معلم تقواست طبعِ ما را مناعت از علی است سیره ی ما اطاعت از علی است همه ی افتخارمان حیدر صاحب اختیارمان حیدر □ □ □ اقتدارِ ممالکِ شیعه دستِ مولاست، مالکِ شیعه شیعه یعنی حواریون علی شیعه یعنی پُر از جنون علی شیعه یعنی چو فاطمه یکرنگ در مسیر علی به کوچه ی تنگ شیعه یعنی تنوریِ مولا دستِ بسته، صبوری مولا شیعه یعنی چو مجتبی خالص صلح و جنگش علی به او شاخص شیعه یعنی حسین در هر حال سر به نیزه، بدن تهِ گودال شیعه یعنی دلیریِ زینب بعدِ مقتل، اسیریِ زینب شیعه یعنی غریبیِ سجاد در حرم بی حبیبیِ سجاد شیعه یعنی عبادت عباس اوجِ غربت، شهادت عباس شیعه یعنی چو اکبرِ رعنا ارباً اربا به او شود معنا شیعه یعنی تلظیِ اصغر کودکی با عطش زند پرپر شیعه یعنی سه ساله دختر هم جان دهد از غم پدر کم کم شیعه یعنی شبیهِ ثارالله قاسم بن الحسن و عبدالله شیعه یعنی چو عابسِ عاشق بَرده بود و به بندگی لایق شیعه یعنی وهب، حبیب، زهیر عون، جعفر، هِلال، جوون، بریر شیعه خود کِی بهشت میخواهد از علی سرنوشت میخواهد شیعه ی حیدری، علی گویان چون شهیدان شود بخون غلتان هر که با مرتضا بپیوندد عاقبت با خدا بپيوندد @ewwmajmamolodi
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ تا زمین قدم برداشت آسمان نوشت علی آسمان كه بر پا شد كهكشان نوشت علی كهكشان كه بر پا شد یك جهان نوشت علی این جهان كه معنا شد بیكران نوشت علی بیكرانه ها پر شد لامكان نوشت علی با هر آنچه كه می شد با همان نوشت علی با قلم نوشت علی با زبان نوشت علی و سپس هر آنچه داشت در توان نوشت علی روی صورتِ انسان روی جان نوشت علی با غبار او روی چشممان نوشت علی آنقدر نوشت از او تا جهان پر از او شد تا كه دست حق رو شد ذكر عاشقان هو شد پس دو مرتبه روی صورتم نوشت علی دوست داشت پس روی قسمتم نوشت علی در رگم كه جاری شد غیرتم نوشت علی پا شدم زمین خوردم همتم نوشت علی تا كمی ضعیف شدم قوتم نوشت علی آمدم ذلیل شوم عزتم نوشت علی پس خدا خودش روی قیمتم نوشت علی روی بیرق سبز هیئتم نوشت علی آنقدر نوشت علی روی سرنوشت من تا فقط علی باشد خانه ی بهشت من روز اول خلقت با علی حساب شدم در قنوت او بودم تا كه مستجاب شدم زیر پای او ماندم تا غبار ناب شدم بر سرم چنان تابید تا كه آفتاب شدم آنقدر كه او تابید از خجالت آب شدم در غدیر چشمانش من هم انتخاب شدم آنقدر نگاهم كرد تا كه من خراب شدم زیر جوشش چشمش ماندم و شراب شدم مِی شدم پیاله شدم مست بوتراب شدم هی علی علی گفتم در علی مذاب شدم می نویسم از عشقم می نویسم از دردم غیر دور چشمانش هیچ جا نمی گردم توی محفل ذكرش دُرِّ ناب می ریزند پای هر علی گفتن هی ثواب می ریزند روی ما فرشته ها هی شراب می ریزند توی جام خالی ما هی شراب می ریزند روی چشممان خاك بوتراب می ریزند در شب سیاه ما آفتاب می ریزند روی ما دعاهای مستجاب می ریزند در حساب فردامان بی حساب می ریزند كبریا كه می بخشد این همه به عشق او چون علی به ما آموخت لااله الا هو... @ewwmajmamolodi
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: حجت‌الاسلام ▶️ قطره حریف شوکت دریا نمی شود نور علی به ظرف دلی جا نمی شود مدحش درون دفتری املا نمی شود گفتم نخوانمش به لب اما نمی شود زیباترین تجلی گفتار حیدر است نام علی که می شنوم شاد می شوم شیرینی اش چشیده و فرهاد می شوم از بند نفس سرکشم آزاد می شوم پاک از گناه خویش چو نوزاد می شوم حصن حصین عبد گنهکار حیدر است مهر علی دهد به دلِ مرده ام حیات جز خوان رحمت و کرمش تا دم وفات هرگز نمی کنم به سوی خوانی التفات دارم به این یقین که در امواج حادثات آرامش و قرار دل زار حیدر است ذکر علی اگر به لب آید عبادت است از عشق او درون دل ما حرارت است هرکس که شیعه نیست خودش بی لیاقت است سرتاسر کتاب همین یک عبارت است: در این جهان امیر جهاندار حیدر است تنها علی امیر و امام من است و بس جز او نمی روم سوی دربار هیچکس از حبّ غیر نیست به دل قدر یک عدس تنها به عشق او زده ام هر نفس، نفس یار و قرار هر دل بیدار حیدر است من روز و شب برای نجف گریه می کنم یاد غروب های نجف گریه می کنم تا مردنم به پای نجف گریه می کنم تا که شوم فدای نجف گریه می کنم اشک مرا یگانه خریدار حیدر است مثل امیر ما که فقیرانه کرد زیست گشتم نبوده هیچ امیری نگرد نیست رزمش عیان نموده به عالم نبرد چیست فهمیده ایم از آیه ی نجوا که مرد کیست تنها محب احمد مختار حیدر است هرچه دم از علی بزنم باز هم کم است نامش برای هر دل غمدیده مرهم است کوری هرچه منکر حیدر در عالم است گویم فقط علی است که فاروق اعظم است بر منصب امام، سزاوار حیدر است هر دو خلیفه از دل خیبر گریختند هی لاف می زدند، در آخر گریختند پیش نگاه آن همه لشکر گریختند احمد نداشت واهمه ای گر گریختند... ...یار نبی دلاور کرّار حیدر است تیغ علی فقط سرِ فرمانده می زند هرگز کسی حریف نبردش نمی شود زانو مقابلش زده عمرو بن عبدوَد مرحب به گرد دلدل حیدر نمی رسد یکه سوار، در دل پیکار حیدر است تبلیغ در غدیر بیان حقیقت است یک عده گفته اند که پمپاژ نفرت است قائل به این سخن چقدَر بی بصیرت است از اعتقاد رد شده دنبال وحدت است وحدت، به محور شه ابرار حیدر است در پیش منکرش علنی جار می زنم نام غدیر را حسنی جار می زنم همچون اویسم و قرنی جار می زنم در دسته های سینه زنی جار می زنم ذکر لب تمامی احرار حیدر است شأن نزول آیه ی اکمال دین شده بر خاتم رسول مکرّم نگین شده کوری چشم هرکه در آن جا حزین شده حیدر امیر بر همه ی مؤمنین شده در چشم هر حسودِ لعین خار حیدر است اول پیمبر اذن ز بالا گرفت و بعد یک خطبه خواند و ذکر تولا گرفت و بعد اقرار بر ولایت عظمی گرفت و بعد بر روی دست، دستِ علی را گرفت و بعد اعلان نمود ماه شب تار حیدر است توحید بی ولای علی یک توهّم است دوریّ از غدیر متاعش تجسّم است شیعه اگر که فاتح بحث و تکلّم است با تیغ خطبه های علی در تهاجم است محور برای پاکی افکار حیدر است حب علی نوشته شده در صحیفه ام لعنت به منکران علی شد وظیفه ام عشق ولایِ مادر پاک و عفیفه ام باعث شده که مبغض اهل سقیفه ام از قاتلین فاطمه بیزار حیدر است در روز حشر منکر او رو سپید نیست حتی درون جنگ بمیرد شهید نیست اصلا کسی به جز علویّون سعید نیست بهر نجات منکر حیدر امید نیست راه نجات عبد گرفتار حیدر است آن دم که بر مخالف حیدر شود عتاب شیعه درون جنت و او می چشد عذاب یا لیتنی... بگوید و قلبش شود کباب این است وجه و جلوه ی نام ابوتراب در روز حشر حاکم و معیار حیدر است در راه انتشار مطاعن نشد تلاش ما جار می زدیم در این روزگار کاش... ...خون دلی که خورد پیمبر از این قماش بر آن زنی که سرّ نبی را نموده فاش اعلان کنید محرم اسرار حیدر است در راه بغض دشمن او کرده تنبلی هرکس نبرده است به لب لعن اولی با ذکر لعن دل بشود پاک و صیقلی ما را بر این حساب مذمّت کنی ولی آن کس که کرده لعنت بسیار حیدر است دنیای بی غدیر جسارت به خاتم است از نحسی سقیفه جهان غرق ماتم است دنیای بی غدیر تهش داغ فاطمه است با چاه کوفه حیدر کرار همدم است گریان روضه ی در و دیوار حیدر است دنیای بی غدیر به جنجال می رسد تیر خلیفه تا ته گودال می رسد هر دم صدای گریه ی اطفال می رسد وقتی زمان غارت خلخال می رسد... ... دلخون از این جنایت اشرار حیدر است
🌷 بی وقفه و بی معطّلی میگویم با صوتِ رسا و منجلی میگویم من شوق سؤال «مَن إمامُک؟» دارم یک عمر اگر علی علی میگویم شاعر: ©
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ علی دین را امام راستین است علی دست خدا در آستین است علی یعنی چراغ اهل بینش علی یعنی پناه آفرینش علی آیینۀ آیین اسلام علی یعنی تمام دین اسلام علی میزان ، علی ایمان ، علی حق علی سر تا قدم توحید مطلق علی مولود کعبه رکن دین است علی آئینۀ حق الیقین است علی در ملک هستی ناخدا بود علی پیش از خلائق با خدا بود علی حمد و علی ذکر و علی دم علی حجر و حطیم و بیت و زمزم علی حج و صلاۀ است و صیام است علی رکن و قعود است و قیام است علی در یاری حق ترک جان گفت علی در بستر ختم رسل خفت علی دین است و قرآن است و احمد علی یعنی علی یعنی محمد (ص) ولی الله اعظم رکن دین است اولوالامر تمام مسلمین است که قرآن میکند وصف خضوعش زخاتم بخشی و حال رکوعش هزاران سلسله آوارۀ اوست حدیث منزلت در بارۀ اوست گُهر از سِلمُک سلمی فشانم حدیث لحمُک لحمی بخوانم عدم بود و عدم بود و عدم بود که حیدر با محمد (ص) هم قدم بود
غیر از علی شهنشه و عالیجناب نیست آباد نیست هرکه به عشقش خراب نیست هر آیه را که می‌نگری جلوه‌ای از اوست آری به غیر وصف علی در کتاب نیست "یا عالیُ بِحَقّ علی" اسم اعظم است بی اذن او دعای کسی مستجاب نیست ما را که دلسپرده‌ی حَبل‌ُالمَتین شدیم ترس از پل صراط به روز حساب نیست میزان روز حشر دو ابروی مرتضی‌ست جز اخم و خنده‌اش که ثواب و عقاب نیست در دام ظلمت است و در انکار آفتاب هر ذره‌ای که خاک درِ بوتراب نیست شاعر:
بسم الله الرحمن الرحيم مي گذرد روز و شب ، زندگي ام با علي بنده‌ی يا هو شدم ، بنده‌ی مولا علي عرش خدا كرده است ، شهر نجف را علي فاضل و افضل علي ، عالي و اعلی علي جان علي فاطمه ،  هستي زهرا علي‌ بنده‌ی بنده نواز ، خاكي بالا نشين وصله ی نعلين او ، نقطه‌ی ثقلِ زمين مالک روز جزا ، حاكم في يوم دين موقع طوفان كه شد ، گفت خدا اينچنين.. نوح ! پريشان نباش ، زود بگو يا علي ای دل اگرعاشقی، درپی دلدارباش پشت درِ خانه‌ی، حیدرکرار باش جان بده پای علی، میثم تمار باش خسته نشو در بزن، عاشق این کار باش دل بکن و دل ببر،  از همه الا علی دست گدا خالي و ، دست كريمان طلاست بر سر خوان علي ، روزي مهمان طلاست در نجف مرتضي ، قطره‌ی باران طلاست شكر خدا بر سرم ، سايه ی ايوانْ طلاست  عزت امروز علي ، عزت فردا علي ساقي كوثر علي ، نَفْسِ پيمبر علي زينت منبر علي ، فاتح خيبر علي از همه بهتر علي ، ظاهر و مظهر علي يا علي حيدر علي ، يا علي حيدر علي شيعه ی حيدر بگو ، يكصد و ده تا علي چشم علي روشن است ، تا قمرش فاطمه است شكر خدا می‌كند ، دور و برش فاطمه است پشت نكرده به جنگ ، پشت سرش فاطمه است كِيْ به زمين مي خورد ، تا سپرش فاطمه است فاطمه وقتي كه رفت ، شد تك و تنها علي
به اذن عالی اعلا شوم فدای نجف شبانه روز دلم می تپد برای نجف خدا سپرده جهان را به ناخدای نجف علی امام من است و منم گدای نجف فراق شهر نجف تلخ کرده کامم را فقط به دست علی می دهم زمامم را نرفته از سر من نغمه ی اذان حرم همیشه سجده کنم رو به آستان حرم نکرده ام طمع شأن زائران حرم مرا ..... بنویسید و پاسبان حرم به عشق شهر نجف سر کنم جوانی را نجف نرفته نمی فهمد این معانی را به کوه قاف رسد آدم از سیاهه ی چاه به نام نامی حیدر علی ولی الله نیامدم به درش بهر کسب حشمت و جاه نشسته ام دم این خانه محض گوشه نگاه خودش نوشته مرا اهل مذهبش باشم اگر قبول کند عبد زینبش باشم کسی که در غضب از لعنِ منکر مولاست دروغ گفته موالیّ حضرت زهراست و دین گریزی مردم به گردن آن هاست... ...که گفته اند تبرّی در این زمانه جفاست محبت شه مردان بدون لعن مخواه که "لا اله" روا نیست بعد "الّا الله" علی است حبل متین و علی است حصن حصین علی است ناجی مظلوم و همدم مسکین علی است سینه ی غمدیده ی مرا تسکین علی علی کنم و کام من شود شیرین نوا و ذکر علی بهترین مناجات است دعا بدون علی لاجرم خرافات است بگو به هرکه به دنبال اولی باشد: فقط خلیفه ی بعد از نبی علی باشد ز محکمات کتاب، این بیان جلی باشد برای هرکه به او مرتضی ولی باشد... ...پیامبر به خدا گفته "وال من والاه" به شأن منکر او گفته "عاد من عاداه" زمانه بر سر جنگ است و من گرفتارم ولی غمی به دلم نیست تا علی دارم گره زدم دل خود را به زلف دلدارم اگر که آبرویم رفته و گنهکارم... ...دلم خوش است محب علی و فاطمه ام علم به دوش ولایت بدون واهمه ام علی یگانه ی دهر است و صاحب منبر فقط علی است که خوابیده جای پیغمبر کسی نبوده حریف نبرد با حیدر به قدرت علوی کنده شد در خیبر خلیفه ای که به خیبر فراری از جنگ است برای امت اسلام مایه ی ننگ است محبتی که به هر مرده دل حیات دهد ز پرتگاه هلاکت مرا نجات دهد به روز حشر فقط مرتضی برات دهد ندای عفو اگر بهر سیئات دهد... ...صحیفه ی همگی پاک می شود زگناه قسیم جنت و نار است روز وا نفساه نگیر خورده به قلبی که از علی خالی است رسیده نصّ صریح نبی دلیلش چیست مگر نگفت که معیار طیب مولد کیست؟ حرام زاده یقینا محبّ حیدر نیست هزار شکر گرفتار مرتضی شده ایم به لطف فاطمه از منکرش جدا شده ایم کتاب فضل امیر نجف شده قرآن علی است قدر و نبأ، هود و غافر و انسان بیان منقبتش آیه های الرحمن اگر که گفته خدا کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَان... به غیر وجه خدا فانی اند اهل زمین علی است وجه الهی، علی است باطن دین اگر چه غرق خطا هستم‌ و اگر چه بدم به سینه سنگ کسی را به غیر او نزدم بگو به او که بُوَد خالق وجود و عدم: فقط محبت ذریه ی تو را بلدم از آن زمان که تو گفتی فمن یمت یرنی دلیل شوق من و آرزوی مرگ منی محبت شه مردان به دل اگر دارم به لطف و مرحمت و لقمه ی پدر دارم اگرچه سینه ی محزون و چشم تر دارم ولی ز لطف امیر نجف خبر دارم علی است مظهر لطف خدای عزّوجلّ علی نجات دهد شیعه را به وقت اجل دوباره چله گرفتم دم از علی بزنم علی علی شده ذکر معطّر دهنم در این دیار غریبم نجف بوَد وطنم خدا کند که دم مرگ این شود سخنم: "اقول اشهد ان لا اله الا الله" "محمد است رسول و علی ولی الله" شاعر: حجت الاسلام
بسم علی حضرت رحمان علی باطن نورانی قرآن علی نفس علی، روح علی، جان‌ علی منکر تو نیست‌ مسلمان علی بنده الله شدم‌ با علی یا علی یا علی‌و یا علی کیست علی آینه دار خدا جان‌ِ نبی بود و نگار خدا بوده به دستش همه کار خدا در دل ما هست کنار خدا ای نجفت کعبه دلها علی یاعلی و یاعلی و یاعلی هرکه نشد خارِ درت، خوار شد حب تو میزان شد و‌معیار شد خال لبت کعبه ی سیار شد شیعه‌ی تو اصل و نسب دار شد خورده به قنبر نسب ما علی یاعلی و یاعلی و یاعلی صدق تویی صادق و اصدق تویی حیدری و قادر مطلق تویی فاتح کارزار خندق تویی حکم رسول است فقط حق تویی پس همه باطلند الا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی گوش بفرمان لبت آفتاب حب تو ایمان  شد و بغضت عذاب باتو حساب بدی ام بی حساب جای نبی در شب هجرت بخواب گفت نبی بین خطرها علی یاعلی و یاعلی و یاعلی سنگ تو بر سینه زدن دین ما نوکریت مذهب و آیین ما سر بزن ای شاه به تدفین‌ ما کاش بیایی دم تلقین‌ ما زود به دادم برس آنجا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی روی جهاز شتران‌ ماه شو روشنی آخر این راه شو کوری آن‌ چند نفر شاه شو رخ‌بنما و ولی الله شو نیست کسی غیر تو مولا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی آه که هنگام‌ عداوت شد و.. بر ولی الله خیانت شدو.. پشت علی خلوت خلوت شدو.. پشت در خانه قیامت شدو.. گفت‌ در آن فاجعه زهرا علی.. یاعلی و یاعلی و یاعلی.. شاعر:
عقبی کلامت را قیامت می شمارد دنیا سکوتت را عبادت می شمارد بهر تکلم، بعد تعقیب نمازت جبریل فرصت را غنیمت می شمارد نزدیک هجده سال باران مدینه انگشت تر کرده، فضیلت می شمارد از اشتیاق درک نورت، ای شب قدر! ماه از اذان صبح، ساعت می شمارد خورشید یثرب صبح تا مغرب کنارت دارد برای نور، حالت می شمارد حاتم قلم در دست جایی کنج تاریخ پشت در این خانه رعیت می شمارد پشت در خانه به دق الباب، سائل حق حق کنان هر دم کرامت می شمارد پشت درِ خانه نبی ای روح تطهیر فضل تو را روزی سه نوبت می شمارد پشت در خانه فلک هم جای تسبیح خیل ملائک را به دقت می شمارد پشت درِ خانه تو را رد سلامی ست آن را رسول الله دعوت می شمارد پشت در خانه...دریغا شاعر تو این واژه را ذکر مصیبت می شمارد ای بغض استنصار! حالا چشمهایت تعداد یاران را به زحمت می شمارد نه دست نه پهلو...بگو قلب تو تنها رنج علی را جزء محنت می شمارد از دست "آن دو" میکشی آهی و جبریل این را از آیات برائت می شمارد مرگا به اسلامِ پس از تو کز پیمبر آن زن که میدانی روایت می شمارد! شاعر:
قلم لال است اما می‌نویسم داستانش را من و مدح علی؟!حتی نمیبردم گمانش را گروهی‌ باعلی‌ مشغول و جمعی باعلی عاشق مسلمان جای‌خود دارد چه سازم هندوانش‌ را علی را بی خدا اصلاً - خدا را بی علی هرگز نه‌ میخواهم‌ چنینش را - نه‌ میخواهم‌ چنانش‌ را نه تنها مجلس خود را بنا بر گفته‌ی احمد مزین کرده با نام علی شیعه اذانش را به‌قربان‌ وجودی که‌ وجودم از وجود اوست چنان‌ میخواهمش‌ آری که‌ هر موجود جانش‌ را خدا فرموده‌ قبل از خلقت‌ عالم علی‌ بوده‌است و من اصلاً نمی‌فهمم مکانش را زمانش را بگویم‌ فاش‌حیدر کیست‌ ممسوس‌ خداوند است زبانم تند می‌راند که می‌گیرم عنانش را همیشه از خودم می‌پرسم و هربار میمانم چگونه شکر باید کرد لطف بیکرانش را ضریحش که‌ به‌جای‌خود دلم‌ آنقدرها تنگ‌ است کسیکه یاعلی‌گفته‌ است میبوسم دهانش را زمان‌ خطبه‌‌خوانی‌ اوسخنران‌ نه‌ سخندانست که منبر می‌برد حظ شیوه‌ی فنّ بیانش را خدا خود را اگر مومن‌صداکرده‌‌است‌ میخواهد که اینگونه کند مدح امیر مومنانش را قسیم نار والجنه-علی-تنها علی بوده‌است کسی که با یتیمان میکند تقسیم نانش را به‌قدر نان جو از ملک این دنیا نمیخواهد نخواهد بست زنجیری به دنیا؛ بازوانش‌را خداآغاز خلقت یاعلی گفت‌است پس حتماً به پایان می‌برد با "یاعلی" کار جهانش را شاعر:
ذکر توسل همه ی انبیا علی ست دست خدا و گوش و زبان خدا علی ست وابسته است گردش هفت آسمان به او بعد از خدای اول بی انتها علی ست چشم تمام خلق قیامت به دست اوست زیرا فقط مقسِّم روز جزا علی ست در های و هوی سخت تمامی غزوه ها روی لبِ رسول خداوند یا علی ست آن یک نفس که می رسد الطاف قدسی اش بر کلِّ "ما سِوا" نفس مرتضی علی ست ما را چه هول لحظه مرگ است بی گمان تا قبض روح شیعه ی دلداده با علی ست صدها خلیفه یک نخ کفشش نمی شوند "لا" بوده اند آن دو و نون لنا علی ست ما را به آن فراری از جنگ ها چه کار شکر خدا که رهبر میدان ما علی ست فردا که روز بی کسیِ دشمن علی ست فریاد قلب خسته ی ما یک صدا علی ست شاعر:
صاحب اسرار «سُبْحانَ الّذي أَسْرى‏» علی‌ست... بین آیات الهی، آیت کبری علی‌ست «قُلْ هُوَ اللَّهُ أحَد» تفسیری از اخلاص اوست در کمال بندگی یکتای بی‌همتا علی‌ست حافظ جان علی «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظا» حافظ قرآن به «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا» علی‌ست آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است ای مسلمانان به قرآن «عُروةُ الوُثقی» علی‌ست... سِیرْ در «ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض» کُن چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علی‌ست... «اُدْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ» در مقام قاف قرآن جنت الاعلی علی‌ست از «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ» بپرس تا بدانی در وفای عهدِ حق «اَوْفی» علی‌ست آسمان «رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَه» سفره‌دار «اَنْتَ خَیْرُ الرّازقین» مولا علی‌ست نور علمش «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ» است «عَلَّمَ القرآن» علی و «عَلَّمَ الاَسما» علی‌ست لوح محفوظ خدا، «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» در دو عالم «يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفی» علی‌ست در طریقت، رایت «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيل» رهنمای «اَلّذِينَ جاهَدُوا فينا» علی‌ست اختر تابندۀ «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‏» ماه ظلمت‌سوز «وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى‏» علی‌ست... نوح، ایمن ماند از طوفان به یمن نام او باء «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» علی‌ست روح رحمان، قلب قرآن، جان یاسین، نفس فجر صاحب قدر و معارج، شاهد إسری علی‌ست عمره و حج و طواف و کعبه و رکن و مقام زمزم و سعی و صفا و مروه و مسعی علی‌ست «یا علی و یا عظیم و یا غفور و یا رحیم» یا الهی! مظهر اسمائک الحسنی علی‌ست یاد او «تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» کند در نماز قرب ذکر الله اکبر یا علی‌ست سجده، راز سر به مُهری بود و آخر فاش شد رازدار «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَی» علی‌ست بشنو از احمد حدیث «حیثما دار» علی تا ببینی هر طرف رو آورد حق با علی‌ست تیغش «أَنْزَلْنَا الْحَديد» و ضربتش «بَأْسٌ شَديد» بهترین توصیف فتحش «لا فتی الا علی»ست ذوالفقار، اثبات حق و نفی باطل می‌کند بی‌گمان فاروق اعظم در جهان تنها علی‌ست... شاعر: @ewwmajmamolodi
نه فقط شاه و سرور است علی نور خورشید محشر است علی من نمی گویم او خداست ولی با چه چیزی برابر است علی عشق از روز اول است علی عشق تا روز آخر است علی فاتح جنگ خندق است علی فاتح جنگ خیبر است علی در حقیقت علی ست پیغمبر در حقیقت پیمبر است علی نام او مست می کند مارا ساقی حوض کوثر است علی "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" شاعر: @ewwmajmamolodi
در نجف ذکر باد،هوست فقط شرح اذکار موبه موست فقط خواهش مست های ایوانش قطره ای باده از سبوست فقط گرچه آب از سرم گذشته ولی درد من درد آبروست فقط اشک های مرا زیاد کنید که طهارت درین وضوست فقط گوش گوش است وقف او باشد حرف خوب است حرف دوست فقط کی! ازین عشق می شویم آگاه جان که در گودی گلوست فقط عاشقانه ترین غزل هایم درخورِ جایگاه اوست فقط "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سر خوش از ولای علی" شاعر: @ewwmajmamolodi
شخص نبى مدينه‌ی علم است و در على است يعنى كه از زمين و زمان با خبر على است در كهكشان روشن توحيد و معرفت خورشيد شد محمد و قرص قمر على است در جلوه‌ی شهود، شهيد است و شاهد است در محضر خدا، سند معتبر على است حكم قضا به مِهر على مُهر مى‏شود دست خدا و كاتب لوح قدر على است جز او كسى صلاى «سلونى» نمى‏‌زند بر شام جهل، مژده‌ی صبح سحر على است غير از خدايى‌اش كه فقط عين ذات اوست مجموعه‌ی صفات خدا جمله در على است پیوسته از اثر به موثر رسیده‌ایم آرى مؤثر است خدا و اثر على است تا كوى دوست قافله سالار اولياست سير و سلوك اهل دل از هر نظر على است سرسبز از طراوت لبخند او بهشت نخل بلند باغ خدا را ثمر على است تفسير و شرح و ترجمه آيه‏‌هاى وحى «المؤمنون و بسمله، قدر و زُمر» على است مسند نشين كاخ جلالت كه در جهان كرد اكتفا به زندگى مختصر على است از كودكى براى دفاع از مرام حق آزاده‏‌اى كه بست به همت كمر على است در كه جاى رسول خفت معلوم شد هر آينه مرد خطر على است دريا دلى كه پشت به دشمن نكرد و كرد در پيش دوست سينه‌ی خود را سپر على است شير افكنى كه فتنه‌گران در مصاف او فرياد مى‏‌زنند كه : «اين المفر ؟» على است ديدند قدسيان شبِ أسرى به كائنات با حضرت رسول خدا همسفر على است جز آن كه با حبيب خدا در ظهور بود در روح انبياء رسل مستتر على است نوح و خليل و يوسف و يعقوب و شيث و هود آدم، شعيب، موسى و عيسى نگر على است ركن و مقام و سعى صفا، مروه، عمره، حج خيف و منا و مشعر و حِجر و حَجَر على است دنيا و آخرت على و دين و دين على سرور على، سُرور على، سِرّ و سَر على است روز غدير دست على را نبى گرفت فرمود: بعد من به همه تاج سر على است حجت على، امير على، مقتدا على ... مولا على، امام على، راهبر على است با ماست در بهشت هر آنكس كه با على است بر ماست آن دلى كه پر از كينه بر على است شور و شعور و فضل و کرامت، شرف، «کمیل» در يك نفر خلاصه شد آن يک نفر على است ✍
تشنه منم حضرت دریا علی پست منم عالی و اعلا علی مست منم ساقی دلها علی ذکر هر آنکس که بود با علی لعن علی عدوک یا علی سینه ما وسعت دریا شده عشق تو در گوشه دل جا شد هرنفسم ذکر تو مولا شده دم علی و بازدمم با علی لعن علی عدوک یا علی هر که نشد باعلی آدم نشد حاتم بی لطف تو حاتم نشد جز تو کسی وصی خاتم نشد سرمگو از لب طاها علی لعن علی عدوک یا علی بردل ما عشق تو پر شور باد چشم بد از مجلس تو دور باد دیده ی منکران تو کور باد کار غلامی تو با ما علی لعن علی عدوک یا علی لعن به دشمنان اوواجب است آنچه به دشمنان او غالب اسنت عشق علی بن ابیطالب است دربه در عشقم و لیلا علی لعن علی عدوک یا علی هرکه محبت تو درسینه کاشت بر سخن م نقطه صحت گذاشت نطفه دشمنانت ایراد داشت دشمن انم که نشد با علی لعن علی عدوک یا علی صحن تو در دیده ماجنت است سایه تو بر سر ما رحمت است لعنت بر دشمن تو نعمت است ذکر لبم همیشه هرجا علی لعن علی عدوک یا علی شاعر:
نظر به بندگان اگر، ز مرحمت خدا کند قسم به ذات کبریا، ز یمن مرتضی کند خدا چو هست رهنمون، مگو دگر چرا و چون که او کند هر آنچه را که حکمت اقتضا کند ز قدرت یَدُ اللَّهی، کسی ندارد آگهی وسیله‌اش بُود علی، خدا هر آن چه را کند به جنگ بدر و نهروان، علی‌ست یِکّه قهرمان نگر که دست حق عیان، قتال اشقیا کند به روی دوش مصطفی، نهد چو پای مرتضی نگر به بت شکستنش، که در جهان صدا کند به رزم خندق و اُحُد، به قتل عَمْرو عَبْدُوُد خدا به دستِ دست خود، لوای حق بپا کند چو افضل از عبادتِ خلایق است، ضربتش علی تواند این عمل، شفیع ما‌سِوی کند به پیشگاه کردگار، ز بس که دارد اعتبار دُیون جمله بندگان، تواند او ادا کند نماز، بی ولای او، عبادتی‌ست بی‌وضو به منکر علی بگو، نماز خود قضا کند هر آن‌که نیست مایلش، جفا نموده با دلش بگو دل مریض خود، به عشق او شفا کند علی‌ست آن که تا سحر، سرشک ریزد از بصر پی سعادت بشر، ز سوز دل دعا کند علی انیس عاشقان، علی پناه بی‌کسان علی امیر‌مؤمنان، که مدح او خدا کند پس از شهادت نبی، که را سِزَد به جز علی؟! که تا به حشر آدمی، به کارش اقتدا کند قسیم نار و جنتّش، ترازوی محبّتش که مؤمنان خویش را، ز کافران جدا کند گهی به مسند قضا، گهی به صحنۀ غزا گهی به جای مصطفی، که جان خود فدا کند علی‌ست فرد و بی‌نظیر، علی مجیر و دستگیر که نام دل‌گشای او، گره ز کار وا کند زکار قهرمانی‌اش، پُر است زندگانی‌اش نگین پادشاهی‌اش، به سائلی عطا کند امیر کشور عرب، ثنا کنان، دعا به لب بَرَد طعام نیمه‌شب، عطا به بی‌نوا کند ز کوی شاه اولیا، که مهر اوست کیمیا کجا روی، بیا بیا، که دردها دوا کند کنیم چون‌که های‌ و‌ هو، به پیشگاه لطف هو خدا نظر کند به او، علی نظر به ما کند دل علی گداخته، که با زمانه ساخته امام ناشناخته، ز خلق شِکوه‌ها کند ز قبر بنت مصطفی، کجا رود علی، کجا که نیست یار آشنا، دلش ز غم، رها کند سرشک بر دو عین او، ز اشکِ زینبین او که گریه بر حسین او، به یاد کربلا کند علی غریب و خون‌جگر، ز هجر یار نوحه‌گر کنار آن جدار و در، اقامۀ عزا کند (حسان) بگیر دامنش، قسم به حقّ محسنش گره‌گشای انبیا، حوائجت روا کند ✍مرحوم
شکر خدا که دست خدا دستگیر ماست لایق‌ترین خلیفه‌ی عالَم امیر ماست گیرم که دیگران همه سویی دگر روند راه علیِ عالیِ اعلا، مسیر ماست راهی که می‌رسد به حقیقت، به عاشقی راهِ امام منتخب بی نظیر ماست خاکیم، خاک مَقدم پُر فیض بوتراب در این مقام، مهر فروزان حقیر ماست در فکر چیست آدم کج فهم حق ستیز؟! روشن‌ترین چراغ هدایت غدیر ماست خَندق علی و بَدر علی و اُحد علی فتح الفتوح، کار امیر دلیر ماست نورش فروغ روشنِ شب‌های کائنات یادش شروع رویش گل در کویر ماست تا عالَمی به نام علی آشنا شود نامش مدام ذکر صغیر و کبیر ماست ✍ .
او را که خدا آینه‌ی خویشتنش کرد آورد به دنیا و یل بت شکنش کرد بر خاک نظر کرد علی، خاکْ طلا شد بر سنگ نظر کرد، عقیق یمنش کرد در معرکه هرکس به مصافِ علی آمد مولا زرهِ جنگی او را کفنش کرد تا دید عدو روبرویش تیغ علی را جان زودتر از ضربه فرار از بدنش کرد شد اوج سرافکندگیِ دشمن حیدر آن کار که با ناقه‌سواران، حسنش کرد در مکتب خود حضرت زینب به رقیه مدح علی آموخت و شیرین سخنش کرد از هجر علی کعبه عزادارترین شد طوری که فقط جامه‌ی مشکی به تنش کرد خوش عاقبت آن است که هنگام زیارت مرگ آمد و با شاه نجف هموطنش کرد ✍ .