#مدینه_امروز_شده_گل_باران
#حضرت_زهرا_ولادت
#سبک گل من چندین منشین غمگین
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
مدینه امروز شده گل باران
فاطمه جان آمدخوش آمد
تهنیت به شما همه یاران
فاطمه جان آمدخوش آمد
غنچه ی لب را وا کنیم باهم
فاطمه جان آمدخوش آمد
تا که بخوانیم کوثر قرآن
فاطمه جان آمدخوش آمد
روح آیینه ماه مدینه
فاطمه جان آمدخوش آمد
تا قیامت مهر تودرسینه
فاطمه جان آمدخوش آمد
موسم شادی شد بریزید گل
فاطمه جان آمدخوش آمد
بشنوید آهنگ خوش بلبل
فاطمه جان آمدخوش آمد
در امان باشد تا ز چشم بد
فاطمه جان آمدخوش آمد
مادرش خوانده سوره چارقل
فاطمه جان آمدخوش آمد
حضرت زهرا آمده دنیا
فاطمه جان آمدخوش آمد
جشن میلادش کرده ایم برپا
فاطمه جان آمدخوش آمد
جشن فاطمه تا که شد بر پا
فاطمه جان آمدخوش آمد
کرده دعوت از همگی زهرا
فاطمه جان آمدخوش آمد
مادر سادات مادرشیعه
فاطمه جان آمدخوش آمد
مادر زینب کن قبول از ما
فاطمه جان آمدخوش آمد
دل بتوبستیم عاشقت هستیم
فاطمه جان آمدخوش آمد
ازشراب عشق شما مستیم
فاطمه جان آمدخوش آمد
فاطمه باشد گل پیغمبر
فاطمه جان آمدخوش آمد
وصف او کرده سوره کوثر
فاطمه جان آمدخوش آمد
گل بریزید بر مقدم زهرا
فاطمه جان آمدخوش آمد
دامنش باشد چون حسین پرور
فاطمه جان آمدخوش آمد
می زنیم بردر خانه ی کوثر
فاطمه جان آمدخوش آمد
گویمش آندم مددی مادر
فاطمه جان آمدخوش آمد
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
شعر:علی اکبر اسفندیار«مداح»
@ewwmajmamolodi
شور حضرت زهرا سلام الله علیها
میرسه یه روز خوب از راه
این روزا رو هم تحمّل کن
هر جا که بریدی حتماً به
ام الانبیا توسل کن
ام الانبیا، مادر ستاره های عرش خدا
ام الانبیا، زندگیمو زیر و رو کن با یه نگا
ام الانبیا، صاف و ساده میگم التماس دعا
به دعای تو، به عطای تو، ای مادر محتاجم
به پناه تو، به نگاه تو، توو محشر محتاجم
به عنایاتت، به کراماتت، تا آخر محتاجم
اغیثینی، مادر مادر مادر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شأن فاطمه از اسراره
چون فراتر از بیاناته
انتِ منّی وَ انا مِنکِ*
گوشه ای از این روایاته
قدر و کوثره، خاک روی چادرش از عالم سره
قدر و کوثره، اونکه دستشو می بوسه پیمغبره
قدر و کوثره، مریمم به محضرش حاجت میبره
پدرم مولاس، مادرم زهراس، به به از این ریشه
فرموده بابات، جای دشمن هات، توو قعر آتیشه
می دونم آخر، گره هام مادر، با دستت وامیشه
اغیثینی، مادر مادر مادر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زندگی فاطمه حیدر
زندگی مرتضی زهراس
مگه بهتر از اینم اصلا
زن و شوهری تو این دنیاس؟
زهرای علی، علی مجنونه و تو لیلای علی
زهرای علی، بانوی حیدری و حورای علی
زهرای علی، هیشکی مثل تو نشد همتای علی
نفس حیدر، سوره ی کوثر، چه زیبا تعبیری
تویی ریحانه، چه کریمانه، دستم رو میگیری
به تو مدیونم، آره مجنونم، جانم چه تقدیری
اغیثینی، مادر مادر مادر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
*حدیث نبوی، بحار ج۴۳، ص ۳۲
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
وحید محمدی
۱٠ دی ۱۴٠۲
#حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا_شور
#حضرت_زهرا_ولادت
#حضرت_زهرا_ولادت
آن شب زمين مكه بر خود ناز مى كرد
با ناز خود درهاى رحمت باز مى كرد
آن شب حرم سر تا قدم حق را هدف بود
گوياى تكبير بلال از هر طرف بود
آن شب شفق در باغ دلها لاله مى كاشت
آن را به عشق يار هجده ساله مى كاشت
آن شب سحر سجاده ى دل باز مى كرد
قامت به قد قامت، مودّت ساز مى كرد
آن شب فلق شعر گل مهتاب مى خواند
از بهر غم، شادى، حديث خواب مى خواند
آن شب سپيده جامه بر تن چاك مى كرد
گرد ملال از روى احمد پاك مى كرد
آن شب زمان چرخ و فلك را تاب مى كرد
كلك قضا لوح قدر را آب مى داد
آن شب زمين آبستن شور و شعف بود
غواص دل آماده ى صيد صدف بود
آن شب منا شعر مباركباد مى خواند
زيبا سرود آن شب ميلاد مى خواند
آن شب خديجه بود و درد بار دارى
از باردارى بود كارش بيقرارى
آن شب ز تنهايى روانش رنج مى برد
رنج شكوفايى به پاى گنج مى برد
آن شب زنان مكه بر او پشت كردند
از او بريدند و نكوهش مشت كردند
آن شب درّ ناسفته اى، بحر كرم سفت
طفلى كه بودش در رحم با او سخن گفت
آن شب ميان آن دو اسرارى مگو بود
وقت شكوفايى نخل آرزو بود
آن شب به مادر از بهشت و حور مى گفت
از مرگ ظلمت در ديار نور مى گفت
آن شب سحر آهنگ شادى ساز مى كرد
در را براى صبح صادق باز مى كرد
آن شب خديجه بود و آه جانگدازش
لطف خداى مهربان و سوز و سازش
آن شب بهشتى بانوان امداد كردند
با يارى خود قلب او را شاد كردند
آن يك به دستش ساغرى آكنده از مُل
آن يك برايش سندس و استبرق و گل
آن يك به پايش با ترنم لاله مى ريخت
لبخند از لب در، ديار ناله مى ريخت
آن يك برايش باده در پيمانه مى كرد
آن يك پريشان گيسوانش شانه مى كرد
مريم به گوشش آيه انجيل مى خواند
آسيه بهرش داستان نيل مى خواند
سارا برايش عود و عنبر دود مى كرد
او را مهيا بهر يك مولود مى كرد
ناگه خدا از راز هستى پرده برداشت
آهنگ فتح نور در شهر سحر داشت
تا مصطفى را ابتران ابتر نخوانند
شعر هجا در وصف پيغمبر نخوانند
ام القرا آيينه دار نور گرديد
چشم كج انديشان عالم كور گرديد
كون و مكان را ذات حق زيب و فرى داد
بر خاتم پيغمبرانش دخترى داد
آن هم چه دختر نازنين و ناز پرور
دختر نه بلكه بر يتيم مكه، مادر
بالاتر از او بين زنها دخترى نيست
در امتحان همسرى شد نمره اش بيست
هر تار مويش آيه حبل المتين است
بر حلقه ى انگشتر خاتم، نگين است
آمد به دنيا عصمت كبراى سرمد
ام الائمه فاطمه ام محمد
آمد به دنيا شاهكار كلك خلقت
گنجينه شرم و حيا و كان عصمت
آمد به دنيا آنكه نورش منجلى بود
معراج احمد بود و منهاج على بود
آمد به دنيا آنكه هستى هست مستش
از مستى هستى بشر شد پاى بستش
گر او نبودى هستى عالم نبودى
مشهودى از آب و گل و آدم نبودى
گر او نبودى زندگى بى محتوا بود
در پرده ابهام آيات خدا بود
او رحمتى بر رحمةللعالمين است
او زينت آيات قرآن مبين است
بر جسم ختم الانبيا روح است زهرا
بر كشتى عدل على نوح است زهرا
آئينه دار نهضت پيغمبر است او
بهر پدر دلسوزتر از مادر است او
مظهر خدا هست و خدا را اوست مظهر
ساقى على هست و على را اوست كوثر
شرمنده از نور جمالش آفتاب است
درس نخستين بر زنان حفظ حجاب است
لبهاى ختم الانبيا بوسيد دستش
پيمانه صبر على گرديد مستش
از بس كه داده ذات حق قدر و مقامش
قد قامت احمد بود از احترامش
بى فاطمه نام نبى معنا ندارد
فرقى على با حضرت زهرا ندارد
#ژولیده_نیشابوری
#حضرت_زهرا_ولادت
ما شیعه ایم و شیعه ی مولا شدن خوش است
در بین نوکران علی جا شدن خوش است
دریا علی و قطره تمامی کائنات
قطره به قطره راهی دریا شدن خوش است
ما بی علی محلّی از اِعراب نیستیم
با مرتضی هر آینه معنا شدن خوش است
یک «یا علی» بگو که مسیحا دمت کنند
یک «یا علی» بگو که مسیحا شدن خوش است
قبله علی و قبله نما فاطمه بُوَد
در روبروی کعبه فقط تا شدن خوش است
سوگند می خورم به علی که در این جهان
تنها گدای حضرت زهرا شدن خوش است
سلمان شدن همان و سلیمان شدن همان
با نوکری فاطمه آقا شدن خوش است
تنها گلی که سر سبد خلق عالم است
روح دو پهلوی نبی الله خاتم است
آمد کسی که خیر کثیر پیمبر است
خیر کثیر … نه … نه … به والله کوثر است
بی فاطمه که شیر خدا همسری نداشت
بی شک و شبهه فاطمه همتای حیدر است
وقتی علی و فاطمه آیینه ی هم اند
با این حساب فاطمه هم مرد خیبر است
حتی ابونعیم و سیوطی نوشته اند :
از مریم و خدیجه و حوا هم او سر است
من مانده ام که روز جزا او چه می کند
با چادری که سایه ی صحرای محشر است
محشر مقام فاطمه محشر به پا کند
روز جزا شفاعت او چیز دیگر است
تنها نه مادر حسنین … مادر همه است
روز تولدش به خدا روز مادر است
اخلاص و قدر و فاطر و نور و تبارک ست
میلاد با سعادت کوثر مبارک است
زهرا همان که آینه ی کردگار بود
خورشید، در مقابل نورش غبار بود
سلمان چه دید؟ دید که می چرخد آسیاب
وقتی که او مقابل پروردگار بود
نُه سال نَه … که از ازل … آغاز بی زمان
حیدر،«خدای عشق»، به عشقش دچار بود
هر چار فصل عمر علی از وجود او
اصلاً خزان نداشت تماماً بهار بود
«تکبیر» و «حمد» و گفتن «تسبیح» جای خود
تسبیح او به ذکر «علی» در شمار بود
زهرا نگو بگو اسد شیر حق، علی
با تیغ خطبه اش دو جهان تار و مار بود
حامی محکم و پر و پا قرص مرتضاست
حیدر بدون فاطمه بی ذوالفقار بود
وقتی که ذوالفقار علی رام فاطمه است
حتماً «وَ إن یکاد» علی نام فاطمه است
خورشید مصطفی که ضُحایش زبانزد است
مصداق هل اتاست، عطایش زبانزد است
جبریل هم ز سفره ی او رزق می گرفت
زیرا شنیده طعم غذایش زبانزد است
بیتش شده محل عبور و مرور وحی
پیغمبر است و غار حرایش زبانزد است
حورا الانسیه شدنش جای بحث داشت
از بس که این فرشته … نمایش زبانزد است
آیینه ای که پرتو او را کسی ندید
رفته به مادرش که حیایش زبانزد است
همسایه از دعای شبش نور می گرفت
در بین خاص و عام، دعایش زبانزد است
یک پنجم زمین به صداقش در آمده
با این حساب، لطف خدایش زبانزد است
آری خدا خدایی خود را به پاش ریخت
اصلاً عجیب نیست بهایش زبانزد است
مریم اگر دو وعده غذاش آسمانی است
زهرا همیشه مائده هاش آسمانی است
ای مادری که خلقت عالم به نام توست
دنیا هنوز محو شکوه مقام توست
آدم به اسم اعظم تو ارتقا گرفت
این هم یکی ز معجزه ی ختم نام توست
«یا فاطرُ بفاطمه» ذکر گشایش است
این تازه گوشه ای ز فیوضات عام توست
ای کوثری که ساقی تو مرتضی بُوَد
تنها نه او … که کلّ جهان مست جام توست
حتّی نبی که اوج مقامش مُبرهن است
با پا شدن به پای تو در احترام توست
آیات هل اتی که نشانی ز بندگی است
یک چشمه از سحاب ثواب صیام توست
روزی سه بار کار تو شمس الضّحایی است
با این حساب رونق ما از قوام توست
یک آسیاب دستی و یک قطعه ی حصیر
این ها همان جهیزیه های امام توست ….
… این ها نشان دهنده ی زهد و کرامت است
یعنی که سادگی و قناعت پیام توست
مادر! اگر چه رنج فراوان کشیده ای
می آید آن زمان که دو عالم به کام توست
با پهلوی شکسته و کودک به روی دست
می آیی و تقاص مدینه کلام توست
این بیت آخر است نوشتم برای تو
هستی من فدای تو و بچه های تو
#محمد_فردوسی
#حضرت_زهرا_ولادت
#رباعی
درکش سخت است و فکرها کوتاه است
از شان و مقام او خدا آگاه است
در بدو تولد به سخن آمد و گفت
بعد از پدرم علی ولی الله است
#آرش_براری
....
بطحا ز زمین شوق پریدن دارد
گلبانگِ تفاخرش شنیدن دارد
هنگام اذان به گوش زهرا گفتن
خورشیدِ رخِ رسول دیدن دارد
#علیرضا_قاسمی
1734695531859_-2147483648_-210058.ogg
1.9M
سرود شور ولادت حضرت زهرا (س)
چه خبری از این، قشنگ تر
اومده به دنیا، یه دختر
زیر لبش آروم، پیمبر
داره میگه اللهُ اکبر
زهرا اومد و، زندگی زیبا شد
زهرا اومد و، مادری معنا شد
زهرا اومد و، شد خدیجه مادر
زهرا اومد و، مصطفی بابا شد
با نور این ستاره شد
نورانی تر شب زمین
مروارید بهشتیُ
توو آغوش صدف ببین
میخنده زهرا توو دامان ام المومنین
مبارک بادا مبارک بادا
به حضرت طاها
مبارک بادا مبارک بادا
ولادت زهرا
.............
پاشو بیا بیدار، شو از خواب
علی میده عیدی، به اصحاب
بیا بگو تبریک، به زینب
بیا بگو تبریک، به ارباب
اومد اونی که، زیر پاشه جنت
اومد اونی که، خندشه بی قیمت
اومد اونی که، خادمش مریم شد
اومد اونی که، داره خیر و برکت
انسیه ی خدا نما
حوریه ی فلک نشین
ما فوق هر وهم و خیال
در توصیفش بسه همین
الگوی مادری شد واسه ی ام البنین
مبارک بادا مبارک بادا
به حضرت مولا
مبارک بادا مبارک بادا
ولادت زهرا
وحید محمدی
۳۰ آذر ۱۴۰۳
#حضرت_زهرا_ولادت
#حضرت_زهرا_شور
#حضرت_زهرا_سرود
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین