🔰خوابی که خبر از شهادت مهدی را داد
🔸دو روز مانده به #شهادت مهدی مادر بزرگش خوابی می بیند. وی در این خواب می بیند که از یک #زیرزمین تاریک و غبار آلود? آقایی نورانی بیرون آمد. از آن اقا پرسید که اینجا کجاست وی پاسخ داد " آمده ام سرباز خسته #دمشقم را ببرم "
🔹این خواب دو روز بعد با #خبرشهادت مهدی تعبیر شد و با صحنه هایی که خانواده شهید در معراج شهدادیدند مطابقت پیدا کرد.
🔻مادر شهید می گوید: صد در صد از #راهی که انتخاب کردم راضی هستم و این باعث #افتخار من است. اگر برای مهدی غیر از این پیش می آمد من باید شــک می کردم. #شهادت لیاقتش بود.
🔸مهدی حالت خاصی داشت. هیچ وقت نمی توانستم وی را با #دل_سیر نگاه کنم. برای همین هر وقت می آمد جلوی پایم می نشست سریع بلند می شدم یا می آمد جلویم می ایستاد سرم را پایین می انداختم گویی قلبم? کَنده می شد. این حالت را از کودکی نسبت به #مهدی داشتم. هر وقت در نماز می نشست ساعت ها دست به دعا بود وگردنش کج. من میگفتم خدا من که نمی دانم این چه می خواهد هر چه می خواهد #حاجت_روایش کن.
#شهید_مهدی_عزیزی