🌺
🌹 #مرام_شهدایی 🕊🕊
🔰 #عملیات پیش آمد. ماندگار شد.
من هم خسته شده بودم .هم روحی ، هم جسمی .دو سه ماه بود توی منطقه بودم.
گفتم : پس من یه هفته میرم تهران و برمیگردم .
نگاهی کرد و گفت : اسماعیل! میری ، برمیگردی میبینی #عمار شهید شده ها !
با خنده رو به جمع گفت : من مینویسم اگه بمونه #شهید میشه !!
خندیدم و گفتم😄 : تا مارو با پرچم🇮🇷 نفرستی ، دست از سرمون بر نمیداری !
دوباره گفت : اسماعیل!
دست ما رو توی حنا نگذاری ها ، زود برگرد.
دم غروب 🌥بود. همدیگر را بغل کردیم .
رفت روی پله نشست. دستش را گذاشت زیر چانه اش، خیره شد به آسمان . حالتش گرفته بود . #خداحافظی کردم👋.
آمدم سمت #زینبیه ،سر سفره ناهار بودیم .
یکی از بچه ها گفت : شنیدید دو نفر از بچه ها شهید شدن⁉️
گفتم :کیا ؟!
گفت : میثم وعمار ...
📚 کتاب عمار حلب
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌹
#شهید_میثم_مدواری 🌹
@fadayiane_banoye_damshgh
#جسمی_که_ذوب_شد
✍کوله پشتی اش پر از گلوله آتیش گرفت. نتونستند کوله رو ازش جدا کنند
از بچه هاخواست به راه خودشون ادامه
دهند و با #چفیه دهان خودش رو بست
تا #عملیات لو نرود
تنها کف #پوتینهاش که نسوز بود باقی ماند
✍پ.ن: استاد شهید مرتضی مطهری:
چه معنی کنم #شهید را⁉️
❣اگر شور یک عارفِ #عاشقِ پروردگار را با منطق یک نفر مصلح با همدیگر ترکیب کنید از آنها #منطق_شهید در می آید....
#شهید #علی_عرب
#لشکر۴۱ثارالله
#کربلای۱