eitaa logo
فداییان بانوی دمشق
903 دنبال‌کننده
28هزار عکس
11.3هزار ویدیو
151 فایل
#شهدا_علمداران_سپاه_عشق با مطالب شهدایی، مهدویت، تحلیلی_بصیرتی و فرهنگی🌷 با ما همراه باشید 🌸ارتباط با خادم کانال🌸 @tasnim2060
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 از شهدای خانطومان بخوانیم(!) 📨کاروان عشق به 🎬 حدود یکماهی بود که برادر بهمن قنبری بدنبال حضور درسوریه به هردری میکوبید. برادر بهمن دوست قدیمی بنده ازدوران دفاع مقدس بود و ما درسال های دوران دفاع مقدس خاطرات زیادی باهم داشتیم. ازطرفی بنده حقیر کاملا توانایی ومهارت ایشون رامیدانستم. تلفن همراهم زنگ خورد. برادر بهمن قنبری تماس گیرنده بود. جواب دادم باهم احوالپرسی کردیم .میدانستم که دوستان قدیمی بدنبال پرواز هستند. لذا حدس زده بودم که برادر بهمن چه میخواهد بگوید. برادر بهمن گفت : حاجی بدنبال رفتن به اونطرف هستم. گفتم:کجا؟ گفت:سفرعشق به شوخی گفتم : آمدی دیرامدی ، حالا چرا؟ گفت:آمدم و با آمادگی اومدم. گفتم:تفضل (بفرمایید) قولی بهش دادم و این قول ها همیشه بااین اشاره همراه بود ان شاالله به امید خدا مجوز رابا اشک هایتون از حضرت زینب (س) بگیرید. یکهفته قبل ازاعزام تماس گرفتم گفتم: بهمن آماده ای؟ بهمن گفت:بله حاجی خیلی وقت ها قبل آماده شده ام. گفتم:سفرعشق نزدیکه. گفت:خداروشکر و برای چند نفر دیگر ضامن شد که بیایند. گفتم:بهمن جان اصلا مقدور نیست. فقط خودت بیا و به کسی هم اطلاع نده. بهمن چشم گفت وخدا حافظی کردیم. شب موعود فرارسید. سه شبانه روز زودتر سفرعشق آهنگش بصدا دراومد. ساعت حدود۱۰/۳۰ شب بود با بهمن تماس گرفتیم که امشب خودت رابه لشکر برسون ... وقتی که برادر بهمن به جمع کاروان عشق پیوست ؛ اکثرا بهمن را نمیشناختند هرفردی ازنگاه خود به بهمن مینگریست. جوانها :بهمن را پیر وشاید ناتوان و بچه هایتوپخانه وادوات کامل ازتوانایی بهمن آگاه بودند. بنده حقیر فهمیدم که ابهامی در اذهان مسافرین عاشق وجود داره که سریعا وارد عمل شدم وبا اطلاع رسانی نگاه به بهمن عوض شد. سفر آغاز شد. ایستگاه به ایستگاه رفتیم تا به بهترین مکان رسیدیم. اشکها جاری دلها آشفته ، آرزوها زیاد ، مطالبات از حضرت هم زیاد بود. و هر فردی راز خواسته های خود را با بی بی دوعالم میگفت. دراین بین بهمن حج خود را میدانست .احتمالاً ارزوی داشت ؛ چون بهمن ورحیم وشعبان وصادق نژاد .شیرزاد. ید ا.(..و... از جاماندگان آن دوران طلایی بودند . کاروان عشق به کربلای رسید ومنتظر ماند. حماسه هارقم خورد و بهمن عزیز یکی از این حماسه سازان بود. چشمان دیدبانان بصیر شواهد ۲۵کربلا آرامش واسایش را از تکفیری ها گرفته بود. در میمنه ومیسره جبهه لشکر دو شیرمرد مازنی عرصه را بر دشمنان تنگ کرده بودند ... وتلاشهایشان با هدیه جانشان درراه دوست محقق گردید فانی درمعبود شدند و عند ربهم یرزقون گشتند، شربت شهادت رادر غروب ۱۶ اردیبهشت نوشیدند. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد🌹 : فرمانده عملیاتی لشکر ۲۵ کربلا @fadayiane_banoye_damshgh
💠💠 از شهدای خانطومان بخوانیم(!) 📨کاروان عشق به 🎬 حدود یکماهی بود که برادر بهمن قنبری بدنبال حضور درسوریه به هردری میکوبید. برادر بهمن دوست قدیمی بنده ازدوران دفاع مقدس بود و ما درسال های دوران دفاع مقدس خاطرات زیادی باهم داشتیم. ازطرفی بنده حقیر کاملا توانایی ومهارت ایشون رامیدانستم. تلفن همراهم زنگ خورد. برادر بهمن قنبری تماس گیرنده بود. جواب دادم باهم احوالپرسی کردیم .میدانستم که دوستان قدیمی بدنبال پرواز هستند. لذا حدس زده بودم که برادر بهمن چه میخواهد بگوید. برادر بهمن گفت : حاجی بدنبال رفتن به اونطرف هستم. گفتم:کجا؟ گفت:سفرعشق به شوخی گفتم : آمدی دیرامدی ، حالا چرا؟ گفت:آمدم و با آمادگی اومدم. گفتم:تفضل (بفرمایید) قولی بهش دادم و این قول ها همیشه بااین اشاره همراه بود ان شاالله به امید خدا مجوز رابا اشک هایتون از حضرت زینب (س) بگیرید. یکهفته قبل ازاعزام تماس گرفتم گفتم: بهمن آماده ای؟ بهمن گفت:بله حاجی خیلی وقت ها قبل آماده شده ام. گفتم:سفرعشق نزدیکه. گفت:خداروشکر و برای چند نفر دیگر ضامن شد که بیایند. گفتم:بهمن جان اصلا مقدور نیست. فقط خودت بیا و به کسی هم اطلاع نده. بهمن چشم گفت وخدا حافظی کردیم. شب موعود فرارسید. سه شبانه روز زودتر سفرعشق آهنگش بصدا دراومد. ساعت حدود۱۰/۳۰ شب بود با بهمن تماس گرفتیم که امشب خودت رابه لشکر برسون ... وقتی که برادر بهمن به جمع کاروان عشق پیوست ؛ اکثرا بهمن را نمیشناختند هرفردی ازنگاه خود به بهمن مینگریست. جوانها :بهمن را پیر وشاید ناتوان و بچه های توپخانه وادوات کامل ازتوانایی بهمن آگاه بودند. بنده حقیر فهمیدم که ابهامی در اذهان مسافرین عاشق وجود داره که سریعا وارد عمل شدم وبا اطلاع رسانی نگاه به بهمن عوض شد. سفر آغاز شد. ایستگاه به ایستگاه رفتیم تا به بهترین مکان رسیدیم. اشکها جاری دلها آشفته ، آرزوها زیاد ، مطالبات از حضرت هم زیاد بود. و هر فردی راز خواسته های خود را با بی بی دوعالم میگفت. دراین بین بهمن حج خود را میدانست .احتمالاً ارزوی داشت ؛ چون بهمن ورحیم وشعبان وصادق نژاد .شیرزاد. ید ا.(..و... از جاماندگان آن دوران طلایی بودند . کاروان عشق به کربلای رسید ومنتظر ماند. حماسه هارقم خورد و بهمن عزیز یکی از این حماسه سازان بود. چشمان دیدبانان بصیر شواهد ۲۵کربلا آرامش واسایش را از تکفیری ها گرفته بود. در میمنه ومیسره جبهه لشکر دو شیرمرد مازنی عرصه را بر دشمنان تنگ کرده بودند ... وتلاشهایشان با هدیه جانشان درراه دوست محقق گردید فانی درمعبود شدند و عند ربهم یرزقون گشتند، شربت شهادت رادر غروب ۱۶ اردیبهشت نوشیدند. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد🌹 : فرمانده عملیاتی لشکر ۲۵ کربلا @fadayiane_banoye_damshgh
💠 از شهدای خانطومان بخوانیم(!) 📨کاروان عشق به 🎬 روزهای ۲۰و ۲۱ فروردین ۹۵ با عملیاتهای تدافعی و آفندی رزمندگان ۲۵کربلا و فاطمیون و.... درجبهه های جنوب غربی حلب (خان طومان ، زیتان ، خاصه ، برنه و....) سپری شد. کشته های دشمنان تکفیری برروی خاکریزهای خطوط پدافندی و خط یاسر تبدیل به تل شده بود و شکست سنگینی به دشمن وارد شده بود. تعداد کشته های دشمن بیش از۲۰۰ نفر و زخمی های شان بالای۱۰۰۰نفر و تعدادی از تانک ها و نفربرها و خودروها و هلی شات ها منهدم گشت. عزای عمومی در اردوگاه دشمن برپاشده بود. ما هم برای حفظ آمادگی و مقابله با حملات بعدی دشمن به سرعت تقویت جبهه را انجام میدادیم. یکی از اقدامات ویژه این مرحله بررسی آمار شهدا و مجروحبن خودمان بود. با تشکیل جلسه سریعا وضعیت راجویا وجمع بندی کردیم . از حماسه رزمندگان گردان ناصرین لشکر درخط یاسر تلفات سختی به جبهه النصره تحمیل شده بود. دراین حماسه سازی نقش برادر کلیدی بود. انچنان با تکفیری ها جنگید که هر نوع موفقیتی را از آنان سلب کرده بود. این مجاهد فی سبیل الله به همراه دو رزمنده دریک نبرد تن به تن به اسارت دشمن درآمدند. یادشان گرامی وان شاالله گشایشی در آزادیشان ایجاد شود. 🌹 @fadayiane_banoye_damshgh
💠 از شهدای خانطومان بخوانیم(!) 📨کاروان عشق به 🎬 پس از درگیری شدید با تکفیریها در عصر۲۰ و شب ۲۱فروردین ۹۵ و تحمیل تلفات و خسارت سنگین به دشمنان تکفیری وشهادت و و مفقودی برادر ، عملیات ویژه ای درقرارگاه تاکتیکی در خان طومان برای بازپس گیری روستای خالدیه خان طومان طرح‌ریزی شد. جمعی از دوستان و فرماندهان دراین هیئت طرح‌ریزی بودند. بافراخوان نیروی احتیاط که از برادران سیستانی بودند امادگی ها بیشتر گشت. گردان احتیاط درکنترل عملیاتی ۲۵ قرارگرفت. برادر عبدالله فرمانده میدانی انتخاب شد. عملیات فوق درساعت ۵ صبح شروع شد. الحمدا... باموفقیت ودر یک رزم عالی روستای خالدیه فتح شد. دراین عملیات نیز تلفات سنگینی به دشمن وارد شد. بااین عملیات ناکامی های درجبهه خان طومان تکمیل شد. از برادران سیستانی تنها شهید این عملیات بود. رزم بی امان وپیوسته رزمندگان# لشکر۲۵ درسراسر سوریه پیچید ولرزه برپیکر دجالان امروز انداخت. یاد آن حماسه و حماسه سازانش گرامی باد 🌹 : فرمانده عملیاتی لشکر ۲۵ کربلا @fadayiane_banoye_damshgh
💠 از شهدای خانطومان بخوانیم(!) 📨کاروان عشق به 🎬 یاد وخاطره حماسه سازان روز عید مبعث اردیبهشت سال۹۵ گرامی باد. تعدادی از رزمندگان ۲۵ درخان طومان حلب مشغول نبرد با تکفیری ها بودند . روز دران سرزمین روز بیاد ماندنی وجهادی برای رزمندگان اسلام وخانواده های شان درایران اسلامی بود. نبردی سخت وسنگین بین امت واقعی وامت انحرافی (تکفیری) به وقوع پیوست . درصف حق لبیک گویان حسینی وزینبی. درصف باطل لبیک گویان اموی ومروانی، عثمانی. دراین نبرد حسینیان آنچنان میدان نبرد را بر انها جهنمی ساختند تابدون معطلی هوس همنشینی با رسول الله وبهشت نکنند . شیرمردان علوی تبار لشکر خدا بامقاومت عاشقانه بیشترین تلفات وخسارت را بر انان وارد کردند. تعدادی از همرزمان ویاران ناب به ملکوت اعلی پرواز کردند وعندربهم یرزقون گشتند. شهیدان : هدیه انقلابی والهی های علوی تبار به اهل بیت پیامبر اکرم (ص) دراین روز بوده است. روحشان شاد و راهشان پررهروباد.🌹 : فرمانده عملیاتی لشکر ۲۵ کربلا @fadayiane_banoye_damshgh
💠 از شهدای خانطومان بخوانیم! 🔖 به حضرت زینب (س) 💠 درعملیات و تهاجم سنگین دشمنان تکفیری به مواضع در تاریخ های ۱۶و ۱۷اردیبهشت ۹۵ . مقاومت عاشورایی توسط رزمندگان ۲۵ درمقابل آنان صورت گرفت. رزمندگان اسلام ضمن دفاع عاشورایی بصورت تاخیری موضع به موضع جابجا وعقب میامدن. دشمن تکفیری باتمام توان ودیوانه وار فشار می آورد. نیروها هم به نبرد تن به تن مانع ازرسیدن دشمنان به اهدافشان میشدند. برای کمک رسانی وپشتیبانی از نیروهای گردان های یاسر ومالک که درشهرک خان طومان بودند باید راه دسترسی باز شده ودر کنترل خودی قرار میگرفت. لذا نیروهای احتیاط دراختیار یگان قرارگرفت. هماهنگی های لازم با برادر که کارهای خط راانجام می داد انجام گرفت. برادر رحیم درسمت چپ و برادر درسمت راست درحال مقابله بودند. مقرر شده بود که برای اجرای عملیات بهم دست بدهند وبه مواضع دشمن هجوم ببرند. بابی سیم باهم هماهنگ شدند و منتظر دیدار واخرین هماهنگی ها. برادر رحیم: علی علی / رحیم برادر عابدینی: بگوشم بفرما رحیم : علی جان کجایی؟ علی :نزدیک شما هستم. وچند دقیقه دیگر به شما ملحق میشم. رحیم:علی جان بیا که باهم یک کار ویژه داریم. علی: تاچند دقیقه دیگه پهلویت هستم رحیم: یاعلی چند دقیقه بعد بهم رسیدند وعاشقانه به صف دشمن زدند وبا هم به رسیدند وعندربهم یرزقون گشتند ‌. عزیز شهدشیرین شهادت برشما گوارا باد. 🌹 : فرمانده عملیاتی لشکر ۲۵ کربلا @fadayiane_banoye_damshgh
💠 از شهدای خانطومان بخوانیم! 🔖 به حضرت زینب (س) 💠 پس از نبردهای ۲۰و ۲۱ فروردین ۹۵ در حلب بود ؛ حمله دشمنان تکفیری سنگین بود ولی به لطف پروردگار عالم با رزم بی امان حرم وتحمیل تلفات وخسارات به آنان سپری شده بود. جلسه ای درمقر تاکتیکی یگان تشکیل شد . نماینده ومشاور عالی فرماندهی نیروی درجلسه حضور یافت. گزارش گیری محدود انجام گرفت. تذکرات لازم جهت آمادگی بیشتر داده شد. درجمع حاضرین که فرمانده گردان بود پرواز کرده بود وجای خالیش کاملا مشهود بود. سپس نماینده فرماندهی سپاه درسوریه سخنانی را از زبان فرماندهی دروصف حماسه سازی ۲۵ گفت واز جانفشانی شهدا وجانباران ورزمندگان لشکر قدردانی نمود. آن حماسه مقاومت عاشورایی دراردوگاه خودی ودشمن زبانزد شده بود. خودی ها به رزم لشکر۲۵ می بالیدند. ودشمنان تکفیری لرزیدن که عاشقان عاشورایی حضرت زینب (س)چه ها خواهند کرد. یادوخاطره شهدای این مرحله از مردان غیور گرامی باد 🌹 : فرمانده لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا @fadayiane_banoye_damshgh
🌺 💠 #کلام_شهید ✍همسر مهربانم! تنها وصیتم به تو این است که دوقولوهایم را درست تربیت کنید. امیر مهدی باید مثل من پاسدار شود و البته پاسدار تکاور #لشکر ۲۵ کربلا که مستقیم با دشمن بجنگد. #شهید_مدافع_حرم #حسین_مشتاقی 🌹 @fadayiane_banoye_damshgh
┈••♦️✬🌼✬♦️••┈ بخشی از توبه نامه شهید سیزده ساله دفاع مقدس: «پناه می‌برم به خدا از این که: از این که حسد کردم از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی‌دانستم از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم از این که مرگ را فراموش کردم از این که در راهت سستی و تنبلی کردم.... از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خنده‌دارتر از همه هستم ... از این که .. علیرضا در حمله والفجر مقدماتی در منطقه با اصابت ترکش و تیر به دست و پا و به خصوص روده و شکم بشدت زخمی و بعداز دو روز، در نیمه شب جمعه ۲۹ بهمن ۶۱ با جمله در ۱۳ سالگی به شهادت رسید. ۲۷محمدرسول_الله ┈••♦️✬🌼✬♦️••┈
🔴 #زن_و_شوهر_سیاسی 💠 وقتی به تاریخ نگاه می‌کنیم زن و شوهری را در جبهه باطل و #لشکر عمر سعد و زن و شوهری را در جبهه حق و لشکر سیّدالشهدا علیه‌السلام می‌بینیم. ما نیز جزئی از تاریخ آیندگانیم که #قضاوت خواهیم شد. 💠 به یاد آوریم همسرانی را که در خانه‌های شهر #کوفه به یاری امام عصرشان نشتافتند و آنقدر در دنیای خود غوطه‌ور بودند که اصلاً نفهمیدند حسین و اصحابش را به مسلخ برده‌اند. زن و شوهرانی که فکر و ذهنشان فقط مشغول سیر کردن شکم خود و فرزندانشان بود و دین لقلقه‌ی زبانشان بود. 💠 و اکنون چشمان #مهدی_فاطمه علیهماالسلام به همسران عصر حاضر و تربیت کنندگان سربازان اوست. چشمان او به همسرانی است که مدافع تنها کشور و نظامی هستند که طبق روایات ما، زمینه‌ساز #ظهور است. 💠 سیاسی‌کاری و سیاسی‌بازیهای امروز، ما را از اصلِ #تقابل جبهه‌ی حق و باطل غافل نکند. از نقش خود و همسرمان در این کارزار عظیم غافل نشویم. #دشمن تمام توانش را برای مایوس کردن همسران و مربّیان سربازان جبهه‌ی حق گذاشته است. به مانند انبیاء و امامان خود سیاسی باشیم. حتماً از امور کشور و #نظام و دنیای اطرافمان بی‌خبر نباشیم که جنس این بی‌خبری از جنس بی‌خبری همسران کوفی و سوق‌دهنده به #باتلاق رفاه‌طلبی و امام‌ستیزی است.
✍کوله پشتی اش پر از گلوله آتیش گرفت. نتونستند کوله رو ازش جدا کنند از بچه هاخواست به راه خودشون ادامه دهند و با دهان خودش رو بست تا لو نرود تنها کف که نسوز بود باقی ماند ✍پ.ن: استاد شهید مرتضی مطهری: چه معنی کنم را⁉️ ❣اگر شور یک عارفِ پروردگار را با منطق یک نفر مصلح با همدیگر ترکیب کنید از آنها در می آید.... ۴۱ثارالله ۱
دادن بچه‌های گردان شهادت ... 📆جمعه ۲۵ مرداد ۱۳٦٤ اردوگاه کوزران انتخابات‌ چهارمین دوره ریاست‌جمهوری مسئول‌ صندوق" شهید سیدمهدی تهرانی‌نژاد"🌷 📸عکاس: حمید داوود آبادی ۲۷_حضرت‌_رسولﷺ