eitaa logo
فداییان بانوی دمشق
903 دنبال‌کننده
28هزار عکس
11.3هزار ویدیو
151 فایل
#شهدا_علمداران_سپاه_عشق با مطالب شهدایی، مهدویت، تحلیلی_بصیرتی و فرهنگی🌷 با ما همراه باشید 🌸ارتباط با خادم کانال🌸 @tasnim2060
مشاهده در ایتا
دانلود
❌ فقط یک ایرانی می تواند علیه خودش مطلب نشر دهد! ❓آیا مردم کشورهای اروپای مسیحی و قارۀ آمریکا هیچ گاه به بودن حضرت (ع) و بودن شان فکر کرده اند تا به خاطر عرق ملی و تعصبات ناسیونالیستی دینشان را کنار بگذارند؟! ❓آیا یهودیان و و تا به حال نسبت به بودن حضرت موسی (ع) و بودن دین خود تعصب به خرج داده اند و دین دیگری انتخاب کنند؟! ❗️پس چرا وقتی همین و به خاطر ترس از فراگیر شدن مکتب ، بحث عربی بودن دین اسلام را مطرح می کنند عده ای از ایرانیان ساده و ناآگاه به نشر این مطالب می پردازند؟! ❓آیا این فقط به خاطر کثرت هجمه های فرهنگی علیه ایران و ایرانی است یا آنکه سادگی و ناپختگی ما ایرانی ها نیز در این مساله دخالت دارد؟! 💎 فقط در است که گاه برخی، گوهر دست خود را از گردوی در دست دیگران کمتر می پندارند!😔 🔻آیا خداوندی که را در به نبوت برگزید باید خداوند عراقی دانست؟! 🔻آیا خداوندی که را در به نبوت برگزید باید خداوند مصری یا آفریقایی دانست؟! 🔻آیا خداوندی که را در به نبوت برگزید باید خداوند فلسطینی دانست؟! 🔻آیا خداوندی که را در برگزید ، باید خداوند را یونانی دانست؟! 🔻آیا خداوندی که زرتشت را در ایران برگزید باید خداوند را ایرانی دانست؟! ❓پس چرا خداوندی که (ص) را در به نبوت برگزید خداوند عربی و دین اسلام را دین عربی می نامند؟! 🚫 چرا یهودیان و مسیحیان، خداپرستی در اسلام را عرب پرستی می نامند اما خود یهودیت را آفریقایی پرستی نمی دانند و مسیحیت را آسیایی پرستی نمی خواند؟ ⛔️ چرا فقط یک ایرانی می تواند علیه مذهب خودش مطلب نشر دهد! ✅ حالا میفهمی که چرا باید.. سال 1984 کنگره ای با حضور 300 دانشمند درجه 1 شرق شناس از تمام جهان و یهودیا تو دانشکده تاریخ دانشگاه تل آویو با رهبری برومبرگ و زوینس و مایکل فیشر و برنارد لویس و کرامر، برای پیدا کردن راهی برای نابود کردن مردمی که نتونستن مثل ملتهای دیگه به استعمار بگیرنشون (خصوصا و خصوصا ایرانیا) برگزار بشه و بعد از ارائه 30 مقاله تو 3 روز به این نتیجه برسن که تا وقتی این مردم از قیام کربلا درس میگیرن و به انتظار قیام امام دوازدهم نشستن و تلاش میکنن ، هیچ راهی برای مقابله باهاشون ندارن ! پس باید لفظ و رو ازشون بگیرن..! و با ریختن دامن های کوتاه به سر دختراشون به جای بمب به سر پسراشون اونها رو فاسد کنن و با شبهه های جورواجور و تحریف و ارائه تاریخ دلخواه و تحریک تعصبات نژادی به سرشون هجوم ببرن, تا دیگه دختری نباشه که با الگو گیری از و و اخلاق , بچه ای رو چنان مادری کنه که به تقدس مردانگی و ایثار به سرش سربند "یا حسین" ببنده و از ناموس و کشور و آرمانش، جلوی ۳۴ کشور به سرکردگی امریکا و اسراییل و با اهرم صدام، ۸ سال مقاومت و دفاع کنه... حالا بند های پروتکول های اسراییل قابل فهم میشه که: "اگر ایران رو میخواهید ، تشیع رو از اونها بگیرید" @fadayiane_banoye_damshgh
💌 یکی از 4 پیشوای و موسس شافعی از حُبّ به امیرمومنان (ع) میگوید.. تا کی میتوانم عشق او را پنهان کنم..
فداییان بانوی دمشق
✡ عبدالکریم سروش در سخنرانی دانشگاه تهران تحت عنوان «مبانی نظری فاشیسم» جمهوری اسلامی را به سبب یهود
💠💠 کتاب‌های سفارشی CIA در تهران (5) ✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت بیست‌ویكم) 🌐 سکولاریسم مقدس آمریکایی (2) 1⃣ در مهمترین کتاب خود با پرداختن به نقش یهودی در «انتقال کودکان یهودی از آلمان به فلسطین» چنین فعالیت‌هایی را بر شکل‌گیری تئوری سیاسی او موثر می‌داند. و با ارائه جمع‌بندی‌ای از آراء آرنت می‌نویسد: ✍ «اندیشه‌ی » خطری برای در حوزه‌ی زندگی سیاسی است و شرط آزادی، یعنی تنوع و تکثر، را از بین می‌برد. در مسلخ دعوای حقیقتِ مطلق، انسانیت و روابط انسانی قربانی می‌شود. و و ، بدین‌سان کار ویژه‌ی واحدی دارند… مانع تنوع عقاید می‌شوند. تا حقیقتی «ثابت» نشده است، «آزادی» هست. آنچه با زندگی انسان رابطه‌ای عمیق و نزدیک دارد، نه حقایق علمی و فلسفی و مذهبی (کلاً حقایق عقلانی)، بلکه حقایق واقعی و منفرد و تاریخی است. 2⃣ این، روایتِ از لب‌لباب اندیشه‌ی سیاسی است که گرچه هیچ‌یک از مبانی معرفتی آن نیست و به اذعان منتقدان شهیر، مفروضات غلطی در دل خود دارد، اما ایران را فریفت، آنان را به سوی و کشاند و در آخر به واداشت. از دهه 1360، اغلب نقدهای آنان به از تزهای منسوخ و بیانیه‌های سیاسی برآمد. 3⃣ البته و هیچ‌گاه نگفتند که با کدام مبانی عقلی، از ناتوانی و فلسفه برای ایجاد «رابطه‌ای عمیق با زندگی انسانی» دم می‌زنند. و هیچ‌گاه آشکار نشد که کدام مبانی علمی یا تجربه‌ی تاریخی، جواز تعمیم نظریه‌های نامعتبر آرنت را به فضای سیاسی ایران می‌دهد. 4⃣ هیچ‌گاه شرح ندادند که برپایه‌ی چه خبر و مصلحتی باید را به نفع کُشت یا چرا باید را به مسلخ آراء بُرد. فقط طوطی صفت، روخوانی و رونویسی می‌کردند؛ بدون شرح و نقدی. 5⃣ مثلاً، آرنت مسئله را برای توجیه «ضرورت سیاسی تاسیس » مدام به کار می‌برد و اساساً عناصر اندیشه‌اش در حول و حوش آن شکل گرفت. سال 1365، نیز با ارائه گفتاری در دانشگاه تهران تحت عنوان «مبانی نظری » آراء آرنت را تکرار کرد و را به سبب یک نظام فاشیستی خواند. 🔹 ادامه دارد... 📚 پیام فضلی‌نژاد ، ارتش سری روشنفکران ، تهران: شرکت انتشارات کیهان، چاپ پنجم، ص244و245 🔸 هشتگ اصلی:
فداییان بانوی دمشق
✡️ غلامحسین کرباسچی، شهردار تهران، به‌عنوان یک چهره «لیبرال» و «تکنوکرات» پیش از فعالیت سیاسی به ای
🎯 دولت سازندگی و طبقه متوسط جدید (3) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 31) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (7) 1️⃣ روند نامحسوس این آمیزش [ایران با غرب] به‌تدریج به چشم می‌آمد؛ خصوصاً وقتی تبعات برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی بروز کرد: 2️⃣ کرباسچی به‌عنوان یک چهره‌ی و پیش از هرگونه فعالیت سیاسی به ایجاد دگرگون‌سازیِ زیرساخت‌های اجتماعی و سیاسی پرداخت. او کوشید بافتِ «سنتیِ» را به‌سوی سوق دهد. ایجاد به‌ویژه در مناطق جنوب شهر تهران سبب‌ساز آشنایی صریح مردم با شد. انتشار به جریان‌سازی این فرهنگ جدید کمک کرد. شگفت آن‌که کرباسچی در همه‌ی این اقدامات سعی آشکاری بر جلوه کردن اقدامات خود داشت! 3️⃣ ناظران خارجی با دقت ادبیات و پروژه را رصد می‌کردند و به نتیجه رسیدند که باید آنان را سیاستمدارانی «عمل‌گرا» دانست. افسران جمع‌آوری اطلاعات «سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا» و اعضاء ارشد «شورای روابط خارجی آمریکا»، هردو روی یک ارزیابی اتفاق‌نظر داشتند: 👈 بنا به خود چندان روی مسائل و متمرکز نیستند. جهت اصلی آنان ادامه‌ی سیاستی بود که تصور می‌کردند اجرای آن برای ایران نتایج خوب «تکنولوژیک» و «فن‌سالارانه» به بار می‌آورد و در این مسیر، توجهی به یا «خلوصِ مذهبیِ سیاست‌هایشان» نداشتند! 4️⃣ این طیف به زعم : «شامل عمل‌گرایان و محافظه‌کاران تکنوکراتی است که در کلام سکولارند و علاقه‌مند به ایالات متحده هستند»! 5️⃣ شدت این علاقه، و را در مقاله‌ی مشترکِ «همان عمل‌گراهای خوب» در مجله‌ی سیاست خارجی به این نتیجه رساند که: «محافظه‌کاران عمل‌گرا آمریکا را بی‌نیاز از دخالت نظامی برای تغییر رژیم در ایران می‌کنند»! 🔸 هشتگ اصلی:
🌱🌸🌱🍃🌱🌸🌱 📗 ؟ (در جستجوی معنای زندگی) ✍دکتر مهدی خدامیان چهارم قسمت3⃣ ⛔️صادق هدایت سرانجام کرد، خودکشى او نشان از این داشت که او نتوانسته بود معماى زندگى را حل کند. خودکشى وقتى روى مى دهد که کسى مشکلى داشته باشد و دیگر حلّ آن مشکل را غیرممکن بداند. ❌وقتى کسى هیچ راه حلّى براى مشکل خود پیدا نکند، ممکن است دست به خودکشى بزند. ذهن انسان وقتى به مشکلى برخورد مى کند، سعى مى کند آن را حل کند، ولى وقتى حل کردن آن مشکل، غیرممکن جلوه کرد، اینجاست که ذهن تصمیم مى گیرد تا حل کننده مشکل را نابود کند و آن وقت است که خودکشى روى مى دهد. ☝️آرى، وقتى که یأس و به اوج خود برسد، وقتى انسان در زندگى به بن بست و رسیده باشد، وقتى انسان هیچ چیز و هیچ کس را شایسته دل بستن نیابد، آن وقت است که خودکشى به عنوان تنها راه نجات آشکار مى شود. ❣آرى، انسانى که به باور دارد، در اوج ناامیدى به خدا پناه مى برد و از او کمک مى طلبد، ولى کسى که در زندگى امروزى رها مى شود و خدا و مذهب را از زندگى خود کنار مى گذارد، دچار یأس و ناامیدى مى شود، او دیگر آرمان مقدّسى ندارد که به آن دل ببندد. ✅انسان نیاز به یک دارد تا آن مذهب، زندگى را براى او معنا کند و به سؤالات او پاسخ دهد و راه و جهت حرکت را به او نشان دهد. ✨✨✨ 💠خیلى ها به من مى گفتند که باید مسیر خودت را از خداشناسى آغاز کنى، آنها این مسأله را برایم مطرح مى کردند و از من مى خواستند تا زمانى که پاسخ این مسأله را نیافته ام مسیر کمال را نپویم، مدّت ها گذشت تا من فهمیدم که خدا، مسأله اوّل من نیست، خدا سؤال هاى دیگر من است، خدا حل مسأله هاى من است. ⁉️اصلاً چرا خدا مطرح مى شود؟ ✅خدا مطرح مى شود براى جواب گویى به مسأله خلقت انسان و جهان. باید دقّت زیادى نمود، به راستى که خدا سؤال نیست، جواب است. وقتى من وجود خودم را درک کردم، جهان هستى را دیدم، وسعت زمین و آسمان را فهمیدم، سؤال مى کنم که این ها را که آفریده است؟ من دنبال جواب این سؤال خود مى گردم. 👌انسان و جهان دو سؤال من هستند و من با جواب به این دو سؤال به خدا مى رسم. اگر به خدا باور نداشته باشم، نمى توانم انسان و هستى را تحلیل کنم، مگر مى شود این جهان با این عظمت، آفریننده اى نداشته باشد. ✨✨✨ ⁉️اگر من خدا را قبول نداشته باشم، اصلاً چرا زنده باشم؟ براى خوردن و خوش بودن؟ اگر دین در زندگى من نباشد، من به چه عشق و شورى زندگى کنم؟ بدون دین، زندگى من چیزى جز مسیر آشپزخانه و دستشویى نخواهد بود، زندگى من همانند زندگى یک حیوان خواهد بود. آیا براى این نوع زندگى، من نیاز به این همه سرمایه دارم؟ ❌کسانى که از دین جدا شده اند به رفاه و ثروت و قدرت و صنعت رسیده اند، امّا همان افراد به عصیان و پوچى ها رسیده اند و سر از کوچه خودکشى درآورده اند، آنان وقتى از همه لذّت هاى حیوانى سیر شدند دیگر دلیلى براى ماندن نیافتند و به مرگ پناه بردند. ⚠️هر چقدر که علم، بیشتر به عظمت هستى پى ببرد، انسان بیشتر خسته مى شود و مسأله او بیشتر مى شود، او با خود فکر مى کند و از خود مى پرسد که این جهان با این عظمت، چرا آفریده شده است؟ این که جواب این سؤال را مى دهد، کسى که این ایمان را ندارد به مى رسد. ✅این است که هستى را از بن بست و انسان را از پوچى ها نجات مى دهد. دین استعدادهاى بزرگ انسان را پیش چشم مى آورد و این استعدادها را شکوفا مى کند و او را رهبرى مى کند و او را از اسارت ها و بت پرستى ها جدا مى کند تا قدرت و علم و صنعت او را به بن بست نرساند. 👌آرى، دین در انسان آن باور را مى سازد تابتواند بار ثروت و قدرت و صنعت را به دوش بکشد و به این ها جهت بدهد. انسانى که مى خواهد به کمال برسد و به خداى خود نزدیک شود، در این دنیا چند روزى مهمان است، این دنیا، منزلگاه اوست، او از امکانات این دنیا بهره مى گیرد و مسیر کمال را ادامه مى دهد. 🌱🌸🌱🍃🌱🌸🌱
🌱🌸🌱🍃🌱🌸🌱 📗 ؟ (در جستجوی معنای زندگی) ✍دکتر مهدی خدامیان چهارم قسمت پایانی ⁉️آیا انسان را به سوى نیستى مى برد؟ عده زیادى وقتى به مرگ فکر کرده اند و دیدند که زندگى دنیا، دیر یا زود به پایان مى رسد و همه خوشى هاى آن نابود مى شود و مرگ بین آنان و عزیزانشان فاصله مى اندازد، اینجا بود که آنان به یا پوچى رسیدند.⚠️ ☝️فقط کسى مى تواند با اندیشه مرگ از پوچى و ناامیدى رهایى یابد که به جهان پس از مرگ و باور داشته باشد و بداند که مرگ، دریچه اى به سوى دنیاى بهتر و برتر است. آرى، مرگ است بین این جهان و جهان دیگر. مرگ، پایان زندگى نیست. ✅پرفسور «یونگ»، یک بود، او مى گوید: «بیشتر کسانى که نزد من مى آیند، افراد با تحصیلات بالا مى باشند که دردى بزرگ آنان را رنج مى دهد، این درد بزرگ، پوچى و نامفهومى و بى معنا بودن زندگى آنان است. انسان امروزه و سرگشته است و در جستجوى روح خود است و تا زمانى که نباشد او به آرامش نمى رسد. بى مذهبى باعث پوچى و بى معنایى زندگى مى شود». ⛔️آرى، کسى که است فکر مى کند که همه پدیده هاى هستى از روى تصادف و به دست طبیعت کور و کر به وجود آمده است. چنین کسى مرگ را پایان انسان مى داند. او زندگى را چیزى جز تکرارهاى بى نتیجه نمى بیند و به ملالت و خستگى و بیهودگى مى رسد. او نمى تواند به معماى آفرینش دست یابد و نمى تواند بفهمد که از کجا آمده است و چرا آمده است و به کجا خواهد رفت. ✨✨✨ ❣ بزرگ ترین نقطه اى است که من مى توانم به آن تکیه کنم، وقتى با خدا ارتباط مى گیرم و با او مناجات مى کنم، به قلب من مى آید و زندگى من، عمق پیدا مى کند. ارتباط با خدا به من نیرو مى دهد تا بتوانم سختى ها و مشکلات را تحمل کنم و بر آنان پیروز شوم. ❌عده اى به زندگى با مى نگرند و فریاد اعتراض برمى آورند که چرا زندگى همراه با درد و رنج است. آنان به دنبال یک زندگى راحت و آسوده اند، آنان فراموش کرده اند که بسیارى از دردها و رنج ها، وسیله اى براى تکامل انسان مى باشند، انسان فقط هنگامى مى تواند مسیر کمال را بپماید که در برابر جریان هاى مختلف قرار گیرد و به انتخاب بپردازد. تنها در میان رنج ها و گرفتارى هاى زندگى است که مس وجود انسان، طلا مى شود. 👌تا رنج و درد نباشد،، خوشى و شادمانى، معنا و مفهومى ندارد، زشت ها همواره نمایشگر زیبایى ها مى باشند. انسان فقط هنگامى ارزش زیبایى ها را درمى یابد که با سختى ها و زشتى ها روبرو شده باشد. اگر سرتاسر زندگى راحتى و خوشى بود، دیگر خوشى معنایى نداشت و زندگى به صورت یک پدیده و خسته کننده به نظر مى آمد. ✨✨✨ ✍در اینجا خاطره اى را نقل مى کنم: به کارگاه آجرپزى رفته بودم تا یکى از دوستانم را ببینم. در آنجا بود که با تولید آجر بیشتر آشنا شدم. 💠من همیشه خیال مى کردم که براى تهیّه آجر، ماده اى مثل چسب به خاک اضافه مى کنند تا آجر محکم شود. در آنجا دیدم که کارگران خاک را فقط با آب مخلوط مى کنند تا گل درست شود. بعد آن گل را قالب مى گیرند و به شکل آجر درمى آورند و سپس آن را در آفتاب قرار مى دهند تا خشک شود. 💠این آجرها بسیار سست بودند و حتّى اگر باران بر روى آنها مى بارید شکل خود را از دست مى دادند و دوباره به همان خاک تبدیل مى شدند. 🔥دوستم براى من توضیح داد که همین آتشِ داغ باعث مى شود تا این آجرها محکم و بادوام شوند، در واقع ارزشى که آجر دارد به خاطر همین آتش است. ☝️آن روز متوجّه شدم هر آجرى که به شعله آتش نزدیک تر باشد محکم تر مى شود و هر آجرى که از آتش دور باشد سست است. ‼️یکى از کارگرها آجرى را به من نشان داد و گفت: اگر بتوانى این آجر را با کلنگ بشکنى به تو جایزه مى دهم! این آجر از بتن و سیمان، محکم تر است زیرا بسیار نزدیک آتش بوده است. ✅آن روز من به فکر فرو رفتم و به یاد بلاها و سختى هایى که در زندگى پیش مى آید افتادم. به راستى، این مشکلات هستند که انسان را مى سازند و محکم مى کنند. 👌بارها شنیده بودم که خدا هر کس را بیشتر دوست دارد بلاى بیشترى براى او مى فرستد. بلا و سختى ها همان آتشى است که باعث مى شود ما قیمت پیدا کنیم، ارزش پیدا کنیم و ساخته بشویم. ✅آرى، روح انسان فقط در کوره بلا است که مى تواند از ضعف ها و کاستى هاى خود آگاه شود و به اصلاح آنها بپردازد. بلا چیز بدى نیست، بلا باعث مى شود تا از دنیا دل بکنیم و بیشتر به باشیم و به درگاه او رو آورده و تضرّع کنیم. اگر بلا نباشد دل ما براى همیشه اسیر دنیا مى شود، ارزش ما کم و کم تر مى شود، این بلاست که دل هاى ما را آسمانى مى کند. ... 🌱🌸🌱🍃🌱🌸🌱