فداییان بانوی دمشق
🎥🎞 مستند شهید رابع 🔴 به مناسبت ایام دستگیری و شهادت #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع
🔺به بهانه سالروز شهادت فقیه شهید شیخ فضل الله نوری
🔴اختلاف در جبهه حق
🔹جریان حق، در حرکت خود در طول نهضت های اسلامی همواره با دو مشکل در سر راه خود مواجه بوده:
🔺جریان متحجر و جریان سکولار.
🔹افتادن جریان حق بسمت هرکدام ازین دو جریان، حرکت حق را سال ها به تاخیر می اندازد. همانگونه که افتادن جریان اسلامی عدالت خواه عصر مشروطه در دام سکولارها، انقلاب اسلامی را ده ها سال عقب انداخت.
🔹عده ای از علما در حرکت حق خواهانه خود دوراندیشی لازم را داشتند و می دانستند حرکت و تحول چگونه باید باشد که منحرف نشود و دشمن اسلام نتواند آن را مصادره کند؛ کسانی همچون شیخ شهید فضل الله نوری، می دانستند چطور عمل کنند که در عبور از سلطنت، منحرف نشده و در دام روشنفکران سکولار نیافتند؛
🔹اما در عده ای از علما حساسیت نسبت به انحراف کم شد و دچار #خوشبینی و غفلت شدند.
🔹به نظر میرسد دلیل این غفلت در کسانی مثل آیت الله بهبهانی و طباطبایی #اعتماد_به_اطلاعات_غلط و در کسانی چون شیخ ابراهیم زنجانی #ضعف_شخصیت و #هوای_نفس بود.
🔹نتیجه این غفلت آن شد که شیخ فضل الله را در سکوتی مرگبار بر دار کردند و نهضت، از مطالبه ی مشروطه ی مشروعه، به مجلسی رسید که نیمش از انگلیس حقوق می گرفت و نیمش از شوروی!
🔹و چنانچه جلال آل احمد می نویسد: «از آن روز ( روز اعدام شیخ فضل الله نوری ) بود که نقش غربزدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای #غربزدگی، پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد.»
✅ #غفلت از علل اصلی #اختلاف_در_جبهه_حق بود. در حرکت به سمت حق، #بصیرت مانع می شود هدف اصلی جریان حق در سایه ظاهرسازی ها و وسوسه ها گم شود و فراموش شود و حرکت را به انحراف بکشاند.
📝 #رها_عبداللهی
📌حال براساس اینها یک نتایج عملی به دست میآید و وظایفی برعهده انسانهایی که معتقد به این مبانیاند، قرار میگیرد. فرق نمیکند؛ چه حکومت اسلامی باشد و حاکمیت و قدرت در دست اهل حق باشد، چه حکومت اسلامی نباشد -فرض کنید مثل دوران حکومت طاغوت باشد، یا انسانی باشد که در بین کفّار زندگی میکند- این وظایفی که عرض میکنم، در هر دو حالت بر دوش یکایک انسانها هست. این وظایف چیست که اینها نتایج عملی آن بینش است؟ من چند نقطه از این وظایف را مطرح میکنم:
🔹یک وظیفه عبارت است از عبودیت و اطاعت خداوند. چون عالَم مالک و صاحب و آفریننده و مدبّر دارد و ما هم جزو اجزاء این عالَمیم، لذا بشر موظف است اطاعت کند. این اطاعت بشر به معنای هماهنگ شدن او با حرکت کلی عالم است؛ چون همه عالم «یسبّح له ما فی الّسموات و الأرض»؛ «قالتا اتینا طائعین».
🔹 آسمان و زمین و ذرات عالم، دعوت و امر الهی را اجابت میکنند و بر اساس قوانینی که خدای متعال در آفرینش مقرّر کرده است، حرکت میکنند. انسان اگر برطبق قوانین و وظایف شرعی و دینی که دین به او آموخته است - عمل کند، هماهنگ با این حرکتِ آفرینش حرکت کرده؛ لذا پیشرفتش آسانتر است؛ تعارض و تصادم و اصطکاکش با عالم کمتر است؛ به سعادت و صلاح و فلاحِ خودش و دنیا هم نزدیکتر است.
🔹 البته عبودیت خدا با معنای وسیع و کامل آن مورد نظر است؛ چون گفتیم توحید، هم اعتقاد به وجود خداست، هم نفی الوهیّت و عظمت متعلق به بتها و سنگها و چوبهای خودساخته و انسانهای مدّعىِ خدایی و انسانهایی که اسم خدایی کردن هم نمیآورند، اما میخواهند عمل خدایی کنند.
👈 پس در عمل، دو وظیفه وجود دارد:
🔻یکی اطاعت از خدای متعال و عبودیت پروردگار عالم،
🔺دوم سرپیچی از اطاعت «انداد الله»؛ هر آن چیزی که میخواهد در قبال حکمروایی خدا، بر انسان حکمروایی کند.
🔹 ذهن انسان فوراً به سمت این قدرتهای مادّی و استکباری میرود؛ البته اینها مصادیقش هستند؛ اما یک مصداق بسیار نزدیکتر دارد و آن، #هوای_نفس ماست.
👈شرط توحید، سرپیچی کردن و عدم اطاعت از هوای نفس است؛ که این «اخوف ما اخاف»
#کتاب_ولایت_فقیه
#فصل_اول
#قسمت_چهارم