#علمی_پژوهشی
#فلسفه_فلسفه
🎙#بیانات_رهبر_انقلاب_دو_
✅ #مسئله_دوم که آقایان مطرح کردید، مسئلهی چشمانداز است. خیلی خوب است که شما به فکر چشمانداز ده ساله و بیست ساله و پنجاه ساله باشید. به نظر من آن چشمانداز بلند مدت - حالا چه فرض کنیم که این بلند مدت، به قول شما پنجاه سال است، یا سی سال است، یا بیست سال است - باید گسترش گفتمان فلسفهی اسلامی در دنیا باشد؛ این را هدف قرار دهید. امروز مطلقاً اینجور نیست، بلکه بعکس است. یعنی امروز در ایران مثلاً در محیط های دانشگاهی و علمی ما فلسفهی کانت بمراتب رائجتر و شناخته شدهتر است از فلسفهی بوعلی سینا. یعنی ابنسینای با این عظمت که همهی تاریخ بشر، از هزار سال پیش به این طرف، با اسم او درگیر است، در مجامع دانشگاهی ما حکمت و فکر فلسفیاش شناخته شده نیست به آن اندازهای که کتاب فکر فلسفىِ مثلاً کانت شناخته شده است. این یک مسئلهی مهمی است.
💠 ما باید عکس این را عمل کنیم. یعنی باید هدف را این قرار بدهیم که تفکر فلسفهی اسلامی - حالا با همان مشخصاتی که دارد؛ که خود این، جای بحث و گفتگو دارد که فلسفهی اسلامی چیست - در دنیا به عنوان گفتمان فلسفی شناخته شود، در دانشگاهها رواج پیدا کند، متفکرین عالم از آنها مطلع باشند، روی آنها بحث کنند، نقد و انتقاد کنند، در مجلات علمیشان منعکس شود. خب، این کار طبعاً متوقف به این است که شما کارهای بینالمللی داشته باشید؛ که حالا یکی از آقایان گفتند که ما این قضیه را نداریم.
❗️به نظر من ارتباطات بینالمللی شما با مجامع علمی باید زیاد باشد. امروز هم زمینهی دنیای اسلام آماده است. مثلاً فرض کنید مصر حالا یک مقداری درش باز شده است. خب، این «احمد طیب» خودش جزء علاقهمندان به فلسفهی ملاصدرا است؛ با اینکه میدانید در مجموعهی علمای اهل سنت، گرایش عقلی و فلسفی خیلی ضعیف است. آنجا کسانی هستند که با مسائل فلسفی و حِکمی ما تا حدودی ارتباط ذهنی و علمی برقرار کردهاند؛ خب از همین میشود استفاده کرد، ارتباطات را زیاد کنید، دعوتشان کنید، شما بروید؛ فقط برای مسائل حِکمی و عقلی و عرفانی و کلامی.
این هم یک نکته است که به نظر من خیلی باید به آن توجه شود.
مسئلهی امتداد که آقایان اشاره کردید به عرایض من، من اینجا در این کاغذی که یادداشت کردهام، مجدداً آن را ذکر کردهام. بله، فلسفههای مضاف - مثل فلسفهی علوم انسانی، فلسفهی روانشناسی - خوب و لازم است؛ اینها همان چیزهائی است که امتداد حکمت ما محسوب میشود؛ منتها تکیهی اساسی را باید بگذارید روی مسائل کلان جامعهی اسلامی؛ مثل حکومت.
🔰 ما وقتی به فلسفههای غرب نگاه میکنیم، میبینیم مسائلی مثل حکومت، اقتصاد، شأن مردم، شأن انسان، طبق نظرات آنها، حل میشود. اینها مسائل بنیادی شاخههای اصلی زندگی و جامعه است؛ اینها باید در فلسفه پاسخ پیدا کند.
البته بعضی از آقایان در این یکی دو سال اخیر به من گفتند که ما داریم در این مسائل کار میکنیم - حالا من در این خصوص ارزیابیای ندارم - باید در این زمینه کار شود. واقعاً برویم ببینیم بر اساس فلسفهی ما، شکل جامعه، بنیان سیاسی جامعه، حکومت در جامعه، به چه شکلی خواهد بود؛ یعنی ما برای مسئلهی حکومت، در فلسفه چه پاسخی داریم. نمیشود بگوئیم آقا فلسفه ذهنیات محض است و به مسائل زندگی و جامعه ارتباطی ندارد؛ این معنی ندارد. به نظر من بخش عمدهای از جاذبهی فلسفهی غرب، مربوط به این است. همچنین مسئلهی اقتصاد. بنابراین به طور کلی جهانبینی اسلام تبیین شود. مواد اصلی جهانبینی اسلام را مشخص کنید - مسئلهی انسان، مسئلهی خدا، مسئلهی ارتباط انسان و خدا، مسئلهی تکلیف - در فلسفهی اسلامی روی اینها کار شود. البته اینها پاسخهای روشنی هم دارد، در فلسفهی ما خیلی از اینها مسائل مبهمی نیست؛ اما باید این پاسخها منعکس شود، گفته شود.
📚 بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی
۲۳/۱۱/۹۱
#علمی_پژوهشی
#فلسفه_فلسفه
#فلسفه_در_کلام_بزرگان
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96