eitaa logo
فلسفه نظری
2.1هزار دنبال‌کننده
455 عکس
74 ویدیو
64 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻در گفت‌وگویی مشترک با حجت‌الاسلام‌والمسلمین رمضانی و استاد حشمت پور مطرح شد؛ ❇️ تبیین جایگاه علم فلسفه و ضرورت استفاده از آن در فهم معارف ◻️ فلسفه را بدون بدبینی، از اهلش بگیریم ◻️ روایات اعتقادی بدون فلسفه فهمیده نمی شود حجت الاسلام والمسلمین حسن رمضانی و استاد حسین حشمت پور در گفت‌وگوی مشترکی به جایگاه علم فلسفه و فواید آن پرداختند. در این گفت‌وگو به برخی شبهات در خصوص مخالفت برخی از بزرگان علمی با فلسفه و چرایی رویگردان شدن برخی دیگر از این علم پرداخته شده است. متن کامل این گفتگو به شرح ذیل است:👇 https://hawzahnews.com/xcC2W @HawzahNews / خبرگزاری‌حوزه
7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻سوای از اینکه ایشان بین ادبیات محاوره‌ای و ادبیات علم فیزیک خلط کرده و فکر میکنه هر کسی اسم انرژی رو میاره پس حتما منظورش انرژی معهود در علم فیزیک هست....باید گفت کسی بار اخلاقی روی علم نگذاشته..علم برحسب مبادی فلسفی که داره خواه ناخواه دچار ارزش گذاری اخلاقی وجهت گیری متافیزیکی میشود. مشکل امثال ایشون اینه که با نگاه پوزیتیویستی به سراغ علم رفته ومیخواهد حسب آن نگاه علم را از غیر علم تفکیک کنه...حال آنکه پوزیتیویسم سالهاست که شکست خورده ودیگه نمیتونه با این حرفها مرز وحدود علم رو از امور اخلاقی وجهت‌گیریهای فلسفی مشخص کنه...آیا واقعا میتوان انسان را از نگاه اخلاقی و جهت گیری ارزشی و غایات متافیزیکی رها کرد ؟؟ وگفت از اینجا تا آنجا کلا ارزش گذاری رو کنار بذار واز آنجا به بعد دوباره با نگاه ارزش گذارانه به همه چیز نگاه کن؟؟ اصلا خود همین مطلبی که ایشان بیان میکنه مبنی بر ضرورت انفکاک نگاه اخلاقی از علم، خود یک جهت گیری دستوری اخلاقی نیست؟؟ انسان بسی پیچیده‌تر از این تحلیلهای سطحی پوزیتیویستی است..... 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 💠فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
✍️ پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت فیلسوف غرب‌شناس دکتر کریم مجتهدی 🔻متن پیام: ◼️ بسم الله الرحمن الرحیم درگذشت استاد دانشمند جناب آقای دکتر کریم مجتهدی رحمةالله‌علیه را به جامعه‌ی دانشگاهی کشور و شاگردان فرزانه‌ی ایشان و خاندان مجتهدی تبریز تسلیت عرض میکنم. دانش عمیق، نگاه انتقادی به فرهنگ غرب که خاستگاه تحصیلیِ او بود و تربیت شاگردان فراوان، از ویژگیهای این فیلسوف غرب‌شناس بود. مغفرت الهی را برای او مسألت میکنم. سیدعلی خامنه‌ای ۱۴۰۲/۱۰/۲۶ ⌜@falsafeh_nazari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻: تنها امید من به نیروهای انقلابی است، به بسیج، به سپاه است. به اپوزسيون ابدا امیدی ندارم. بارها گفته ام ایران یک کشور دو پاره است. اگر نتوانیم یک زبان واحد ملی پیدا کنیم که در برابر هجمه نظام جهانی علیه ایران ایستادگی کند، این نیروهای اپوزسيون احمق بر ایران سوار می شوند. من دستم را به سوی پاسداران، نیروهای انقلابی اصیل، روحانیون روشن اندیش دراز می کنم که بیایند یک گفتمان وفاق ملی برای حفظ ایران تشکیل دهیم. 💠فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
از جمله مسائل متداول بین اهل طریقت این است که به هنگام شنیدن نام امیرالمومنین(ع) لفظ مقدس هو را استعمال میکنند. اول باید پرسید مدلول هو چیست وبه چه معناست؟ دوم آنکه آیا میتوان نام امیرالمومنین(ع) را به هنگام شنیدن ویا تلفظ هو به کار برد؟ به اذعان عرفا خداوند متعال دارای دو حیث و بُعد میباشد: ۱_مقام ذات ۲_مقام الوهیت ۱_مقام الوهیت: آنجا که انسان خدا را یاد کرده و او را صدا میکند، از او سخن گفته ودر تعریفش مطالبی بیان میکند،فی‌الواقع درحال بیان اسماء وصفات اوست، هرکسی هرچه از خدا بگوید اسماء او را بیان میکند.خدا همان حیّ حکیمِ رحمان ورحیم وهمان ذوالجلال قادر وجبار منتقم است.تمام این مُعرِفات وهرچه درباب او گفته شود اشاره به مقام الوهیت یا مقام اسماء وصفات دارد. ما خداوند را به اسماء وصفاتش میشناسیم. ۲_مقام ذات: اما چنانچه از اسماء وصفات باریتعالی سخن نگوییم واو را یاد کنیم درحالی که فقط خودِ او را درنظر بگیریم ونه اسماء وصفاتش را، آن مقام همان مرتبه‌ای است که به مقام ذات معروف میباشد. مقام ذات اشاره به حقیقت خودِ خداوند دارد و موقف الوهیت مشیر به اسماء وصفات خداوند است.گویا درمقام ذات پرده‌ای بر تمام اسماءوصفات افتاده وکثرات قدسی مندمج در ذات الهی شده و تنها ذات خداوند در آن موقف مدنظر است. مقام الوهیت مرتبه سخن گفتن وهویدایی است ولی مقام ذات دایره سکوت وابهام است.‌نمیتوان از ذات الهی سخن گفت درحالی که هیچ اسم وصفتی را بیان نکرد. از مقام ذات تنها اطلاعی مختصر داریم وهیچ معرفت تعینی بدانجا راه ندارد.میدانیم که هست واینکه چیست، مطمح ادراک ونظر نیست. هیچ عقل و شناختی به قاف مبهم ذات راه ندارد، چه اینکه اجل از هر شناخت ومعرفتی است.نبی و ولی وملک مقرب پای رفتن به سرای ذات را ندارند. ودر بستان الوهیت به تفرج در اسماء ونزهت صفات مشغول هستند.‌ از این رو عرفا برای اشاره به این مقام از الفاظی چون ذاتِ غیب الغیوب، هویت غیب، عَنقای مُغرِب استفاده کرده‌اند. یکی از این الفاظ برای اشاره به مقام هویت غیب لفظ (هو) میباشد. در سوره حشر میفرماید(هو الله الذی لا اله الا هو؛ او خدایی است که جز او معبودی نیست) براساس این آیه شریفه وآیات مشابه، عرفاء لفظ(هو)را اشاره به هویت غیب دانسته ولفظ (الله) را اشاره به مقام تجلیات والوهیت میدانند. یعنی الله که مستجمع جمیع صفات واسماء الهی و نماد مقام تجلی واسماء وصفات است، منبعث ومتجلی از همان مقام غیب الغیوبی است. پس لفظ مقدس (هو) اشاره به ذات حق تعالی دارد وبر ابهام و شناخت ناپذیری وعلو وبرتری آن دلالت میکند. اما در نسبت لفظ مقدسه هو و نام زیبای مولی الموحدین(ع) و اینکه برخی پس شنیدن نام امیرالمومنین(ع) به تکرار ذکر شریفه هو میپردازند ...باید گفت حرمت و جواز این امر بسته به نیت متکلم دارد، بدین بیان که دو حالت بر این امر قابل تصور است: ۱_وجه البیان قِسم اول آن است که امیرالمومنین(ع) را مصداق مقام هو دانسته واز این رو به مجاورت این دو ذکر مقدس مبادرت ورزیم  که اسم هو را شانی از حضرت علی(ع) دانسته و ایشان را تجسم همان شانِ غیب الغیوبی بدانیم.چنانچه گوینده التفات به لوازم این سخن داشته باشد قطعا پای در شرک نهاده، چه اینکه مقام هویت غیب پنهان از شناخت ومعرفت مخلوقات است ونمیتوان فرد خاصی(به غیراز خداوند) را مصداق حقیقی آن دانست. همه مخلوقات حتی وجود مقدس اهل بیت(ع) رشحات تجلی مقام عظمای هو هستند.‌هر چه هست عارضی ظهور هو میباشد. لذا مخلوق نمیتواند بر وجودِ علت خویش سبقت گیرد ویا مصداق عینی آن باشد. ۲_مترتب رای دوم آن است که... از آنجا که امیرالمومنین(ع) مصداق وتمثیل ولایت حقه الهی میباشد، بعد از نام امیرالمومنین(ع) بدین سبب ذکر مقدسه هو بیان میشود که اشاره به این است که مقام ولایت علوی در واقع تجلی و رقیقه وظهور اصلی آن مقام است ونه فرد وعین آن. یعنی امیرالمومنین(ع) که صاحب مقام ولایت تکوینی وتشریعی الهی است در واقع چیزی جز ظهور و تجلی مقام هویت غیبی نیست. فردی از مخلوقات خداوند است که حسب اذن هو ظاهر گشته ومنادی وجود الوهیت خداوند ودعوت خلق به سمت حق تعالی است....چنان چه سخن بدین نیت باشد از طامات شرک جهله صوفیه مبری خواهد بود. 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 💠فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
✅ درعشق ظرفاء و فتیان کتاب رساله العشق بوعلی تاثیر عمیقی بر تحلیل مساله عشق در تاریخ تمدن اسلامی داشت.رساله فوق در صدد اثبات آن است که تمام موجودات از امهات اربعه عنصری(آب،خاک،آتش،باد) گرفته تا آباءِ سبعه(هفت آسمان) واز موالید ثلاث(گیاه،حیوان،انسان) گرفته تا مبدعاتِ نوریه(ملائکه) همگی دارای شوق وعشق هستند به نحوی که با عشق زنده می‌شوند وباعشق باقی می‌مانند و با عشق به سمت کمال حرکت می‌کنند. از جمله مباحثی که شیخ الرئیس آنرا مطرح میکند عشقِ ظرفاء وفتیان به وَجهِ حِسان است. یعنی انسان به ماهو انسان، عاشق صورت وجمال زیبا میباشد. واین عشق نشانه سلامت عقل وروان است. لذا این مساله امری طبیعی در انسان میباشد. به اعتقاد شیخ الرئیس عشق به جمال زیبا منشاء حیوانی وانسانی دارد. یعنی انسان به حکم غریزه حیوانی و البته به امر عقل بشری عاشق زیبایی است. در ادامه شیخ سوال مهمی مطرح میکند وآن اینکه چرا قوه حیوانی وقوه انسانی زیباییها را دوست دارند؟ درباره قوه حیوانی میگوید این حُب حالت غریزی وطبیعی اوست. واما در پاسخ به این که چرا قوه ناطقه عاقله زیباییها را دوست دارد بحث مفصلی را مطرح کرده ومیگوید: خداوند جمال مطلق است، ازاین رو هر چه قدر امری زیبا باشد از لحاظ جمال به حق تعالی نزدیک میباشد. لذا قوه ناطقه انسان که به کمال مطلق عشق دارد به هر چیزی هم که نزدیک به کمال مطلق باشد عاشق است وبه چیزی که از جمال مطلق دور باشد بی علاقه میباشد. امر زیبا به جمال خداوند نزدیک است لذا انسان به جمیل عشق دارد. وآنچه از جمال الهی دور باشد زشت ومورد علاقه بشر نیست. البته بوعلی در نمط هفتم کتاب اشارات اکثر انسانها رازیبا میداند و کمتر صورتی را زشت حساب میکند. بر این اساس وجه جمیل به سبب قرب به جمال الهی ممدوح انسان است. عشق حیوانی وعشق انسانی اولین تقسیم بندی ابن سینا درباب عشق میباشد. لذا اگر عشق غریزی بوده و به تدبیر عقل جهت دهی نشود و منتهی به معصیت وتخطی اخلاقی شود مذموم و حیوانی است وچنانچه از عشق جمیل پی به جمال الهی ببریم وحاصلش قرب معنوی و احتراز از ذنب ومعصیت باشد ممدوح وانسانی است. اما نکته ای در این بین مطرح میشود وآن اینکه به اذعان شیخ الرئیس ظاهر وصورتِ زیبا نشانه سیرت وباطن زیباست و چهره زشت گویای باطن زشت میباشد. لذا یک هماهنگی طبیعی بین بیرون ودرون انسان وجود دارد.اما سوال مهم این است که بسیاری از افراد باچهره زیبا دارای باطن وسیرت زشت میباشند و ای بسا فردی با چهره زشت دارای باطنی زیباست، این ناهماهنگی ظاهر وباطن چه توجیهی دارد؟؟ در پست بعدی به این مطلب میپردازیم 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 💠فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari