✅ چند نکته درباره فلسفه #کانت
۱_میتوان تاریخ #فلسفه رابه دومقطع پارادایم وجود وپارادایم آگاهی تقسیم کرد.درعصرپارادایم وجود،فیلسوف به جهان خارجازانسان قائل بود.که میتوان از طرق مختلفی چون ادراک حسی،استدلال عقلانی،کشف قلبی به حقایق آننائل شد.انسان هنگام تولدموجودی خالیالذهن است که ابتداتوسط ادراکات حسی وسپس ادراک خیالی ووهمی مفاهیم وتصورات جزئی راازخارج دریافت میکندآنگاه طی فرایند تجرید،باحذف تشخصات وعوارض جزیی،مفهوم کلی راانتزاع کرده وآنرابه موجودات حمل میکندواینچنین بنیان فکرواستدلالکه موجبات فهم حقیقت رافراهم میکندرا رقم میزند.امادرپارادایم آگاهی که از دکارت آغاز وباکانت شدت گرفت وباهگل به اوج رسید،انسان موجودخالیالذهنی که قراراست بهتوسط قوای ادراکی به کشف نفسالامرنائل آید،تعریف نمیشود.بلکه ذهن به نحوذاتی دارای مقولاتی است که ازعالم خارج حاصل نشده.بلکه موجودیت ذهن قرین بااین مقولاتاست.لذا آنچه ازخارج دریافت میشود،بتوسط ذهن، لباسی ازمقولات برتن کرده،آنگاه درک وسپس فهمیده میشود.مکان وزمان امری خارج ازانسان نیست،بلکه ذاتی ذهن هستند.درواقع ذهن انسان موجودات را زمانمندومکان دار میفهمد.همچنین علت ومعلول،جوهروعرض،کم وکیف وسایرمقولات عرضی،هیچ بهرهای ازحقیقت خارجی ندارند،بلکه چارچوب ادراکی مامیباشند.گویی ذهن انسان ازپشت عینک این مقولات موجودات را درک میکندومیفهمد.حال آنکه وعاء خارج ازحیث خارجی بودن هرگزمتصف به اموری چون علیت وجوهریت وزمانمندی نمیشود.اینها همگی مقولاتی است ذهنی که ازدریچه آنها عالم رامیبینیم.
بنابراین فضای فکری وپارادایمی کانت باگذشتگان تفاوت زیادی دارد.برخی میگویند #معقولات_ثانیه_فلسفی که حکمای مسلمان گفته اند همان مقولات فاهمه کانتی است!! این قبیل عبارات وجاهت فلسفی ندارد.
۲_کانت نمیگوید چیزی خارج ازانسان وجود نداردوهرچه هست ساخته ذهن وبافته خیال بشری است.او دراواخر فصل تحلیل #استعلایی درکتاب نقداول، مفصلا به اثبات نفس الامرخارج از انسان میپردازد.سخن کانت این است که ذهن بشر به نحوطبیعی دارای شرایط وچارچوب ادراکی ومقولات ذاتی است(برخلاف حکمای پیشین که ذهن انسان راچون لوح سفیدی میدانستند که به مرورازخارج تصورات براونقش میبندد)این مقولات وشرایط توسط تجربه بدست نیامدهاند.بلکه برتجربه وادراک حسی احاطهدارند.اصلا ادراک حسی بشربه واسطه این مقولات محقق میشود.کانت این عناصرذاتی ذهن رامقولات استعلایی(Transcendental)مینامید.
گرچه این مقولات تجربی نیستنداماخارج ازادراک حسی هم نمیباشند.بلکه تجربه وشناخت حسی رامحقق میکنند.
#محسن_بهرامی
ادامه دارد....
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔹فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
✅بیانچندنکتهدرباره فلسفه #کانت
۳_به نظر کانت ادراک حسیدلالت برذات وجوهرمستقل خارجی ندارد،بلکه این دریافتتجربی باعث میشود که مقولات موجود درذهن(شرایط یا #مقولات_استعلایی ) فعال شوند وبه ادراکات حسی معنا داده وآنها رابه مثابه شیء مستقل وهویتی متعین درآورند. بنابراین #ذهن انسان دارای قالبهای ذاتی است که به ماده مبهم وبیمعنای حسی،صورت میدهندوآنهارامعنادارمیکنند.پس شناخت انسان درچارچوب قالبهای ذهنی اوست.کانت صورت حسی که ازخارج دریافت شده را #نومن مینامد.وقتی ذهن با قالبها ومقولات ذاتی خود(مقولات استعلایی)به این دریافتهارنگ زمان ومکان وجوهروعرض وکم وکیف و..الخ میدهد آن ادراک مبهم وتاریک، مشخص ومتعین شده ومعنامییابد کانت این امور را #پدیدار یا #فنومن مینامد.بنابراین آنچه متعلق ادراک وآگاهی بشراست فنومن میباشد.یعنی انسان اشیاءخارجی را آنگونه که هستند دریافت نمیکند.بلکه تا ذهن مقولات وقالبهای خود رابرآنها تحمیل نکند ورنگ زمان ومکان به آن دریافتها ندهد قادربه شناختشان نیست. بنابراین مقولاتعشر منطقی،علیّت،مکان وزمان،هیچکدام امورخارجی نیستند،بلکه چارچوب ذاتی ذهنمیباشند.طبیعت وعالمی که انسان آنرامیشناسد ودرعلوم پیرامونش تحقیق میکند توسط ذهن بشرایجادشده اند.نه آنکه درخارج ازذهن چیزی نیست،عالم خارجی وجود دارد ولی اگراین اشیاءخارجی درچارچوب مقولات ذاتی ذهن وزمانمندی ومکانداری قرارنگیرند ورنگ آنهارانپذیرند شناخت محقق نمیشود.وحقیقتموجودات ظهورپیدانمیکند.به عبارتی انساناست که به عالم وطبیعت فعلیت میبخشد.آنهارابه نحوجوهریت یاعرضیت میفهمد،رنگ علت ومعلول بدانهامیدهد،برایشان زمانی وضعکرده ومکانی ایجادمیکند.
.
۴_ #مقولات_ماتقدم_تالیفی که #استعلایی میباشند(ذاتی ذهن بوده واز طریق تجربه بدست نیامدهاند)وبه مثابه قالبهای هستندکه سبب ظهور موجودات برای انسان میشوند،وذهن درچارچوب آنهابه شناخت نائل می آید دارای یک زمینه وحدت بخش میباشندکه همگی درآن محقق شدهاند وآن امر عبارت است ذهن ونفسِ فعال و واهب الصور بشر که جوهریت ومعنا رابه موجودات افاضه میکند وآنهارا صورت وفعلیت میبخشد.کانت از این مساله به #سوژه(subject)تعبیر میکند.
سوژه نزد کانت امرماهوی نیست که بتوان تعریفش کرد.سوژه چیزی است که اگرنباشد هیچچیزمعنانمیابد.یک منظروچشم انداز بشری است.به عبارتی افق ظهور اشیاء است.قالبهای استعلایی ادراک،همگی درظرف سوژه تحقق میابند.سوژه مجمع وحدانی جمیع #مقولات_فاهمه است که امکان آگاهی وظهوراشیاء ومعناداری آنها رافراهم میکند.ازنظر کانت سوژه فردوشخص معینی نیست.بلکه نحوه وجود انسانیت است.شناخت موکول به سوژه میباشد.سوژه نسبتی است که انسان بین خود وموجودات خارجی برقرار میکند که براثرآن حقیقت موجودات،تحت چارچوب مقولات، برای انسان ظاهر میشود.پس سوژه بنیاد #آنتولوژی شناخت است یعنی شناخت بر بنیاد انتولوژی سوژه استواراست.کانت نمیگوید هیچ چیز درخارج وجود ندارد بلکه میگوید اگر شرایط استعلایی سوژه نباشد مانمیتوانیم چیزی را بفهمیم وبدانیم.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖
فلسفه نظری
@falsafeh_nazari