✅ تهافت التفکیک_۱
مرحوم #حاج_میرزا_جواد_آقا_تهرانی از بزرگان #مکتب_تفکیک در کتاب #عارف_و_صوفی_چه_میگویند در بیان نقد روش عرفا مبنی بر استفاده از کشف وشهود میگوید:
[ هرگز شخص عاقل بصیر نمیتواند به نفس مکاشفه (ولو صدها مکاشفه برای خودش حاصل شود) در معارف الهی خاصه مهمترین مسائل(که توحید است) اعتماد بنماید بلکه باید به آنچه در قرآن میزان و مرجع و حجت در کشف حقایق و معارف است (که قرآن و حدیث باشد) رجوع نماید_ص198_ ] لازم به ذکر است که اهل طریقت مطلق مکاشفه را حجت ندانسته وآنچه با اصول شرع وعقل منطبق باشد را قابل استناد میدانند لذا مکاشفات رابه دو نوع شیطانی وحقانی تقسیم کرده و کشف حقانی را صواب دانسته. البته مرحوم تهرانی به این موضع عرفا آگاه است و مطالبی دراین باب از قول آنها نقل میکند:
[ از آنچه #صدرالمتالهین نقل فرموده است از عرفایی چون #محی_الدین_عربی و #صدرالدین_قونوی معلوم میشود که درحقیقت آنان میگویند که نفس مکاشفات و مشاهدات به تنهایی و بدون انطباق با قرآن و حدیث موجب علم به حقانیت مطلب مشهود نمیشود_ص198_]
ایشان در ادامه سخن #قیصری را نقل کرده که میگوید:
[ میزان عام برای تمیز صواب از خطا (در کشف وشهود) قرآن وحدیث است ]
مرحوم تهرانی در ادامه میگوید:
[ #لاهیجی شارح #گلشن_راز بعد از ذکر واقعه و مکاشفهای از خودش که در آن مکاشفه حتی همه عالم را از نور و یک رنگ دیده و جمیع ذرات موجودات را به کیفیتی و خصوصیتی انا الحق گویان مشاهده نموده است اقرار میکند که:
( تصدیق این چنین مکاشفات بی آنکه به دلیل نصی(قرآن وحدیث) مدلل باشد مشکل است) ]
در ادامه مرحوم تهرانی نیز همصدا با عرفا آن علم و مطلبی را حجت میداند که منطبق با شرع وعقل باشد:
[ مشخِص حق از باطل در باب معارف الهی ...تنها یکی عقل است و دیگر قرآن است و حدیث که صدور و دلالتش معلوم باشد و تا مطلب منتهی به یکی از این دو حجت نشود ما را نسزد که کورکورانه از احدی... تقلید و پیروی بنماییم_ص198_]
اما نکته مهم این است...با آنکه مرحوم تهرانی با اهل طریقت بر سر حجیت کشف وشهود به ملاک صدق واحدی جهت سنجش مکاشفات باطل از صواب میرسد و هر دو طرف بر میزان بودن قرآن وعقل تاکید میکنند اما ایشان همچنان بر موضع رد ونقد اهل شهود باقی مانده و تیغ نقد را غلاف نکرده و هرنوع مکاشفه صاحبان شهود، چه شیطانی وچه حقانی را باطل میشمارد ومیگوید:
[ ما را نسزد (بلکه جایز نبود) که کورکورانه از احدی به نام فیلسوف، عارف، ولی، واصل، مرشد و غیرذالک...استرشاد و تقلید و پیروی بنماییم ولو با دهها خواب و صدها امور دیگر از سنخ خواب (که حق و باطل و شیطانی و رحمانی غیر ممتاز دارد، به نام مکاشفه و واقعه و الهام و واردات و غیرذلک) مطلب تایید گردد_ ص200_]
اما جالب تر آن است که ایشان به مکانیسم کشف وشهود و بیان انواع واقسام آن در نگاه عرفا اشاره کرده وکلام آنان مبنی براینکه هر شهودی صحیح نیست و سالک باید مراتبی راطی کند تا کشف او مصیب حق از باطل باشد را هم ذکر کرده اما در انتها روش شهودی را باطل واهل طریقت را به حسب استفاده از آن نقد میکند.
اما باید پرسید دلیل این تناقض وتهافت در نگاه و کلام مرحوم تهرانی چیست؟؟
با اینکه ایشان از قول عرفا تصریح میکند که هر کشفی صواب نبوده واساسا مشاهدات به دوقسم شیطانی وحقانی تقسیم میشوند وتا آنها را به نص دینی (قرآن وروایات) عرضه نکنیم حجیت نداشته ومصیب نمیباشند ( و البته خود مرحوم تهرانی هم انطباق هر مطلبی با عقل وشرع را لازم میداند) اما بازهم به نقد وابطال کشف وشهود صوفیه و عرفا پرداخته ومیگوید:
[ حاصل اینکه مکاشفات به تنهایی برای شخص عاقلِ بصیر در ثبوت امری آن هم مهمترین مسائل معارف (که توحید است) هرگز مدرک و دلیل نخواهد شد_ص 201_]
ظاهرا ایشان موفق به خرق تعصبات فکری نشده و نتوانسته از مشهورات تفکیکی فراتر رود لذا باور نمیکند که شهود عرفا مصیب حق وحقیقت باشد... با آنکه به تصریح اعاظم وفحول طریقت هر کشفی باید منطبق با عقل وشرع باشد وگرنه قابل استناد نیست...وخود ایشان هم چنین موضع وملاکی را قبول دارند... اما در نهایت در نقد روش عرفا وصوفیه قلم فرسایی کرده و آنها را باطل دانسته است.
#محسن_بهرامی
𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄┄
🔹فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟