بِسْمِاللّٰهـِالـرَّحْمـٰنِالـرَّحیمِ؛ 🌿' ❳
اۍ مُبتدا بھ همهـ خیرها، حسین؏ .🌿'
سلامآقا ...
صلے الله علیڪ یا اباعبدالله ✋💚
فَقُولَا لَهُ قَولاً لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ اَو یَخشَی (طه/45)
نرم باش!!!!
#منبر_مجازے
بزازها دائم قیچی را تیز مےکنند.
چرا❗️چون بہ پارچہ خوردھ است و
پارچه نرم است و نرمی پارچه آن را
کند میکند.
یادت باشد بعضی ها مثل قیچی هستند
و مےخواهند تو را قیچی کنند، برای آنها
نقش پارچه را بازی کن، آنها هم کند
میشوند و دست بر مےدارند.
فرعون قیچے✂️بود خدا بہموسےؑگفت:
✨ابریشمباش، یعنی :
با او نرم رفتار کن نرم سخن بگو؛
فَقُولَا لَهُ قَولاً لَّیِّنًا
#حرفڪاربردۍ
این همه توی اینترنت و کتابها میگردے
دنبال اینڪه آقاۍ قاضی چی گفته ،
آقاۍ بهجت چی گفته ،
این همه این در و اون در میزنی ،
چیشدآخر؟
تو هنوز جواب مادرت رو تلخ میدی!!
میخواۍ بشی «سالڪ» بنده خدا؟
نڪنه عالم بۍ عمل باشیم!؟
سلااااام👋❤️
چهارشنبه تون پرخیروبرکت به دعای امام عصرعلیه السلام🤲
#اللهم_ارزقناشهادت_فی_سبیلک
#فدایی_ولایت
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
baare-man.mp3
5.85M
بهار من
اون روزیه که تو باشی کنار من ..
تنهای روزگار من..
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
فانوس
💞☘بِسْمـِ اللّهِ القاصِمـ الجَبّارین☘💞 🇮🇷رمــــــــان شهدایی و #امنیتی 🇮🇶 #تنــها_میان_داعش 💣قسم
💞☘بِسْمـِ اللّهِ القاصِمـ الجَبّارین☘💞
🇮🇷رمــــــــان شهدایی و #امنیتی
🇮🇶 #تنــها_میان_داعش
💣قسمت #دهم
عمو هم مقابلش ایستاده،
و باصدایی آهسته دلداریاش میداد ڪه حیدر از اتاق بیرون رفت و از روی ایوان صدا بلند ڪرد:
_چی شده مامان؟
هنوز بدنم سست بود،
و به سختی دنبال حیدر به ایوان رفتم ڪه دیدم دخترعموها هم گوشه حیاط ڪِز ڪرده و بیصدا گریه میڪنند.
دیگر ترس عدنان فراموشم شده،
و محو عزاخانهای ڪه در حیاط برپا شده بود، خشڪم زد. عباس هنوز ڪنار در حیاط ایستاده و ظاهراً خبر را او آورده بود ڪه با صدایی گرفته به من و حیدر هم اطلاع داد:
_موصل سقوط ڪرده! #داعش امشب شهر رو گرفت!
من هنوز گیج خبر بودم،
ڪه حیدر از پله های ایوان پایین دوید و وحشت زده پرسید :
_تلعفر چی؟!
با شنیدن نام تلعفر،
تازه یاد فاطمه افتادم. بزرگترین دخترِ عمو ڪه پس از ازدواج با یڪی از ترڪمن های شیعه تلعفر، در آن شهر زندگی میڪرد.
تلعفر فاصله زیادی با موصل نداشت،
و نمیدانستیم تا الان چه بلایی سر فاطمه و همسر و ڪودڪانش آمده است.
عباس سری تڪان داد
و در جواب دل نگرانی حیدر حرفی زد ڪه چهارچوب بدنم لرزید :
_داعش داره میره سمت تلعفر. هرچی هم زنگ میزنیم جواب نمیدن.
گریه زن عمو بلندتر شد و عمو زیر لب زمزمه ڪرد
_این حرومزادهها به تلعفر برسن یه شیعه رو زنده نمیذارن!
حیدر مثل اینڪه پاهایش سست شده باشد، همانجا روی زمین نشست و سرش را با هر دو دستش گرفت.
دیگر نفس ڪسی بالا نمیآمد،
ڪه در تاریک و روشن هوا، آوای اذان مغرب در آسمان پیچید،
و به " أشْھَــدُأنَ عَلِــیً وَلِیُّ ﷲ"
ڪه رسید،
حیدر از جا بلند شد.
همه نگاهش میڪردند و من از خون غیرتی ڪه در صورتش پاشیده بود،حرف دلش را خواندم ڪه پیش از آنڪه چیزی بگوید، گریهام گرفت.
رو به عمو ڪرد و با صدایی ڪه به سختی بالا میآمد، مردانگیاش را نشان داد
_من میرم میارمشون.
زن عمو ناباورانه نگاهش ڪرد،
عمو به صورت گندمگونش ڪه از ناراحتی گل انداخته بود، خیره شد و عباس اعتراض ڪرد
_داعش داره شخم میزنه میاد جلو! تا تو برسی، حتماً تلعفر هم سقوط ڪرده!فقط خودتو به ڪشتن میدی!
اعتراض عباس قلبم را آتش زد
و نفس زن عمو را از شدت گریه بند آورد.
زهرا با هر دو دست مقابل صورتش را گرفته بود و باز صدای گریه اش به وضوح شنیده میشد.
زینب ڪوچڪترین دخترِ عمو بود و شیرین زبان ترینشان ڪه چند قدمی جلو آمد و با گریه به حیدر التماس ڪرد:
_داداش تو رو خدا نرو! اگه تو بری، ما خیلی تنها میشیم!
و طوری معصومانه تمنا میڪرد،
ڪه شڪیباییام از دست رفت و اشڪ از چشمانم فواره زد. حیدر حال همه را میدید و زندگی فاطمه در خطر بود ڪه با صدایی بلند رو به عباس نھیب زد
_نمیبینی این زن و دخترا چه وضعی
دارن؟ چرا دلشون رو بیشتر خالی میڪنی؟ من زنده باشم و خواهرم اسیر داعشیها بشه؟
و عمو به رفتنش راضی بود ڪه پدرانه التماسش ڪرد
_پس اگه میخوای بری، زودتر برو بابا!
انگار حیدر....
ادامه دارد...
💣نویسنده؛ فاطمه ولی نژاد
☘ #کپی_باذکرنام_نویسنده
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
🌹 1 فروردین؛ سالروز ولادت شهیدان والامقام قاسم سلیمانی و محسن فخریزاده
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
سنَحیا بعد کُرباتنا ربیعا،
کاننا لم نذق بالأمس مُراً
پس از اندوههایمان
همچون بهار زنده خواهیم
انگار که هرگز مره تلخی را نچشیدیم...🕊
#نوروز
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غلام سعادت هستن پرنده بی خیر و برکت😂😂😂
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
مفهوم نماد های سفره هفتسین
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غربال علی(علیه السلام)
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
اگر ارقام ِ 1403 رو باهم جمع کنیم میشه هشت،
سال تحویل هم روز ِ چهارشنبه هست:)))💝"
امسالبهنامشماستضامنآهو((:🕊
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝ام الزهرا نیمه جون بانوی من ...
🎙مداحی دلنشین حاج مهدی رسولی بمناسبت #وفات_حضرت_خدیجه(س)
📎 #ماه_رمضان
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
فانوس
💞☘بِسْمـِ اللّهِ القاصِمـ الجَبّارین☘💞 🇮🇷رمــــــــان شهدایی و #امنیتی 🇮🇶 #تنــها_میان_داعش 💣قسم
💞☘بِسْمـِ اللّهِ القاصِمـ الجَبّارین☘💞
🇮🇷رمــــــــان شهدایی و #امنیتی
🇮🇶 #تنــها_میان_داعش
💣قسمت #یازدهم
انگار حیدر منتظر همین رخصت بود،
ڪه اول دست عمو را بوسید، سپس زن عمو را همانطور ڪه روی زمین نشسته بود، در آغوش ڪشید. سر و صورت خیس از اشڪش را میبوسید و با مهربانی دلداریاش میداد
_مامان غصه نخور! انشاءالله تا فردا با فاطمه و بچههاش برمیگردم!
حالا نوبت زینب و زهرا بود،
ڪه مظلومانه در آغوشش گریه ڪنند و قول بگیرند تا زودتر با فاطمه برگردد. عباس قدمی جلو آمد و با حالتی مصمم رو به حیدر ڪرد
-منم باهات میام.
و حیدر نگران ما هم بود، ڪه آمرانه پاسخ داد
-بابا دست تنهاس، تو اینجا بمونی بهتره.
نمیتوانستم رفتنش را ببینم،
ڪه زیر آواری از گریه، قدمهایم را روی زمین ڪشیدم و به اتاق برگشتم. ڪنج اتاق در خودم فرو رفته و در دریای اشڪ دست و پا میزدم ڪه تا عروسیمان فقط سه روز مانده و دامادم به جای حجله به قتلگاه میرفت.
تا میتوانستم سرم را،
در حلقه دستانم فرو میبردم تا ڪسی گریهام را نشنود ڪه گرمای دستان مهربانش را روی شانههایم حس ڪردم. سرم را بالا آوردم،
اما نفسم بالا نمیآمد تا حرفی بزنم.
با هر دو دستش شڪوفههای اشڪ را از صورتم چید و عاشقانه تمنا ڪرد
-قربون اشڪات بشم عزیزدلم! خیلی زود برمیگردم! تلعفر تا آمرلی سه چهار ساعت بیشتر راه نیس، قول میدم تا فردا برگردم!
شیشه بغض در گلویم شڪسته و صدای زخمیام بریده بالا میآمد
-تو رو خدا مواظب خودت باش...
و دیگر نتوانستم حرفی بزنم،
ڪه با چشم خودم میدیدم جانم میرود. مردمڪ چشمانش از نگرانی برای فاطمه میلرزید و میخواست اضطرابش را پنھان ڪند ڪه به رویم خندید و عاشقانه نجوا ڪرد:
-تا برگردم دلم برا دیدنت یهذره میشه! فردا همین موقع پیشتم!
و دیگر فرصتی نداشت،
ڪه با نگاهی ڪه از صورتم دل نمیڪَند، از ڪنارم بلند شد. همین ڪه از اتاق بیرون رفت، دلم طوری شڪست ڪه سراسیمه دنبالش دویدم و دیدم کنار حیاط وضو میگیرد. حال جلاد جدایی به جانم افتاده و به خدا التماس میڪردم حیدر چند لحظه بیشتر ڪنارم بماند.
به اتاق ڪه آمد،
صورت زیبایش از طراوت وضو میدرخشید و همین ماه درخشان صورتش، بیتابترم میڪرد. با هر رڪوع و سجودش دلم را با خودش میبرد و نمیدانستم با این دل چگونه او را راهی مقتل تلعفر ڪنم ڪه دوباره گریهام
گرفت.
نماز مغرب و عشاء را،
به سرعت و بدون مستحبات تمام ڪرد، با دستپاچگی اشڪهایم را پاڪ ڪردم تا پای رفتنش نلرزد و هنوز قلب نگاهش پیش چشمانم بود ڪه مرا به خدا سپرد و رفت.
صدای اتومبیلش را ڪه شنیدم،
پابرهنه تا روی ایوان دویدم و آخرین سھمم از دیدارش، نور چراغ اتومبیلش بود ڪه در تاریڪی شب گم شد و دلم را با خودش برد.
ظاهراً گمان کرده بود علت وحشتم،
هنگام ورودش به خانه هم، خبر سقوط موصل بوده ڪه دیگر پیگیر موضوع نشد. و خبر نداشت، آن نانجیب دوباره به جانم افتاده است.
شاید اگر میماند برایش میگفتم تا.....
ادامه دارد....
💣نویسنده؛ فاطمه ولی نژاد
☘ #کپی_باذکرنام_نویسنده
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
وقتی گفتیم #صدیقی بهانه است حمله به رهبری نشانه است بعضی مذهبی های نادان مثل همیشه فریب خوردند و همراهی کردند!
🔗 سید تاج الدین ایزدگشب🏴
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
🕌تصویری از آرامگاه مطهر #حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها در قبرستان مکه معظمه قبل از تخریب توسط وهابیت خبیث :👆
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
درس هایی از آیات قرآن برای زندگی موفق
در " جزء ۱۰ قرآن کریم "
#ماه_رمضان
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | #نماهنگ
🤲 منَ الدُنیا اِلی العُقبی؛ اَغیثینی یا خدیجه الکبری
🎙 با نوای حاج #عبدالرضا_هلالی
#وفات_أم_المومنين
#خديجه
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
خوراکش کم و زاهدانه بود.
میفرمود:
معده؛
خانهی دردهاست؛
و #پرهيز؛
بهترين درمان آن.
_امیرمومنانعلیعلیهالسلام
|بحارالانوار،ج۵۹،ص۲۶۸🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگفت:تنها شرطم نماز خون بودنشه...!(:
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
الهی ای سزای کرم، ای نوازندهٔ عالم، نه با وصل تو اندوه است و نه با یاد تو غم.
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
فانوس
💞☘بِسْمـِ اللّهِ القاصِمـ الجَبّارین☘💞 🇮🇷رمــــــــان شهدایی و #امنیتی 🇮🇶 #تنــها_میان_داعش 💣قسم
💞☘بِسْمـِ اللّهِ القاصِمـ الجَبّارین☘💞
🇮🇷رمــــــــان شهدایی و #امنیتی
🇮🇶 #تنــها_میان_داعش
💣قسمت #دوازدهم
شاید اگر میماند،
برایش میگفتم تا این بار طوری عدنان را ادب ڪند ڪه دیگر مزاحم ناموسش نشود.
اما رفت تا من در ترس تنھایی و تعرض دوباره عدنان، غصه نبودن حیدر و دلشوره بازگشتش را یڪ تنه تحمل ڪنم
و از همه بدتر وحشت اسارت فاطمه به دست داعشیها بود.
با رفتن حیدر،
دیگر جانی به تنم نمانده بود ونماز مغربم را با گریهای ڪه دست از سر چشمانم برنمیداشت، به سختی خواندم. میان نماز پرده گوشم هر لحظه از مویههای مظلومانه زن عمو و دختر عموها میلرزید و ناگھان صدای عمو را شنیدم ڪه به عباس دستور داد :
_برو زن و بچهات رو بیار اینجا،از امشب همه باید ڪنار هم باشیم.
و خبری ڪه دلم را خالی ڪرد:
_فرمانداری اعلام ڪرده داعش داره میاد سمت آمرلی!
#ڪشتن مردان و به #اسارت بردن زنان، تنها معنی داعش برای من بود و سقوط آمرلی یعنی همین ڪه قامتم شڪست و ڪنار دیوار روی زمین زانو زدم. دستم به دیوار مانده و تنم درگرمای شب آمرلی، از سرمای ترس میلرزید
و صدای عباس را شنیدم ڪه به عمو میگفت :
_وقتی موصل با اون عظمتش یه روزم
نتونست مقاومت ڪنه، تڪلیف آمرلی معلومه! تازه اونا #سُنی بودن ڪه به بیعتشون راضی شدن، اما دستشون به آمرلی برسه، همه رو قتل عام میڪنن!
تا لحظاتی پیش،
دلشوره زنده ماندن حیدر به دلم چنگ میزد و حالا دیگر نمیدانستم تا برگشتن حیدر، خودم زنده میمانم و اگر قرار بود زنده به دست داعش بیفتم، همان بهتر ڪه میمُردم!
حیدر رفت تا فاطمه،
به دست داعش نیفتد و فڪرش را هم نمیڪرد داعش به این سرعت به سمت آمرلی سرازیر شود و همسر و دو خواهر جوانش اسیر داعش شوند.
اصلا با این ولعی ڪه دیو داعش عراق را میبلعید و جلو میآمد، حیدر زنده به تلعفر میرسید و حتی اگر فاطمه را نجات میداد، میتوانست زنده به آمرلی برگردد و تا آن لحظه، چه بر سر ما آمده بود؟
آوار وحشت طوری بر سرم خراب شد،
ڪه ڪاسه صبرم شڪست و ضجه گریههایم همه را به هم ریخت.
درِ اتاق به ضرب باز شد،
و اولین نفر عباس بود ڪه بدن لرزانم را در آغوش ڪشید، صورتم را نوازش میڪرد و با مهربانی همیشگیاش دلداریام میداد :
_نترس خواهرجون! موصل تا اینجا خیلی فاصله داره، هنوز به تڪریت و ڪرڪوڪ هم نرسیدن.
ڪه زن عمو جلو آمد و با نگرانی به عباس توصیه ڪرد :
_برو زودتر زن و بچهات رو بیار اینجا!
عباس سرم را بوسید و رفت و حالا نوبت زن عمو بود تا آرامم ڪند :
_دخترم! این شهر صاحب داره! اینجا شهر امام حسنِ﴿؏﴾!
و رشته سخن را به خوبی دست عمو داد ڪه او هم ڪنار جمع ما زنها نشست و #باآرامشیمؤمنانه دنبال حڪایت را
گرفت :
_ما تو این شهر مقام امام حسن ﴿؏﴾رو داریم؛ جایی ڪه حضرت ۱۴۰۰سال پیش توقف ڪردن و نماز خوندن!
چشمهایش هنوز خیس بود و حالا از نور ایمان میدرخشید ڪه به نگاه نگران ما آرامش داد و زمزمه ڪرد :
_فڪر میڪنید اون روز....
ادامه دارد....
💣نویسنده؛ فاطمه ولی نژاد
☘ #کپی_باذکرنام_نویسنده
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
با "ذلیلنمایی" نمیشود،
مانع ظلمِ ظالم
در حق خود شد!
• #حق را نمیتوان بدست آورد؛
مگر با جدیت...
_حقومعالحق،علیعلیه السلام
| نهجالبلاغه،خطبه۲۹🌱!
#اطلاعیه
#نماز_جمعه_اصفهان
🔺نماز جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳🔺
✅ خطیب: حضرت آیت الله حاج سید ابوالحسن مهدوی، نماینده محترم مردم اصفهان در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت اصفهان.
✅ سخنران: حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای مهروی پور، رئیس محترم کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شورای اسلامی شهر اصفهان.
✅ موضوع: تبیین اولویت های فرهنگی، اجتماعی شورای اسلامی شهر اصفهان در سال ۱۴۰۳.
✅ قاری و موذن: جناب آقای محمدرضا تیموری.
🔺برنامه میزهای خدمت
• دادگستری کل استان اصفهان
• مرکز منطقه ۶ و بازرسی کل استان اصفهان
• اداره کل ثبت اسناد و املاک استان اصفهان
• مرکز وکلای قوه قضائیه استان اصفهان
• اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان
• اداره کل ثبت احوال استان اصفهان
• ویزیت تخصصی پزشکی رایگان
• اداره کل بیمه سلامت استان اصفهان
• فرماندهی انتظامی استان اصفهان
📌 مکان: خیابان مصلی - مصلای امام خمینی (ره) اصفهان
🕙 بازگشایی درب ها ساعت ۱۱:۰۰ صبح
#همیشه_مردمی
#همیشه_انقلابی
💬ارتباط با ما از طریق سامانه پیامکی 100036651032
🔰کانال ستاد برگزاری نماز جمعه اصفهان↙️
@namazjomeh_esfahan