دروسی که امسال دارم از این قرارند؛
کفایه از بحث ضد، ۷-۸ دارالعلم
شواهد از بحث وحدت و کثرت ۱/۳۰-۲/۳۰ مرکز تخصصی فلسفه
در مراکز تخصصی ۴ ساعت در هفته تفسیر موضوعی دارم.
چند فایل صوتی هم دربارهی خواندن اصول دارم که آنها را در کانال سروش گذاشتهام sapp.ir/farbehi
امام سجاد علیهالسلام در روایتی فرمودند:
«گوهر گرانبهایی که آنرا در زبالهدان یافتهای، تحقیر مکن»،
زیرا پدرم برایم چنین نقل کرد که شنیدم امیرمؤمنان، علیهالسلام میگفت:
«گاه کلامی حکیمانه، در سینهی منافقی به این در و آن در میزند تا به جایگاه واقعی خودش برسد؛ تا اینکه شخص منافق، آن کلام حکیمانه را بر زبان میآورد و شخص مؤمنی آن را میشنود؛ در اینصورت سخن حکیمانه در جایگاه خودش قرار میگیرد، زیرا شخص مؤمن، به سخنان حکیمانه سزاوارتر است و اوست که حقیقتا برای چنین سخنانی اهلیت دارد، از اینرو آن کلام حکیمانه را دریافت کرده و آن را میگیرد.»(1)
پینوشت؛ (1) « لَا تُحَقِّرِ اللُّؤْلُؤَةَ النَّفِيسَةَ أَنْ تَجْتَلِبَهَا مِنَ الْكِبَا الْخَسِيسَةِ، فَإِنَّ أَبِي حَدَّثَنِي قَالَ: سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) يَقُولُ: إِنَّ الْكَلِمَةَ مِنَ الْحِكْمَةِ تَتَلَجْلَجُ فِي صَدْرِ الْمُنَافِقِ نُزُوعاً إِلَى مَظَانِّهَا حَتَّى يَلْفَظَ بِهَا، فَيَسْمَعَهَا الْمُؤْمِنُ، فَيَكُونَ أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها، فَيَلْقِفَهَا»(امالی شیخ طوسی ص625)
شهادت آن حضرت بر همهی حقیقتجویان تسلیت باد.
https://eitaa.com/farbehi
اقتضاء از باب مقدمیت .doc
93.2K
این فایلِ متنی، مربوط به قسمتی از بحث کفایه؛ بحث ضد میباشد چون برخی از افراد کلاس، هنوز عضو گروه نشدهاند، آن را در اینجا میگذارم
خوشحال میشم مطالعه بفرمایید.
https://eitaa.com/farbehi
عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ؛
صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ
وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ
وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ
وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ
وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
این روایت به «دلالت اشاره»، بر پنج صفت از صفات مؤمن دلالت دارد؛
(1) بخشی از زندگی او را مناسک و ارتباط با خدا تشکیل میدهد.
(2) محتواهای محوریِ موجود در زیارت اربعین یا جریان اربعین را به صورت نمادین یا واقعی، در زندگی خود دارد.
(3) بخشی از زندگی او، حفظ نمادهاییاست که به او نوعی تعینِ دینیاجتماعی، میبخشد(جامعهی دینی، دارای نمادهای ظاهری خاصی است)
(4) در زندگی، خضوعِ در مقابل خدا و سر به خاک نهادن دارد.
(5) تدین او «تدین اجتماعی»، و شخصیت او «رسانهای» است.
پنج رکنِ یک جامعهی دینی؛
(1) مناسک دینی
(2) نمادهای دینی
(3) محوریت بندگی
(4) محوریت امام الهی
(5) تدین اجتماعی
همیشه یک متدین به چند نکته توجه دارد؛
(1) بندگی، محوریترین اصل در زندگی است، که در قالب مناسک(51 رکعت نماز) و سر بر خاک نهادن، نمود پیدا میکند.
(2) توجه به امام و آمادگی همیشگی برای نصرت او، محوریترین معیار برای تصمیمات، مخصوصا در دو راهیهای ارزشی است.
(3) تدینِ هر متدینی، باید تدین جهادیاجتماعی باشد، یعنی همیشه تدین او در قالب نمادها؛ از قبیلِ انگشتر به دست کردن و شعارها؛ از قبیل بسمالله را بلند گفتن، نمود اجتماعی پیدا میکند.
تبدیلِ «نصوص دینی»، به «نظام فکری»، یکی از مهمترین رسالتهای عالمان دینی است که باید با حفظ قواعد و قرائن معتبر، انجام شود.
https://eitaa.com/farbehi
به او میگویم: چرا حجابت را درست نمیکنی؟ میگوید:
دلم میخواد!
میگویم: چرا پوشش مناسبی انتخاب نمیکنی؟ میگوید:
دلم نمیخواد!
میگویم: چرا این مسیر را در زندگی انتخاب کردهای؟ میگوید:
دوست دارم!
میگویم: چه چیزی رفتار اجتماعیِ افراد را محدود میکند؟ میگوید: قانون! میگویم: قانون را چه چیزی تعیین میکند؟ میگوید:
خواست اکثریت!
یادم به این آیهی شریفه افتاد که میفرماید:
«أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ؛ آیا آنکس که خدایش را خواست و هوای خود قرار داد، دیدهای؟! جاثية : 23»
https://eitaa.com/farbehi