eitaa logo
فاروق
452 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
146 فایل
مجموعه تحلیل های سیاسی،اجتماعی و... ارتباط با مدیر @Heifa5
مشاهده در ایتا
دانلود
فاروق
💥 آیا طالبان سبب شد آمریکا از افغانستان خارج شود؟ (١) ✡ کانون‌های خصوصی، بودجهٔ نظامی آمریکا و طالبا
💥 آیا طالبان سبب شد آمریکا از افغانستان خارج شود؟ (٢) ✡ کانون‌های خصوصی، بودجهٔ نظامی آمریکا و طالبان 1⃣ از مه ۱۹۸۸ خروج ارتش شوروی از آغاز شد و در فوریه ۱۹۸۹ به پایان رسید. در این زمان اتحاد شوروی درگیر تشدید بحران درونی بود که در ۲۶ دسامبر ۱۹۹۱ به انحلال آن انجامید ولی کمک‌های مالی و غذایی و تجهیزاتی جمهوری روسیه به حکومت حزب دمکراتیک خلق، به رهبری دکتر ، ادامه یافت. در ژانویه ۱۹۹۲ دولت یلتسین در روسیه این کمک‌ها را قطع کرد و نیروی هوایی افغانستان به‌دلیل فقدان سوخت توان مقابله با حملات را از دست داد و دولت نجیب‌الله فروپاشید. 2⃣ طبق طرح سازمان ملل، که مورد پذیرش نجیب‌الله بود، قرار بود برای انتقال مسالمت‌آمیز قدرت در کابل دولت انتقالی تشکیل شود ولی دستجات «مجاهدین»، به فرماندهی و ، از ژنرال‌های حکومت نجیب‌الله که اخیراً فرصت‌طلبانه به «مجاهدین» پیوسته بود،‌ و سایرین در آوریل ۱۹۹۲ کابل را تصرف کردند. از این زمان جنگ میان «مجاهدین» بر سر کابل آغاز شد که ۴سال و ۴ماه به درازا کشید و سرانجام به تسلط طالبان بر کابل انجامید. 3⃣ در سپتامبر ١٩٩۴ تأسیس شد و در کوران جنگ قدرت میان «مجاهدین»، با حمایت گستردهٔ سرویس آی.اس.آی. پاکستان، در سپتامبر ١٩٩۶ را به تصرف درآورد و حکومت خود را مستقر کرد. در پی حادثهٔ ١١ سپتامبر ٢٠٠١، طالبان به همدستی با متهم شد؛ از اکتبر افغانستان مورد حمله آمریکا و متحدانش قرار گرفت و تا اوایل دسامبر ٢٠٠١ به سلطهٔ طالبان بر آخرین شهر تحت حاکمیتش، قندهار، پایان داده شد. این شروع حضور نظامی ٢٠سالهٔ آمریکا در افغانستان است. 4⃣ در سال ۲۰۰۱ آمریکا به افغانستان لشکرکشی نکرد تا این کشور را ضمیمهٔ خاک خود یا مستعمرهٔ خود کند. تهاجم نظامی به افغانستان، و عراق، با اهداف مالی رخ داد و پس از دستیابی به حداکثر نتایج مطلوب، به سود و کمپانی‌های ذی‌نفع، در زمانی که پس از تأخیرهای مکرر، تداوم بیشتر جنگ ممکن نبود به پایان رسید. از این منظر، جنگ ٢٠سالهٔ افغانستان پروژه‌ای سودآور بود. 5⃣ سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بجز در مقاطع اولیهٔ تاریخ آن، جنگ با سرخپوستان و تصرف سرزمین‌های آنان و جنگ با مکزیک (۱۸۴۶- ۱۸۴۸)، که به انضمام کالیفرنیا و تکزاس و نیومکزیکو و یوتا و نوادا و آریزونا و کلرادوی غربی به ایالات متحده انجامید، و برخی موارد دیگر، به‌طور عمده «توسعه‌طلبی سرزمینی» یا «استعمار کلاسیک» نبود؛ «امپریالیستی» بود. تأکید کنم که ساختهٔ مارکسیسم نیست بلکه مفهومی است متعلق به سدهٔ ١٩ میلادی که در سیاست بریتانیا رایج شد و سپس جان اتکینسون هابسون، اقتصاددان انگلیسی، در کتاب تأثیرگذار خود (۱۹۰۲)‌ برای توصیف سیاست‌ جهان‌گستری دولت‌های کاپیتالیستی غرب به‌کار گرفت و بعد کسانی چون رزا لوکزامبورگ (۱۹۱۳) و کائوتسکی (۱۹۱۴) و لنین (۱۹۱۷) ایدهٔ هابسون را اخذ کرده و تأویل مارکسیستی خود را از امپریالیسم ارائه دادند. 6⃣ سیاست‌ امپریالیستی معطوف به کسب سود مالی است، به شکل‌های مختلف، و متفاوت است با توسعه‌طلبی سرزمینی که در پی منضم کردن سرزمین‌های به‌طور عمده همجوار است، مانند توسعه‌طلبی روسیه تزاری در شرق یا گسترش عثمانی تا قلب اروپا، و استعمار کلاسیک اروپایی (مدل اسپانیا و پرتغال و هلند و بریتانیا و فرانسه و سایرین). @farooq313
فاروق
| 🔴 بازی‌سازی برای بازتعریف غرب آسیا 💰 تعداد کلمه: 412 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه
| ⭕️ نکته‌ی اول: ✅ تساوی شرّ «استیلا» با «استبداد» فرار از شرّ به دامان همان مقدار از منطق مقاومت به دور است که سقوط اسد در را صرفا به تغییر جناح سیاسی در قوه‌ی مجریه‌ی جمهوری اسلامی ایران فرو بکاهیم. تاثیر و تأثر، چیزی است و علت و معلول چیز دیگر. فرار از شرّ استبداد به دامان استیلا ناشی از فقدان و غفلت از است. این یعنی درآمدن از چاله و افتادن در چاه. هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که از «تنگنای چاله» به درآمده و به «تعفن چاه» پناهنده شوی. البته این سخن به‌معنای پذیرش استبداد و تسلیم در برابر حاکمان خودکامه و اقتدارگرا نیست. اما تقلا برای نجات، نباید به تئوریزه‌نمودن سازش با ، تعظیم در مقابل و انفعال در مواجهه با قدرت‌های استیلاگر بیانجامد. ⭕️ نکته‌ی دوم: ✅ تمایز «باخت» با «بازی‌سازی» طبعا کسی درصدد انکار مخاطرات تغییر در آرایش محور مقاومت، با رفتن اسد نیست. جابه‌جایی در ایران -خواه خواسته باشد، خواه ناخواسته- به‌هرروی، دلهره‌آور و مخاطره‌برانگیز و نفس‌گیر است. اما این‌که این تغییر را بلافاصله مساوی با شکست جبهه‌ی مقاومت بدانیم و افسارپاره‌کردن صهیونیزم در را نشانه‌ی غروب اقبال در ساخت نظم منطقه‌ای مطلوبش تلقی کنیم، چیزی جز داوری عجولانه و خام‌اندیشانه و نیست. با در میدان بسیار شبیه هم‌اند. اگر به مقیاس تحول توجه نکنیم، در تشخیص‌شان به خطا خواهیم رفت. لازمه‌ی این مطلوب، برخورداری مناسب از است. باید اعتراف کنیم که نتوانسته‌ایم تدابیر مناسبی برای ارتقای در جبهه‌ی مقاومت پیاده کنیم. جمهوری اسلامی وقتی اراده کرد که اسد بماند، این توانایی را داشت که 14 سال این سقوط را به تاخیر بیاندازد. اما این نظام در تولید نرم‌افزارهای ، حتی در درون مرزهای خودش نیز با چالش‌های جدی طرف بوده است. ماندن اسد نیازمند دردست‌داشتن نرم‌افزارهایی است که تمنای ماندن اسد در قدرت از قلب و ذهن مردمان سوریه بیرون بزند. این نرم‌افزار در یک جمله‌ی کوتاه عبارت است از: نظام مردم‌سالاری دینی. ما به این نرم‌افزار به همان‌اندازه -و حتی بیش‌تر- نیازمندیم که به موشک و پهباد و دیگر سخت‌افزارهای دفاع تهاجمی. ⭕️ نکته‌ی آخر ✅ اهمیت صعه‌ی صدر در بازی نظم تغییر در ، بخشی از در جهان جدیدی است که در حال شکل‌گیری است. این تغییر را نمی‌توان به یک تک مولفه‌ی سیاستی (مثل خودکامگی اسد یا تغییر جناح اجرایی ج.ا.ا) فروکاست؛ حتی این تغییر را نباید به ضرورت تحول در در یک کشور تقلیل داد. شکی در این نیست که فاصله‌گرفتن از رفتارهای استبدادی در جغرافیای مقاومت یک ضرورت غیرقابل‌انکار است. اما نکته این‌جاست که این ضرورت به صرف سرنگونی حاکم اقتدارگرا به‌دست نمی‌آید؛ این مطلوب حتی با تغییر رژیم سیاسی و آن هم به‌صورت آمرانه حاصل نمی‌شود. مهم‌ترین نکته‌ی این یادداشت نسبتا طولانی این است که تا جایگاه ملت‌های مسلمان در و تغییر نکند، احوال مردم و اوضاع سفره‌ی ایشان بهبود پیدا نخواهد کرد. جبهه‌ی مقاومت در میدانی وارد شده است که ماحصل آن، تغییر منزلت ملت‌های مسلمان در است. تنگ‌شدن سفره‌ها و به‌بن‌بست‌رسیدن حوصله‌ها، در منطقه‌ای به فراخی ، از زمانی شدت گرفت که مردمان این سرزمین به اسارت استیلای مدرن درآمدند. این اسارت مقارن با تعریف به ؛ مقارن بود با فروپاشی مرزبندی‌های طبیعی و تاریخی و تحمیل و ترسیمات . باید صعه‌ی صدر بازتعریف و را داشت و از و در بازی‌خوانی پرهیز کرد. 👇با فاروق همراه باشید : 🌐https://eitaa.com/farooq313