|
🟥 رابطهی میان دو جنگ
🔹 در چند روز گذشته، دو اظهارنظر معادلات #خاورمیانه را دگرگون کردند. این اظهارنظرها نه از سوی #اسرائیل یا #حماس، بلکه از سوی طرفین درگیر در مناقشهای بیش از هزار مایل دورتر صادر شد. نخستین اظهارنظر از مسکو بود که اعلام شد درگیری در #اوکراین تا انتهای سال ۲۰۲۴ میلادی پایان خواهد یافت. اظهارنظر بعدی از کییف بود که زمانبندی مشابهی برای پایان درگیری ارائه کرد.
🔸 استراتژی #روسیه در آغاز تهاجم، درهمکوبیدن سریع و قاطعانهی اوکراین بود. در مقابل استراتژی اوکراین بر این پایه بنا شد که مقاومت تا زمانی که اراده روسیه برای ادامه جنگ فرسوده شود، ادامه پیدا کند. هیچکدام از این دو استراتژی موفق نبودند و جنگ بیش از دو سال ادامه یافت. به هر صورت تا زمانی که پایان #جنگ در عمل تحقق نیابد، هیچ چیز قطعی نخواهد بود اما، با توجه به تاریخچه و وضعیت کنونی جنگ، منطق پشت هر دو اظهارنظر معقول به نظر میرسد.
🔹 روسیه به اوکراین حمله کرد تا عمق استراتژیک خود را در برابر ناتو افزایش دهد. اما با شکست در اشغال این کشور، مسکو هنوز همان هدف یعنی تقویت #عمق_استراتژیک خود را دنبال خواهد کرد. این امر ممکن است کرملین را بر آن دارد تا نفوذ خود را در مناطق دیگر افزایش دهد و بازدارندگی خود را در دیگر مسیرهایی که از طریق آنها غرب به روسیه دسترسی خواهد داشت – از جمله در #منطقه_بالتیک، #لهستان و #مجارستان – تقویت کند.
🔸 روسیه همچنین باید در قفقاز، جایی که تهدیداتی علیه جنوب روسیه میتواند شکل بگیرد و جایی که ایالات متحده و ناتو نیز به دنبال حضور در آن هستند، توازن را حفظ کند. شاید مهمترین کشور در این منطقه ایران باشد که از نظر دینی و فرهنگی به آذربایجان نزدیک است. آذربایجان به عنوان حائل میان روسیه و ایران عمل کرده و اکنون متحد روسیه است. تسلط بر #قفقاز دشوار خواهد بود، اما فرصتی بالقوه در خاورمیانه برای روسیه به منظور دستیابی به این هدف پدیدار شده است.
🔹 آن فرصت، احتمال جدی وقوع جنگ میان ایران از یک سو و اسرائیل و ایالات متحده در سوی دیگر است. آمریکا در چنین جنگی چیز زیادی برای بهدست آوردن ندارد، اما میتواند زیان بسیاری را متحمل شود. در مقابل، روسیه از وقوع چنین جنگی حمایت میکند، زیرا این امر باعث میشود که ایالات متحده در مناطق جنوبی روسیه گرفتار شود و در عین حال، درها را برای حمایت و نفوذ روسیه باز کند. این جنگ همچنین میتواند فرصتهایی برای همکاریهای مشترک روسیه و ایران در قفقاز از طریق #آذربایجان ایجاد کند. روسیه و ایران دشمن مشترکی به نام ایالات متحده دارند و شبکهای از کشورهای دوست برای هر دو وجود دارد. این دو کشور با هم نیرویی قدرتمند تشکیل میدهند.
🔸 در حال حاضر، به نظر میرسد در حالی که #اسرائیل برای یک حمله بزرگ آماده میشود که واشنگتن با آن مخالف است، مسکو در حال ارسال تسلیحات به ایران است. این اختلافنظر میان آمریکا و اسرائیل یک هدیه دیگر برای روسیه است، زیرا پیوند میان آمریکا و اسرائیل که همواره تهدیدی برای منافع روسیه در خاورمیانه بوده را تضعیف میکند. از سوی دیگر، ایران نسبت به روابط با روسیه و پیامدهای احتمالی آن محتاط است. اما یک جنگ میتواند تهران را به رغم نگرانیهایش، به مسکو نزدیکتر کند.
🔹 این وضعیت نشانگر وجود یک ارتباط قوی میان دو جنگ یعنی جنگ اوکراین و جنگ اسرائیل در غزه است. این دو جنگ میتواند باعث شود ایالات متحده را ناخواسته وارد جنگی با ایران کند که تمایلی به شروع آن ندارد. همزمان روسیه به آن مایل است زیرا تسلط روسیه بر #قفقاز و اتحاد با ایران میتواند شکستهایش در اوکراین را جبران کند. این امر روسیه را به یک قدرت در خاورمیانه تبدیل میکند و #آمریکا را در موقعیتی قرار میدهد که یا باید میدان نبرد را ترک کند (و به نظر شکستخورده بیاید) یا وارد جنگی سخت و خطرناک شود که روسیه، به واسطه روابطش با ایران، تا حدی کنترل آن را در دست خواهد داشت.
🔸 البته این سناریو ممکن است هرگز به وقوع نپیوندد. اما اسرائیل در حال جنگافروزی است، #ایالات_متحده با آن همراهی میکند، روسیه نیازمند یک پیروزی پس از اوکراین است و #ایران میخواهد نقش مهمی در منطقه ایفا کند. با این وصف، تحقق این #سناریو چندان هم دور از ذهن به نظر نمیرسد.
ترجمه از: پریسکوپ
متن اصلی از پایگاه Geopolitical Futures
https://geopoliticalfutures.com/the-link-between-two-wars/
👇با فاروق همراه باشید :
🌐https://eitaa.com/farooq313
فاروق
| 🔴 بازیسازی برای بازتعریف غرب آسیا 💰 تعداد کلمه: 412 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه
|
⭕️ نکتهی اول:
✅ تساوی شرّ «استیلا» با «استبداد»
فرار از شرّ #استبداد به دامان #استیلا همان مقدار از منطق مقاومت به دور است که سقوط اسد در #سوریه را صرفا به تغییر جناح سیاسی در قوهی مجریهی جمهوری اسلامی ایران فرو بکاهیم. تاثیر و تأثر، چیزی است و علت و معلول چیز دیگر.
فرار از شرّ استبداد به دامان استیلا ناشی از فقدان #عقلانیت_سیاسی و غفلت از #منطق_مقاومت است. این یعنی درآمدن از چاله و افتادن در چاه. هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که از «تنگنای چاله» به درآمده و به «تعفن چاه» پناهنده شوی. البته این سخن بهمعنای پذیرش استبداد و تسلیم در برابر حاکمان خودکامه و اقتدارگرا نیست. اما تقلا برای نجات، نباید به تئوریزهنمودن سازش با #هژمونی، تعظیم در مقابل #امپریالیسم و انفعال در مواجهه با قدرتهای استیلاگر بیانجامد.
⭕️ نکتهی دوم:
✅ تمایز «باخت» با «بازیسازی»
طبعا کسی درصدد انکار مخاطرات تغییر در آرایش محور مقاومت، با رفتن اسد نیست. جابهجایی در #عمق_استراتژیک ایران -خواه خواسته باشد، خواه ناخواسته- بههرروی، دلهرهآور و مخاطرهبرانگیز و نفسگیر است. اما اینکه این تغییر را بلافاصله مساوی با شکست جبههی مقاومت بدانیم و افسارپارهکردن صهیونیزم در #جولان را نشانهی غروب اقبال #تهران در ساخت نظم منطقهای مطلوبش تلقی کنیم، چیزی جز داوری عجولانه و خاماندیشانه و #سهلپندارانه نیست.
#باخت با #بازیسازی در میدان بسیار شبیه هماند. اگر به مقیاس تحول توجه نکنیم، در تشخیصشان به خطا خواهیم رفت. لازمهی این مطلوب، برخورداری مناسب از #نظمآگاهی است. باید اعتراف کنیم که نتوانستهایم تدابیر مناسبی برای ارتقای #نظمآگاهی در جبههی مقاومت پیاده کنیم.
جمهوری اسلامی وقتی اراده کرد که اسد بماند، این توانایی را داشت که 14 سال این سقوط را به تاخیر بیاندازد. اما این نظام در تولید نرمافزارهای #نظمسازی، حتی در درون مرزهای خودش نیز با چالشهای جدی طرف بوده است. ماندن اسد نیازمند دردستداشتن نرمافزارهایی است که تمنای ماندن اسد در قدرت از قلب و ذهن مردمان سوریه بیرون بزند. این نرمافزار در یک جملهی کوتاه عبارت است از: نظام مردمسالاری دینی. ما به این نرمافزار به هماناندازه -و حتی بیشتر- نیازمندیم که به موشک و پهباد و دیگر سختافزارهای دفاع تهاجمی.
⭕️ نکتهی آخر
✅ اهمیت صعهی صدر در بازی نظم
تغییر در #شامات، بخشی از #بازی_نظم در جهان جدیدی است که در حال شکلگیری است. این تغییر را نمیتوان به یک تک مولفهی سیاستی (مثل خودکامگی اسد یا تغییر جناح اجرایی ج.ا.ا) فروکاست؛ حتی این تغییر را نباید به ضرورت تحول در #نظام_سیاسی در یک کشور تقلیل داد.
شکی در این نیست که فاصلهگرفتن از رفتارهای استبدادی در جغرافیای مقاومت یک ضرورت غیرقابلانکار است. اما نکته اینجاست که این ضرورت به صرف سرنگونی حاکم اقتدارگرا بهدست نمیآید؛ این مطلوب حتی با تغییر رژیم سیاسی و #گذار_به_دموکراسی آن هم بهصورت آمرانه حاصل نمیشود.
مهمترین نکتهی این یادداشت نسبتا طولانی این است که تا جایگاه ملتهای مسلمان در #نظم_جهانی و #نظام_بینالملل تغییر نکند، احوال مردم و اوضاع سفرهی ایشان بهبود پیدا نخواهد کرد. جبههی مقاومت در میدانی وارد شده است که ماحصل آن، تغییر منزلت ملتهای مسلمان در #معادلات_نظم_جهانی است.
تنگشدن سفرهها و بهبنبسترسیدن حوصلهها، در منطقهای به فراخی #از_سند_تا_نیل، از زمانی شدت گرفت که مردمان این سرزمین به اسارت استیلای مدرن درآمدند. این اسارت مقارن با تعریف #سرزمین_میانه به #خاورمیانه؛ مقارن بود با فروپاشی مرزبندیهای طبیعی و تاریخی و تحمیل #نظم_وستفالیایی و ترسیمات #سایکس_پیکو. باید صعهی صدر بازتعریف #مرز و #نظم را داشت و از #تقلیلگرایی و #سهلپنداری در بازیخوانی پرهیز کرد.
👇با فاروق همراه باشید :
🌐https://eitaa.com/farooq313